کد خبر 381463
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۶

سایت خبری فرارو می نویسد :چهار سال از انقلابی که 'باسم کامل' در به ثمر رسیدنش نقش داشت گذشته، و او حالا تا حدود زیادی از خواسته هایش عقب نشینی کرده است. رژیمی که او و یارانش در میدان تحریر تصور می کردند سقوط کرده، حالا بازگشته است. با وجود فشار و خشونت شدیدی که از سوی مسئولان اعمال می شود، اکثر حرکت های انقلابی یا خاموش شده و یا به حاشیه رانده شده اند.

 به گزارش مشرق، the Atlantic نوشت: عبد الفتاح السیسی، مرد تازه به قدرت رسیدۀ مصر، روح و انرژی تازه ای به ساختار ارتش دمیده است. او با اعمال میزان بی سابقه ای از زور، از جمله دست زدن به دستگیری های گسترده و صدور احکام اعدام، و کنار گذاردن آزادی هایی که حتی تحت حکومت دیکتاتورهای سابق مصر هم وجود داشتند، به تقویت حاکمیت خود پرداخته است. در عین حال، او از محبوبیت بالایی برخوردار است و این موضوع منجر شده تا انقلابیون مصری به دنبال راههای تازه ای برای ایجاد تغییر بگردند.

باسم کامل، آرشیتکت است و 45 سال دارد. او در بخش جنوبی قاهره زندگی می کند. می گوید: 'شاید دوازده سال دیگر به بازی بازگردیم.' لحظه ای سکوت می کند و ادامه می دهد: 'البته اگر سیسی قوانین را عوض نکند.'

از زمانی که سیسی به دنبال یک کودتای نظامی به قدرت رسید، سقف خواسته های معترضان به شکل دراماتیکی کوتاه شده است. اگرچه حال و روز فعالان مصری که در گذشته ای نه چندان دور ساختار قدرت در مصر را زیر و رو کرده بودند چندان خوش نیست، اما تاریخ نشان می دهد که ساختار نظامی غالب نیز می بایست هراس های بسیاری داشته باشد.

سیسی به نسبت مبارک، جوانتر، تیزتر و عملگراتر است، اما مشکلش این است که از همان ابزارهای پیشین برای حل مشکلات مشابه مدد می جوید. گروهی کوچک و بسته از مردان همۀ تصمیمات مهم را می گیرند، از پیش نویس قانون جدید انتخابات پارلمانی گرفته تا مدیریت اقتصاد کشور و تصمیم گیری در مورد نحوۀ برخورد با زندانیان سیاسی. کمک های خارجی از ستون های اصلی حمایت از دولت محسوب می شود. تنها تفاوت با سابق، چهره هایی هستند که قدرت را در دست گرفته اند. در حالیکه اطرافیان مبارک را عمدتاً غیرنظامیان ثروتمند تشکیل می دادند، اطرافیان سیسی تقریباً بلااستثنا مردان نظامی هستند.

مشکلات فارغ از اینکه چه کسی بر مصر حاکم است، سر جای خود هستند. بیکاری افسارگسیخته است. تولیدات کشاورزی مصر کفاف جمعیتش را نمی دهد، و ذخیرۀ ارزی آن به شدت پایین است و این موضوع صورتحساب واردات انرژی و گندم را که مشمول یارانۀ سنگین دولتی نیز هستند، روز به روز سنگین تر می کند. دیگر خبری از رسانه های آزاد در این کشور نیست، و یک قانون محدودکنندۀ تازه نیز فعالیت سازمان های مردم نهاد مستقل را تقریباً غیرممکن کرده است. احزاب سیاسی که دستورات سیسی را نپذیرند، مورد تاخت و تاز و تعقیب قرار می گیرند. یکی از نتایج این سرکوب این است که هیچ نظارتی بر سیاست های دولت وجود ندارد، هیچ منبعی برای نشر ایده های نو نیست، و هیچ کس لازم نیست که مسئولیت فساد، بی کفایتی و عملکرد بد در دولت را حتی به صورت فرمالیته و نمایشی برعهده بگیرد.

حاکم جدید مصر البته چند اقدام زیرکانه هم انجام داده است. او با ایجاد تغییر در نظام یارانۀ خوراکی، میزان دور ریز را کاهش داده و از فساد در نانواییها کاسته است. او برای این کار سیستم کارتی ای ایجاد که به مصرف کننده گان اجازه می دهد تا یارانۀ خود را علاوه بر خرید نان صرف خرید محصولات دیگری که به آنها نیاز دارند بکنند. او در هنگام کریسمس به کلیسای جامع قبطیان سر زد، و به اولین حاکمی بدل شد که پس از جمال عبدالناصر به این کار دست زده است. او با این کار به قبطیان مصر که طی سالهای اخیر به سبب افزایش خشونت به حاشیه رانده شده بودند، اطمینانی تازه داد.

