ابراهیم اکبری دیزگاه

نویسنده آن قدر باید بزرگ باشد که در جلسه با رهبری توصیه برای اداره مملکت داشته باشد. ما در اصل به‌عنوان نویسنده مشاور حاکمان هستیم. من گلایه از نویسندگان دارم که باید بیشتر فکر کنیم و تلاش کنیم.

به گزارش مشرق، جمعی از داستان‌نویسان پنج‌شنبه گذشته در جلسه‌ای با رهبر انقلاب دیدار کردند. در این جلسه خانم‌ها و آقایان محسن مؤمنی‌شریف (رییس حوزه هنری)، علی‌محمد مؤدب (مدیرعامل شهرستان ادب)، ابراهیم اکبری دیزگاه، علی‌اصغر عزتی‌پاک، هادی خورشاهیان، تیمور آقامحمدی، راضیه تجار، وجیهه سامانی، سارا عرفانی، مهدی کفاش،‌ هادی حکیمیان، محمدرضا شرفی‌خبوشان، یاسین حجازی، مهدی صفری و مصطفی رضایی، سیده‌عذرا موسوی، محمدمهدی سیار و ... در این دیدار حضور داشتند.

یکی از این نویسندگان حاضر در این دیدار ابراهیم اکبری‌دیزگاه، نویسنده آثار موفقی چون «برکت» و «شاه‌کشی» بود. وی درباره این دیدار گفت: جلسه خوبی بود البته من انتظارم از داستان‌نویسان شرکت‌کننده در این جلسه بیشتر بود. وقتی داستان‌نویس با شخص اول ممکلت می‌خواهد صحبت کند باید از مسائل شخصی و فردی خود عبور کند و به مسأله ملی و بین‌المللی که برای یک نویسنده می‌تواند قابل طرح باشد، بپردازد.

به نظر می‌رسد برخی خواسته‌های نویسندگان خیلی پیش‌پاافتاده و در حد این جلسه نبود. من به شخصه از این مدل درخواست‌ها خجالت کشیدم در حالی که نویسندگان باید به رهبر کشور کمک کنند تا شرایط ممکلت بهتر شود. نخستین حرف من این است که ما نویسندگان باید با هم صحبت کنیم و همدیگر را ارتقا دهیم. از این جلسات باید بهره‌برداری بزرگ‌تری کرد و از خواسته‌های کوچک عبور کرد. با این حساب دیگر از نویسندگان بزرگی که مسائل و خواسته‌های کوچک را بزرگ می‌کنند، انتظاری نیست.

دیزگاه درباره نکاتی که خود مطرح کرد نیز گفت: در ابتدای جلسه آقای عزتی‌پاک گزارش خوبی از فعالیت‌های شهرستان ادب داد. من هم نکاتی گفتم که البته مورد اقبال ایشان واقع شد. در این جلسه گفتم من معتقدم که باید به شما کمک کنیم تا ایران را بسازیم و ارتقا دهیم. کشورمان را از این حالت در بیاریم. در این جلسه می‌خواهم درباره پروژه فکری خودم درباره رمان ایرانی گزارش بدهم.

وی در ادامه سخنان خود با اشاره به انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی هدف اصلی‌اش ساخت تمدن اسلامی هست و لازمه این کار تعریفی از انسان ایده‌آل برای این تمدن است که سیمای این انسان را باید رمان‌نویسان ما در آثارشان نقاشی و طراحی کنند که این انسان چگونه انسانی است. چهل سال از انقلاب گذشته و سیمایی که از سوی نویسنده ایرانی از انسان ایرانی طراحی شده (بدون اغراق) سیمای موجهی نیست و هویت ندارد.

هویت انسان در خاک و وطن‌اش است. اگر در دهه اول انقلاب در داستان‌ها به مذهبی‌ها و حزب‌اللهی‌ها متلک می‌گفتند الان داستان‌هایی نوشته می‌شود که مسأله ایران و ملیت را زیر سؤال می‌برد. این انسان اگر وطن دارد وطنش را نمی‌شناسد و اگر می‌شناسد آن را تحقیر و مسخره می‌کند و در نهایت باید بگویم که وطن با «ط» است نه «ت».

