به گزارش مشرق به نقل از فارس، تردیدی نیست که عربستان سعودی از جمله بزرگترین حامیان تروریسم در جهان به شمار میرود، نگاهی به فعالیتهای این کشور در دو عرصه داخلی و خارجی نشان میدهد که بسیاری از تروریستهای منطقهای و فرامنطقهای سعودی الاصل بوده و یا به نوعی تحت تاثیر وهابیت سعودی قرار داشتهاند.
در بررسی حمایتهای تروریستی عربستان سعودی باید به دو نکته اساسی توجه کرد:
- حمایت از تروریسم دولتی
- حمایت از تروریسم غیردولتی
حمایت از تروریسم دولتی
حمایت از تروریسم دولتی عربستان سعودی را باید در حمایت آلسعود از سرکوب قیامهای مردمی رژیمهای حاکم بر منطقه مانند "علی عبد الله صالح" در یمن و "آلخلیفه" در بحرین ملاحظه کرد.
در تشریح این بعد از حمایت از تروریسم توسط عربستان و آنگونه که پس از گذشت یک سال از انقلابهای مردمی در جهان عرب آشکار شد، عربستان با هرگونه انقلاب مردمی که در محیط اطراف خود به وقوع میپیوندد مخالفت کرده است، البته ضدیت عربستان با انقلابهای عربی شاهد استثناءهایی نیز بوده، به عبارت دیگر آلسعود در برخورد با انقلابهای جهان عرب همواره معیاری دوگانه را دنبال کرده است، به عنوان مثال در حالی که آلسعود از جنایات آلخیفه و علی عبدالله صالح حمایت میکند، در قبال سوریه موضعی کاملا متفاوت به خود میگیرد و تمام امکانات و عوامل تروریستی خود را برای تحقق اهداف غرب در این کشور به خدمت میگیرد.
حمایت از تروریسم غیردولتی
اما بعد دوم حمایت عربستان از تروریسم، به صورت تشکیل سازمانهای تروریستی بین المللی مانند "القاعده" و "طالبان" نمود پیدا میکند که رهبران آن عمدتا سعودی الاصل هستند و گرایشهای وهابی رهبران این سازمانهای تروریستی و وابستگی آنها به خاندان حاکم بر عربستان بر هیچ کس پوشیده نیست.
برای تبیین نقش عربستان سعودی در شکلگیری و حمایت و تقویت این سازمانهای تروریستی نگاهی به فعالیتهای این کشور در این سازمانهای تروریستی خواهیم پرداخت:
پاکستان و افغانستان
سابقه طولانی ناامنی و هرج و مرج و نفوذ مدارس مذهبی وهابی و فعالیت سازمانهایی مانند القاعده و طالبان در این دوکشور آن را به مرکز فعالیتهای تروریستی آلسعود تبدیل کرده است، گزارشهای موجود نشان میدهد که بیش از ۳ میلیون طلبه وهابی در پاکستان و صدها هزار طلبه وهابی در افغانستان مشغول تحصیل در مدارس وهابی عربستان هستند.
فلسطین و لبنان
نیروهای وابسته به عربستان سعودی در نوار غزه که خود را اسلامگرایان تندرو مینامند و با شکل و شمایلی از سلفیها و وهابیها ظاهر میشوند، تلاش میکنند چهره خشن و غیر منعطف از اسلام نشان داده تا از محبوبیت حماس نه تنها در میان فلسطینیها و در داخل، بلکه در خارج نیز بکاهند و گرایش مردم به جنبش فتح را جلب کنند که یکی از متحدان عربستان سعودی است.
عربستان در لبنان نیز با تشکیل گروههای "جند الشام" و "فتح الاسلام" شاخهای فعال و وابسته به خود تشکیل داده بود که البته با واکنش سریع نیروهای ارتش لبنان سرکوب شدند.
سوریه
همراه با اوج گرفتن بحران داخلی در سوریه فعالیتهای تروریستی عربستان در این کشور نیز شدت گرفت، عربستان از یک سو با به اصطلاح ارائه کمکهای مالی و انسانی به معارضان سوری به ناامنی و آشوب در سوریه دامن زده و از سوی دیگر در کنار قطر رهبری جبهه عربی مقابله با دمشق را به دست گرفته است.
تشکیل گروههای وهابی مسلح در سوریه که از نظر مالی و نظامی توسط آلسعود حمایت میشوند، بمبگذاری در پایتخت و دیگر شهرهای این کشور، کشتار علویان و ربودن و شکنجه شیعیان از جمله نشانههای حضور مادی و معنوی رژیم سعودی در سوریه به شمار می آید.
عراق
عراق را در حال حاضر باید کانون فعالیتهای تروریستی عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه ملاحظه کرد، بر اساس شواهد و قرائن بسیار عربستان سعودی مغز متفکر و مجری انفجارهای خونینی است که در عراق رخ میدهد. پولهای عربستان و آموزش نیروهای القاعده دست به دست هم دادهاند تا روزانه دهها انفجار در این کشور روی دهد که از یک دهه پیش تاکنون در این کشور آغاز و هر روز بر تنوع و تعداد آن افزوده شده است.
آسیای میانه، قفقاز و شبه قاره هند
در بررسی فعالیتهای تروریستی عربستان سعودی در منطقه باید نگاهی به فعالیت این کشور در منطقه قفقاز، آذربایجان و آسیای میانه نیز داشت، چراکه عربستان فعالیت خود را در این منطقه نیز به شدت افزایش داده است، بگونهای که نقش عربستان در ترورهای صورت گرفته در منطقه چچن انکار ناپذیر بوده است.
توطئههای آلسعود عمدتا از طریق پاکستان و افغانستان برنامهریزی میشود و دامنه آن تا کشورهای شمال آفریقا، خاورمیانه و شبه قاره هند نیز کشیده میشود که نمونه آن دست زدن به دهها انفجار، گروگانگیری و عملیاتهای تروریستی علیه غیرنظامیان در قفقاز بوده است.
بعد دیگر نفوذ آلسعود در منطقه فوق الذکر را باید در ترغیب هزاران نفر از نوجوانان و جوانان قفقازی و شهروندان آسیای میانه جهت ادامه تحصیل در دانشگاههای وهابی آلسعود آن هم با هزینه و تشویقات مادی رژیم سعودی است.
سومالی و الجزایر
آفریقای شمالی و شرقی از جمله دو کشور سومالی و الجزایر از جمله مناطق تحت نفوذ عربستان سعودی جهت فعالیتهای تروریستی این کشور است، تشکیل گروهی به نام "عدالتگستران جوان اسلامی" در سومالی که به منبع اصلی تشنج و ناآرامی در این کشور و ایجاد بیثباتی در شمال آفریقا تبدیل شده و توسط رژیم اریتره به شدت حمایت میشود، از جمله نمادهای فعالیتهای تروریستی ریاض در این منطقه است.
دلایل حمایت آلسعود از سازمانهای تروریستی
در پس حمایت آلسعود از سازمانهای تروریستی اهداف چندی نهفته است که مهمترین آن را باید در مقابله با نفوذ سیاسی- مذهبی ایران ملاحظه کرد.
رژیم سعودی به عنوان یکی از مهمترین همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه تلاش برای کم کردن نقش ایران تبلیغ و ترویج وهابیت در جوامع اسلامی را در دستور کار خود قرار داده است. البته ریشه این اقدام را باید در پروژههای آمریکایی برای کاهش نفوذ ایران ملاحظه کرد. این اقدام علاوه بر این که میتواند بسیاری از جریانهای اسلامگرا را از توجه به ایران بازدارد، موجب ایجاد شکاف و اختلاف میان مسلمانان خواهد شد.
این در حالی است که مقامات سعودی به خوبی میدانند برای بقای حاکمیت خود مجبور به اطاعت از قدرتهای خارجی هستند تا با حمایت آنها زمام امور کشور را همچنان در اختیار داشته باشند. در این راستا رویکرد هیئت حاکمه و دستگاههای امنیتی عربستان نسبت به سازمانهایی نظیر القاعده مثبت بوده، بگونهای که سازمان امنیت عربستان در زمان ریاست شاهزاده "ترکی الفیصل" همکاری قابل ملاحظهای با سازمان القاعده داشت و شخص "بن لادن" نیز بارها تاکید کرده بود که اسلحه این سازمان توسط آمریکاییها و با پول سعودیها تأمین میشد.
این در حالی است که رسانههای سعودی بارها اعتراف کردهاند که بسیاری از مفتیها و شاهزادگان سعودی هزینههای سرسامآور عملیاتهای تروریستی به ویژه علیه شیعیان در عراق و پاکستان و افغانستان را تأمین میکنند.
تلاش عربستان برای کشاندن بحران داخلی به خارج از مرزهای خود
از سوی دیگر آلسعود برای مقابله با رادیکالهای وهابی عربستان و ممانعت از اقدام آنها علیه دولت لیبرال این کشور تلاش میکنند، توجه این جریانها را به خارج از مرزهای خود جلب کنند تا از خطرات آنها برای دولت خود در امان باشند. بنابراین عربستان سعودی با تقویت این گروهها در خارج از مرزهای خود، بحران را از داخل به خارج هدایت کرده تا خود را از دردسر احتمالی رادیکالها و جریان سلفی در امان نگهدارد.
حمایت عربستان از این شبکهها در دو جهت صورت میگرفته، از یک سو تبلیغ وهابیت و از سوی دیگر مقابله با پیشرفت روز افزون اسلامخواهی در جهان بوده است، به همین علت سعودیها علاوه بر حمایت از گروههای تروریستی، کشورهای غربی را از وارد شدن به جنگ علیه گروههای تحت حمایت خود نیز برحذر داشتند و مدارس دینی وهابیها در کشورهای آسیایی به ویژه افغانستان و پاکستان نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده است.
این کشور همچنین فعالیتهای تروریستی بسیاری را در کشورهای شیعی به ویژه عراق انجام میدهد که از ضعف حاکمیت سیاسی رنج میبرد تا مقامات این کشور را در کنترل اوضاع امنیتی این کشور ناتوان جلوه دهد، در اینباره هفته نامه "ساندی تایمز" در گزارشی درباره فعالیتهای تروریستی عربستان در عراق تاکید کرد: نیمی از تروریستهایی که در پایگاه آمریکایی "کروبر" عراق در بازداشت بسرمیبرند، سعودی الاصل هستند.
این هفته نامه در ادامه به نوار صوتی اشاره میکند که با صدای شیخ "صالح اللحیدان"، مفتی سعودی و مسئول عالی قضایی عربستان به دست آمده و اللحیدان در آن جوانان عربستانی را به عملیاتهای تروریستی در عراق دعوت کرده است.
ایجاد اختلاف و درگیریهای فرقهای و مذهبی در جهان اسلام انگیزه دیگر سعودیهای وهابی از تشکیل این گروهها و ایجاد بنیادگرایان وهابی است. تندروهای وهابی در این راستا علاوه بر تلاش برای ایجاد جنگ داخلی با توسل به حربه تکفیر، به مبارزه با تمام مذاهب و فرقههای اسلامی به غیر از خود رفته و به جز خود، سایر گروهها را یکسره باطل و کافر و ریختن خون آنان را واجب اعلام کرده است. آنها شیعیان را هم رافضی و کافر میدانند و از وجوب جهاد علیه رافضیهای کافر شیعی و مجوسهای صفوی سخن به میان میآورند.
رابطه وهابیت با صهیونیسم
وهابیت آلسعود را باید بسان رژیم صهیونیستی شرورترین رژیم منطقه به شمار آورد، شرارت موجود در این دو رژیم ناشی از ریشههای استعماری آنها در غرب است، به عبارت دیگر باید تاکید کرد که هم وهابیت و هم صهیونیسم زاییده اندیشههای فراماسونری غرب از جمله انگلیس در جهت تسلط بر کشورهای منطقه است و همین نقطه مشترک روابط دو جانبهای را میان دو رژیم موجب شده است.
بسیاری از علمای شیعه و سنی و تاریخ شناسان معاصر ریشه تاسیس وهابیت را از افکار صهیونیستی میدانند، به عنوان مثال "ناصر السعید"، نویسنده معارض سعودی در کتاب "برگی از تاریخ آلسعود، وهابیها و آرای علمای اهل سنت درباره وهابیت" ، درباره "محمد بن عبدالوهاب"، بنیانگزار فرقه وهابیت مینویسد: پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب، یک یهودی به نام "سلیمان قرقوزی" بود که از ترکیه به حجاز مهاجرت کرده بود.
این کتاب درباره خاندان سعودی که مدت دو قرن است، بر حجاز حکومت میکند نیز تاکید کرده است که نام جد یهودی خاندان آل سعود که خود را به مسلمانی زد، "مردخای بن ابراهیم بن موسی" بود که از یهودیان بصره بود.
این درحالی است که "ملک فیصل" یکی از مقامات سعودی در دهه ۷۰ قرن گذشته با افتخار از اصالت یهودی آلسعود سخن میگفت و تلاش میکرد، این موضوع را ثابت کند. وی میگفت: پیوند آلسعود با یهودیت، به ریشه مشترک سامی این دو نژاد بازمیگردد. این مطلب در روزنامه واشنگتن پست ۱۷ سپتامبر ۱۹۶۹ میلادی و همچنین برخی روزنامههای عربی مانند الحیات نیز منتشر شده است.
ملک فیصل همچنین آشکارا میگفت: ما و یهود، پسر عمو هستیم لذا راضی نشدیم آن گونه که برخی میخواستند آنها را در دریا غرق کنیم، بلکه میخواهیم با آنها در فضای صلح و امنیت زندگی کنیم.
شاید به همین دلیل باشد که رژیم حاکم بر عربستان سعودی، تنها حکومتی باشد که تاکنون هیچ اعتراضی به تداوم اشغال جزایر مهم و استراتژیک خود از سوی رژیم صهیونیستی نشان نداده و به اشغال آنها توسط این رژیم رضایت داده است.
این درحالی است که به جرات میتوان گفت، به غیر از عربستان سعودی " رژیم صهیونیستی" دومین جریانی است که از گسترش سازمانهای تروریستی تحت نظر وهابیت سعودی و فعالیت آنها سود میبرد.
مهمترین منافع مشترک عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در گسترش فعالیت سازمانهای تروریستی را باید در ایجاد اختلاف و جنگ داخلی میان اهل سنت و شیعیان، ایجاد فضای رعب و وحشت در جهان و ممانعت از گرایش روز افزون مردم جهان به اسلام و مقابله با نفوذ ایران ملاحظه کرد.
جالب آن که به فاصله چند ماه از این اظهار نظر دومین مرجع مذهبی فرقه وهابیت در فوریۀ ۲۰۰۷ میلادی فتوای تخریب مساجد و مرقدهای مقدس شیعیان را صادر کرد.
سرکرده فعالیتهای تروریستی آلسعود در جهان
اگر بخواهیم از سرکرده فعالیتهای تروریستی آلسعود در جهان سخن بگوییم، بیتردید نام شاهزاده "بندر بن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود" نگاهها را به خود جلب خواهد کرد، بگونهای که همواره از او به عنوان طراح و برنامه ریز اصلی فعالیتهای تروریستی عربستان سعودی در جهان یاد شده است.
بندر که به مدت ۲۳ سال سفیر عربستان سعودی در آمریکا بود و ارتباطات بسیار نزدیکی با مقامات آمریکایی و لابیهای صهیونیستی در این کشور برقرار کرده بود، رهبر اصلی تمام گروههای تروریستی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم زیر نظر عربستان سعودی فعالیت میکنند.
بندر از راه دور دستورات مستقیمی در عزل و نصب مقامات و رهبران القاعده میدهد و با گماشتن تعدادی از عناصر و افسران اطلاعاتی عربستان در پستهای فرماندهی القاعده هر چه بیشتر سعی میکند تا همراهی این گروههای تروریستی با سازمان جاسوسی عربستان را حفظ کند.
پایگاه خبری عراقی "براثا " سال گذشته سندی منتشر کرد که نشان میدهد، بندر بن سلطان که تجهیز و فرماندهی گروههای تروریستی در منطقه را بر عهده دارد، بعد از مرگ "ابو عمر البغدادی"؛ "ابو ایوب المصری" را به عنوان فرمانده جدید القاعده در عراق را منصوب و عناصر آن را با سلاح و پول تجهیز کرده است.
اگر بخواهیم از مهمترین اقدامات تروریستی بندر بن سلطان نام ببریم، باید از ترور ناکام مرحوم علامه "سید محمد حسین فضل الله" و ترور حاج "عماد مغنیه"، فرمانده ارشد حزبالله لبنان یاد کرد که جزئیات آن در رسانه ها منتشر شد.
به نظر میرسد، اکنون با اوج گیری زوال و انحطاط رژیم آلسعود و تشدید بحرانهای داخلی و قیام مردم این کشور علیه خاندان حاکم که روز به روز تقویت میشود، سعودیها برای تداوم بقای خود و به عقب انداختن لحظه سقوط رژیم وهابی این کشور دست به دامان آمریکا و رژیم صهیونیستی شدهاند تا با تضعیف دولت سوریه از طریق حمایتهای مالی، سیاسی، فکری و نظامی از یک سو و تضعیف دولت عراق با استفاده از حمایت از عناصر وابسته به خود مانند "طارق الهاشمی" و دیگر همفکران خود در حکومت عراق و نیز تشدید عملیاتهای تروریستی و بمبگذاریها در این کشور، زمینه را برای نجات از غرق شدن در گرداب استبداد فراهم کنند که دستیابی به این هدف، با توجه به قیامهای مردمی منطقه و رشد گرایش به اسلام اصیل امری غیر ممکن به نظر می رسد.
در بررسی حمایتهای تروریستی عربستان سعودی باید به دو نکته اساسی توجه کرد:
- حمایت از تروریسم دولتی
- حمایت از تروریسم غیردولتی
حمایت از تروریسم دولتی
حمایت از تروریسم دولتی عربستان سعودی را باید در حمایت آلسعود از سرکوب قیامهای مردمی رژیمهای حاکم بر منطقه مانند "علی عبد الله صالح" در یمن و "آلخلیفه" در بحرین ملاحظه کرد.
در تشریح این بعد از حمایت از تروریسم توسط عربستان و آنگونه که پس از گذشت یک سال از انقلابهای مردمی در جهان عرب آشکار شد، عربستان با هرگونه انقلاب مردمی که در محیط اطراف خود به وقوع میپیوندد مخالفت کرده است، البته ضدیت عربستان با انقلابهای عربی شاهد استثناءهایی نیز بوده، به عبارت دیگر آلسعود در برخورد با انقلابهای جهان عرب همواره معیاری دوگانه را دنبال کرده است، به عنوان مثال در حالی که آلسعود از جنایات آلخیفه و علی عبدالله صالح حمایت میکند، در قبال سوریه موضعی کاملا متفاوت به خود میگیرد و تمام امکانات و عوامل تروریستی خود را برای تحقق اهداف غرب در این کشور به خدمت میگیرد.
حمایت از تروریسم غیردولتی
اما بعد دوم حمایت عربستان از تروریسم، به صورت تشکیل سازمانهای تروریستی بین المللی مانند "القاعده" و "طالبان" نمود پیدا میکند که رهبران آن عمدتا سعودی الاصل هستند و گرایشهای وهابی رهبران این سازمانهای تروریستی و وابستگی آنها به خاندان حاکم بر عربستان بر هیچ کس پوشیده نیست.
برای تبیین نقش عربستان سعودی در شکلگیری و حمایت و تقویت این سازمانهای تروریستی نگاهی به فعالیتهای این کشور در این سازمانهای تروریستی خواهیم پرداخت:
پاکستان و افغانستان
سابقه طولانی ناامنی و هرج و مرج و نفوذ مدارس مذهبی وهابی و فعالیت سازمانهایی مانند القاعده و طالبان در این دوکشور آن را به مرکز فعالیتهای تروریستی آلسعود تبدیل کرده است، گزارشهای موجود نشان میدهد که بیش از ۳ میلیون طلبه وهابی در پاکستان و صدها هزار طلبه وهابی در افغانستان مشغول تحصیل در مدارس وهابی عربستان هستند.
فلسطین و لبنان
نیروهای وابسته به عربستان سعودی در نوار غزه که خود را اسلامگرایان تندرو مینامند و با شکل و شمایلی از سلفیها و وهابیها ظاهر میشوند، تلاش میکنند چهره خشن و غیر منعطف از اسلام نشان داده تا از محبوبیت حماس نه تنها در میان فلسطینیها و در داخل، بلکه در خارج نیز بکاهند و گرایش مردم به جنبش فتح را جلب کنند که یکی از متحدان عربستان سعودی است.
عربستان در لبنان نیز با تشکیل گروههای "جند الشام" و "فتح الاسلام" شاخهای فعال و وابسته به خود تشکیل داده بود که البته با واکنش سریع نیروهای ارتش لبنان سرکوب شدند.
سوریه
همراه با اوج گرفتن بحران داخلی در سوریه فعالیتهای تروریستی عربستان در این کشور نیز شدت گرفت، عربستان از یک سو با به اصطلاح ارائه کمکهای مالی و انسانی به معارضان سوری به ناامنی و آشوب در سوریه دامن زده و از سوی دیگر در کنار قطر رهبری جبهه عربی مقابله با دمشق را به دست گرفته است.
تشکیل گروههای وهابی مسلح در سوریه که از نظر مالی و نظامی توسط آلسعود حمایت میشوند، بمبگذاری در پایتخت و دیگر شهرهای این کشور، کشتار علویان و ربودن و شکنجه شیعیان از جمله نشانههای حضور مادی و معنوی رژیم سعودی در سوریه به شمار می آید.
عراق
عراق را در حال حاضر باید کانون فعالیتهای تروریستی عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه ملاحظه کرد، بر اساس شواهد و قرائن بسیار عربستان سعودی مغز متفکر و مجری انفجارهای خونینی است که در عراق رخ میدهد. پولهای عربستان و آموزش نیروهای القاعده دست به دست هم دادهاند تا روزانه دهها انفجار در این کشور روی دهد که از یک دهه پیش تاکنون در این کشور آغاز و هر روز بر تنوع و تعداد آن افزوده شده است.
آسیای میانه، قفقاز و شبه قاره هند
در بررسی فعالیتهای تروریستی عربستان سعودی در منطقه باید نگاهی به فعالیت این کشور در منطقه قفقاز، آذربایجان و آسیای میانه نیز داشت، چراکه عربستان فعالیت خود را در این منطقه نیز به شدت افزایش داده است، بگونهای که نقش عربستان در ترورهای صورت گرفته در منطقه چچن انکار ناپذیر بوده است.
توطئههای آلسعود عمدتا از طریق پاکستان و افغانستان برنامهریزی میشود و دامنه آن تا کشورهای شمال آفریقا، خاورمیانه و شبه قاره هند نیز کشیده میشود که نمونه آن دست زدن به دهها انفجار، گروگانگیری و عملیاتهای تروریستی علیه غیرنظامیان در قفقاز بوده است.
بعد دیگر نفوذ آلسعود در منطقه فوق الذکر را باید در ترغیب هزاران نفر از نوجوانان و جوانان قفقازی و شهروندان آسیای میانه جهت ادامه تحصیل در دانشگاههای وهابی آلسعود آن هم با هزینه و تشویقات مادی رژیم سعودی است.
سومالی و الجزایر
آفریقای شمالی و شرقی از جمله دو کشور سومالی و الجزایر از جمله مناطق تحت نفوذ عربستان سعودی جهت فعالیتهای تروریستی این کشور است، تشکیل گروهی به نام "عدالتگستران جوان اسلامی" در سومالی که به منبع اصلی تشنج و ناآرامی در این کشور و ایجاد بیثباتی در شمال آفریقا تبدیل شده و توسط رژیم اریتره به شدت حمایت میشود، از جمله نمادهای فعالیتهای تروریستی ریاض در این منطقه است.
دلایل حمایت آلسعود از سازمانهای تروریستی
در پس حمایت آلسعود از سازمانهای تروریستی اهداف چندی نهفته است که مهمترین آن را باید در مقابله با نفوذ سیاسی- مذهبی ایران ملاحظه کرد.
رژیم سعودی به عنوان یکی از مهمترین همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه تلاش برای کم کردن نقش ایران تبلیغ و ترویج وهابیت در جوامع اسلامی را در دستور کار خود قرار داده است. البته ریشه این اقدام را باید در پروژههای آمریکایی برای کاهش نفوذ ایران ملاحظه کرد. این اقدام علاوه بر این که میتواند بسیاری از جریانهای اسلامگرا را از توجه به ایران بازدارد، موجب ایجاد شکاف و اختلاف میان مسلمانان خواهد شد.
این در حالی است که مقامات سعودی به خوبی میدانند برای بقای حاکمیت خود مجبور به اطاعت از قدرتهای خارجی هستند تا با حمایت آنها زمام امور کشور را همچنان در اختیار داشته باشند. در این راستا رویکرد هیئت حاکمه و دستگاههای امنیتی عربستان نسبت به سازمانهایی نظیر القاعده مثبت بوده، بگونهای که سازمان امنیت عربستان در زمان ریاست شاهزاده "ترکی الفیصل" همکاری قابل ملاحظهای با سازمان القاعده داشت و شخص "بن لادن" نیز بارها تاکید کرده بود که اسلحه این سازمان توسط آمریکاییها و با پول سعودیها تأمین میشد.
این در حالی است که رسانههای سعودی بارها اعتراف کردهاند که بسیاری از مفتیها و شاهزادگان سعودی هزینههای سرسامآور عملیاتهای تروریستی به ویژه علیه شیعیان در عراق و پاکستان و افغانستان را تأمین میکنند.
تلاش عربستان برای کشاندن بحران داخلی به خارج از مرزهای خود
از سوی دیگر آلسعود برای مقابله با رادیکالهای وهابی عربستان و ممانعت از اقدام آنها علیه دولت لیبرال این کشور تلاش میکنند، توجه این جریانها را به خارج از مرزهای خود جلب کنند تا از خطرات آنها برای دولت خود در امان باشند. بنابراین عربستان سعودی با تقویت این گروهها در خارج از مرزهای خود، بحران را از داخل به خارج هدایت کرده تا خود را از دردسر احتمالی رادیکالها و جریان سلفی در امان نگهدارد.
حمایت عربستان از این شبکهها در دو جهت صورت میگرفته، از یک سو تبلیغ وهابیت و از سوی دیگر مقابله با پیشرفت روز افزون اسلامخواهی در جهان بوده است، به همین علت سعودیها علاوه بر حمایت از گروههای تروریستی، کشورهای غربی را از وارد شدن به جنگ علیه گروههای تحت حمایت خود نیز برحذر داشتند و مدارس دینی وهابیها در کشورهای آسیایی به ویژه افغانستان و پاکستان نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده است.
این کشور همچنین فعالیتهای تروریستی بسیاری را در کشورهای شیعی به ویژه عراق انجام میدهد که از ضعف حاکمیت سیاسی رنج میبرد تا مقامات این کشور را در کنترل اوضاع امنیتی این کشور ناتوان جلوه دهد، در اینباره هفته نامه "ساندی تایمز" در گزارشی درباره فعالیتهای تروریستی عربستان در عراق تاکید کرد: نیمی از تروریستهایی که در پایگاه آمریکایی "کروبر" عراق در بازداشت بسرمیبرند، سعودی الاصل هستند.
این هفته نامه در ادامه به نوار صوتی اشاره میکند که با صدای شیخ "صالح اللحیدان"، مفتی سعودی و مسئول عالی قضایی عربستان به دست آمده و اللحیدان در آن جوانان عربستانی را به عملیاتهای تروریستی در عراق دعوت کرده است.
ایجاد اختلاف و درگیریهای فرقهای و مذهبی در جهان اسلام انگیزه دیگر سعودیهای وهابی از تشکیل این گروهها و ایجاد بنیادگرایان وهابی است. تندروهای وهابی در این راستا علاوه بر تلاش برای ایجاد جنگ داخلی با توسل به حربه تکفیر، به مبارزه با تمام مذاهب و فرقههای اسلامی به غیر از خود رفته و به جز خود، سایر گروهها را یکسره باطل و کافر و ریختن خون آنان را واجب اعلام کرده است. آنها شیعیان را هم رافضی و کافر میدانند و از وجوب جهاد علیه رافضیهای کافر شیعی و مجوسهای صفوی سخن به میان میآورند.
رابطه وهابیت با صهیونیسم
وهابیت آلسعود را باید بسان رژیم صهیونیستی شرورترین رژیم منطقه به شمار آورد، شرارت موجود در این دو رژیم ناشی از ریشههای استعماری آنها در غرب است، به عبارت دیگر باید تاکید کرد که هم وهابیت و هم صهیونیسم زاییده اندیشههای فراماسونری غرب از جمله انگلیس در جهت تسلط بر کشورهای منطقه است و همین نقطه مشترک روابط دو جانبهای را میان دو رژیم موجب شده است.
بسیاری از علمای شیعه و سنی و تاریخ شناسان معاصر ریشه تاسیس وهابیت را از افکار صهیونیستی میدانند، به عنوان مثال "ناصر السعید"، نویسنده معارض سعودی در کتاب "برگی از تاریخ آلسعود، وهابیها و آرای علمای اهل سنت درباره وهابیت" ، درباره "محمد بن عبدالوهاب"، بنیانگزار فرقه وهابیت مینویسد: پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب، یک یهودی به نام "سلیمان قرقوزی" بود که از ترکیه به حجاز مهاجرت کرده بود.
این کتاب درباره خاندان سعودی که مدت دو قرن است، بر حجاز حکومت میکند نیز تاکید کرده است که نام جد یهودی خاندان آل سعود که خود را به مسلمانی زد، "مردخای بن ابراهیم بن موسی" بود که از یهودیان بصره بود.
این درحالی است که "ملک فیصل" یکی از مقامات سعودی در دهه ۷۰ قرن گذشته با افتخار از اصالت یهودی آلسعود سخن میگفت و تلاش میکرد، این موضوع را ثابت کند. وی میگفت: پیوند آلسعود با یهودیت، به ریشه مشترک سامی این دو نژاد بازمیگردد. این مطلب در روزنامه واشنگتن پست ۱۷ سپتامبر ۱۹۶۹ میلادی و همچنین برخی روزنامههای عربی مانند الحیات نیز منتشر شده است.
ملک فیصل همچنین آشکارا میگفت: ما و یهود، پسر عمو هستیم لذا راضی نشدیم آن گونه که برخی میخواستند آنها را در دریا غرق کنیم، بلکه میخواهیم با آنها در فضای صلح و امنیت زندگی کنیم.
شاید به همین دلیل باشد که رژیم حاکم بر عربستان سعودی، تنها حکومتی باشد که تاکنون هیچ اعتراضی به تداوم اشغال جزایر مهم و استراتژیک خود از سوی رژیم صهیونیستی نشان نداده و به اشغال آنها توسط این رژیم رضایت داده است.
این درحالی است که به جرات میتوان گفت، به غیر از عربستان سعودی " رژیم صهیونیستی" دومین جریانی است که از گسترش سازمانهای تروریستی تحت نظر وهابیت سعودی و فعالیت آنها سود میبرد.
مهمترین منافع مشترک عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در گسترش فعالیت سازمانهای تروریستی را باید در ایجاد اختلاف و جنگ داخلی میان اهل سنت و شیعیان، ایجاد فضای رعب و وحشت در جهان و ممانعت از گرایش روز افزون مردم جهان به اسلام و مقابله با نفوذ ایران ملاحظه کرد.
جالب آن که به فاصله چند ماه از این اظهار نظر دومین مرجع مذهبی فرقه وهابیت در فوریۀ ۲۰۰۷ میلادی فتوای تخریب مساجد و مرقدهای مقدس شیعیان را صادر کرد.
سرکرده فعالیتهای تروریستی آلسعود در جهان
اگر بخواهیم از سرکرده فعالیتهای تروریستی آلسعود در جهان سخن بگوییم، بیتردید نام شاهزاده "بندر بن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود" نگاهها را به خود جلب خواهد کرد، بگونهای که همواره از او به عنوان طراح و برنامه ریز اصلی فعالیتهای تروریستی عربستان سعودی در جهان یاد شده است.
بندر که به مدت ۲۳ سال سفیر عربستان سعودی در آمریکا بود و ارتباطات بسیار نزدیکی با مقامات آمریکایی و لابیهای صهیونیستی در این کشور برقرار کرده بود، رهبر اصلی تمام گروههای تروریستی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم زیر نظر عربستان سعودی فعالیت میکنند.
بندر از راه دور دستورات مستقیمی در عزل و نصب مقامات و رهبران القاعده میدهد و با گماشتن تعدادی از عناصر و افسران اطلاعاتی عربستان در پستهای فرماندهی القاعده هر چه بیشتر سعی میکند تا همراهی این گروههای تروریستی با سازمان جاسوسی عربستان را حفظ کند.
پایگاه خبری عراقی "براثا " سال گذشته سندی منتشر کرد که نشان میدهد، بندر بن سلطان که تجهیز و فرماندهی گروههای تروریستی در منطقه را بر عهده دارد، بعد از مرگ "ابو عمر البغدادی"؛ "ابو ایوب المصری" را به عنوان فرمانده جدید القاعده در عراق را منصوب و عناصر آن را با سلاح و پول تجهیز کرده است.
اگر بخواهیم از مهمترین اقدامات تروریستی بندر بن سلطان نام ببریم، باید از ترور ناکام مرحوم علامه "سید محمد حسین فضل الله" و ترور حاج "عماد مغنیه"، فرمانده ارشد حزبالله لبنان یاد کرد که جزئیات آن در رسانه ها منتشر شد.
به نظر میرسد، اکنون با اوج گیری زوال و انحطاط رژیم آلسعود و تشدید بحرانهای داخلی و قیام مردم این کشور علیه خاندان حاکم که روز به روز تقویت میشود، سعودیها برای تداوم بقای خود و به عقب انداختن لحظه سقوط رژیم وهابی این کشور دست به دامان آمریکا و رژیم صهیونیستی شدهاند تا با تضعیف دولت سوریه از طریق حمایتهای مالی، سیاسی، فکری و نظامی از یک سو و تضعیف دولت عراق با استفاده از حمایت از عناصر وابسته به خود مانند "طارق الهاشمی" و دیگر همفکران خود در حکومت عراق و نیز تشدید عملیاتهای تروریستی و بمبگذاریها در این کشور، زمینه را برای نجات از غرق شدن در گرداب استبداد فراهم کنند که دستیابی به این هدف، با توجه به قیامهای مردمی منطقه و رشد گرایش به اسلام اصیل امری غیر ممکن به نظر می رسد.