اما چنانچه سیسی نتواند مشکلات ریشه ای اقتصاد را حل کند، مشکلاتی که محصول شش دهه حکومت استبدادی تحت سیطرۀ نظامیان هستند، دیر یا زود حباب آرامش در مصر خواهد ترکید. حل این مشکلات نیز نیازمند معجزه است.

احمد امام، سخنگوی حزب 'مصر قدرتمند'، که از معدود احزاب مخالف باقی مانده است، می گوید: 'شش ماه پیش اقدامات سیسی محبوبیت زیادی در میان مردم داشت. اما در همین مدت کوتاه میزان زیادی از محبوبیتش را از دست داده است. من معتقدم که در شش ماه آینده خشم از عملکرد او شکل خواهد گرفت، و این خشم عمومی خواهد بود.'

قیام 25 ژانویۀ 2011 علیه حکومت نظامی مبارک را باید شوریدن علیه دولتی که هم سرکوبگر و هم ناکارآمد بود تفسیر کرد. از زمان کودتای نظامی ای که در سال 1952 به نظام پادشاهی پایان داد و ناصر را بر مصر حاکم کرد، مستبدین مصری با افزایش کیفیت زندگی به شکل قابل ملاحظه و هر گاه که ابن مهم مقدور نبود، با افزایش آزادی های اجتماعی مردم را از خود راضی نگاه داشته و بقای خود را تضمین می‎کردند. اما مبارک در حضور سه دهه ای خود در قدرت هیچ یک از این دو عامل را تامین نکرد: دولت فاسد او خدمات عمومی و خزانه را سلاخی می کرد و همزمان ارتش و پلیسی که پاسخگو نبودند، مجموعه ای از شکنجه، بازداشت های دلبخواهی و محاکمه های فرمایشی را رقم زدند.

به ادعای هواداران و مشاوران سیسی، او قصد دارد تا نوعی اقتصاد پدید آورد که همۀ ویژگی های مثبت اقتصادی رهبران مصر مدرن، یعنی مبارک، انور سادات و ناصر را یکجا در خود داشته باشد.

با این وجود، تا الان که سیسی در اوج محبوبیت به سر می برد، باز هم برای حفظ کنترل اوضاع نیاز به کارگیری اقدامات سرکوبگرانه داشت. او اعتراضات را غیرقانونی اعلام کرد. دهها هزار نفر به زندان انداخت. افسران امنیتی سابق به روشهای سابقشان بازگشته اند و مخالفین را با انتشار تماس های شخصیشان در رسانه ها تحقیر می کنند. همجنسگرایان، بی خدایان و توهین کنندگان به مقدسات مورد حمله قرار می گیرند. قضات حکم اعدام صدها تن از اعضای اخوان المسلمین، که تا همین چند وقت پیش بر مصر حاکم بودند، در دادگاه های سریع السیر صادر کرده اند. دادگاه هایی که در یک یا دو روز حکم اعدام افراد را صادر می کنند، نظام قضایی مصر را که استقلال آن، زمانی مایۀ فخر آن کشور بود به سخره گرفته است.

این تاکتیک های سختگیرانه، نشان از ارتشی دارد که با اعتماد به نفس قدرت را قبضه کرده است. بسیاری از فعالانی که این دیدگاه را دارند، تبعید خودخواسته و کناره گیری از عرصۀ عمومی را برگزیده اند. اما این تکتیک ها می تواند نشانگر درماندگی هم باشد: رژیم سابق فرصتی دوباره به دست آورده، اما برای آنکه بتواند اختیار شکننده اش بر قدرت را حفظ کند، باید بسیار سخت تر از گذشته کار کند. در این صورت، حمایت انبوه از سیسی را می توان تنها پیش پرده ای برای دوران دیگری از ناامیدی تلخ و انقلاب دانست.

ناظران حقوق بشر، موارد نقض حقوق بشر از سوی دولت را زیر نظر دارند. برخی از این ناظران با وجود خطر همیشگی بازداشت، همچنان در مصر به فعالیت خود ادامه می دهند. چند جنبش جوانان و سیاسی نیز همچنان در مصر در حال فعالیت هستند. سازمان های سوسیالیت های انقلابی، جنبش جوانان برای آزادی و عدالت، و جنبش جوانان ششم آوریل از آن جمله اند. هر چند که دامنۀ فعالیت این سازمان ها بسیار محدود است و دیگر خبری از تظاهرات بزرگی که مابین سالهای 2011 تا 2013 شاهد بودیم نیستیم. حزب قانون اساسی که دربرگیرندۀ چهره های اصلی سکولار و لیبرال است، به صورت علنی از حکومت ارتش انتقاد می کند. حزب مصر قدرتمند، به رهبری عبدول منعم ابولفتوح، نیز از دیگر احزاب اپوزیسیون است.

ابولفتوح اخیراً در مصاحبه ای گفته است: 'یا رژیم اصلاح می شود و رویۀ دموکراسی را در پیش می گیرد، یا در غیر این صورت عملکرد ضعیف آن به انقلابی دامن خواهد زد که به ناگهان از اساس آن را به زیر خواهد کشید.' حزب او ممکن است برای انتخابات پارلمانی که بناست در مارس و آوریل سال 2015 برگزار شود نامزد معرفی کند، اما فعلاً ماموران امنیتی دولتی امکان فعالیت عادی را از این حزب سلب کرده اند و طی سه ماه اخیر بیست و هفت بار نشست های این حزب را لغو کرده اند.

هم اکنون، اکثر رهبران قیام اولیه در سال 2011 یا در زندانند یا در تبعید. برخی را ساکت کرده ‎اند و برخی همچون 'کامل باسم' به نظر می رسد که حاضرند به خاطر خلاص شدن از اخوان المسلمین به سرکوب ارتش تن دهند. این دسته اخوان المسلمین را تهدیدی بزرگتر از حکومت نظامیان می دانند. کامل می گویند: 'حتی با دیدن وضعیت امروز هم، می گویم که اخوان المسلمین بدتر است.'

این روزها، شبکه های خصوصی و دولتی جایی برای صداهای مخالف ندارند. مجریان مستقلی چون یسری فودا و کمدین مشهوری چون باسم یوسف دیگر برنامه ای ندارند، و دستۀ دیگری همچون ابراهیم عیسی که زمانی در زمرۀ انقلابیون بودند، اکنون به هواداران دو آتشۀ رژیم بدل شده اند.

در چهار سالی که وقایع مصر را، از انقلاب تا بازگشت به وضع سابق، از نزدیک گزارش کرده ام، شاهد بوده ام که چگونه فعالان جوان در این کشور از متحیر به شادمان و سپس به رنج دیده و حتی شکست خورده تغییر حالت داده اند. شاهد بوده ام که چگونه نزدیکان رژیم سابق از گستاخی و اعتماد به نفس به ورطۀ ترس و ناامنی افتاده اند و سپس در قالب زورگو و ظفرمند ظهور کرده اند. و با این همه نارضایتی هایی را که مصریان ناامید را به خیابان ها کشاند همچنان بر جای خود هستند. پلیس همچنان با آزادی کامل و در اوج بی احترامی با شهروندان برخورد می کند، و استفاده از شکنجه در آن عادی است. دادگاه ها مسخره، ناعادلانه، و حتی بعضاً نمایشی هستند. ارتش کشور را در اختیار گرفته و ورای هر نوع نظارت قرار دارد و صاحب بخش بزرگی از اقتصاد ملی و اراضی عمومی مصر است. افزایش فقر و بیکاری همچنان ادامه دارد، و بحران مسکن، آموزش و بهداشت حتی از پیش بینی های بدبین ترین کارشناسان نیز اسفناکتر است. فساد مجازاتی در پی ندارد، و سیسی هم به تازگی شروع به بازگرداندن احکام مبارک، پسرانش و الیگارشی سابق کرده است.

کامل گفتمان انقلابی سال 2011 خود را رها کرده است و به دنبال اصلاحات در چارچوب سیستم است. او یکی از چهار جوان انقلابی ای بود که به پارلمان انقلابی سال 2012 که عمری کوتاه داشت راه یافتند و به تاسیس حزب سوسیال دموکراتیک مصر که از آینده دارترین احزاب سیاسی پدید آمده پس از سقوط مبارک محسوب می شود کمک کرد.

او می خواهد به همراه حزبش در انتخابات پارلمانی شرکت کند، هر چند که احتمال انتخابش پایین است و حوزۀ عملش محدود. پارلمان در وضعیت کنونی و با وجود سیسی از قدرت چندانی برخوردار نخواهد بود. بسیاری از کرسی ها برای نامزدهای 'مستقل' رزرو شده اند که در واقع نامزدهایی هستند که شبکۀ حزب حاکم سابق آنها را دستچین کرده است. اخوان المسلمین، بزرگترین گروه مخالف در مصر، در حال حاضر غیرقانونی است. احزاب سیاسی موجود تنها امکان رقابت برای بیست درصد کرسی ها را دارند، و اکثر نامزدها نیز همچون کامل تا حد زیادی از نقدهای خود کاسته اند.

