به گزارش مشرق به نقل از بي باک، نماينده محترم مردم تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر در مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به کاربري که از مصوبه مجلس شوراي اسلامي مبني بر تغيير مالکيت معنوي انتشار کتاب از 30 به 50 سال ، نقش علي مطهري در تصويب آن، جايگاه اصولگرايي مطهري و ميزان تاثير گذاري يک نماينده در راي اکثريت مجلس پرسيده بود، اظهار داشت:
«من از مخالفان اين طرح بودم . اين طرح ابتدا با رويکرد استثنا کردن کتب شهيد مطهري از قانون موجود به صحن علني آمد . براساس قانون فعلي حقوق مولفين ، چنانچه سي سال از مرگ نويسنده اي بگذرد ، ناشران مختلف مي توانند کتاب هاي وي را با حفظ حقوق معنوي صاحب اثر به چاپ برسانند که آقاي مطهري به بهانه لزوم نظارت بر کتب استاد شهيد قصد داشت کتب ايشان را استثنا کند اما در حقيقت اين طرح براي انحصاري کردن حقوق مادي آثار شهيد مطهري براي خانواده و وراث آن شهيد بود .
اين طرح در کميسيون براي تمام کتب و از سي سال به پنجاه سال تغيير کرد اما وقتي به صحن علني آمد آقاي لاريجاني با وارد دانستن اخطار قانون اساسي يکي از نمايندگان و بدون ارجاع موضوع به کميسيون جهت بررسي بيشتر ، 180 درجه آن را تغيير داد و اساسا شرط زمان را برداشت . موضوع نهايتا در شوراي نگهبان رد شد و مجددا در صحن علني با شرط گذشت پنجاه سال پس از فوت مولف و براي تمام کتب به تصويب رسيد.
يک نماينده به ميزان تلاش و استدلالي که مي کند مي تواند در صحن علني تاثيرگذار باشد. البته ساختار مجلس به شکلي است که تلاش هاي فردي خيلي در آن موثر نيست بلکه فعاليت هاي جمعي نتيجه بخش است . هر چند ازاين نکته نيز نبايد غفلت کرد که گاهي در صحن علني ، يک راي مي تواند سرنوشت طرح يا لايحه اي را تغيير دهد .
آقاي مطهري را برادري دلسوز مي دانم که از حريت و آزادگي خاصي برخوردار است اما متاسفانه تحليل و بصيرت ندارد به همين دليل شاهديم که ايشان در مواقعي تبديل مي شود به ابزاري در خدمت جريانات سياسي معاند نظام . »
حجت الاسلام و المسلمين رسايي، در مورد ميزان و کيفيت رابطه دولت دکتر احمدي نژاد با روحانيت اظهار داشت:
«به عقيده من آقاي احمدي نژاد نه تنها به روحانيت معتقد است بلکه راه برون رفت از مشکلات را نيز در پيگيري مباني حوزه و پيروي از روحانيت اصيل مي داند اما متاسفانه آقاي احمدي نژاد ادبيات مواجه با بزرگان روحانيت را به خوبي نمي شناسد و برخي با استفاده از همين ضعف در تلاشند تا هر روز اين دو ظرفيت را از هم جدا کنند . البته از حق نبايد بگذريم که در مواقعي رفتارهايي که با رييس جمهور مي شود نيز در ايجاد اين شکاف موثر است . نشانه اعتقاد احمدي نژاد به روحانيت علاوه بر جلسات منظم وي با روحانيون در سفرهاي استاني ، مواضعي است که او اتخاذ مي کند . واقعا اگر حوزه علميه به دنبال مديري براي اداره کشور بود ، آيا مصداقي با همين ويژگي هاي احمدي نژاد انتخاب نمي کرد ؟ روشن است که من معتقد به بي عيب و نقصي احمدي نژاد و مواضع او نيستم بويژه اعتماد ايشان به برخي از اطرافيان که بنده آنها را مخالف روحانيت مي دانم . اما بديهي است که ما بر اساس وضعيت موجود و ممکن و ايده آل تصميم مي گيريم و در جمع بندي از محاسن ومعايب ، امتيازات محاسن را خيلي بيشتر از معايبش مي دانيم . »
وي پيرامون نامه هاشمي رفسنجاني به برخي شيخ نشينيان حاشيه خليج فارس و همچنين نقش نامه سال گذشته او به امام خامنه اي در شعله ور کردن آتش فتنه و اغتشاشات، ابراز داشت:
«ظاهرا در ابتداي دولت نهم مکاتبه اي از طرف آقاي هاشمي با برخي از سران کشورهاي عربي صورت گرفته است ، البته من اين نامه را نديده ام ولي آقاي احمدي نژاد اين ادعا را کرد و کسي آن را تکذيب نکرد .
متاسفانه نامه آقاي هاشمي - مشهور به نامه بدون سلام والسلام - که چند روز قبل از اغتشاشات خطاب به امام خامنه اي نوشته شد، در حقيقت آغاز جريان انقلاب مخملي در کشورمان بود . اين نامه از ادبيات بدي برخوردار بود و در آن آقاي هاشمي رسما از خشم احزاب و برخي از مردم و همچنين دود آتش آنها خبر داده بود ! البته رهبري بعدها فرمودند که امام ما به کسي باج نداد من هم به کسي باج نمي دهم».
ايشان پيرامون علت ايراد گرفتن ولي امر مسلمين به برخي صحبت هاي احمدي نژاد عليه هاشمي رفسنجاني در مناظره تلويزوني عنوان کردند:
«اشکالاتي که آقاي احمدي نژاد در مناظره مطرح کرد ، در حقيقت سئوالاتي بود که برخي از اعضاي خانواده آقاي هاشمي بايد پاسخ مي دادند . طبعا چون طرح اين سئوالات نوعي اتهام را متوجه اشخاص ذکر شده مي کرد در حالي که هنوز دادگاه آن تشکيل نشده بود ، رهبر انقلاب آن را نادرست ناميدند . البته روزها و ماه هاي آينده نشان داد که خانواده آقاي هاشمي اساسا حاضر به پذيرش حضور در دادگاه نيستند!»