به گزارش مشرق، «محمد اسماعیلی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
وزیر امور خارجه یک روز قبل از سفر وزیر خارجه آلمان، بعد از نشست خود با نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مجلس اظهار کرد: «وزیر خارجه آلمان برای پیگیری ادامه حیات برجام و نقش سه کشور اروپایی در این توافق به تهران سفر میکند» و دیروز ماس وزیر خارجه آلمان در نشست خبری با محمدجوادظریف عنوان میکند: «موضع ما سه کشور اروپایی حمایت از برجام است البته معجزهای نمیخواهیم بکنیم ولی در تلاش برای حفظ برجام هستیم.»
بیشتر بخوانید:
«راهحل» مقاومت اقتصادی است، نه مذاکره و نه جنگ
زوراندیشی یا دوراندیشی؟
۱- گفتههای وزیر خارجه آلمان، تکرار گفتههای سایر مقامات اروپا از اردیبهشت سال ۹۷ و بعد از خروج ایالات متحده امریکا از برجام است. بارها مقامات ارشد سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس به همراه مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا به تلویح و کنایه اعلام کردهاند که نمیتوانند منافع اقتصادی، مالی و تجاری جمهوری اسلامی ایران را بدون حضور امریکا در برجام تأمین کنند.
در یک سال اخیر، رفتار و لحن اروپاییها در مواجهه با ایران دو ویژگی مشهود دارد، نخست اینکه منافع برجامی ایران قابلیت اجرایی ندارد و اجرای تعهدات غرب در قبال ایران به آینده نامعلوم حواله داده میشود، دوم آنکه باقی ماندن ایران در برجام با اجرای کامل تعهدات یک اصل بدیهی است! بر همین اساس از اردیبهشت ماه سال گذشته تاکنون اروپاییها بارها ضمن تأکید و پافشاری براین مسئله که «منافع برجامی ایران را نمیتوانند تأمین کنند» ازموضع بالاتر به ضرورت «پایبندی ایران به مفاد و تعهدات برجامی» اصرار تهدیدآمیز داشتهاند.
چندی پیش اتحادیه اروپا پس از سفر موگرینی به ایران در بیانیهای اعلام میکند: «او در سفر به تهران بر لزوم اجرای کامل و مؤثر برجام توسط تمامی طرفین ۱+۵ و ایران تأکید کرد!»
روز گذشته اظهارات وزیرخارجه آلمان علاوه بر دو ویژگی فوق، لحن تحکم و تحقیرآمیزی را نیز در خود داشت آنجایی که وی به جای تصریح بر تعهدات دهگانه کشورهای اروپا و ضرورت جبران مافات از سوی این کشورها میگوید: «معجزهای نمیخواهیم بکنیم»، در حالی که این مقام آلمانی حداقل میتوانست اظهار کند: «نمیتوانیم معجزه کنیم».
۲- دو موضوع چالش برانگیز «مشروعیت اسرائیل» و «فعالیتهای منطقهای ایران» را وزیرخارجه آلمان نه به صورت گذرا و با حفظ احترام میزبان بلکه مبسوط و تشریح شده با هدف اظهار نارضایتی از مواضع ایران در عرصه سیاست خارجه بیان میکند تا نشان دهد اروپاییها همانند امریکا همچنان مصرند در مورد همه مناقشات غیرهستهای نیز باید با ایران به توافقات مکتوب برسند. این همان تلاش مشترک امریکا-اروپا برای استانداردسازی رفتار ایران در عرصههای هستهای، موشکی و منطقهای است.
اروپاییها اعم از انگلیس، فرانسه و آلمان برای نرمالیزاسیون رفتار ایران در سه حوزه هستهای، موشکی و منطقهای تلاشهای گستردهای را صورت دادهاند به طوری که این سه کشور با همگامی امریکا بارها با متهم کردن ایران به حمله موشکی به فرودگاه ریاض (ماکرون: به نظر میرسد موشکی که از یمن به عربستان شلیک شد، ایرانی باشد. ۱۹ آبان ۹۶) و درخواست برای رسیدگی شورای امنیت به مسئله ایران نشان دادند که بالاتر از «معرفی کردن ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بینالملل» در تلاش برای ایجاد یک فرایند حقوقی در عرصه بینالمللی هستند، شبیه همان فرایندی که علیه فعالیت هستهای ایران طی شد و به صدور شش قطعنامه شورای امنیت علیه کشورمان ختم شد.
۳- اکثر سفرهای مقامات اروپایی به ایران طی شش سال اخیر و به ویژه بعد از امضای برجام، فاقد دستاورد و تنها تصریح و یادآوری وظایف و مسئولیتهای برجامی و منطقهای ایران ذیل مفاد منشور سازمان ملل و نه حقوق بدیهی جامعه ایران خلاصه شده است. کمااینکه در بعد دیگری از تلاش اروپا برای افزایش محدودیتهای بینالمللی علیه ایران به بهانههای حقوق بشری کمیسیون حقوق بشر اتحادیه این قاره با «انجام دیدارهای متراکم مقامات و هیئتهای اروپاییها با فعالان حقوق بشر در داخل کشور» هماهنگ با «کمیته سوم حقوق بشر سازمان ملل» توانست با «تصویب قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل» وضع «قطعنامه حقوق بشری در شورای امنیت سازمان ملل» را که خلاف مفاد برجام است به مرحله اجرا بیش از هر زمان دیگری نزدیک کردهاند.
۴- برخلاف پیوست ۲ برجام که اروپا متعهد میشود تحریمهای ضدایرانی مندرج در برجام را تعلیق یا ملغی کند و از وضع و اجرای تحریمهای جدید خودداری کند تنها به تلاش برای «حفظ برجام» اصرار میکنند آنهم در شرایطی که آمدن وزیر خارجه آلمان یا سایر مقامات اروپایی به تهران باید بر اساس یک اصل مهم مبنی بر «ارائه تضمین عینی» برای تأمین منافع اقتصادی و تجاری و مالی ایران استوار باشد. حال باتوجه به این، این پرسش مطرح میشود که سفر مقامات اروپا بر اساس کدام منفعت وعقلانیت شکل گرفته است و اگر قراراست مقامات اروپا در تهران مواضع ضدایرانی را تکرار کنند، چه ضرورت و نیازی وجود دارد که این افراد به ایران آمده و بدون ارائه تضمین به طرف ایرانی، تنها به ضرورت اجرای برجام توسط کشورمان تأکید کنند؟ آیا مسئولیت مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو این اتحادیه در متن برجام تنها پافشاری بر منافع ضدایرانی امریکا و تلاش برای حفظ و نه اجرای تعهدات برجام است؟