کامل می گوید: 'من فکر می کنم سیسی اختیار همه چیز را در دست دارد. البته که من با سیسی نیستم، اما علیه حکومت هم نیستم.'

به همین خاطر است که او تلاشهایش را وقف برنامه ای آموزشی برای اعضای حزب سوسیال دموکراتیک کرده است. این برنامۀ آموزشی نوعی آکادمی علوم سیاسی و سازماندهی برای فعالان است که سالها طول می کشد تا ثمراتش به بار بنشیند. او می گوید: 'این یک کار طولانی مدت است.'

با این همه، در ژانویۀ 2011 تغییری بنیادین روی داد که هیچ میزانی از خشونت حکومت، امکان بازگرداندن آن تغییر را میسر نمی کند. بسیاری از مردم که پیش از سال 2011 به عقایدشان سرپوش می گذاشتند و آن را نزد خود نگاه می داشتند، حال دیگر از بیان و اشاعۀ آن نمی ترسند.

خالد داوود، سخنگوی حزب قانون اساسی، می گوید: 'ما پاسخگویی می خواهیم. دنبال معجزه نیستم. ما دنبال حقوق همجنسگرایان و قانونی شدن ماریجوانا نیستیم. ما خواهان توقف شکنجه در زندانها هستیم.' داوود یک فعال سکولار و لیبرال است که حتی در زمان کودتای سیسی که بسیاری از یارانش اختلافات با ژنرالها را به منظور اتحاد علیه اسلامگرایان کنار گذاشتند، مواضع خود را حفظ کرد. همۀ جریانها به او تاخته اند و حتی با تهدید مرگ مواجه شده است. حتی یک بار هواداران اخوان المسلمین اقدام به ترور وی کردند.

در عرض سه سال مصری ها شاهد بودند که سران کشور یکی پس از دیگری از قدرت گریخته اند: مبارک، جانشینش محمد حسین تنتاوی و محمد مرسی. بحث راجع به میراث انقلاب زیاد است، اما در مورد یکی از آنها شکی وجود ندارد: شمار بسیاری از مصریان معتقدند که لایق حقوق و قدرت سیاسی هستند. این ایده، با وجود اینکه نیروهای انقلابی و خواستشان برای پدید آوردنی نظمی عادلانه تر و مردمی تر، به نظر شکست خورده می رسد، همچنان زنده است.

در زمان مبارک، و پیش از او در زمان سادات و ناصر، بازداشت های دسته جمعی، اعدام و ممنوعیت فعالیتهای سیاسی کشور را آرام نگاه می داشت. اما همزان با نزدیک شدن چهارمین سالگرد قیام 25 ژانویه، با وجود تلاش های همه جانبۀ دولت سیسی، اوضاع به هیچ وجه آرام نیست. مخالفان از درون زندان نامه منتشر می کنند. اخوان المسلمین هر هفته برای بازگشت به حکومت غیرنظامی دست به تظاهرات می زنند. فعالان سکولار در حال کار بر روی یک برنامۀ دقیق هستند، تا در فرصت بعدی آن را به عنوان جایگزینی برای وضعیت موجود رو کنند. اینها به این معنی نیست که وقوع انقلابی تازه قریب الوقوع است، اما نارضایتی در حال افزایش و تلاش ها در جهت مقاومت سیاسی خبر از آن دارد که لازم نیست که سی سال دیگر برای وقوع آن به انتظار بنشینیم.

محمد نبیل، از رهبران جنبش ششم آوریل که با وجود غیرقانونی بودن حزبش همچنان علناً به انتقاد می پردازد، می گوید: 'کار ما این است: آماده کردن یک جایگزین. سیسی دروغ می گوید و مردم مصر واکنش نشان خواهند داد. مشخص نیست که کی.'

منبع: فرارو

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • محسن از اصفهان ۲۰:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
    0 0
    رفتارهای غلط و پیوستن به دوستان مبارک برای حل مشکلات و تکیه بر کسانی که مبارک با انها همکاری داشت باعث شد که مردم مصر دوباره به ابتدای دوران حکومت مبارک بازگشته و با یک سرخوردگی شدید از مبارزه با حکومت جدید اجتناب کنند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس