به گزارش مشرق ، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
نيويورك تايمز: غرب ناچار است برنامه هسته اي اسرائيل را به پرسش بگيرد
«غرب اگر مي خواهد بازي هسته اي با ايران را تغيير دهد، بايد برنامه هسته اي اسرائيل را مورد پرسش قرار دهد».
روزنامه نيويورك تايمز، خلع سلاح هسته اي را چاره اصلي بحران هسته اي در خاورميانه دانست و افزود: گزينه اصلي، خلع سلاح هسته اي در خاورميانه است وگرنه، حمله به تاسيسات اتمي حتي اگر براي چند سال هم موفق باشد، ايران را تشويق خواهد كرد تا به سمت توليد سلاح هسته اي برود.»
اين روزنامه نوشت: اگر غرب مي خواهد بازي هسته اي با ايران را تغيير دهد بايد برنامه هسته اي اسرائيل را مورد پرسش قرار دهد، چرا كه ايران همواره خواستار خلع سلاح هسته اي است و از استانداردهاي دوگانه غرب در قبال برنامه هسته اي اين كشور و سلاح هاي هسته اي اسرائيل انتقاد كرده است.
نيويورك تايمز تاكيد كرده است: خلع سلاح هسته اي در خاورميانه گزينه اي سخت اما امكان پذير است، همچنان كه يكي از راهبردهاي مهم ايران نيز مي باشد.
مكيدن كاكتوس و چيدن سبيل گربه براي پر كردن وقت فتنه گران علاف
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون پيشنهاد كرد اكنون كه فتنه گران در وضعيت بلاتكليفي نسبت به انتخابات به سر مي برند، اوقات خود را به واسطه برخي ابتكارات پر كنند.
«چراغ آزادي» نوشت: پس از آن كه آخرين اصلاح طلب دو آتشه، آقاي مصلح اصلاحيان نيز انتخابات مجلس را تحريم كردند، يكهو شنيديم كه چند تا از چهره هاي اصلاح طلب مجدداً اعلام كرده اند كه «ما هم بازي». از فعالان سياسي عزيز خواهش مي كنم پيش داوري نكنند.
شايد كه اين دوستان از سر بيكاري و علافي مجبور به اين عمل شده اند و گزينه ديگري براي وقت گذراني به ذهن شان نرسيده. كار دولتي كه ندارند، رانتي هم كه ديگر در كار نيست، پس چه كنند؟
سايت ياد شده سپس پيشنهادهاي زير را براي پر كردن اوقات فتنه گران مطرح كرده است: 1- تماشاي خشك شدن رنگ بر روي ديوار. 2- تف كردن به سمت پنكه روشن 3- تماشاي سريال جومونگ به زبان كره اي بدون زيرنويس. 4- پيدا كردن مسعود رجوي. 5- نوشتن نقد ادبي بر كتاب هاي فهيمه رحيمي. 6- چيدن سبيل هاي گربه 7- شستن سوسك سرگين غلطان روزي 2 بار. 8- مكيدن كاكتوس براي رفع عطش. 9- برداشتن حبه انگور از زمين با دهان و بدون استفاده از دست10- مصاحبه سياسي با گلشيفته فراهاني 11- نوشتن دردنامه به خاتمي. حالا اگر دوستاني وقت اضافه دارند، يك سمباده دستشان بگيرند و به جان كوه دماوند بيفتند شايد كه بعد از 8 يا 16 سال مسطح شد.
جيغ بنفش خل و چل ها از حضور ايران در آمريكاي لاتين
سپاه قدس ايران با 42 هزار نيرو در آمريكاي لاتين نفوذ كرده است. حسن رحيم پور ازغدي هم يكي از آنهاست!
پايگاه اينترنتي خودنويس ضمن انتشار ادعاي فوق نوشت: ايران حدود 42 هزار نيرو در بوليوي، ونزوئلا، برزيل، گواتمالا، نيكاراگوئه و اكوادور دارد؛ همچنين سپاه قدس چند مركز فرماندهي را در اين كشورها راه اندازي كرده است. رژيم حدود 42هزار نيروي امنيتي، اطلاعاتي و تبليغاتي در آمريكاي جنوبي سازمان داده است. اكثر اينها بازجوها و شكنجه گران و زندانبان ها و ماموران لباس شخصي شناخته شده هستند. حسن رحيم پور ازغدي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي تدريس در «كلاس هاي ايدئولوژيك» به اين كشورها سفر مي كند.
گردانندگان خودنويس كه چند ماه پيش از سوي برخي محافل اپوزيسيون متهم به همكاري با وزارت اطلاعات ايران شدند، ظاهرا آن قدر پرت از ماجرا هستند كه نمي دانند تيم هاي اطلاعاتي معمولا چند نفرند و نه چندين لشكر! آن هم نه از ميان «بازجوها و زندانبانان و شكنجه گران»!!
نكته جالب ديگر درج نام آقاي رحيم پور ازغدي به عنوان فعال اطلاعاتي است حال آن كه وي در جلسات علني سخنراني و پرسش و پاسخ شركت مي كند.
از طرف ديگر جاي تعجب است كه چرا برخي گروه هاي اپوزيسيون به قدر رژيم آمريكا- و بلكه حادتر از آن- نسبت به نفوذ جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي آمريكاي لاتين ابراز وحشت مي كنند، حال آن كه از نگاه سرويس اطلاعاتي ايران خود بخش مفيدي از فعالان اپوزيسيون محسوب مي شوند.
سمباده دستشان بگيرند و به جان كوه دماوند بيفتند شايد كه بعد از 8 يا 16 سال مسطح شد.
گفتني هاي شنيدني از فساد كلان بانكي
در پي انتشار اين خبر كه متهم اصلي فساد بانكي 3 هزار ميليارد توماني رشوه هاي كلاني به برخي از مديران وزارتخانه ها و دست اندركاران امور بانكي پرداخت كرده است، گزارش موثق كيهان حاكي از آن است كه يك قلم از اين رشوه ها مبلغ 2 ميليون دلار بوده است كه به حساب بانكي خاوري در كانادا واريز شده بود و متهم بعد از كشف اسناد مربوطه به آن اعتراف كرده است. خاوري مبالغ كلان ديگري نيز از مه آفريد اميرخسروي، مديرعامل «شركت توسعه سرمايه گذاري آريا» دريافت كرده است. خاوري فرداي آن روزي كه به عنوان مطلع و بدون انتساب اتهام به دادگاهي در اهواز احضار شده بود، در پوشش مأموريت به انگلستان رفت و از آنجا به كانادا گريخت. وي كه مي دانست چه جرم بزرگي مرتكب شده است علي رغم اعلام حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي كه بازگشت به نفع او خواهد بود، و تأكيد بر اين كه هنوز اتهامي متوجه وي نيست، حاضر به بازگشت نشد.
گزارش موثق كيهان از پرداخت نزديك به 6 ميليارد تومان رشوه به تعدادي از مديران وزارت راه نيز حكايت دارد. برخي از اين مديران كه اسناد به دست آمده راهي براي انكار آنان باقي نگذاشته است به دريافت رشوه اعتراف كرده اند و فقط درباره ميزان رشوه اي كه گرفته اند چك و چانه مي زنند. مثلاً اسناد به دست آمده نشان دهنده پرداخت رشوه 900 ميليون توماني به يكي از آنهاست ولي متهم اعلام مي كند كه فقط 600 ميليون تومان دريافت كرده است!
امير خسروي، مديرعامل شركت آريا در بسياري از موارد، براي آن كه سرنخ مكتوبي از پرداخت رشوه هاي كلان باقي نماند، مبالغ هنگفت رشوه را به صورت چك پول و درون كيف هاي دستي به دريافت كنندگان تحويل مي داده است.
گفتني است كه هر چند فساد بانكي كلان 3 هزار ميليارد توماني، افكار عمومي را به شدت جريحه دار كرده بود ولي پيگيري قاطعانه دستگاه قضايي و مخصوصاً انتصاب حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي به عنوان مسئول اين پرونده كه كشف لايه هاي تو در تو و پيچيده اين فساد كلان را در پي داشت، آسيب هاي وارده به افكار عمومي را در مقياس گسترده اي التيام بخشيده است.
واشنگتن پست: افزايش قيمت نفت نگراني اول غرب در 2012 است
يك روزنامه آمريكايي فاش كرد سياستمداران اروپايي ضمن نگراني از افزايش قيمت نفت، آن را مهم ترين چالش سال جديد ميلادي مي دانند.
واشنگتن پست گزارش داد: با احتمال تحريم نفتي ايران و همچنين با بالا گرفتن تنش ها در خليج فارس، اقتصاددانان و سياستمداران غربي نگران افزايش قيمت نفت اند و آن را مهمترين چالش سال 2012 خوانده اند. ادوارد ياردني، يكي از برنامه ريزان استراتژيك گفت من اين موضوع را يكي از چهار معضل سال 2012 به حساب مي آورم.
اين روزنامه نوشت: «قيمت نفت در اوج خود است. سال گذشته يكي از سال هاي ركورد براي قيمت نفت به شمار مي آمد كه متوسط آن را به 107 دلار براي هر بشكه رساند؛ رقمي كه 14 درصد بيش از ركورد قبلي در سال 2008 بود. قيمت هاي فزاينده نفت مي تواند ضربه ديگري بر اقتصادهاي بحران زده غربي بخصوص كشورهاي اروپايي باشد. تحليلگران باركليز كاپيتال گفتند در منطقه يورو، قيمت نفت معادل اوج قيمت هاي در سال 2008 بوده است، كه در زماني اتفاق مي افتد كه اين كشورها با بحران شديد بدهي هاي دولتي روبرو هستند. سه كشور بحران زده اروپا يعني يونان، اسپانيا و ايتاليا در عين حال بزرگترين وارد كنندگان و مصرف كنندگان نفت ايران هستند و بيشترين اثر را از تحريم ها متحمل خواهند شد.»
رئيس بانك انرژي آلمان مي گويد «رشد اقتصاد جهاني به 5/2 درصد مي رسد و اين خوب نيست. با قيمت 150 دلار اين رشد به 1 درصد مي رسد كه فاجعه است.»
در همين حال روزنامه صهيونيستي هاآرتص در گزارشي نوشت: تحريم هاي اعمال شده تاكنون هيچ تأثيري بر توقف برنامه هسته اي ايران نگذاشته اند. اسرائيلي ها مي گويند، ايران از خط قرمز هسته اي عبور كرده و غرب نتوانسته براي جلوگيري از پيشرفت ايران كاري از پيش ببرد. با آغاز غني سازي اورانيوم در تاسيسات فردو كه در زير كوه راه اندازي شده و امكان حمله نظامي به آن نيز وجود ندارد.
بالاترين: تلخ است اما اخبار فردا را بايد در كيهان خواند
براي اخبار فردا بايد روزنامه كيهان و براي اخبار گذشته بايد روزنامه شرق را خواند.
اين مطلب را شبكه اينترنتي بالاترين در مطلبي به قلم يكي از عناصر فراري مقيم لندن منتشر كرد. نويسنده بالاترين با حمله به طيف هاي ضد انقلاب كه سوژه كيهان مي شوند نوشت: براي تشخيص دوغ از دوشاب، شريعتمداري دقيق ترين شاقول است، چون قلمي كه او در دست دارد دقيقا ]![ حرف ها و ديكته هاي ]آيت الله[ خامنه اي را مي نويسد؛ چه زماني كه مي نويسد تنگه هرمز را مي بنديم و فردايش سياست رسمي مي شود، چه زماني كه مي نويسد در خارج از كشور ]سران رژيم صهيونيستي[ را ترور كنيم و بلافاصله سياست رسمي مي شود و به تأييد سپاه و وزارت اطلاعات مي رسد.
بالاترين بلافاصله افزود: لذا هر شخص و شخصيتي كه از صفحه دوم كيهان سر درآورد- غير از مطالب در پيتي بالاترين- اگر از داخل نظام باشد (مانند علايي) بايد مقدمش را گرامي بداريم و اگر از اپوزيسيون باشد، بايد نسبت به او ترديد كنيم. بنابراين اگر علايي را وارد پروسه خود مي كنيم، اكبر گنجي را مي بريم زير راديكال تا در علت اينكه از سوي برادر حسين، اكبر پونز و اكبر گاف تبديل به اكبر گنجي شده، تأمل كند. طولاني مي شود ولي حيفم مي آيد كه اين طنز تلخ تقي رحماني را نياورم. از او پرسيدند كدام روزنامه ها را مي خوانيد، پاسخ داد براي اخبار فردا كيهان را و براي اخبار گذشته شرق را.
بالاترين در مطلب ديگري از انتقال جريان فتنه به فضاي مجازي ابراز ناخرسندي كرده و به قلم يكي از همكاران خود نوشت: يك سال است كه دارم از پشت كامپيوتر فرياد مي زنم. ديروز رفتم روي تختم نشستم و سررسيد امسال و پارسال را كه گهگاه خاطراتم را خيلي نامفهوم در صفحاتش مي نوشتم، برداشتم و شروع كردم به يك حساب سرانگشتي، نيازي هم به چرتكه نبود. روزها را شمردم و دستم آمد كه اگر اشتباه نكنم، يكسال است كه دارم از پشت كامپيوتر فرياد مي زنم، دلم براي آن فرياد هاي مردانه و جيغ هاي دخترانه تنگ شده، گفتم كه اگر اشتباه نكنم سيصد و اندي روز مي گذرد. از آن پس هر بار آمديم همه نبوديم. هر بار جمعي از ما بدقولي كرديم و جمعي ديگر را آنچنان كاشتيم كه هنوز كه هنوز است در اوين و هزاردخمه ديگر دارد زير پايشان علف سبز مي شود، علف كه چه عرض كنم حتما تا به حال درختي تنومند قد كشيده است. كم نبوده است يك سال.
در اين يك سال يك نوزاد مي تواند حرف بزند، بگويد دده، بابا، جيزه، مي تواند چهار دست و پا شود.
دلم مي خواهد باز فرياد بزنم، نه از پشت كامپيوتر و كيبورد و يك كليك چپ، تا برود به عرصه مجازي. چه بي معرفتيم.
همكار سوم بالاترين در نوشته از سر افسردگي به شوراي هماهنگي سبز تاخته و نوشته است: بالاخره شوراي هماهنگي كي و چگونه تشكيل مي شود. هر سال مي گوييم امسال سال پايان رژيم است اما افسوس كه هيچ وقت اين سال نمي آيد. جنبش همبستگي براي...
كنگره همبستگي براي آزادي... اتحاد ملي و... نشست همبستگي... سازمان اتحاد براي... به قدري جنبش و سازمان در خارج كشور تشكيل شده، كه هر كدام از ما در سه، چهار تا از آن ها عضو هستيم واقعا تا كي مي خواهيم از اين جور جنبش ها و سازمان ها تشكيل بدهيم؟
نيويورك تايمز: غرب ناچار است برنامه هسته اي اسرائيل را به پرسش بگيرد
«غرب اگر مي خواهد بازي هسته اي با ايران را تغيير دهد، بايد برنامه هسته اي اسرائيل را مورد پرسش قرار دهد».
روزنامه نيويورك تايمز، خلع سلاح هسته اي را چاره اصلي بحران هسته اي در خاورميانه دانست و افزود: گزينه اصلي، خلع سلاح هسته اي در خاورميانه است وگرنه، حمله به تاسيسات اتمي حتي اگر براي چند سال هم موفق باشد، ايران را تشويق خواهد كرد تا به سمت توليد سلاح هسته اي برود.»
اين روزنامه نوشت: اگر غرب مي خواهد بازي هسته اي با ايران را تغيير دهد بايد برنامه هسته اي اسرائيل را مورد پرسش قرار دهد، چرا كه ايران همواره خواستار خلع سلاح هسته اي است و از استانداردهاي دوگانه غرب در قبال برنامه هسته اي اين كشور و سلاح هاي هسته اي اسرائيل انتقاد كرده است.
نيويورك تايمز تاكيد كرده است: خلع سلاح هسته اي در خاورميانه گزينه اي سخت اما امكان پذير است، همچنان كه يكي از راهبردهاي مهم ايران نيز مي باشد.
مكيدن كاكتوس و چيدن سبيل گربه براي پر كردن وقت فتنه گران علاف
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون پيشنهاد كرد اكنون كه فتنه گران در وضعيت بلاتكليفي نسبت به انتخابات به سر مي برند، اوقات خود را به واسطه برخي ابتكارات پر كنند.
«چراغ آزادي» نوشت: پس از آن كه آخرين اصلاح طلب دو آتشه، آقاي مصلح اصلاحيان نيز انتخابات مجلس را تحريم كردند، يكهو شنيديم كه چند تا از چهره هاي اصلاح طلب مجدداً اعلام كرده اند كه «ما هم بازي». از فعالان سياسي عزيز خواهش مي كنم پيش داوري نكنند.
شايد كه اين دوستان از سر بيكاري و علافي مجبور به اين عمل شده اند و گزينه ديگري براي وقت گذراني به ذهن شان نرسيده. كار دولتي كه ندارند، رانتي هم كه ديگر در كار نيست، پس چه كنند؟
سايت ياد شده سپس پيشنهادهاي زير را براي پر كردن اوقات فتنه گران مطرح كرده است: 1- تماشاي خشك شدن رنگ بر روي ديوار. 2- تف كردن به سمت پنكه روشن 3- تماشاي سريال جومونگ به زبان كره اي بدون زيرنويس. 4- پيدا كردن مسعود رجوي. 5- نوشتن نقد ادبي بر كتاب هاي فهيمه رحيمي. 6- چيدن سبيل هاي گربه 7- شستن سوسك سرگين غلطان روزي 2 بار. 8- مكيدن كاكتوس براي رفع عطش. 9- برداشتن حبه انگور از زمين با دهان و بدون استفاده از دست10- مصاحبه سياسي با گلشيفته فراهاني 11- نوشتن دردنامه به خاتمي. حالا اگر دوستاني وقت اضافه دارند، يك سمباده دستشان بگيرند و به جان كوه دماوند بيفتند شايد كه بعد از 8 يا 16 سال مسطح شد.
جيغ بنفش خل و چل ها از حضور ايران در آمريكاي لاتين
سپاه قدس ايران با 42 هزار نيرو در آمريكاي لاتين نفوذ كرده است. حسن رحيم پور ازغدي هم يكي از آنهاست!
پايگاه اينترنتي خودنويس ضمن انتشار ادعاي فوق نوشت: ايران حدود 42 هزار نيرو در بوليوي، ونزوئلا، برزيل، گواتمالا، نيكاراگوئه و اكوادور دارد؛ همچنين سپاه قدس چند مركز فرماندهي را در اين كشورها راه اندازي كرده است. رژيم حدود 42هزار نيروي امنيتي، اطلاعاتي و تبليغاتي در آمريكاي جنوبي سازمان داده است. اكثر اينها بازجوها و شكنجه گران و زندانبان ها و ماموران لباس شخصي شناخته شده هستند. حسن رحيم پور ازغدي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي تدريس در «كلاس هاي ايدئولوژيك» به اين كشورها سفر مي كند.
گردانندگان خودنويس كه چند ماه پيش از سوي برخي محافل اپوزيسيون متهم به همكاري با وزارت اطلاعات ايران شدند، ظاهرا آن قدر پرت از ماجرا هستند كه نمي دانند تيم هاي اطلاعاتي معمولا چند نفرند و نه چندين لشكر! آن هم نه از ميان «بازجوها و زندانبانان و شكنجه گران»!!
نكته جالب ديگر درج نام آقاي رحيم پور ازغدي به عنوان فعال اطلاعاتي است حال آن كه وي در جلسات علني سخنراني و پرسش و پاسخ شركت مي كند.
از طرف ديگر جاي تعجب است كه چرا برخي گروه هاي اپوزيسيون به قدر رژيم آمريكا- و بلكه حادتر از آن- نسبت به نفوذ جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي آمريكاي لاتين ابراز وحشت مي كنند، حال آن كه از نگاه سرويس اطلاعاتي ايران خود بخش مفيدي از فعالان اپوزيسيون محسوب مي شوند.
سمباده دستشان بگيرند و به جان كوه دماوند بيفتند شايد كه بعد از 8 يا 16 سال مسطح شد.
گفتني هاي شنيدني از فساد كلان بانكي
در پي انتشار اين خبر كه متهم اصلي فساد بانكي 3 هزار ميليارد توماني رشوه هاي كلاني به برخي از مديران وزارتخانه ها و دست اندركاران امور بانكي پرداخت كرده است، گزارش موثق كيهان حاكي از آن است كه يك قلم از اين رشوه ها مبلغ 2 ميليون دلار بوده است كه به حساب بانكي خاوري در كانادا واريز شده بود و متهم بعد از كشف اسناد مربوطه به آن اعتراف كرده است. خاوري مبالغ كلان ديگري نيز از مه آفريد اميرخسروي، مديرعامل «شركت توسعه سرمايه گذاري آريا» دريافت كرده است. خاوري فرداي آن روزي كه به عنوان مطلع و بدون انتساب اتهام به دادگاهي در اهواز احضار شده بود، در پوشش مأموريت به انگلستان رفت و از آنجا به كانادا گريخت. وي كه مي دانست چه جرم بزرگي مرتكب شده است علي رغم اعلام حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي كه بازگشت به نفع او خواهد بود، و تأكيد بر اين كه هنوز اتهامي متوجه وي نيست، حاضر به بازگشت نشد.
