-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۲/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید محراب عبدی/ قسمت دوم
همسرش را دوست داشت؛ دو سال بیشتر زندگی نکردند!
خانمش را خیلی همراهی می کرد تا در دانشگاه شرکت کند. به تحصیلات و به پیشرفت علاقه خیلی زیادی داشت، اصلا دیدگاهش به زندگی یک طور دیگری بود، خیلی شوق زندگی داشت.
-
خاطرات «شرمنده» واقعیاند
هرآنچه در کتاب «شرمنده» مطرح شده است، خاطرات واقعی هستند. تنها نکتهای که وجود دارد این است که رد بعضی از خاطرات از آوردن اسامی واقعی افراد (به دلایلی چون عدم رضایت شخص، ناشناخته ماندن او و...) صرف ن
-
در نشست نقد و بررسی کتاب تابستان ۱۳۶۹ مطرح شد؛
مرتضی سرهنگی: اسیران ما هنوز هم کابوس میبینند!
خانم لشکری در کتاب خاطراتش میگوید؛ حسین هر شب سیگار میکشید چون کابوس کشیدید و نمیتوانست بخوابد. شبی خیلی سیگار کشیده بود و میگفت کابوس دیدم که عراقی ها به اتاق خواب ما آمده بودند!
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۱/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید محراب عبدی/ قسمت اول
هیچکس درجه نظامیاش را نمیدانست!
یک طوری در مورد کارها را پنهان می کرد که ما اصلا نمی فهمیدیم. روزی که شهید شد ما فهمیدیم درجه سروان تمام شده، و تحصیلاتش چیست؛ هیچ وقت مثلا از خودش تعریف نمی کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۰/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدمهدی سلمانی/ قسمت ششم و پایانی
خانواده فاطمیون به مشاوره نیاز دارند
من حتی صحبتش را انجام داده بودم که می شود برای مادرهای شهدا بحث های مشاوره ای گذاشت؛ اما نمی دانم چرا پیگیری نکردند. اینها بوده که مثلا در سفر یکسری مطالب گفته شده، اما به صورت دائمی و مستمر نبوده.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۹/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدمهدی سلمانی/ قسمت پنجم
برادرم را با تربت و کفن کربلا دفن کردیم/ لطفا به خانواده فاطمیون اصفهان بیشتر رسیدگی کنید!
الان همه زخم زبان می زنند، می گویند شما پسرتان را... نه از این بابت که بگویم مقایسه، اصلا این کار درست نیست، ولی خب وقتی می گویند الان پسرتان را روانه کردید و چرا به این فلاکت افتادید!
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۸/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدمهدی سلمانی/ قسمت چهارم
برادرم آنقدر سوخته بود که نمیشد به پیکرش دست زد
سید احمد و سید مهدی هم بودند در همان گروه پاکسازی، وارد یک ساختمانی می شوند و خب آن موقع ها تله های انفجاری زیاد بود و خیلی روی این مورد کار می کردند، بعد از اینکه چند تا خانه را گشتند وارد یکی از...
-
آثاری درباره شهدای راوی دفتر سیاسی جنگ؛
«به شرط بهشت» و «خانه بیست و ششم» رونمایی شدند
از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس کتابهای «به شرط بهشت» و «خانه بیست و ششم» که درباره دو شهید راوی دفتر سیاسی جنگ هستند طی مراسمی با حضور خانواده شهدا رونمایی شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۷/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدمهدی سلمانی/ قسمت سوم
حتی یک عکس از جهاد برادرم نداریم!
ما حتی یک عکس از آن دوران شهید نداریم، واقعا خانواده ها دلشان میگیرد. حداقل یک مصاحبه ای ازشان گرفته می شد یا نمی دانم یک مقدار این فضای رسانه ای باید قوی تر می بود. شاید هم بوده ما در جریان نیستیم.
-
تجربه کافهگردی با یک شهید! + عکس
دکتر احسان رضایی در نقد "شمرون کناردون" به پست های اینستاگرامی جهادگر آسمانی امیر محمد اژدری در این کتاب اشاره کرد و گفت: این پستها باعث شده است کتاب از نظر فنی" مستند" یعنی متکی به سند باشد.
-
در نشست نقد و بررسی «امدادگر کجایی؟» مطرح شد؛
جدال تاریخ و ادبیات «روایت جنگ» را مخدوش میکند
معصومه رامهرمزی میگوید کشمکش بین ادبیات و تاریخ، ما را به افراط خواهد کشاند و اگر میخواهیم روایتمان را معاصرسازی کنیم تا جوان امروز، آن را بخواند، باید نویسندگی نویسنده جنگ را بپذیریم.
-
گفتوگو با «محمدعلی صمدی» به انگیزه شصت و دومین سالروز ولادت حجتالاسلام «سیدحسن نصرالله»
توان ترور «سیدحسن» را ندارند!
این هوشمندی را اسرائیلیها هم دارند و به نفعشان نیست سیدحسن را شهید کنند اما باز هم تأکید میکنم اگر بخواهند هم قدرت نظامی و اطلاعاتیاش را ندارند. سیدحسن بهراحتی در لبنان پنهان میشود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۶/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدمهدی سلمانی/ قسمت دوم
برادرم از گوشی هوشمند دوری میکرد!
من خودم آن موقع گوشیام هوشمند بود. ولی خب مهدی نمی گرفت، باعث تعجب بود و می گفتم چرا نمی گیری؟ آن موقع گوشی گرفتن اثرات مخربی داشت. الان ما اثراتش را می بینیم.
-
خاطرات همسر شهید علی آقایی توسط انتشارات خط مقدم به بازار آمد؛
«راز انگشتر فیروزه» برملا شد!
کتاب «راز انگشتر فیروزه» نوشته لیلا نظری گیلانده شامل خاطرات همسر شهید علی آقایی توسط انتشارات خط مقدم منتشر و راهی بازار نشر شد.
-
گفتوگو با اهالی کتاب در آستانه رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»؛
تحریم مادر شهید ژاپنی در تلویزیون ژاپن!
برای همراهی کاروان پاراالمپیک توکیو، به خاطر شیوع کرونا مادرم بین رفتن و نرفتن دودل بود. موقعی که میخواستیم برای این موضوع استخاره بگیریم، مادرم نگران نتیجه منفی استخاره بود اما در نهایت...
-
جواد کلاتهعربی، مدیر انتشارات ۲۷ بعثت مطرح کرد؛
همه نویسندگان نیازمند بهروز شدن هستند
مدیر نشر ۲۷ بعثت گفت: نقد یکی از نیازهای زنده بودن کارهاست معتقدم اگر نقاط ضعف و قوت کارهایی با محور دفاع مقدس دیده نشود ادبیات دفاع مقدس میمیرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۵/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدمهدی سلمانی/ قسمت اول
حضرت زینب(س) خواهرم را نجات داد
خواهر بزرگترم (راضیه) هم خیلی به مهدی وابسته بودند، مثلا شب هایی که هیئت می رفتند راضیه بیدار می ماند تا ساعت های دوازده یک شب تا مهدی بیاید و غذایش را گرم کند و بگذارد. از لحاظ دلسوزی مثل مادر بود.
-
داستان فرماندهای که حاضر به عقبنشینی نشد
«ف.ل.۳۱» چاپ شد
کتاب «ف. ل .۳۱» شامل روایت زندگی شهید مهدی باکری توسط انتشارات ایران روانه بازار شد.
-
دومین جلسه کارگاهی نقد کتاب نشر بعثت ۲۷ برگزار شد
آموزش مستند نگاری همراه با نقد کتاب «هیاهوی سکوت»
از سوی نشر بعثت ۲۷ کتاب «هیاهوی سکوت» با حضور نویسنده جواد کلاته عربی اثر و مرتضی قاضی، منتقد آثار فرهنگ مقاومت مقاومت و دیگر چهرههای شاخص فرهنگی همچون گلعلی بابایی به شکل کارگاهی نقد و بررسی شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۴/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید جواد محمدی مفرد/ قسمت چهارم و پایانی
کاش خدا شهادت پسرم را قبول کند!
اسلام عاشق می خواهد، خدا هم می فرماید هر کسی عاشق من شد من نیز عاشق او می شوم، عاشقش که بشوم، می کشمش و خون بهایش را خودم می دهم. یعنی وقتی خون بهایش را خدا می دهد من نگران باشم؟
-
نشست نقد و بررسی کتاب «دیدبان تاریخ» برگزار شد؛
نقد تند و تیز «دیدبان تاریخ» در خانه کتاب
محسن باقری اصل در نقد کتاب «دیدبان تاریخ» گفت: کوتاهنویسی، لزوما سادهنویسی نیست. این کتاب با سادهانگاری گمان کرده با کوتاهنویسی، سادهخوان میشود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۳/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید جواد محمدی مفرد/ قسمت سوم
برادرم شهید شد اما از شهادت پسرم ترسی نداشتم!
ما مسئولیت در مقابل خدا داریم، ما مسئولیت در مقابل اسلام داریم، ما مسئولیت در مقابل شهدا داریم. بله. ما مسئولیت در مقابل خانواده شهدا داریم.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۲/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید جواد محمدی مفرد/ قسمت دوم
پسرم مزارش را مشخص کرده بود!
می گوید این را می بینی، همه قبرها پر است، این یک قبر خالی است، این قبر من است، من شهید می شوم اینجا دفن می شوم. آقای رمضانی که خیلی هم شوخ بود برمیگردد بهش بگوید جواد جان اگر تو شهید شدی...
-
رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در نشست تقدیر از خبرنگاران حوزه دفاع مقدس:
جنگ جدید، جنگ روایتسازی است
سردار نائینی گفت: آن دوره خبرنگاران جنگ سخت را پشتیبانی میکردند و امروز افسران جنگ نرم هستند؛ جنگ جدید جنگ روایت سازی و جنگ در هم کوبیدن اراده هاست، جنگ برای بی معنا کردن مقاومت و ناامیدسازی است.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۱/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید جواد محمدی مفرد/ قسمت اول
مدارک افغانی گرفت و به سوریه رفت!
همه کارهایش را کرده بود، پاسپورت گرفته بود، شناسنامه افغانی گرفته بود، همه اینها را می گوید داشت، همه مدارک را داد. البته اینها را با پول گرفته بود. گفتم پس فردا بیا برو، دیگه رفت و مدتی آنجا بود.
-
توسط انتشارات شهید کاظمی؛
جلد سوم «تو زودتر بکش» منتشر شد
جلد سوم از مجموعه چهار جلدی کتاب «تو زودتر بکش» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۰/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت پنجم و پایانی
عاقبت گردنبندی که شهید به خواهرش داد
این گردنبند را دو سال بابام از پیشم گرفت، گفت من تو را یک هدیه دیگر، هر چی، پولی هر چه خواستی بهت می دهم ولی این را ازت می گیرم، یک چیزهای دیگر بهت می دهم. من گفتم نه.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۹/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت چهارم
برادر شهیدم گرفتار گریههای ما شده بود!
یک بار خواب دیدم گفت که من دارم غرق می شوم، اینقدر گریه می کنید که من دارم غرق می شوم. یعنی پاهایش انگار نصفی در آب بود، گفت ببین روزگار من اینطوری شده، شما نمی گذارید من اینجا زندگی کنم.
-
به یاد سردار حاج احمد مایلی که شب تاسوعای حسینی آسمانی شد؛
شش سال از پرواز اعجوبه چتربازی و خلبانی گذشت + عکس
حاج احمد همان طور که در چتربازی و خلبانی اعجوبه بود، در مسجد به عنوان هیات امنا نیز به نحو احسن انجام وظیفه میکرد. حاج احمد یکی از افرادی بود که به شدت از کارهای فرهنگی حمایت مادی و معنوی میکرد.