به گزارش مشرق ، کتاب " اسرا در لبنان، واقعیت های جنگ دوم لبنان" نوشته "عوفر شیلح و یوآف لیمور" دو خبرنگار صهیونیستی روزنامه معاریو و شبکه اول تلویزیون اسرائیل است، این کتاب روایتگر شکست های اتاق عملیات و محافل مخفیانه نظامی اسرائیل در جنگ 33 روزه است، اسناد این کتاب از طریق گفتگو با بیش از صد فرد اسرائیلی و اسناد و اطلاعات محرمانه ای که در معرض دید عموم قرار نگرفته، تهیه شده است. روزنامه السفیر لبنان بخش هایی از این کتاب را در شماره های متعدد خود آورده است که به نقل از فارس می خوانیم:
"کاش جامعه جهانی جنگ را متوقف کند"، این عبارتی بود که زیپی لیونی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی آن را در نشست کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی به ریاست ایهود اولمرت مطرح کرد، این عبارت از عمق بحرانی خبر می داد که اسرائیل در پی درگیری های بنت جبیل و کشته شدن دست کم 9 نظامی خود در آن گرفتار آمده بود.
* اختلاف سران نظامی صهیونیست در زمینه نحوه ادامه جنگ
بعد از ظهر چهارشنبه 26 ژولای و در حالی که یگان 51 در حال خارج کردن زخمی ها از بنت جبیل بود، فرماندهان نظامی ارتش نشستی را در دفتر عمیر پرتص برگزار کردند، پیش از این نشست جر و بحث شدیدی میان فرماندهان ارتش به وجود آمده بود و برخی هنوز با نظر قاطع خود از ادامه درگیری های زمینی حمایت می کردند.
ژنرال عیدو نحوشتان فرمانده نیروی هوایی به رئیس ستاد ارتش گفت که بدون حمله زمینی امکان از بین بردن تهدید موشک های کاتیوشای حزب الله وجود ندارد، اگر کابینه اسرائیل با این موضوع موافقت نکند، ما بهتر است همین الان از ضرورت توقف عملیات سخن بگوییم، اگر قرار باشد که نتیجه جنگ میان اسرائیل و حزب الله لبنان مساوی باشد، این تساوی برای ما به معنی شکست است و ما نباید شکست بخوریم.
* طرح صهیونیستی برای تخریب کامل بنت جبیل
عاموس یادلین رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل و یوسی بایدتس رئیس اداره مطالعات ارتش نیز گفتند که هیچ راهی جز این وجود ندارد که عملیات زمینی ادامه داشته باشد تا ضربه ای اساسی به حزب الله لبنان وارد شود، حالوتص با این موضوع مخالفت کرده و گادی ایزنکوت نیز به حمایت از وی برخاست، حالوتص بار دیگر ایده موشک باران زیر ساخت های لبنان را مطرح کرد و گفت که باید دوباره این ایده روی میز قرار گیرد. حالوتص تقریبا هر جا که گیر می کرد با شور و هیجان از موشک باران زیر ساخت ها سخن می گفت، دقیقا همانطور که در 34 روز جنگ علیه لبنان اعمال شد. ایزنکوت در تشریح برنامه ارتش برای پرتص که تماما ضد و نقیض بود، گفت: ما پیشنهاد می کنیم که حمله علیه 500 هدف در بنت جبیل صورت گیرد و تعدادی از این اهداف نیز خانه هایی است که در منطقه قدیمی شهر قرار دارد، حالوتص با تعجب پرسید: از کجا 500 هدف را پیدا خواهید کرد؟
در اینجا بحث در مورد ماهیت اهداف و نحوه دستیابی به آنها و طبقه بندی آنها آغاز شد.حالوتص گفت هیچ شهروندی در بنت جبیل باقی نمانده است. پرتص پرسید: حتی یک نفر؟ حالوتص جواب داد: حتی یک نفر، حتی آنهایی که در بیمارستان کار می کنند نیز شهر را ترک کرد اند. پرتص گفت: از تو می خواهم این حرف را نزنی، چون ممکن است ما در آنجا جنازه های کودکان را نیز پیدا کنیم.
پرتص ادامه داد: اگر حتی یک نفر هم در آنجا باقی نمانده ما برای چه باید وارد این عملیات شویم؟ یادلین با تمسخر و به زبان انگلیسی گفت: این سوال خوبی است. پرتص ادامه داد: در این صورت چه فایده ای از تخریب خانه ها می برید؟ این تنها یک واکنش خشمگینانه است.
بحث ها بی نتیجه ادامه پیدا می کرد، پرتص در نهایت گفت: این مسایل را به شکل پیشنهاد ارائه کنید. اما کسی از افراد ارتش نمی خواست پیشنهادی را امضا کند که در آن بر حذف بنت جبیل از نقشه جغرافیایی تاکید شده بود.
* بن بست در فضای مذاکرات فرماندهان نظامی
بحث در فضای غمباری ادامه پیدا می کرد، پرتص در نهایت همان طرحی را مطرح کرد که حالوتص از آغاز جنگ با آن مخالف بود، او عملیات نظامی زمینی را تایید کرد، اما حالوتص گفت که برای تجهیز نیروها به یک هفته زمان نیاز دارد. پرتص پاسخ داد: تلاش برای موشک باران شهر به پایان رسیده و الان صحبت در مورد نیروهای بین المللی است، اما این نیروها جز در صورتی که ما بخش هایی از لبنان را در دست داشته باشیم، وارد منطقه نخواهند شد، بهتر است ما کنترل بخش هایی از جنوب لبنان را در دست بگیریم.
مشخص بود که درگیری بنت جبیل تاثیر زیادی در سران دو بخش نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود. این درگیریها احساس ضعف و ناتوانی را در میان صهیونیست ها ایجاد کرده بود، آنها به دنبال اقدامی دیگر بودند تا بتوانند چهره جنگ را تغییر دهند.
حالوتص البته سعی می کرد نیمه پر لیوان را ببیند، او می گفت که بیشتر اهداف استراتژیک این عملیات در ده روز اول حملات محقق شده است و ما باید الان تمرکز خود را روی این نکته قرار دهیم که دستاوردها در پی شکست های تاکتیکی که به قدرت بازدارندگی اسرائیل ضربه می زند، از دست نرود، به عبارت دیگر وی می گفت: ما در عملیات هوایی تمام اهداف خود را محقق کرده ایم، اما در زمین تنها امور بد برای اسرائیل رقم خورده است.
پرتص در نشست های خود با فراکسیون حزب کار در پارلمان به دنبال یک چیز ممتاز بود که بتواند با آن به جنگ خاتمه دهد، در همان روز کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی نشست جدیدی را برگزار کرد، بیشتر شرکت کنندگان در این نشست اوضاع را از همان نقطه ای می دیدند ک اسرائیل را آزار می داد، شاوول موفاز وزیر ارتباطات نسبت به نامحدود نبودن فرصت در برابر این رژیم هشدار داد، او می گفت که چهار هفته تا زمان آغاز سال تحصیلی و تغییرات آب و هوایی باقی مانده است و اگر ما وارد نبرد زمینی شویم؛ باید تا پایان به آن ادامه دهیم، من توصیه می کنم که اصلا وارد این بخش از درگیری نشویم.
* ترور نصرالله همچنان روی میز مذاکرات سران صهیونیست
وی در عین حال گفت که باید بر روی وانمود کردن به پیروزی به بهترین نحو تمرکز کنیم، او پیشنهاد کرد که ترور سید حسن نصرالله به بهترین نحو می تواند توازن را بشکند و اوضاع را به نفع اسرائیل رقم بزند.
زیپی لیونی وزیر خارجه اسرائیل نیز با اظهارات وی موافق بود، یک هفته قبل نیز اسرائیل این نقشه را کشیده بود و مراکزی را که گمان می رفت نصر الله و سران دیگر حزب الله در آن حضور دارند، موشک باران کرده بود، اما آنها هیچ آسیبی از این حملات ندیده بودند. موفاز البته دست بردار نبود، او می گفت حتی در صورت ضربه زدن به شهروندان نیز باید نصرالله تحت تعقیب قرار بگیرد.
پرتص که گویا هنوز تحت تاثیر پیشنهاد ارتش در محو بنت جبیل از نقشه و تخریب 500 هدف در این شهر بود، گفت: اگر می خواهیم عملیات موشک باران هوایی را ادامه دهیم، این موضوع خوبی است، اما این عملیات باید در ده روز آینده تمام شود، موفاز جواب داد: این عملیات باید تا اندازه ای ادامه داشته باشد که تمام جهان به فریاد درآیند.
پرتص گفت: آمریکایی ها مشکل ما نیستند، بلکه زیر ساخت های اقتصادی ما مشکل دارد، عملیات هوایی باید بتواند حزب الله را به بازگرداندن نظامیان ربوده شده مجبور کند، باید این عملیات طوری باشد که حزب الله همانگونه که برای زندگی به هوا نیاز دارد، به توقف حملات نیز نیاز پیدا کند، این موضوع البته در عرصه واقعیت بسیار پیچیده است و شاید به یک یا دو یا سه ماه پایداری نیاز داشته باشد. البته جبهه داخلی نباید با این وضعیت در مدت زمان طولانی باقی بماند، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که ما آمادگی خود را برای انجام عملیات زمینی گسترده آغاز کنیم و باید به صورت محترمانه [شرافتمندانه برای اسرائیل] جنگ را به پایان برسانیم.
حاضران دقیقا نمی دانستند پرتص از چه چیزی صحبت می کند، با وجود اینکه وی به نکات درستی اشاره می کرد، اما تناقضاتی نیز در اظهاراتش دیده می شد، آوی دیختر وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی گفت که نخست وزیر خواسته است که توصیه ای از این نشست ارائه نشود، منظور او این بود که هدف از این نشست بررسی تحولات است و نیاز نیست حتما تصمیمی بر اساس پیشنهادات گذشته ارائه شود.
* هیچ فرصتی برای ترور نصرالله وجود ندارد
اولمرت در این لحظه گفت: آن چیزی که تو گفتی نشان می دهد که نباید عملیات زمینی صورت گیرد. اما موفاز از مواضع خود عقب نشینی نمی کرد، او گفت که مائیر داگان رئیس موساد در این نشست حضور ندارد، او می خواست به این نکته اشاره کند که شاید هدف اصلی تهیه راهکارهای دیگری باشد، علاوه بر اینکه از بین بردن سید حسن نصرالله تنها از طریق هوایی صورت نمی گیرد، حالوتص گفت: داگان این را می داند و تیمی برای این مأموریت وجود دارد. موفاز سخنان خود را به این صورت پایان داد: بنابراین این تیم باید فورا این مأموریت را انجام دهد تا ما راحت شویم.
تیمی که از آن سخن به میان آمد، چند روز بعد از آغاز جنگ کار خود را شروع کرده بود، این تیم مأمور بود تا به نصراله دست پیدا کند و از راههای مختلف به وی آسیب برساند، ریاست این تیم بر عهده "ژنرال أ" از افسران نیروی هوایی بود و نمایندگانی از موساد و شعبه اطلاعات نظامی در آن حضور داشتند، در 7 آگوست اولمرت به صورت محرمانه به مقر ستاد ارتش در تل آویو رفت و با افراد این تیم در داخل بخش عملیات دیدار کرد، وی بعد از یک ساعت از آنجا خارج شد، بعد از این دیدار برای وی مسلم شده بود که هیچ فرصتی برای رسیدن به این هدف وجود ندارد.
"کاش جامعه جهانی جنگ را متوقف کند"، این عبارتی بود که زیپی لیونی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی آن را در نشست کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی به ریاست ایهود اولمرت مطرح کرد، این عبارت از عمق بحرانی خبر می داد که اسرائیل در پی درگیری های بنت جبیل و کشته شدن دست کم 9 نظامی خود در آن گرفتار آمده بود.
* اختلاف سران نظامی صهیونیست در زمینه نحوه ادامه جنگ
بعد از ظهر چهارشنبه 26 ژولای و در حالی که یگان 51 در حال خارج کردن زخمی ها از بنت جبیل بود، فرماندهان نظامی ارتش نشستی را در دفتر عمیر پرتص برگزار کردند، پیش از این نشست جر و بحث شدیدی میان فرماندهان ارتش به وجود آمده بود و برخی هنوز با نظر قاطع خود از ادامه درگیری های زمینی حمایت می کردند.
ژنرال عیدو نحوشتان فرمانده نیروی هوایی به رئیس ستاد ارتش گفت که بدون حمله زمینی امکان از بین بردن تهدید موشک های کاتیوشای حزب الله وجود ندارد، اگر کابینه اسرائیل با این موضوع موافقت نکند، ما بهتر است همین الان از ضرورت توقف عملیات سخن بگوییم، اگر قرار باشد که نتیجه جنگ میان اسرائیل و حزب الله لبنان مساوی باشد، این تساوی برای ما به معنی شکست است و ما نباید شکست بخوریم.
* طرح صهیونیستی برای تخریب کامل بنت جبیل
عاموس یادلین رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل و یوسی بایدتس رئیس اداره مطالعات ارتش نیز گفتند که هیچ راهی جز این وجود ندارد که عملیات زمینی ادامه داشته باشد تا ضربه ای اساسی به حزب الله لبنان وارد شود، حالوتص با این موضوع مخالفت کرده و گادی ایزنکوت نیز به حمایت از وی برخاست، حالوتص بار دیگر ایده موشک باران زیر ساخت های لبنان را مطرح کرد و گفت که باید دوباره این ایده روی میز قرار گیرد. حالوتص تقریبا هر جا که گیر می کرد با شور و هیجان از موشک باران زیر ساخت ها سخن می گفت، دقیقا همانطور که در 34 روز جنگ علیه لبنان اعمال شد. ایزنکوت در تشریح برنامه ارتش برای پرتص که تماما ضد و نقیض بود، گفت: ما پیشنهاد می کنیم که حمله علیه 500 هدف در بنت جبیل صورت گیرد و تعدادی از این اهداف نیز خانه هایی است که در منطقه قدیمی شهر قرار دارد، حالوتص با تعجب پرسید: از کجا 500 هدف را پیدا خواهید کرد؟
در اینجا بحث در مورد ماهیت اهداف و نحوه دستیابی به آنها و طبقه بندی آنها آغاز شد.حالوتص گفت هیچ شهروندی در بنت جبیل باقی نمانده است. پرتص پرسید: حتی یک نفر؟ حالوتص جواب داد: حتی یک نفر، حتی آنهایی که در بیمارستان کار می کنند نیز شهر را ترک کرد اند. پرتص گفت: از تو می خواهم این حرف را نزنی، چون ممکن است ما در آنجا جنازه های کودکان را نیز پیدا کنیم.
پرتص ادامه داد: اگر حتی یک نفر هم در آنجا باقی نمانده ما برای چه باید وارد این عملیات شویم؟ یادلین با تمسخر و به زبان انگلیسی گفت: این سوال خوبی است. پرتص ادامه داد: در این صورت چه فایده ای از تخریب خانه ها می برید؟ این تنها یک واکنش خشمگینانه است.
بحث ها بی نتیجه ادامه پیدا می کرد، پرتص در نهایت گفت: این مسایل را به شکل پیشنهاد ارائه کنید. اما کسی از افراد ارتش نمی خواست پیشنهادی را امضا کند که در آن بر حذف بنت جبیل از نقشه جغرافیایی تاکید شده بود.
* بن بست در فضای مذاکرات فرماندهان نظامی
بحث در فضای غمباری ادامه پیدا می کرد، پرتص در نهایت همان طرحی را مطرح کرد که حالوتص از آغاز جنگ با آن مخالف بود، او عملیات نظامی زمینی را تایید کرد، اما حالوتص گفت که برای تجهیز نیروها به یک هفته زمان نیاز دارد. پرتص پاسخ داد: تلاش برای موشک باران شهر به پایان رسیده و الان صحبت در مورد نیروهای بین المللی است، اما این نیروها جز در صورتی که ما بخش هایی از لبنان را در دست داشته باشیم، وارد منطقه نخواهند شد، بهتر است ما کنترل بخش هایی از جنوب لبنان را در دست بگیریم.
مشخص بود که درگیری بنت جبیل تاثیر زیادی در سران دو بخش نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود. این درگیریها احساس ضعف و ناتوانی را در میان صهیونیست ها ایجاد کرده بود، آنها به دنبال اقدامی دیگر بودند تا بتوانند چهره جنگ را تغییر دهند.
حالوتص البته سعی می کرد نیمه پر لیوان را ببیند، او می گفت که بیشتر اهداف استراتژیک این عملیات در ده روز اول حملات محقق شده است و ما باید الان تمرکز خود را روی این نکته قرار دهیم که دستاوردها در پی شکست های تاکتیکی که به قدرت بازدارندگی اسرائیل ضربه می زند، از دست نرود، به عبارت دیگر وی می گفت: ما در عملیات هوایی تمام اهداف خود را محقق کرده ایم، اما در زمین تنها امور بد برای اسرائیل رقم خورده است.
پرتص در نشست های خود با فراکسیون حزب کار در پارلمان به دنبال یک چیز ممتاز بود که بتواند با آن به جنگ خاتمه دهد، در همان روز کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی نشست جدیدی را برگزار کرد، بیشتر شرکت کنندگان در این نشست اوضاع را از همان نقطه ای می دیدند ک اسرائیل را آزار می داد، شاوول موفاز وزیر ارتباطات نسبت به نامحدود نبودن فرصت در برابر این رژیم هشدار داد، او می گفت که چهار هفته تا زمان آغاز سال تحصیلی و تغییرات آب و هوایی باقی مانده است و اگر ما وارد نبرد زمینی شویم؛ باید تا پایان به آن ادامه دهیم، من توصیه می کنم که اصلا وارد این بخش از درگیری نشویم.
* ترور نصرالله همچنان روی میز مذاکرات سران صهیونیست
وی در عین حال گفت که باید بر روی وانمود کردن به پیروزی به بهترین نحو تمرکز کنیم، او پیشنهاد کرد که ترور سید حسن نصرالله به بهترین نحو می تواند توازن را بشکند و اوضاع را به نفع اسرائیل رقم بزند.
زیپی لیونی وزیر خارجه اسرائیل نیز با اظهارات وی موافق بود، یک هفته قبل نیز اسرائیل این نقشه را کشیده بود و مراکزی را که گمان می رفت نصر الله و سران دیگر حزب الله در آن حضور دارند، موشک باران کرده بود، اما آنها هیچ آسیبی از این حملات ندیده بودند. موفاز البته دست بردار نبود، او می گفت حتی در صورت ضربه زدن به شهروندان نیز باید نصرالله تحت تعقیب قرار بگیرد.
پرتص که گویا هنوز تحت تاثیر پیشنهاد ارتش در محو بنت جبیل از نقشه و تخریب 500 هدف در این شهر بود، گفت: اگر می خواهیم عملیات موشک باران هوایی را ادامه دهیم، این موضوع خوبی است، اما این عملیات باید در ده روز آینده تمام شود، موفاز جواب داد: این عملیات باید تا اندازه ای ادامه داشته باشد که تمام جهان به فریاد درآیند.
پرتص گفت: آمریکایی ها مشکل ما نیستند، بلکه زیر ساخت های اقتصادی ما مشکل دارد، عملیات هوایی باید بتواند حزب الله را به بازگرداندن نظامیان ربوده شده مجبور کند، باید این عملیات طوری باشد که حزب الله همانگونه که برای زندگی به هوا نیاز دارد، به توقف حملات نیز نیاز پیدا کند، این موضوع البته در عرصه واقعیت بسیار پیچیده است و شاید به یک یا دو یا سه ماه پایداری نیاز داشته باشد. البته جبهه داخلی نباید با این وضعیت در مدت زمان طولانی باقی بماند، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که ما آمادگی خود را برای انجام عملیات زمینی گسترده آغاز کنیم و باید به صورت محترمانه [شرافتمندانه برای اسرائیل] جنگ را به پایان برسانیم.
حاضران دقیقا نمی دانستند پرتص از چه چیزی صحبت می کند، با وجود اینکه وی به نکات درستی اشاره می کرد، اما تناقضاتی نیز در اظهاراتش دیده می شد، آوی دیختر وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی گفت که نخست وزیر خواسته است که توصیه ای از این نشست ارائه نشود، منظور او این بود که هدف از این نشست بررسی تحولات است و نیاز نیست حتما تصمیمی بر اساس پیشنهادات گذشته ارائه شود.
* هیچ فرصتی برای ترور نصرالله وجود ندارد
اولمرت در این لحظه گفت: آن چیزی که تو گفتی نشان می دهد که نباید عملیات زمینی صورت گیرد. اما موفاز از مواضع خود عقب نشینی نمی کرد، او گفت که مائیر داگان رئیس موساد در این نشست حضور ندارد، او می خواست به این نکته اشاره کند که شاید هدف اصلی تهیه راهکارهای دیگری باشد، علاوه بر اینکه از بین بردن سید حسن نصرالله تنها از طریق هوایی صورت نمی گیرد، حالوتص گفت: داگان این را می داند و تیمی برای این مأموریت وجود دارد. موفاز سخنان خود را به این صورت پایان داد: بنابراین این تیم باید فورا این مأموریت را انجام دهد تا ما راحت شویم.
تیمی که از آن سخن به میان آمد، چند روز بعد از آغاز جنگ کار خود را شروع کرده بود، این تیم مأمور بود تا به نصراله دست پیدا کند و از راههای مختلف به وی آسیب برساند، ریاست این تیم بر عهده "ژنرال أ" از افسران نیروی هوایی بود و نمایندگانی از موساد و شعبه اطلاعات نظامی در آن حضور داشتند، در 7 آگوست اولمرت به صورت محرمانه به مقر ستاد ارتش در تل آویو رفت و با افراد این تیم در داخل بخش عملیات دیدار کرد، وی بعد از یک ساعت از آنجا خارج شد، بعد از این دیدار برای وی مسلم شده بود که هیچ فرصتی برای رسیدن به این هدف وجود ندارد.