به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، قریب سه سال و نیم از شروع تجاوز همه جانبه به یمن می گذرد و در این مدت، ارتش های سعودی و امارات از هیچگونه جنایت و کشتار علیه مردم بی گناه و بی دفاع این کشور دریغ نکرده اند که عمده این جنایت ها با همکاری مستقیم اطلاعاتی و تسلیحاتی غرب صورت گرفته است. اما از مدتها پیش بحث هایی مبنی بر کمک های جاسوسی و جنگ افزاری رژیم صهیونیستی به این ائتلاف متجاوز مطرح شده بود که در آن برهه مدارک علنی برای اثبات این نظریه وجود نداشت.

اما با افزایش حملات کور و بی دلیل سعودی ها و اماراتی ها به یمن که ناشی از شکست های مداوم در این منطقه است، شواهد محکمی درباره حضور تسلیحات ساخت اسراییل در جنگ یمن پیدا شده که توجه به انها می تواند برنامه مشترک برخی کشورهای غربی، عربی و اکنون صهیونیستی را برای نسل کشی در یمن افشا کند.

ارتقاء اسرائیلی روی زره پوش های اماراتی

خودروهای حفاظت شده Oshkosh M-ATV ساخت آمریکا از جمله زره پوش هایی هستند که در حجم بالایی توسط امارات متحده عربی و عربستان سعودی از آمریکا خریداری شده و در جنگ یمن نیز مورد استفاده ارتش این دو کشور و نیروهای یمنی تحت حمایت آنها قرار گرفته است. اما در اتفاقی مهم، تصاویر جدید منتشر شده در فضای مجازی از زره پوش های Oshkosh M-ATV که توسط اماراتی ها تامین شده، حاوی نکته بسیار جالبی است چراکه سیستم کنترل سلاح از راه دور نصب شده روی این خودروها ساخت اسراییل بوده و علنا برجک کنترل از راه دور تسلیحاتی Samson ساخت شرکت اسراییلی رافائل روی امرپ های اماراتی نصب شده است.

این سری از برجک های تسلیحاتی در خانواده Samson در ۴ مدل عرضه شدند که مورد دیده شده در یمن Samson Dual نام دارد. این برجک توان پذیرش عنوان تسلیحات مثل تیربارهای کالیبر ۷.۶۲ و ۱۲.۷ میلی متری، سامانه های نارنجک انداز و موشک ضد زره را دارد. سیستم های هدف گیری اپتیکی و حرارتی و مسافت سنج لیزری نیز بر روی این سامانه نصب شده است.

نکته جالب اینکه در زره پوش های همین مدل که متعلق به ارتش سعودی است، برجک حامل سلاح مدل CROWS که در حال حاضر به صورت مشترک توسط آمریکا و نروژ تولید می شود، تعبیه شده اند. در عین حال ممکن است برخی اینگونه تحلیل کنند که ممکن است این برجک کنترل سلاح اسراییلی به صورت مستقیم توسط امارات متحده عربی سفارش داده نشده و طرف حساب شرکت اسراییلی، کارخانه آمریکایی سازنده زره پوش ها است و از همین طریق نیز بحث تعمیر و پشتیبانی انجام می شود.

البته این مسئله را می توان به اشکال مختلفی به چالش کشید از جمله این نکته که برای انتخاب برجک کنترل سلاح آن هم برای کشوری مثل امارات که دست بازی در خرید تسلیحاتی دارد گزینه های بسیار زیادی در دنیا وجود دارد و جالب این که عربستان سعودی هم همانطور که بالاتر به آن اشاره شد، در زره پوش های خود از سامانه CROWS استفاده می کند نه نمونه اسرائیلی.

پهپاد اسراییلی در جنوب یمن چه می کند؟

اگر از داستان برجک تسلیحاتی روی زره پوش ها بگذریم اما نمی توان از دیده شدن پهپاد ساخت اسراییل در جریان نبرد یمن در استان تعز در جنوب این کشور گذشت. در ماههای گذشته، تصاویری از حضور یک مدل پهپاد سبک اسراییلی در جریان درگیری ها در استان تعز یمن منتشر شد که البته در آن زمان شاید بازتاب آنچنانی نداشت. این پهپاد از نوع Orbiter ساخت شرکت Aeronautics Ltd است.

همان طور که اشاره شد این پهپاد در استان تعز یمن دیده شده و این استان جنوبی هم مکانی است که نیروهای اماراتی و گروه های یمنی تحت حمایت این کشور در آن درگیر هستند. یعنی باز هم اماراتی ها و باز هم یک محصول اسراییلی مورد استفاده به صورت مخفیانه!

شاید برای برخی این سوال پیش بیاید که کاربران رسمی این پهپاد کدام کشورها هستند. مدل های مختلف این پهپاد در اختیار کشورهای آذربایجان، فنلاند، ایرلند، مکزیک، پرو، لهستان، صربستان، آفریقای جنوبی، انگلیس و تایلند قرار گرفته وهمان طوری که مشخص است، خبری از کشورهای عضو ائتلاف متجاوز به یمن، در لیست دارندگان این پهپاد نیست. در عین حال پهپاد Orbiter نیز از برد کافی برای رسیدن به یمن از سرزمین های اشغالی نیز برخوردار نبوده است.

این پهپاد شناسایی از برد ۱۵۰ کیلومتر و ماندگاری عملیاتی ۷ ساعت برخوردار بوده و می تواند محموله شناسایی شامل دوربین های دید در شب و روز، دید حرارتی و هدف گزار لیزری را نیز به وزن ۵ کیلو را با خود حمل کند. این پهپاد معمولا از پشت یک خودروی سبک مثل یک وانت قابل پرتاب و بازیابی است. برد کم این پهپاد مشخص می کند که بایستی از منطقه ای در همان نزدیکی میدان نبرد این وسیله به پرواز درآمده باشد .

در هر حال حضور این دو محصول اسراییلی در جنگ یمن آن هم فقط در مکان هایی که ارتش امارات یا مزدوران تحت حمایت این کشور حضور دارند، اطلاعات مخفی مربوط به وجود روابط بسیار قوی پشت پرده بین این امیرنشین حاشیه خلیج فارس و رژیم اشغالگر قدس را علنی می کند و نشان می دهد تجاوز به من بر خلاف برخی ساده انگاری ها، یک اتفاق مهم و برنامه ای بزرگ و مشترک برای تغییرات مهم در منطقه است؛ نقشه ای که با گذشت بیش از ۱۲۰۰ روز، کاملا با شکست مواجه شده است.