به گزارش مشرق به نقل از فارس، "با سلام و درود به ارواح طیبه شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی" اولین جملهای است که فرمانده اسبق لشگر 27 محمد رسولالله (ص) برای آغاز هر سخن رسمی به زبان جاری میکند؛ او از یکی از محلههای جنوب تهران چشم به جهان گشود. حاج محمد یا همان اسماعیل به قول خودش دلش برای سنگرهای مبارزه حق علیه باطل تنگ شده و از اینکه امروز در کنار رفیقان دیروزش نیست، اندوهگین است و میگوید که آروزیش جز شهادت نیست.
حاج محمد کوثری مسئول کمیته اقشار جبهه متحد اصولگرایان بنا به تکلیفی که احساس میکرد نامزد مجلس هشتم شد و با نظر مردم به خانه ملت راهی یافت و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شد. حاج محمد در گذشته به چگونگی مقابله با تانکها و موشکها میاندیشد امروز به چگونگی مقابله با تهاجم نرم دشمن.
از ابتدا خود را در طیف اصولگرایان تعریف کرد و کمکم به یک رجل سیاسی تبدیل شد. برای استفاده از نظرات با این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره چالش امنیتی، چگونگی ورود اصلاحطلبان به انتخابات پیشرو و آرایش انتخاباتی اصولگرایان با حضور در اتاق (728) طبق هفتم پارلمان، به گفتوگویی 1ساعته با ایشان نشستم که مشروح آن از نظرتان میگذرد:
چالش امنیتی چیست و دشمن چگونه میتواند در این انتخابات چالش ایجاد کند؟
کوثری: مطلبی که مقام معظم رهبری فرمودند، همواره یک یادآوری است. در قرآن نیز " فذکر" دائما آمده است. پس این یک یادآوری است. البته نه اینکه تا به حال در انتخاباتهای ما چالشی وجود نداشته است اما اکنون دشمن متوجه شده که باید بیشتر روی افرادی که ناآگاهند یا تقریبا تمایلی به آنها دارند، کار کند تا بیشتر بتوانند داخل کشور را به تشنج و ناآرامی بکشاند. لذا دشمن می تواند با استفاده از این شکافها یا از این اختلافها، عوامل خود را نفوذ دهد و در نهایت تشنج و ناامنی به وجود آورد.
یعنی از یک جریان داخلی حمایت کند؟
کوثری: خیر. جریان نه. روی افرادی کار کند؛ حالا از طریق رسانه یا از طریق خود افراد و یا از بیرون و این اختلافات مثلا در بین اصولگرایان را بزرگ کنند. یک مسئله کوچک را بزرگ کنند، اختلاف بیاندازند و در نهایت این گونه وانمود کنند که چالشی وجود دارد.
یعنی بزرگنمایی اختلافات در جبهه اصولگرایی نیز یک چالش است؟
کوثری: هم در اصولگرایان و هم اکنون در اصلاحطلبان، حتی این را آنجا هم میتوان پیدا کرد.
اکنون این بحث مصداق عینی هم دارد؟
کوثری: بله. این مصداق در خود اصلاحطلبان هم وجود دارد. اینکه عدهای هستند که فتنه را قبول نداشتند؛ اصلاح طلب بودند اما فتنه را به آن صورتی که در جهت براندازی بود، قبول نداشتند؛ یک سری حرفها دارند که آنجا سکوت کردند و چیزی نگفتند که این موضوع الان بین اینها و آن تندروها اختلاف ایجاد کرده.
در بین اصولگرایان نیز دشمن میآید بر روی چیزی پافشاری میکند. مثلا روی جبهه پایداری و جبهه متحد؛ در حالی که اختلافات اینها جزئی است کلان نیست. ما باید هوشیار باشیم اختلافات جزئی را اصل حساب نکنیم لذا اگر وحدت رخ دهد و اینها منجسم شوند، دشمن نمیتواند از این شکافها و اختلافها سوءاستفاده کند.
نظرتان راجع به طیف اصلاحطلبان چیست؟
کوثری: من اصلا آن اصلاحات دوم خرداد را قبول ندارم چرا که برگرفته از یک تفکر غربی به تمام معنا است. حتی وارداتی هم نیست چرا که زمانی چیزی وارد میشود و انسان قسمت خوب آن را جدا کرده و استفاده میکند اما یک زمانی هم است که نه، اصلا میخواهند دو دستی آماده کنند برای غربیها و ما این را میگوییم که قبول نداریم.
پس شما چه اصلاحاتی را قبول دارید؟
کوثری: پیامبر نیز برای اصلاحات آمدهاند، امام حسین نیز برای اصلاحات قیام کردند و امام خمینی هم برای اصلاحات آمدهاند لذا اصلاحات باید در چارچوب نظام، شرع و قانون باشد.
زمانی که اصلاحات در چارچوب نظام باشد، پیروان آن میگویند فلان روش نادرست است و باید این گونه اصلاح شود. یعنی روش درست پیشنهاد میدهد نه روش غربی که همه چیز را کنار بگذارند، گفتمان امام و رهبری و قانون اساسی را کنار بگذارند و بگویند این اصلاحات است. ما آن اصلاحات را به هیچ عنوان قبول نداریم.
آن اصلاحات وابسته به غرب است و برخی اصلاحطلبان مانند حزب مشارکت و سازمان مجاهدین به دنبال این گونه اصلاحات بودند. شاید اگر اکنون این موضوع را به آنها بگوییم، بگویند نه این طور نبود. اما اینها نه تنها در عمل بلکه در تئوری نیز اینگونه بودند و تئوری خود را به کسی نمیگفتند و برای کسی باز نمیکردند. چرا که اگر باز میکردند، مشخص میشد.
زمانی که میگفتیم بیایید بگویید اصلاحات را برای چه میخواهید چیزی نمیگفتند و وقتی این موضوع را درآوردیم، دیدیم که دقیقا تئوری مثل هانگتینگتون را میگوید.
یعنی آقای حجاریان و امثال آن اینگونه بودند.
کوثری: بله همه آنها بر همین اساس بودند و همین تفکرات را نیز اکنون در دانشگاههای ما تدریس میکنند.
همچنین از آنجا که این تفکرات خارج از قانون اساسی و گفتمان امام و رهبری بود، اینها بحث خط امام (ره) را مطرح میکردند اما در واقعیت با گفتمان امام کاری نداشتند. فقط میخواستند از این کلام امام سوءاستفاده کنند.
فکر میکنید فتنه فرزند اصلاحات بود؟
کوثری: فتنه را دقیقا همین افراد به وجود آوردند اما با حمایت همه جانبه غربیها و برخی کشورهای عربی و برای براندازی نظام، حتی این موضوع را آقای آغاجری تئوریسین سازمان مجاهدین قبل از انتخابات سال 88 گفته بود که ما یک پایه ولایت را در زمان دولت اصلاحات منهدم کردیم و بقیه پایههای ولایت را با انتخاب آقای موسوی منهدم خواهیم کرد.
در فتنه اینها تمام قدرت خود را برای براندازی گذاشتهاند؟
کوثری: دقیقا این فتنه در جهت براندازی بود، اما مقام معظم رهبری با تدابیر بسیار به موقع و عالیشون و همچنین هوشیاری مردم و حضور در صحنه آنها سبب شد اینها ناکام بمانند چرا که مردم نظام را از آن خود میدانند و همواره نیز امام و مقام معظم رهبری گفتهاند که این نظام برای خود مردم است.
فتنه بدتر از یک تظاهرات معمولی و یک حرکت اجتماعی است. فتنه پیچیدگیهایی دارد که اگر کسی به موضوع مسلط نباشد و دشمن را خوب نشناسد نمیتواند فتنه را تشخیص دهد. فتنه به صورتی میآید از کلام خودی برمیدارد و با یک سری کلام بیگانه التقاط میکند و بعد میخواهد آن را به خورد مردم دهند. اما این درایت مقام معظم رهبری سبب شد که فتنه 88 ناکام بماند چرا که ایشان همواره گفتند مردم باید هوشیار و آگاه باشند و بصیرت پیدا کنند. ایشان نگفتند که بیایید به سرعت اینها را از بین ببرید، گفتند با آگاهی و بصیرت مردم است که میشود آنها را ناکام گذاشت.