نویسنده کتاب «شاه کشی» گفت: حاصل این تفکر انسان منفعل و مأیوسی است که می‌خواهد از کشور فرار کند و از قضا این مدل آثار هم در این مملکت جایزه می‌گیرد. این انسان مأیوس، سیاست‌زده، متلک‌گوی درگیر عقده‌های شخصی است اما آنچه مدنظر ماست که رمان‌نویس باید انسان موحد و مجاهد را بسازد. انسانی که باید اینجایی و اکنونی باشد و بداند که آنجا (خارج کشور) جایی برای او نیست و برای ساختن این کشور از کسی مزد طلب نکند. این انسانی که ما می‌گوییم گذشته خود را خیلی خوب می‌شناسد که تجربه انسان 250‌ساله در آن می‌بینیم و در آینده‌اش به سه چیز می‌اندیشد: رجعت و مهدویت و قیامت. انسانی که صاحب اراده است و این عالم برای اوست.

به گفته نویسنده کتاب «برکت» انسان کشورش را مثل بدن و تن خودش دوست دارد، عقیده‌اش را مثل کشورش دوست دارد و بر این باور است که در اینجا باید بماند و بسازد و از اینجا به سوی قیامت برود. انسانی که از آشیانه خودش دفاع نکند حتی نمی‌شود به او حیوان هم گفت چرا که حیوان از آشیانه خودش دفاع می‌کند در حالی که برخی از ما در آثارمان این کشور را مسخره و تحقیر می‌کنند.

بحث دیگر بحث دشمن بود که معتقدم اصلی‌ترین دشمن ما نفس است. ما در مقابله با دشمن بیرونی موفق بودیم اما در جهاد اکبر شکست خوردیم که باید این انسان از نفس خودش غافل نشود و منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح ندهد. در این پروژه ما می‌خواهیم این انسان را معرفی کنیم و رؤیای ما ساختن ایران توسط این انسان ایده‌آل و مثالی است.

دیزگاه درباره سخنان رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «چه ابزاری بهتر از داستان برای شناخت یک ملت وجود دارد؟» گفت: من فکر می‌کنم ایشان بسیار خوب اهمیت رمان را فهمیده‌اند. در انتهای جلسه درباره رمان صحبت کردند و آثار شاخصی از ویکتور هوگو و تولستوی را با جزئیات نام برده‌اند. حتی گفتند که با اینکه ناپلئون به صورت مفتضحانه شکست خورد ولی ویکتور هوگو چون مسأله فرانسه برایش اهمیت داشت و ناپلئون هم نماد فرانسه بود، مسأله را طوری روایت کرد که هم معنی شکست را بگوید هم این که ناپلئون را ذلیل و خوار نکند. ولی برخی نویسندگان ما درباره جنگ می‌نویسند ولی رزمندگان را تحقیر و تمسخر می‌کنند.

ما مشکلی با نوشتن تلخی و روایت شکست‌ها نداریم ولی باید مجاهدت‌ها با احترام بیان شود. ماجرای اصلی این است که باید سیمایی از انسان ایرانی نشان دهیم که بشود به آن افتخار کرد و الا اگر فیلم در تحقیر ملت بسازی و جایزه‌ای هم بگیری آن جایزه گدایی است. رمان اصلی‌ترین و اصیل‌ترین وسیله و ابزار و سلوک برای شناخت انسان امروز است و این را رهبر انقلاب خوب دریافت‌اند.

به نظر من دلیل اصلی این که ایشان کتاب‌های خاطرات را ترویج می‌کنند به خاطر این است که رمان‌نویس ایرانی نتوانسته است ایشان را در بحث‌های کلان ملی قانع کند و آثار در خوری جلوی ایشان بگذارد. در حالی که اگر این اتفاق بیفتد شاهد خواهیم بود رمان‌ها نیز مورد توجه ایشان قرار خواهد گرفت و مورد توصیه ایشان خواهد بود.

وی در پایان درباره حضور نویسندگان در این جلسات گفت: نویسنده آن قدر باید بزرگ باشد که در جلسه با رهبری توصیه و پیشنهاد برای اداره مملکت داشته باشد. ما در اصل به‌عنوان نویسنده مشاور حاکمان هستیم. من گلایه از نویسندگان دارم که باید بیشتر فکر کنیم و تلاش کنیم. وقت عمده ما در فضای مجازی می‌گذرد در حالی که ثمره ناچیزی برای ما دارد.

*صبح نو

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس