-
چند دقیقه با کتاب «پلهها تمام نمیشوند»؛ / ۹۷
سلیقه بانوی ایرانی در دیزاین خانهای در سوریه
ما هم رفتیم بالا تا اول خانه را ببینیم بعد چمدانها و خریدها را بیاوریم. در ورودی بههال باز میشد که انتهایش یک پنجره بزرگ داشت و رو به جنگل پشت خانه بود.
-
چند دقیقه با کتاب «نخساییها»؛ / ۹۶
۲۴ساعت فرصت دارید از لبنان خارج شوید!
بعد از سال ۸۲ چندبار دیگر به عراق رفت. دو مرحله برای جنگ با داعش و یک بار برای رفتن به سوریه. ۸ آذر ماه سال ۹۴ بود که خیلی تلاش کرد به سوریه برود و توانست از راه لبنان وارد سوریه شود.
-
چند دقیقه با کتاب «خاتون و قوماندان»؛ / ۹۵
چرا آقای فرمانده از همسرش دوری میکرد؟! + عکس
گفت: نگذار حمیدرضا مدام بابا بابا بگوید. از من دورش کن. ملاحظه خانوادهها را بکن خانم جان!... یک وَن در اختیار ما و خانواده رضایی بود. داخل ماشین خواستم بنشینم کنارش؛ گفتم اینجا که دیگر کسی نیست...
-
روایت زندگینامه داستانی فاطمه سید خاموشی(طاهایی) منتشر شد
زنها روحانی نمیشوند!
«زنها روحانی نمیشوند» روایت زندگینامه داستانی فاطمه سید خاموشی(طاهایی) از سوی بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) منتشر شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۲۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید الیاس چگینی/ قسمت سوم
حضرت معصومه(س) شهادت الیاس را امضا کرد
به خودم میگفتم چرا آقا الیاس اینطوری شده؟ چرا اینقدر آروم شده؟ چرا کم حرف میزنه و همهاش توی خودشه؟ نکنه اتفاقی افتاده و داره از من پنهان میکنه؟ اصلاً فکرم به سمت هیچی نمیرفت و برام سئوال بود.
-
دلنوشتهای برای امام مهربانیها؛
آقا! از دست ما زنها خسته نشدی؟!
نوبتم میشود؛ صورتم را میچسبانم به ضریح؛ به قبر امام نگاه میکنم؛ به پارچه سنگدوزی شده قبر خیره میشوم؛ به زنهایی که این مرواریدها و سنگها را با عشق به پارچه دوختهاند فکر میکنم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۲۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید الیاس چگینی/ قسمت دوم
«الیاس» مرد کامل بود + عکس
این موضوع رو یه روز با خواهرش در میان گذاشتم و بهش گفتم من نمیخوام به مردهای دیگر بیاحترامی کنم. خیلی مردها رو دیدم توی زندگیهای مختلف اطرافیانم ولی آقا الیاس یه چیز دیگه است.
-
روایت دیداری دلنشین پس از سه سال انتظار
ماجرای عیددیدنی پرشور زنان و دختران با ولی امر مسلمین جهان
این عطر و بو را دوست دارم. هر از چند گاهی سیاهی های شهر را میشوید و میبرد. هر از چند گاه یعنی گاه که وقت حضور باشد. حتی از آسمان سنگ ببارد این زنان و دختران حضور دارند
-
«شرح الف خمیده» و «داستان فاطمه» در کتابفروشی کتابستان رونمایی شدند
کتابی که حالمان را خوب میکند + عکس
محمود جوانبخت گفت: این کتاب شوق در ما ایجاد میکند و حالمان را خوب میکند. انسان نیاز به احساس دارد که یکی از آنها ابراز محبت به آدمهایی است که خیلی از ما بالاتر هستند و به آنها اعتقاد داریم.
-
نقد رمان فصل بیهراسی در رشت برگزار شد؛
مشکل رمان امروز، خالی بودن از پژوهش است
جرقه اولیه رمان در سال ۹۶ در ذهنم شکل گرفت اما طی مطالعات و جلساتی که با دوستان نویسنده داشتم، ضمن حفظ خط اصلی، بسیاری از جزییات تغییر کردند و مجموعا حدود پانزده بار بازنویسی، به این رمان رسیدم.
-
در نشست رونمایی از کتاب «او فاطمه است» مطرح شد؛
غربیها زنان را وادار میکردند به خوکها شیر بدهند!
روحافزا گفت: در غرب زنان را وادار میکردند به خوکها شیر بدهند یا آنها را در طویله نگهداری میکردند و زن را خیلی تحقیر میکردند. یهود هم دعایی دارد که میگوید خدایا شکر که من را زن و کافر نیافریدی!
-
«او فاطمه است» رونمایی میشود
به مناسبت ایام ولادت حضرت زهرا(س) و روز مادر، رونمایی از کتابینو درباره شخصیت حضرت زهرا(س) به نام «او فاطمه است» همراه با جشن امضای این کتاب برگزار میشود.
-
هشدار کتابفروشان و اهالی کتاب نسبت به تأثیرات منفی «سامانه فروش کتاب»
تعدادی از کتابفروشان و اهالی کتاب نسبت به تأثیرات منفی «سامانه فروش کتاب» بر کیفیت کتابخوانی و جایگاه کتابفروشیها، هشدار دادند.
-
دوازدهمین سلسله نشستهای «عصرانه کتاب» برگزار شد؛
نام «صباح» ۶۰ بار در کتاب «دا» آمده است
بهطوری که جویا شدم و دیدم که حدود ۶۰ بار اسم ایشان در کتاب «دا» برده شده است. در نهایت با تلاشهای خانم سیده اعظم حسینی، سرکار خانم وطنخواه حاضر به مصاحبه شد.
-
چند خط برای نمایش «فاطمه» که روی صحنه است؛
لطفا ایستاده تشویق کنید!
نمایش فاطمه برشهایی از زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) است که به صورت هنری و فاخر ارائه شده است. در این نمایش چیزی به نام دیالوگ وجود ندارد یا اگر هم هست بسیار کم و جزئی است.
-
مهمانی شهدای گمنام در خیابانهای تهران
فکرش را هم نمیکردیم فاطمه امسالمان اینطوری رقم بخورد. در روزهایی که همه نیاز به کمی تلنگر داشتیم، ۲۰۰ شهید گمنام از راه برسند تا راه را نشانمان بدهند.
-
«داستان فاطمه» به بازار نشر آمد
کتاب «داستان فاطمه» نوشته علیرضا نظری خرم توسط انتشارات کتابستان چاپ و روانه بازار نشر شد.
-
چهرۀ برجستۀ حکمتشناسی تشیع؛
«او فاطمه است»؛ نقطۀ عزیمت خوانندگان برای شناخت حضرت زهرا(س)
«او فاطمه است» نقطۀ عزیمت مناسبی برای خوانندگانی است که شناختن حضرت زهرا را به طور تخصصی دنبال نکردهاند و قصد دارند با مفاهیم بزرگی که دربارۀ ایشان گفته شدهاست، آشنایی بیشتری پیدا کنند.
-
برگزیدگان دومین دوره جایزه شهید سلیمانی معرفی شدند
اسامی برگزیدگان دومین دوره جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی اعلام شد.
-
به مناسبت شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام منتشر شد؛
چاپ سوم «بانوی بانوان جهان» از مرحوم استاد دوانی
چاپ سوم کتاب بانوی بانوان جهان، تألیف مرحوم استاد علی دوانی رحمهُالله، با بازنگری، اصلاحات و تکمیل منابع منتشر شد. این کتاب، مروری است بر زندگانی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها.
-
پدر شعر آیینی کشور مطرح کرد:
اهمیت شناخت سیره فاطمی برای سرودن شعر فاطمی
محمدعلی مجاهدی، پدر شعر آیینی کشور در سومین نشست آسیب شناسی شعر آیینی گفت: در سرودن شعر فاطمی، شناخت و معرفت نسبت به سیره فاطمی از طریق منابع دسته اول و معتبر اسلامی بسیار اهمیت دارد.
-
استادان ادوار «مدرسه جهادی خواندن» در بشاگرد مطرح کردند؛
فعالیت جهادی بشاگرد را به دیگر نقاط محروم تعمیم دهید
مسئولان نهاد و استادان ادوار «مدرسه جهادی خواندن» در بشاگرد با اشاره به ظرفیتهای موجود برای استمرار اجرای این طرح در سایر نقاط محروم کشور، بر استفاده از نیروهای بومی تاکید کردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۹/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت اول
اگر تلویزیون داری، خانهمان را اجاره نمیدهیم!
یک بار هم که می خواست قسمتی از خانه را اجاره بدهد، یکی آمد که نامزد کرده بود و ارتشی بود. از همان اول حاج آقا باهاش طی کرد که اگر تلویزیون داری، ما خانه را اجاره نمی دهیم. گفت نه، ما تلویزیون نداریم.
-
کتاب صوتی «مادر آفتاب» منتشر شد
کتاب صوتی مادر آفتاب نوشته مهریالسادات معرکنژاد با صدای زهرا یوسفی منتشر شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۶/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسین امیدواری/ قسمت اول
نوجوان بود که «حاجی» شد + عکس
حسین هم به مکه رفت و آنجا نمی دانست که چه چیزی برای من و خواهرانش بخرد. یک حاجخانم ایرانی آنجا ایستاده بوده و به ایشان گفته من می خواهم برای مادر و خواهرانم چادر بخرم؛ شما بیایید من را کمک کنید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۵/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت ششم و پایانی
فرزند شهید چهار و نیم ساله به پدرش پیوست + عکس
فقط داروی خواب آور می دادند و روی تخت خواب بود دیگه. خوب نمی شد دیگر، جسمش بود، گفت شما رضایت بدهید که برود، شما بروید بالای سرش. قرآن که می خواند بگو دخترم تو را بخشیدم برو پیش بابایت.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت پنجم
به گلزار میرفتم اما نمیدانستم پسرم در سردخانه است!
شهید را آورده بودند ما خبر نداشتیم. یک دفعه فاطمه را بغل کردم و گفتم نه من می روم. نگو که خدا خودش ما را کشانده آنجا که شهیدم بوده، دلم آنقدر گرفته بود، دخترش را بغل کردم و رفتم.