فتنه حتی بر طبق فرموده امام علی (ع) بین پدر و فرزند هم اختلاف میاندازد و در صدر اسلام نیز این موضوع دیده شده است.
خوارج نماز میخواندند و خود را بسیار موجه جلوه میدادند اما در مقابل امام علی (ع) ایستادند. مرام خوارج بهگونهای بود که خیلیها را فریب داد اکنون هم به همین صورت است؛ در اصل آقای موسوی آمد از مدت 8 ساله نخستوزیری خود سوءاستفاده کرد. با اینک آنجا هم اشکالاتی داشت اما سوءاستفاده کرد تا مردم را فریب دهد اما با لطف خدا و به مرور زمان مردم متوجه شدند.
اگر بپذیریم که سقیفه و حادثه روز عاشورا یک فتنه بود و ما از آنها درسهایی گرفتیم. از فتنه 88 چه درسی میتوان گرفت.
کوثری: سقیفه هم یک فتنه و هم یک توطئه بود، مطمئنا نیز میتوان از فتنه 88 درس گرفت. همانطور که حضرت امام (ره) نیز فرمودند، ملاک وضع حال مسئولین و افراد است، نه اینکه به مسئولیتها و شرایط گذشته آنها توجه شود.
اگر میخواهیم فتنه به وجود نیاید و تکرار نشود باید این آگاهی و بصیرت که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند، هر روز نسبت به گذشته بیشتر شود که یکی از مواردی که هر روز باید بیشتر از روز قبل به آن توجه کنیم، دشمنشناسی است، دشمن را چه در داخل و چه در خارج خوب بشناسیم. فریب هر حرفی از دشمن را نخوریم.
آنها بسیار زیبا میگویند دموکراسی و یا حقوق بشر اما خودشان از همه جنایتکارتر هستند. امثال آمریکا و رژیم صهیونیستی و یا سازمان ملل دم از حقوق بشر میزنند اما به راحتی جنایت میکنند که نمونه آن حضور آمریکا در عراق و قتل عام تعداد زیادی انسان بود که پس از آن هم با سرشکستگی از عراق بیرون رفت.
لذا در فتنه کسی میتواند سالم بیرون بیاید که آگاه بوده و بصیرت داشته باشد و این بصیرت است که میتواند به انسان کمک کند تا راه را تشخیص دهد.
یعنی ساکتین فتنه بصیرت نداشتهاند؟
کوثری: بله ساکتین فتنه بصیرت نداشتند و یا اگر هم داشتند از آنجا که ساکت بودند به خوبی نتوانستند تشخیص دهند که چه موقع باید فریاد بزنند و چه زمانی باید سکوت کنند. واقعه عاشورا 72 شهید دارد اما توابین بیش از 10 هزار نفر بودند. چرا که آنها زمان شناس نبودند و به موقع تشخیص ندادند.
این به موقع تشخیص دادن بسیار مهم است یعنی سر بزنگاه و آن لحظهای که باید وارد صحنه شویم؛ آن لحظه مهم است.
زمانهایی است که اگر انسان به خوبی تشخیص ندهد و تصمیم نگیرد، ضرر میبیند و دیگر فایدهای ندارد. فتنه بسیار سختتر است. فتنه بین پدر و فرزند هم اختلاف میاندازد. در دوران فتنه نیز این گونه شد و چیزی فراتر از سلیقه افراد بود. پدر یک موضوعی را میگفت و فرزند چیزی دیگری. تا اینکه کم کم پیش رفت و این عاشورا بود که این فتنه را مشخص کرد.
عاشورای 88 برای افراد بسیاری که شک و شبهه داشتند کار را تمام کرد. فتنهگرها کسانی بودند که نمیشود گفت نماز نمیخواندند اما در انتخابات فریب دشمن را خوردند. در این نقطه دشمن وارد شد و این داخلیها گول خارجیها را خوردند و گفتند که باید کار را یکسره کرد و نظام را کنار بزنیم و خیال کردند این توانمندی را دارند و بر این اساس فریب خوردند.
پس از اینکه فریب خوردند به صحنه آمدند و آن اغتشاشات رخ داد وگرنه در اصل یک انتخابات بین 4 نفر برگزار شده بود. در کشورمان انتخابات زیادی برگزار شد و یا در کشورهای دیگر نیز انتخابات برگزار میشود اما هیچ کدام این انتخاباتها در جهت براندازی نیستند لذا اینکه فتنه و ماجراهای پس از انتخابات چرا ادامه پیدا کرد، مهم است؛ چرا پس از صحبتهای مقام معظم رهبری این رفتارها را ادامه دادند.
بنابراین این نشان میدهد دشمن در این قضیه بود و به داخلیها هم گفته بود از شما حمایت میکنم. این افراد هم فریب خوردند و این شد یک فتنه.
در این فتنه برخی خیال میکردند که درست میگویند در صورتی که مقام معظم رهبری کم کم این مسائل را باز کرد و به آنها نشان داد. همچنین دشمن فکر میکرد که میتواند به جایی برسد اما در انتها به نقطهای رسید که همه مردم دقیقا تشخیص دادند حتی در جمعه آخر ماه مبارک رمضان یعنی روز قدس با اینکه بسیاری از مسائل مشخص شده بود اما باز هم برخی باورشان نشده بود که به مرور زمان و در روز عاشورا دقیقا همه چیز روشن شد.
با توجه به اینکه عوامل دشمن پشت فتنه بودند، اکنون عوامل فتنه حاضر در جریانهای به اصطلاح اصلاح طلب به دنبال انتخابات هستند. حرفهای متفاوتی هم میزنند. برخی میگویند اساسا بحث تحریم برای چه منظوری مطرح میشود؟
کوثری: اینها میخواهند جو کشور را به صورتی کنند که بگویند در ایران آزادی نیست و همچنین کاری کنند که مشارکت مردم در انتخابات کم شود چرا که وقتی مشارکت مردم کم شود، اینها میگویند که مخالفان بیشتر هستند. اگر به انتخابات خودشان نگاه کنیم، مثلا در همان آمریکا که دم از دموکراسی میزنند، نهایت 42 درصد در انتخابات شرکت میکنند در صورتی که مشارکت مردم در انتخاباتهای کشور ما همواره بالای 50 درصد است.
به عنوان مثال در انتخابات گذشته مجلس 51 درصد مردم شرکت کردند لذا اینها میخواهند کاری کنند که مردم را از مسئولین و نظام جدا کنند. یعنی بدبینی ایجاد کنند و بگویند که مردم شما را قبول ندارند. اما مردم با آگاهی خود این افراد را طرد میکنند.
در این شرایط که دشمن به دنبال ایجاد چالش امنیتی در انتخابات است، حرف از تحریم زدن آیا بازی کردن در زمین دشمن نیست؟
کوثری: بله. اینها با این گونه سخنها در پازل و زمین دشمن بازی میکنند.
حتی برخی افراد شرط و شروط میگذارند.
کوثری: افرادی که شرط و شروط میگذارند مثل آقای خاتمی، در حدی نیستند که بخواهند شرط و شروط بگذارند چراکه اول باید صداقت خود را به نظام نشان دهند و از فتنه برائت بجویند، از فتنهای که قصد براندازی داشت. ما فتنه را در چارچوب براندازی میبینیم لذا باید ثابت شود که خاتمی برانداز نیست و بیاید آنها را محکوم کند اگر محکوم کرد عیبی ندارد، بگوید چه میخواهد و آن شورای نگهبان است که مجوز شرکت در انتخابات را به او بدهد یا خیر.
اگر ایشان خودش را مدعی اصلاحات میداند این گونه نیست که مردم هم او را میپذیرند، اصل این است که باید ابتدا برادری خود را ثابت کند و از فتنهگران برائت بجوید. اما افرادی که اصلاحطلب بودند البته من آن اصلاحطلبهای دوم خردادی را هیچ گونه قبول ندارم و با آن تفکر مخالفم. اما برخی اسم خود را اصلاحطلب گذاشتند و در جهت پیشرفت نظام قدم برمیدارند و چارچوبهای نظام را پذیرفتهاند و در فتنه نیز نقشی نداشتند. آنها میتوانند در انتخابات شرکت کنند.
در نتیجه اصلاحطلبان را میتوان به سه طیف تقسیم کرد؛ عدهای که انتخابات را تحریم میکنند و در پازل دشمن هستند. عدهای که شرط و شروط میگذارند و به نوعی به دشمن کمک میکنند و باید برادری خود را ثابت کنند و دسته سوم که در فتنه نبودند و به هر اسمی مثلا اصلاحطلب میخواهند در انتخابات شرکت کنند.
کاهش مشارکت مردم از برنامههای دشمن در انتخابات آینده است. این موضوع چه رابطهای با چالش امنیتی دارد؟
کوثری: کاهش مشارکت مردم سبب میشود، زمانی که دشمن این مسئله را مطرح کرده و آن را بسیار بزرگ میکند، افرادی که کمی شک و شبهه دارند حرف آنها را تقویت کنند و بگویند که میشود و در نتیجه این چالش خود به خود پیچیدهتر میشود. چرا که نمیخواهند صریح صحبت کنند و نمیتوانند بگویند ما در فتنه بودیم لذا این افراد مردم را فریب میدهند و به مردم نمیگویند که برای چه منظوری ما قابل قبول قرار نگرفتیم و نمیگویند ما برانداز بودیم. میآیند از دین، امام و اسلام سوءاستفاده میکنند حتی اگر جایی لازم باشد میگویند که ما رهبری را قبول داریم. اما اگر بپرسیم رهبری چه کسی؟ میگویند رهبری امام (ره).
اینها چرا دم از خط امام میزنند؟
کوثری: برای اینکه امام نیست که بتواند چیزی بگوید و آنها هم دم از امام میزنند. در صورتی که ما باید از امام زمان خود حرف شنوی داشته باشیم.
مانند همان صدر اسلام که در دوره امام علی (ع) دائم دم از پیامبر میزدند. پیامبر دست امام علی (ع) را بلند کردند و گفتند که ایشان جانشین من است. اما پس از رحلت پیامبر دیدیم چه توطئهای کردند چرا که ایشان نبودند. هر چقدر هم دختر پیامبر، حضرت فاطمه (س) گفتند که اینگونه نبوده اما آنها قبول نکردند. اکنون هم همین طور است. از امام سوءاستفاده میکنند و جالب است که همینها بودند در زمان امام خمینی (ره) نیز خون به دل ایشان کردند.
شنیده میشود در بحث کاهش مشارکت آمریکا و انگلیس یک بستهای برای این موضوع دارند؟
کوثری: البته اینها دیگر نمیتوانند آنچنان کاری انجام دهند چرا که دستشان رو شده است؛ هم آمریکا، هم اروپا، هم صهیونیستها و هم اصلاحطلبان. البته به این معنی نیست که خطری وجود ندارد بلکه آنها توطئه خود را انجام میدهند اما مردم با این وضعیتی هم که در خود آمریکا و اروپا به وجود آمده و همچنین عملکرد اصلاحطلبان، بسیار آگاهتر و هوشیارتر شدهاند و شناختشان دقیقتر شده است.
برخی میگویند که آمریکا با تهدید نظامی و تحریم اقتصادی و فشار روانی در آستانه انتخابات به دنبال این است که مجلس و دولت اصولگرا را ناکارآمد جلوه دهد و اینگونه به مردم القا کند تا زمانی که این جریان بر سر کار است، وضع به همین منوال خواهد بود؟
کوثری: اینها که این کار را انجام میدهند و هیچ گونه شکی نیست، اما هم مقام معظم رهبری، هم مسئولین و هم مردم با این روشها آشنا شدهاند. لذا دشمن زورهای آخر خود را میزند چرا که مردم همه تاکتیکها و روشهای آنها را شناختهاند. ما هم سیاستهای کلان آنها را میدانیم و هم تاکتیکهای آنها را و قبل از اینکه کاری انجام دهند، پاسخ آنها را خواهیم داد.
البته ما نمیگوییم که مشکلی نداریم، ما معتقدیم که مشکل و نارسایی وجود دارد و باید هم حل کنیم و خودمان نیز به دنبال آن حل مشکلات هستیم. مردم نیز این را میدانند اما باید مشکلات را حل کنیم و تاکنون نیز خودمان مشکلات را برطرف کردیم اما شناخت مردم نسبت به دشمن بسیار افزایش یافته است و دشمن شناسی مردم به مرور زمان و پس از فتنه دقیقتر شده است.
آمریکا دم از دموکراسی میزند اما جنایتهای زیادی انجام میدهد. مثلا میگوید که در سوریه دولت مردم را کشتار می کند اما نسبت به بحرین و کشته شدن مردم این کشور حساسیت نشان نمیدهند و از جنایات دولت بحرین هیچ چیزی نمیگویند.
از سویی میگوید که در ایران و سوریه نسبت به مردم جنایت رخ میدهد اما نسبت به جنایتهای آمریکا و عربستان هیچ حرفی نمیزنند.
ما میگوییم فعالیت هستهایمان صلحآمیز است، خود اینها نیز دوربین دارند و تیمهای بازرسی میفرستند. اما خود آمریکا که بین 7 تا 10 هزار کلاهک اتمی دارند، کسی چیزی به او نمیگوید. لذا این آگاهیها بوده که سبب شده بیداری اسلامی شکل بگیرد.
این آگاهی بوده که مردم متوجه شدند با دشمن چگونه برخورد کنند. این آگاهی بوده که مردم فهمیدند چه کسانی صادقانه کار میکنند گرچه در اجرا ایراد هم دارند؛ چه کسانی واقعا برای مردم کار میکنند و چه کسانی برای دشمنان. همین آگاهیها بود که مردم در 9 دی آن صحنههای بسیار زیبا را خلق کردند.
برای چالش امنیتی بحث حاکمیت دوگانه نیز مطرح میشود که دشمن به دنبال آن است، در کشور ما جریانی به اسم حلقه انحراف یا جریان انحراف وجود دارد. این انحراف هم به دنبال همان فتنه است؟
کوثری: چه اسم آن را حلقه بگذاریم و چه جریان، اما اصل این است که یک تفکر انحرافی است لذا خود این در جهت فتنه است. زمانی که فتنه خاموش شد جریان انحرافی روشن شد و این چیزی نیست که کسی آن را نداند. اما این پیچیدگی که مقام معظم رهبری هم بارها گفتهاند در همین نقاط است. افرادی میآیند که به ظاهر موجه هستند اما در باطن کار دیگری انجام میدهند.
با توجه به اینکه در رابطه با چالش امنیتی بحث کردیم فکر میکنید مسئولان هشیار هستند نسبت به توطئههای دشمن؟ چراکه آقا هشدار دادند و مسئولان غفلت کردند.
کوثری: یک زمانهایی این پیش میآید، اما به لطف خدا ما یک رهبر هوشمند داریم که به موقع هشدارهایی میدهند و کسانی که باید بگیرند، میگیرند. اما کسانی که به شکل دیگری عمل میکند، برای این است که خودشان را میخواهند یک مقدار بالاتر ببینند لذا این است که خودشان را بر اساس نظرات خودشان میخواهند. وگرنه اینگونه نیست که گفته شود هوشیاری مسئولین به موقع نیست.
کسانی که میخواهند خودشان را چنین نشان دهند که ما هم صاحبنظر هستیم، قطعا بدانند ضرر میکنند.
شنیده میشود که ممکن است جریان انحرافی هم در انتخابات حضور داشته باشند و لیست بدهند؟
کوثری: حتما هم لیست میدهند و بیشتر نیز در شهرستانها و شهرهای کوچک لیست خواهند داد.
ممکن است زیر این لیستها نوشته شود حامیان دولت.
کوثری: احتمال اینکه زیر این لیست نوشته شود حامیان آقای احمدینژاد، هم یک بحث انحرافی است. چرا که آن جریان انحرافی در همان دفتر آقای احمدینژاد کار میکنند.
حداد عادل در پاسخ به این گونه بحثها گفته بود که گروه خونی ما به احمدینژاد نمیخورد. شما این را قبول دارید؟
کوثری: این جمله خود آقای حداد عادل است. من در این یکی دو سال نیز بارها گفتهام که اگر احمدینژاد امروز بود، اصلا به وی رای نمیدادم.
به آقای احمدینژاد کنونی رای نمیدهم اما اگر احمدینژاد سال 84 باشد چرا به او رای خواهم داد چرا که بر اساس یک معیارهایی آقای احمدینژاد جلو آمد که بسیار قابل قبول بود. اما از زمانی که جریان انحرافی آمد و کنار ایشان قرار گرفت و احمدینژاد هم نخواست او را طرد کند، این مسائل به وجود آمد.
آقای احمدینژاد میگوید برخی جریانها با این مسائل برخوردی نامناسب میکنند؟
کوثری: حالا فرض کنید کسی هم بد برخورد کند؛ اما ابتدا باید خودش بیاید اقدام کند بعد بقیه، همانطور که در 4 سال اول توانست موفقیتهای چشمگیری در عرصه خدمتگذاری به مردم داشته باشد.
یعنی اکنون شما آقای احمدینژاد را اصولگرا میدانید یا خیر؟
کوثری: اصولگرا میدانیم اما اصولگرایی که به وی نقد وارد است، خیلی افراد اصولگرا هستند اما اصولگرای انقلابی که بتواند پشت سر ولایت قرار بگیرد مهم است، باید در چارچوب نظام و پشت سر ولایت باشد. ما نباید نه جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت کنیم و نه آنچنان عقب بمانیم که راهمان را گم کنیم.
یعنی جریان انحرافی را جدای از اصولگرایی میدانید؟
کوثری: بله. از این جهت که یکی از شاخصههای اصولگرایی تمکین به ولایت و دشمن ستیزی است، که در زمان حیات امام خمینی نیز بود، و اکنون هم است. این شاخصه مهم، دشمن ستیزی است نه با دشمن مدارا کردن.
فکر میکنید جبهه پایداری حاصل این گفتمان است؟
کوثری: بله. جبهه پایداری احمدینژاد اکنون را قبول ندارد و به احمدینژاد نیز رای نمیدهد اما احمدینژاد 84 را قبول دارد.
بالاخره در فضای حاکم بر جریانات سیاسی کشور شما تا کی جز جبهه پایداری خواهید ماند؟
کوثری: من تا آخر پای جبهه پایداری هستم.
تا آخر؟
کوثری: تا آخر آخر.
بالاخره تنیجه مذاکراتتان با جبهه متحد به کجا ختم شد؟
کوثری؟: ما با هم متحد هستیم و توافق شده در اکثر حوزهها اسامی یکسانی داشته باشیم
پس شما اکنون در بین اصولگراها گرایشتان به جبهه پایداری است؟
کوثری: من هم با جبهه پایداری هستم و هم با جبهه متحد.
اما شما گفتید تا آخر پای جبهه پایداری ایستادهام.
کوثری: منظورم این نیست که آنجا یک حزب یا یک تشکیلات است بلکه آنها هم اصولگرا هستند من هم با جبهه پایداری هستم و هم با جبهه متحد اما از آنجا که اکثر بچههای جبهه پایداری از بچههای جبهه جنگ هستند و ما در آن دوران با هم بودیم، به آنها بیشتر متمایلم، البته اینها سر یک سری جزئیات با هم اختلاف دارند و ما نباید خط کش بگذاریم و همه چیز را مطلق ببینیم من هم با اینها هستم هم با آنها.
برخی از این جمله من تعجب میکنند اما من میگویم که اصولگرایی چون در اصل مطلب است، تمام اینها را شامل میشود.
برخی نقدهایی که جبهه پایداری به جبهه متحد دارد قبول دارید؟
کوثری: بله، این نقدها را قبول دارم ولی اینها فرعیات است.
جبهه پایداری معتقد است که آقای لاریجانی و قالیباف از آنجا که جزو ساکتین فتنه بودند، نباید در جبهه متحد نماینده داشته باشند. نظرتان چیست؟
کوثری: این حرفها درست است. اما چیزی که مهم هست، باید مدارا هم داشته باشیم.
یعنی انتقاد اعضای جبهه پایداری را قبول دارید، اما میگویید که باید مدارا کنند؟
کوثری: بله. البته آنها نمیگویند که آقای لاریجانی ساکت بوده میگویند آقای باهنر ساکت بوده است. این را اشتباه نکنید. آنها میگویند آقای قالیباف و آقای لاریجانی نباید در جبهه متحد نماینده داشته باشند.
شما این را قبول دارید؟
کوثری: بله. من قبول دارم، این را تا به حال هم گفتهام و مشکلی برای بیان این حرف ندارم.
سؤال اینها این است، یعنی اختلافشان در این 3- 4 مورد است. البته اگر این مسئله خوب مدیریت میشد این قضیه حل شده بود، یعنی این اختلافات حل میشد.
یعنی شما قائل به مصلحت بزرگتر هستید؟
کوثری: بله. مصلحت بزرگتر وجود دارد. اما به این حرفهای جبهه پایداری هم باید رسیدگی شود.
الان وضعیت به چه صورت خواهد شد؟
کوثری: ما همیشه به دنبال این هستیم که بتوانیم این دو را یکی کنیم، این یکی؛ دوم هم نهایتا اگر نشد اما این توافق شده است که لیستشان با هم یکی باشد.
یعنی اگر اصلاحطلبان به طور سازماندهی شده لیست بدهند جبهه پایداری لیست نمیدهد؟
کوثری: خیر. نمیدهد.
حالا برای اینکه بحث را جمعبندی کنیم خودتان کاندیدا میشوید؟
کوثری: من خودم تا چند وقت پیش تصمیم قطعی نگرفته بودم ولی اکنون تصمیم قطعی گرفتم که کاندید شوم. یعنی تا چند روز پیش گفته بودم که معلوم نیست، بعد یک موضوعی بود که باید سؤال میکردم که پرسیدم و به جواب رسیدم.
میشود بگویید چه بود؟
کوثری: نه
از شخص خاصی سؤال کرده بودید؟
کوثری: بله از شخص خاصی سوال کردم.
فرمانده لشگر بودن سختتر است یا نمایندگی مجلس؟
کوثری: هر کدام جای خود را دارد، برای ما فرماندهی لشگر خیلی راحتتر است.
یعنی فرماندهی لشگر 27 خیلی راحتتر است؟
کوثری: بله.
یعنی چی؟ علاقه شما به آنجا بیشتر بود؟
کوثری: هم علاقه و هم اینکه آنجا این اختلافات نبود و بچهها یک دل و یک دست بودند.
دوست دارید برگردید فرمانده لشگر شوید؟
کوثری: اگر یک موقعی امر کنند، حتما این کار را میکنم.
یعنی بین نمایندگی مجلس و فرماندهی لشگر، فرماندهی لشگر را انتخاب میکنید؟
کوثری: بله، البته نه فقط فرماندهی لشگر. بلکه هر کجای سپاه که باشد.
نماینده مورد علاقه شما چه ویژگیهایی دارد؟
کوثری: نمایندگان باید در درجه اول ولایتمدار باشند و در درجه بعدی در چارچوب قانون اساسی حرکت کنند و همچنین یک تخصص خاص را در سطح بالایی داشته باشند. همچنین سادهزیست بوده و در جریان قدرت و ثروت قرار نگیرند.
مجلس هشتم چقدر از این ویژگیها را داشت؟
کوثری: این ویژگیها را داشت اما آن میزان که انسان دلش میخواهد، نبود.
مجلس هفتم چه طور؟ بهتر از مجلس هشتم بود؟
کوثری: من نماینده مجلس هفتم نبودم که بخواهم قضاوت کنم. اما در مجلس هشتم نیز افراد بسیاری بودند که این چنین ساده زیست باشند. اما برخی نیز بودند که شاید مسائلی را رعایت نمیکردند.
آیا مجلس نیاز به استاد اخلاق دارد؟
کوثری: انسان در هر ردهای به استاد اخلاق نیاز دارد. اینکه انسان پای منبر و در کلاس اخلاق مینشیند برای این است که بتواند چیزی یاد بگیرد، ما هیچ گاه نباید احساس کنیم که نیازی به این مسائل نداریم.
شما فکر میکنید چرا مقام معظم رهبری مراسمی برگزار میکند که سخنران، سخنرانی کند تا خودشان نیز استفاده کند. با اینکه خودشان استاد هستند. رهبر بودنشان در جای خود اما ایشان 500 شاگرد دارند و صبحها تدریس میکنند اما از طرفی هم از اول تا آخر سخنان سخنران مینشینند و گوش میکنند.
چه سؤالی را دوست داشتید که ما بپرسیم، اما مطرح نشد؟
کوثری: نکته خاصی نیست اما چیزی که به ذهنم میرسد این است که شهدا هر چه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و لذا اگر واقعا صادق هستیم باید راه آنها را خوب ادامه دهیم.
شنیدهایم که بچههای جنگ یک شهید را الگوی خود قرار میدهند؟ شما چه شهیدی الگوی خود میدانید؟
کوثری: بسیاری از شهیدان الگو بودند از جمله شهید چمران، شهید بروجردی، شهید همت، شهید احمد کاظمی و شهید باکری. از آنجا که با همه اینها به نحوی بودم، میدانم که واقعا از تمام وجودشان گذشتند و هر چه داشتند با خدا معامله کردند. ما هم اگر به درصدی از فداکاری آنها، عمل کنیم همه چیز درست میشود.
به هر حال سعی میکنم الگویم عباس کریمی و مهدی باکری باشد.
در مجلس بهترین دوستهایتان چه کسانی هستند؟
کوثری: کسانی مانند آقای زارعی، زاکانی، فدایی و کوچکزاده؛ همه اینها خوب هستند و من با اینها دوستم.
آقای کواکبیان هم انسانی است که میخواهد کار کند و زحمت میکشد اما بالاخره یک سری تفکرات و نظراتی دارد. ما نباید به این راحتی بیاییم و بگوییم که یکی مطلقا خوب است و بقیه بد هستند. این تفکر غلطی است.
اما چون شما پرسیدید من اینها را نام بردم. چرا که سوابق آنها را میدانم. به عنوان مثال آقای زاکانی از بچههای جنگ بودند و پس از جنگ نیز درس خود را ادامه دادند و دکتریشان را گرفتند. البته هستند افراد دیگری. نه اینکه بگوییم دوستانم فقط در این چند نفر خلاصه میشود. برادران دیگر نیز واقعا خوبند، مثل آقای آقازاده، کرمی و ... اینها از نظر اخلاق، رفتار، سابقه و حتی اکنون بسیار خوب خود را حفظ کردهاند.
به عنوان آخرین سؤال آرزویتان چیست؟
کوثری: آرزویم این است که بتوانم راه و مرام شهدا را به خوبی عمل کنم و ادامه دهم و به درجهای که آنها رسیدند یعنی شهادت، برسم.
یعنی جنگی صورت بگیرد تا شما شهید شوید؟
کوثری: نه، لزوما این نیست که ما آرزو کنیم تا جنگی شود. اگر اینگونه شود که اعمال، رفتار و خواست شهدا را عمل کنیم به درجهای میرسیم که خدا مشخص میکند. اما اینکه به صورت ظاهری باشد که این آمادگی وجود دارد اما اصل مطلب این است که بدانیم اگر شهدا رفتهاند برای چه رفتهاند.
اگر امام حسین (ع) رفتهاند برای چه رفتهاند. برای اینکه ما به قدرت برسیم؟ خیر. ایشان برای دین خدا فداکاری کردند. برای چه در ظهر عاشورا نماز میخوانند؟ این الگو است. زمانی که نماز درست شود، چیزهای دیگر نیز درست میشود.
همچنین شهدای بسیاری داشتههایشان را در طبق اخلاص گذاشتند و اگر این نبود ما نمیتوانستیم موفق شویم. وقتی اینها تمام داشتههایشان را آوردند، ما بیاییم برای این دو روز دنیا و پست و مقام خود را به در و دیوار بزنیم و دروغ بگوییم؟ اینها درسهایی است که ما از کلام خدا "قرآن" گرفتیم و اگر به آن عمل کنیم بسیاری از مشکلات حل میشود؛ این دعواها و بحثها نفس است و ما باید آنها را کنار بگذاریم تا بتوانیم تا آخر با هم کار کنیم.
حاج محمد کوثری مسئول کمیته اقشار جبهه متحد اصولگرایان بنا به تکلیفی که احساس میکرد نامزد مجلس هشتم شد و با نظر مردم به خانه ملت راهی یافت و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شد. حاج محمد در گذشته به چگونگی مقابله با تانکها و موشکها میاندیشد امروز به چگونگی مقابله با تهاجم نرم دشمن.
از ابتدا خود را در طیف اصولگرایان تعریف کرد و کمکم به یک رجل سیاسی تبدیل شد. برای استفاده از نظرات با این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره چالش امنیتی، چگونگی ورود اصلاحطلبان به انتخابات پیشرو و آرایش انتخاباتی اصولگرایان با حضور در اتاق (728) طبق هفتم پارلمان، به گفتوگویی 1ساعته با ایشان نشستم که مشروح آن از نظرتان میگذرد:
چالش امنیتی چیست و دشمن چگونه میتواند در این انتخابات چالش ایجاد کند؟
کوثری: مطلبی که مقام معظم رهبری فرمودند، همواره یک یادآوری است. در قرآن نیز " فذکر" دائما آمده است. پس این یک یادآوری است. البته نه اینکه تا به حال در انتخاباتهای ما چالشی وجود نداشته است اما اکنون دشمن متوجه شده که باید بیشتر روی افرادی که ناآگاهند یا تقریبا تمایلی به آنها دارند، کار کند تا بیشتر بتوانند داخل کشور را به تشنج و ناآرامی بکشاند. لذا دشمن می تواند با استفاده از این شکافها یا از این اختلافها، عوامل خود را نفوذ دهد و در نهایت تشنج و ناامنی به وجود آورد.
یعنی از یک جریان داخلی حمایت کند؟
کوثری: خیر. جریان نه. روی افرادی کار کند؛ حالا از طریق رسانه یا از طریق خود افراد و یا از بیرون و این اختلافات مثلا در بین اصولگرایان را بزرگ کنند. یک مسئله کوچک را بزرگ کنند، اختلاف بیاندازند و در نهایت این گونه وانمود کنند که چالشی وجود دارد.
یعنی بزرگنمایی اختلافات در جبهه اصولگرایی نیز یک چالش است؟
کوثری: هم در اصولگرایان و هم اکنون در اصلاحطلبان، حتی این را آنجا هم میتوان پیدا کرد.
اکنون این بحث مصداق عینی هم دارد؟
کوثری: بله. این مصداق در خود اصلاحطلبان هم وجود دارد. اینکه عدهای هستند که فتنه را قبول نداشتند؛ اصلاح طلب بودند اما فتنه را به آن صورتی که در جهت براندازی بود، قبول نداشتند؛ یک سری حرفها دارند که آنجا سکوت کردند و چیزی نگفتند که این موضوع الان بین اینها و آن تندروها اختلاف ایجاد کرده.
در بین اصولگرایان نیز دشمن میآید بر روی چیزی پافشاری میکند. مثلا روی جبهه پایداری و جبهه متحد؛ در حالی که اختلافات اینها جزئی است کلان نیست. ما باید هوشیار باشیم اختلافات جزئی را اصل حساب نکنیم لذا اگر وحدت رخ دهد و اینها منجسم شوند، دشمن نمیتواند از این شکافها و اختلافها سوءاستفاده کند.
نظرتان راجع به طیف اصلاحطلبان چیست؟
کوثری: من اصلا آن اصلاحات دوم خرداد را قبول ندارم چرا که برگرفته از یک تفکر غربی به تمام معنا است. حتی وارداتی هم نیست چرا که زمانی چیزی وارد میشود و انسان قسمت خوب آن را جدا کرده و استفاده میکند اما یک زمانی هم است که نه، اصلا میخواهند دو دستی آماده کنند برای غربیها و ما این را میگوییم که قبول نداریم.
پس شما چه اصلاحاتی را قبول دارید؟
کوثری: پیامبر نیز برای اصلاحات آمدهاند، امام حسین نیز برای اصلاحات قیام کردند و امام خمینی هم برای اصلاحات آمدهاند لذا اصلاحات باید در چارچوب نظام، شرع و قانون باشد.
زمانی که اصلاحات در چارچوب نظام باشد، پیروان آن میگویند فلان روش نادرست است و باید این گونه اصلاح شود. یعنی روش درست پیشنهاد میدهد نه روش غربی که همه چیز را کنار بگذارند، گفتمان امام و رهبری و قانون اساسی را کنار بگذارند و بگویند این اصلاحات است. ما آن اصلاحات را به هیچ عنوان قبول نداریم.
آن اصلاحات وابسته به غرب است و برخی اصلاحطلبان مانند حزب مشارکت و سازمان مجاهدین به دنبال این گونه اصلاحات بودند. شاید اگر اکنون این موضوع را به آنها بگوییم، بگویند نه این طور نبود. اما اینها نه تنها در عمل بلکه در تئوری نیز اینگونه بودند و تئوری خود را به کسی نمیگفتند و برای کسی باز نمیکردند. چرا که اگر باز میکردند، مشخص میشد.
زمانی که میگفتیم بیایید بگویید اصلاحات را برای چه میخواهید چیزی نمیگفتند و وقتی این موضوع را درآوردیم، دیدیم که دقیقا تئوری مثل هانگتینگتون را میگوید.
یعنی آقای حجاریان و امثال آن اینگونه بودند.
کوثری: بله همه آنها بر همین اساس بودند و همین تفکرات را نیز اکنون در دانشگاههای ما تدریس میکنند.
همچنین از آنجا که این تفکرات خارج از قانون اساسی و گفتمان امام و رهبری بود، اینها بحث خط امام (ره) را مطرح میکردند اما در واقعیت با گفتمان امام کاری نداشتند. فقط میخواستند از این کلام امام سوءاستفاده کنند.
فکر میکنید فتنه فرزند اصلاحات بود؟
کوثری: فتنه را دقیقا همین افراد به وجود آوردند اما با حمایت همه جانبه غربیها و برخی کشورهای عربی و برای براندازی نظام، حتی این موضوع را آقای آغاجری تئوریسین سازمان مجاهدین قبل از انتخابات سال 88 گفته بود که ما یک پایه ولایت را در زمان دولت اصلاحات منهدم کردیم و بقیه پایههای ولایت را با انتخاب آقای موسوی منهدم خواهیم کرد.
در فتنه اینها تمام قدرت خود را برای براندازی گذاشتهاند؟
کوثری: دقیقا این فتنه در جهت براندازی بود، اما مقام معظم رهبری با تدابیر بسیار به موقع و عالیشون و همچنین هوشیاری مردم و حضور در صحنه آنها سبب شد اینها ناکام بمانند چرا که مردم نظام را از آن خود میدانند و همواره نیز امام و مقام معظم رهبری گفتهاند که این نظام برای خود مردم است.
فتنه بدتر از یک تظاهرات معمولی و یک حرکت اجتماعی است. فتنه پیچیدگیهایی دارد که اگر کسی به موضوع مسلط نباشد و دشمن را خوب نشناسد نمیتواند فتنه را تشخیص دهد. فتنه به صورتی میآید از کلام خودی برمیدارد و با یک سری کلام بیگانه التقاط میکند و بعد میخواهد آن را به خورد مردم دهند. اما این درایت مقام معظم رهبری سبب شد که فتنه 88 ناکام بماند چرا که ایشان همواره گفتند مردم باید هوشیار و آگاه باشند و بصیرت پیدا کنند. ایشان نگفتند که بیایید به سرعت اینها را از بین ببرید، گفتند با آگاهی و بصیرت مردم است که میشود آنها را ناکام گذاشت.
فتنه حتی بر طبق فرموده امام علی (ع) بین پدر و فرزند هم اختلاف میاندازد و در صدر اسلام نیز این موضوع دیده شده است.
خوارج نماز میخواندند و خود را بسیار موجه جلوه میدادند اما در مقابل امام علی (ع) ایستادند. مرام خوارج بهگونهای بود که خیلیها را فریب داد اکنون هم به همین صورت است؛ در اصل آقای موسوی آمد از مدت 8 ساله نخستوزیری خود سوءاستفاده کرد. با اینک آنجا هم اشکالاتی داشت اما سوءاستفاده کرد تا مردم را فریب دهد اما با لطف خدا و به مرور زمان مردم متوجه شدند.
اگر بپذیریم که سقیفه و حادثه روز عاشورا یک فتنه بود و ما از آنها درسهایی گرفتیم. از فتنه 88 چه درسی میتوان گرفت.
کوثری: سقیفه هم یک فتنه و هم یک توطئه بود، مطمئنا نیز میتوان از فتنه 88 درس گرفت. همانطور که حضرت امام (ره) نیز فرمودند، ملاک وضع حال مسئولین و افراد است، نه اینکه به مسئولیتها و شرایط گذشته آنها توجه شود.
اگر میخواهیم فتنه به وجود نیاید و تکرار نشود باید این آگاهی و بصیرت که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند، هر روز نسبت به گذشته بیشتر شود که یکی از مواردی که هر روز باید بیشتر از روز قبل به آن توجه کنیم، دشمنشناسی است، دشمن را چه در داخل و چه در خارج خوب بشناسیم. فریب هر حرفی از دشمن را نخوریم.
آنها بسیار زیبا میگویند دموکراسی و یا حقوق بشر اما خودشان از همه جنایتکارتر هستند. امثال آمریکا و رژیم صهیونیستی و یا سازمان ملل دم از حقوق بشر میزنند اما به راحتی جنایت میکنند که نمونه آن حضور آمریکا در عراق و قتل عام تعداد زیادی انسان بود که پس از آن هم با سرشکستگی از عراق بیرون رفت.
لذا در فتنه کسی میتواند سالم بیرون بیاید که آگاه بوده و بصیرت داشته باشد و این بصیرت است که میتواند به انسان کمک کند تا راه را تشخیص دهد.
یعنی ساکتین فتنه بصیرت نداشتهاند؟
کوثری: بله ساکتین فتنه بصیرت نداشتند و یا اگر هم داشتند از آنجا که ساکت بودند به خوبی نتوانستند تشخیص دهند که چه موقع باید فریاد بزنند و چه زمانی باید سکوت کنند. واقعه عاشورا 72 شهید دارد اما توابین بیش از 10 هزار نفر بودند. چرا که آنها زمان شناس نبودند و به موقع تشخیص ندادند.
این به موقع تشخیص دادن بسیار مهم است یعنی سر بزنگاه و آن لحظهای که باید وارد صحنه شویم؛ آن لحظه مهم است.
زمانهایی است که اگر انسان به خوبی تشخیص ندهد و تصمیم نگیرد، ضرر میبیند و دیگر فایدهای ندارد. فتنه بسیار سختتر است. فتنه بین پدر و فرزند هم اختلاف میاندازد. در دوران فتنه نیز این گونه شد و چیزی فراتر از سلیقه افراد بود. پدر یک موضوعی را میگفت و فرزند چیزی دیگری. تا اینکه کم کم پیش رفت و این عاشورا بود که این فتنه را مشخص کرد.
عاشورای 88 برای افراد بسیاری که شک و شبهه داشتند کار را تمام کرد. فتنهگرها کسانی بودند که نمیشود گفت نماز نمیخواندند اما در انتخابات فریب دشمن را خوردند. در این نقطه دشمن وارد شد و این داخلیها گول خارجیها را خوردند و گفتند که باید کار را یکسره کرد و نظام را کنار بزنیم و خیال کردند این توانمندی را دارند و بر این اساس فریب خوردند.
پس از اینکه فریب خوردند به صحنه آمدند و آن اغتشاشات رخ داد وگرنه در اصل یک انتخابات بین 4 نفر برگزار شده بود. در کشورمان انتخابات زیادی برگزار شد و یا در کشورهای دیگر نیز انتخابات برگزار میشود اما هیچ کدام این انتخاباتها در جهت براندازی نیستند لذا اینکه فتنه و ماجراهای پس از انتخابات چرا ادامه پیدا کرد، مهم است؛ چرا پس از صحبتهای مقام معظم رهبری این رفتارها را ادامه دادند.
بنابراین این نشان میدهد دشمن در این قضیه بود و به داخلیها هم گفته بود از شما حمایت میکنم. این افراد هم فریب خوردند و این شد یک فتنه.
در این فتنه برخی خیال میکردند که درست میگویند در صورتی که مقام معظم رهبری کم کم این مسائل را باز کرد و به آنها نشان داد. همچنین دشمن فکر میکرد که میتواند به جایی برسد اما در انتها به نقطهای رسید که همه مردم دقیقا تشخیص دادند حتی در جمعه آخر ماه مبارک رمضان یعنی روز قدس با اینکه بسیاری از مسائل مشخص شده بود اما باز هم برخی باورشان نشده بود که به مرور زمان و در روز عاشورا دقیقا همه چیز روشن شد.
با توجه به اینکه عوامل دشمن پشت فتنه بودند، اکنون عوامل فتنه حاضر در جریانهای به اصطلاح اصلاح طلب به دنبال انتخابات هستند. حرفهای متفاوتی هم میزنند. برخی میگویند اساسا بحث تحریم برای چه منظوری مطرح میشود؟
کوثری: اینها میخواهند جو کشور را به صورتی کنند که بگویند در ایران آزادی نیست و همچنین کاری کنند که مشارکت مردم در انتخابات کم شود چرا که وقتی مشارکت مردم کم شود، اینها میگویند که مخالفان بیشتر هستند. اگر به انتخابات خودشان نگاه کنیم، مثلا در همان آمریکا که دم از دموکراسی میزنند، نهایت 42 درصد در انتخابات شرکت میکنند در صورتی که مشارکت مردم در انتخاباتهای کشور ما همواره بالای 50 درصد است.
به عنوان مثال در انتخابات گذشته مجلس 51 درصد مردم شرکت کردند لذا اینها میخواهند کاری کنند که مردم را از مسئولین و نظام جدا کنند. یعنی بدبینی ایجاد کنند و بگویند که مردم شما را قبول ندارند. اما مردم با آگاهی خود این افراد را طرد میکنند.
در این شرایط که دشمن به دنبال ایجاد چالش امنیتی در انتخابات است، حرف از تحریم زدن آیا بازی کردن در زمین دشمن نیست؟
کوثری: بله. اینها با این گونه سخنها در پازل و زمین دشمن بازی میکنند.
حتی برخی افراد شرط و شروط میگذارند.
کوثری: افرادی که شرط و شروط میگذارند مثل آقای خاتمی، در حدی نیستند که بخواهند شرط و شروط بگذارند چراکه اول باید صداقت خود را به نظام نشان دهند و از فتنه برائت بجویند، از فتنهای که قصد براندازی داشت. ما فتنه را در چارچوب براندازی میبینیم لذا باید ثابت شود که خاتمی برانداز نیست و بیاید آنها را محکوم کند اگر محکوم کرد عیبی ندارد، بگوید چه میخواهد و آن شورای نگهبان است که مجوز شرکت در انتخابات را به او بدهد یا خیر.
اگر ایشان خودش را مدعی اصلاحات میداند این گونه نیست که مردم هم او را میپذیرند، اصل این است که باید ابتدا برادری خود را ثابت کند و از فتنهگران برائت بجوید. اما افرادی که اصلاحطلب بودند البته من آن اصلاحطلبهای دوم خردادی را هیچ گونه قبول ندارم و با آن تفکر مخالفم. اما برخی اسم خود را اصلاحطلب گذاشتند و در جهت پیشرفت نظام قدم برمیدارند و چارچوبهای نظام را پذیرفتهاند و در فتنه نیز نقشی نداشتند. آنها میتوانند در انتخابات شرکت کنند.
در نتیجه اصلاحطلبان را میتوان به سه طیف تقسیم کرد؛ عدهای که انتخابات را تحریم میکنند و در پازل دشمن هستند. عدهای که شرط و شروط میگذارند و به نوعی به دشمن کمک میکنند و باید برادری خود را ثابت کنند و دسته سوم که در فتنه نبودند و به هر اسمی مثلا اصلاحطلب میخواهند در انتخابات شرکت کنند.
کاهش مشارکت مردم از برنامههای دشمن در انتخابات آینده است. این موضوع چه رابطهای با چالش امنیتی دارد؟
کوثری: کاهش مشارکت مردم سبب میشود، زمانی که دشمن این مسئله را مطرح کرده و آن را بسیار بزرگ میکند، افرادی که کمی شک و شبهه دارند حرف آنها را تقویت کنند و بگویند که میشود و در نتیجه این چالش خود به خود پیچیدهتر میشود. چرا که نمیخواهند صریح صحبت کنند و نمیتوانند بگویند ما در فتنه بودیم لذا این افراد مردم را فریب میدهند و به مردم نمیگویند که برای چه منظوری ما قابل قبول قرار نگرفتیم و نمیگویند ما برانداز بودیم. میآیند از دین، امام و اسلام سوءاستفاده میکنند حتی اگر جایی لازم باشد میگویند که ما رهبری را قبول داریم. اما اگر بپرسیم رهبری چه کسی؟ میگویند رهبری امام (ره).
اینها چرا دم از خط امام میزنند؟
کوثری: برای اینکه امام نیست که بتواند چیزی بگوید و آنها هم دم از امام میزنند. در صورتی که ما باید از امام زمان خود حرف شنوی داشته باشیم.
مانند همان صدر اسلام که در دوره امام علی (ع) دائم دم از پیامبر میزدند. پیامبر دست امام علی (ع) را بلند کردند و گفتند که ایشان جانشین من است. اما پس از رحلت پیامبر دیدیم چه توطئهای کردند چرا که ایشان نبودند. هر چقدر هم دختر پیامبر، حضرت فاطمه (س) گفتند که اینگونه نبوده اما آنها قبول نکردند. اکنون هم همین طور است. از امام سوءاستفاده میکنند و جالب است که همینها بودند در زمان امام خمینی (ره) نیز خون به دل ایشان کردند.