گزارش موثق كيهان از پرداخت نزديك به 6 ميليارد تومان رشوه به تعدادي از مديران وزارت راه نيز حكايت دارد. برخي از اين مديران كه اسناد به دست آمده راهي براي انكار آنان باقي نگذاشته است به دريافت رشوه اعتراف كرده اند و فقط درباره ميزان رشوه اي كه گرفته اند چك و چانه مي زنند. مثلاً اسناد به دست آمده نشان دهنده پرداخت رشوه 900 ميليون توماني به يكي از آنهاست ولي متهم اعلام مي كند كه فقط 600 ميليون تومان دريافت كرده است!
امير خسروي، مديرعامل شركت آريا در بسياري از موارد، براي آن كه سرنخ مكتوبي از پرداخت رشوه هاي كلان باقي نماند، مبالغ هنگفت رشوه را به صورت چك پول و درون كيف هاي دستي به دريافت كنندگان تحويل مي داده است.
گفتني است كه هر چند فساد بانكي كلان 3 هزار ميليارد توماني، افكار عمومي را به شدت جريحه دار كرده بود ولي پيگيري قاطعانه دستگاه قضايي و مخصوصاً انتصاب حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي به عنوان مسئول اين پرونده كه كشف لايه هاي تو در تو و پيچيده اين فساد كلان را در پي داشت، آسيب هاي وارده به افكار عمومي را در مقياس گسترده اي التيام بخشيده است.
واشنگتن پست: افزايش قيمت نفت نگراني اول غرب در 2012 است
يك روزنامه آمريكايي فاش كرد سياستمداران اروپايي ضمن نگراني از افزايش قيمت نفت، آن را مهم ترين چالش سال جديد ميلادي مي دانند.
واشنگتن پست گزارش داد: با احتمال تحريم نفتي ايران و همچنين با بالا گرفتن تنش ها در خليج فارس، اقتصاددانان و سياستمداران غربي نگران افزايش قيمت نفت اند و آن را مهمترين چالش سال 2012 خوانده اند. ادوارد ياردني، يكي از برنامه ريزان استراتژيك گفت من اين موضوع را يكي از چهار معضل سال 2012 به حساب مي آورم.
اين روزنامه نوشت: «قيمت نفت در اوج خود است. سال گذشته يكي از سال هاي ركورد براي قيمت نفت به شمار مي آمد كه متوسط آن را به 107 دلار براي هر بشكه رساند؛ رقمي كه 14 درصد بيش از ركورد قبلي در سال 2008 بود. قيمت هاي فزاينده نفت مي تواند ضربه ديگري بر اقتصادهاي بحران زده غربي بخصوص كشورهاي اروپايي باشد. تحليلگران باركليز كاپيتال گفتند در منطقه يورو، قيمت نفت معادل اوج قيمت هاي در سال 2008 بوده است، كه در زماني اتفاق مي افتد كه اين كشورها با بحران شديد بدهي هاي دولتي روبرو هستند. سه كشور بحران زده اروپا يعني يونان، اسپانيا و ايتاليا در عين حال بزرگترين وارد كنندگان و مصرف كنندگان نفت ايران هستند و بيشترين اثر را از تحريم ها متحمل خواهند شد.»
رئيس بانك انرژي آلمان مي گويد «رشد اقتصاد جهاني به 5/2 درصد مي رسد و اين خوب نيست. با قيمت 150 دلار اين رشد به 1 درصد مي رسد كه فاجعه است.»
در همين حال روزنامه صهيونيستي هاآرتص در گزارشي نوشت: تحريم هاي اعمال شده تاكنون هيچ تأثيري بر توقف برنامه هسته اي ايران نگذاشته اند. اسرائيلي ها مي گويند، ايران از خط قرمز هسته اي عبور كرده و غرب نتوانسته براي جلوگيري از پيشرفت ايران كاري از پيش ببرد. با آغاز غني سازي اورانيوم در تاسيسات فردو كه در زير كوه راه اندازي شده و امكان حمله نظامي به آن نيز وجود ندارد.
بالاترين: تلخ است اما اخبار فردا را بايد در كيهان خواند
براي اخبار فردا بايد روزنامه كيهان و براي اخبار گذشته بايد روزنامه شرق را خواند.
اين مطلب را شبكه اينترنتي بالاترين در مطلبي به قلم يكي از عناصر فراري مقيم لندن منتشر كرد. نويسنده بالاترين با حمله به طيف هاي ضد انقلاب كه سوژه كيهان مي شوند نوشت: براي تشخيص دوغ از دوشاب، شريعتمداري دقيق ترين شاقول است، چون قلمي كه او در دست دارد دقيقا ]![ حرف ها و ديكته هاي ]آيت الله[ خامنه اي را مي نويسد؛ چه زماني كه مي نويسد تنگه هرمز را مي بنديم و فردايش سياست رسمي مي شود، چه زماني كه مي نويسد در خارج از كشور ]سران رژيم صهيونيستي[ را ترور كنيم و بلافاصله سياست رسمي مي شود و به تأييد سپاه و وزارت اطلاعات مي رسد.
بالاترين بلافاصله افزود: لذا هر شخص و شخصيتي كه از صفحه دوم كيهان سر درآورد- غير از مطالب در پيتي بالاترين- اگر از داخل نظام باشد (مانند علايي) بايد مقدمش را گرامي بداريم و اگر از اپوزيسيون باشد، بايد نسبت به او ترديد كنيم. بنابراين اگر علايي را وارد پروسه خود مي كنيم، اكبر گنجي را مي بريم زير راديكال تا در علت اينكه از سوي برادر حسين، اكبر پونز و اكبر گاف تبديل به اكبر گنجي شده، تأمل كند. طولاني مي شود ولي حيفم مي آيد كه اين طنز تلخ تقي رحماني را نياورم. از او پرسيدند كدام روزنامه ها را مي خوانيد، پاسخ داد براي اخبار فردا كيهان را و براي اخبار گذشته شرق را.
بالاترين در مطلب ديگري از انتقال جريان فتنه به فضاي مجازي ابراز ناخرسندي كرده و به قلم يكي از همكاران خود نوشت: يك سال است كه دارم از پشت كامپيوتر فرياد مي زنم. ديروز رفتم روي تختم نشستم و سررسيد امسال و پارسال را كه گهگاه خاطراتم را خيلي نامفهوم در صفحاتش مي نوشتم، برداشتم و شروع كردم به يك حساب سرانگشتي، نيازي هم به چرتكه نبود. روزها را شمردم و دستم آمد كه اگر اشتباه نكنم، يكسال است كه دارم از پشت كامپيوتر فرياد مي زنم، دلم براي آن فرياد هاي مردانه و جيغ هاي دخترانه تنگ شده، گفتم كه اگر اشتباه نكنم سيصد و اندي روز مي گذرد. از آن پس هر بار آمديم همه نبوديم. هر بار جمعي از ما بدقولي كرديم و جمعي ديگر را آنچنان كاشتيم كه هنوز كه هنوز است در اوين و هزاردخمه ديگر دارد زير پايشان علف سبز مي شود، علف كه چه عرض كنم حتما تا به حال درختي تنومند قد كشيده است. كم نبوده است يك سال.
در اين يك سال يك نوزاد مي تواند حرف بزند، بگويد دده، بابا، جيزه، مي تواند چهار دست و پا شود.
دلم مي خواهد باز فرياد بزنم، نه از پشت كامپيوتر و كيبورد و يك كليك چپ، تا برود به عرصه مجازي. چه بي معرفتيم.
همكار سوم بالاترين در نوشته از سر افسردگي به شوراي هماهنگي سبز تاخته و نوشته است: بالاخره شوراي هماهنگي كي و چگونه تشكيل مي شود. هر سال مي گوييم امسال سال پايان رژيم است اما افسوس كه هيچ وقت اين سال نمي آيد. جنبش همبستگي براي...
كنگره همبستگي براي آزادي... اتحاد ملي و... نشست همبستگي... سازمان اتحاد براي... به قدري جنبش و سازمان در خارج كشور تشكيل شده، كه هر كدام از ما در سه، چهار تا از آن ها عضو هستيم واقعا تا كي مي خواهيم از اين جور جنبش ها و سازمان ها تشكيل بدهيم؟