شنیده میشود در بحث کاهش مشارکت آمریکا و انگلیس یک بستهای برای این موضوع دارند؟
کوثری: البته اینها دیگر نمیتوانند آنچنان کاری انجام دهند چرا که دستشان رو شده است؛ هم آمریکا، هم اروپا، هم صهیونیستها و هم اصلاحطلبان. البته به این معنی نیست که خطری وجود ندارد بلکه آنها توطئه خود را انجام میدهند اما مردم با این وضعیتی هم که در خود آمریکا و اروپا به وجود آمده و همچنین عملکرد اصلاحطلبان، بسیار آگاهتر و هوشیارتر شدهاند و شناختشان دقیقتر شده است.
برخی میگویند که آمریکا با تهدید نظامی و تحریم اقتصادی و فشار روانی در آستانه انتخابات به دنبال این است که مجلس و دولت اصولگرا را ناکارآمد جلوه دهد و اینگونه به مردم القا کند تا زمانی که این جریان بر سر کار است، وضع به همین منوال خواهد بود؟
کوثری: اینها که این کار را انجام میدهند و هیچ گونه شکی نیست، اما هم مقام معظم رهبری، هم مسئولین و هم مردم با این روشها آشنا شدهاند. لذا دشمن زورهای آخر خود را میزند چرا که مردم همه تاکتیکها و روشهای آنها را شناختهاند. ما هم سیاستهای کلان آنها را میدانیم و هم تاکتیکهای آنها را و قبل از اینکه کاری انجام دهند، پاسخ آنها را خواهیم داد.
البته ما نمیگوییم که مشکلی نداریم، ما معتقدیم که مشکل و نارسایی وجود دارد و باید هم حل کنیم و خودمان نیز به دنبال آن حل مشکلات هستیم. مردم نیز این را میدانند اما باید مشکلات را حل کنیم و تاکنون نیز خودمان مشکلات را برطرف کردیم اما شناخت مردم نسبت به دشمن بسیار افزایش یافته است و دشمن شناسی مردم به مرور زمان و پس از فتنه دقیقتر شده است.
آمریکا دم از دموکراسی میزند اما جنایتهای زیادی انجام میدهد. مثلا میگوید که در سوریه دولت مردم را کشتار می کند اما نسبت به بحرین و کشته شدن مردم این کشور حساسیت نشان نمیدهند و از جنایات دولت بحرین هیچ چیزی نمیگویند.
از سویی میگوید که در ایران و سوریه نسبت به مردم جنایت رخ میدهد اما نسبت به جنایتهای آمریکا و عربستان هیچ حرفی نمیزنند.
ما میگوییم فعالیت هستهایمان صلحآمیز است، خود اینها نیز دوربین دارند و تیمهای بازرسی میفرستند. اما خود آمریکا که بین 7 تا 10 هزار کلاهک اتمی دارند، کسی چیزی به او نمیگوید. لذا این آگاهیها بوده که سبب شده بیداری اسلامی شکل بگیرد.
این آگاهی بوده که مردم متوجه شدند با دشمن چگونه برخورد کنند. این آگاهی بوده که مردم فهمیدند چه کسانی صادقانه کار میکنند گرچه در اجرا ایراد هم دارند؛ چه کسانی واقعا برای مردم کار میکنند و چه کسانی برای دشمنان. همین آگاهیها بود که مردم در 9 دی آن صحنههای بسیار زیبا را خلق کردند.
برای چالش امنیتی بحث حاکمیت دوگانه نیز مطرح میشود که دشمن به دنبال آن است، در کشور ما جریانی به اسم حلقه انحراف یا جریان انحراف وجود دارد. این انحراف هم به دنبال همان فتنه است؟
کوثری: چه اسم آن را حلقه بگذاریم و چه جریان، اما اصل این است که یک تفکر انحرافی است لذا خود این در جهت فتنه است. زمانی که فتنه خاموش شد جریان انحرافی روشن شد و این چیزی نیست که کسی آن را نداند. اما این پیچیدگی که مقام معظم رهبری هم بارها گفتهاند در همین نقاط است. افرادی میآیند که به ظاهر موجه هستند اما در باطن کار دیگری انجام میدهند.
با توجه به اینکه در رابطه با چالش امنیتی بحث کردیم فکر میکنید مسئولان هشیار هستند نسبت به توطئههای دشمن؟ چراکه آقا هشدار دادند و مسئولان غفلت کردند.
کوثری: یک زمانهایی این پیش میآید، اما به لطف خدا ما یک رهبر هوشمند داریم که به موقع هشدارهایی میدهند و کسانی که باید بگیرند، میگیرند. اما کسانی که به شکل دیگری عمل میکند، برای این است که خودشان را میخواهند یک مقدار بالاتر ببینند لذا این است که خودشان را بر اساس نظرات خودشان میخواهند. وگرنه اینگونه نیست که گفته شود هوشیاری مسئولین به موقع نیست.
کسانی که میخواهند خودشان را چنین نشان دهند که ما هم صاحبنظر هستیم، قطعا بدانند ضرر میکنند.
شنیده میشود که ممکن است جریان انحرافی هم در انتخابات حضور داشته باشند و لیست بدهند؟
کوثری: حتما هم لیست میدهند و بیشتر نیز در شهرستانها و شهرهای کوچک لیست خواهند داد.
ممکن است زیر این لیستها نوشته شود حامیان دولت.
کوثری: احتمال اینکه زیر این لیست نوشته شود حامیان آقای احمدینژاد، هم یک بحث انحرافی است. چرا که آن جریان انحرافی در همان دفتر آقای احمدینژاد کار میکنند.
حداد عادل در پاسخ به این گونه بحثها گفته بود که گروه خونی ما به احمدینژاد نمیخورد. شما این را قبول دارید؟
کوثری: این جمله خود آقای حداد عادل است. من در این یکی دو سال نیز بارها گفتهام که اگر احمدینژاد امروز بود، اصلا به وی رای نمیدادم.
به آقای احمدینژاد کنونی رای نمیدهم اما اگر احمدینژاد سال 84 باشد چرا به او رای خواهم داد چرا که بر اساس یک معیارهایی آقای احمدینژاد جلو آمد که بسیار قابل قبول بود. اما از زمانی که جریان انحرافی آمد و کنار ایشان قرار گرفت و احمدینژاد هم نخواست او را طرد کند، این مسائل به وجود آمد.
آقای احمدینژاد میگوید برخی جریانها با این مسائل برخوردی نامناسب میکنند؟
کوثری: حالا فرض کنید کسی هم بد برخورد کند؛ اما ابتدا باید خودش بیاید اقدام کند بعد بقیه، همانطور که در 4 سال اول توانست موفقیتهای چشمگیری در عرصه خدمتگذاری به مردم داشته باشد.
یعنی اکنون شما آقای احمدینژاد را اصولگرا میدانید یا خیر؟
کوثری: اصولگرا میدانیم اما اصولگرایی که به وی نقد وارد است، خیلی افراد اصولگرا هستند اما اصولگرای انقلابی که بتواند پشت سر ولایت قرار بگیرد مهم است، باید در چارچوب نظام و پشت سر ولایت باشد. ما نباید نه جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت کنیم و نه آنچنان عقب بمانیم که راهمان را گم کنیم.
یعنی جریان انحرافی را جدای از اصولگرایی میدانید؟
کوثری: بله. از این جهت که یکی از شاخصههای اصولگرایی تمکین به ولایت و دشمن ستیزی است، که در زمان حیات امام خمینی نیز بود، و اکنون هم است. این شاخصه مهم، دشمن ستیزی است نه با دشمن مدارا کردن.
فکر میکنید جبهه پایداری حاصل این گفتمان است؟
کوثری: بله. جبهه پایداری احمدینژاد اکنون را قبول ندارد و به احمدینژاد نیز رای نمیدهد اما احمدینژاد 84 را قبول دارد.
بالاخره در فضای حاکم بر جریانات سیاسی کشور شما تا کی جز جبهه پایداری خواهید ماند؟
کوثری: من تا آخر پای جبهه پایداری هستم.
تا آخر؟
کوثری: تا آخر آخر.
بالاخره تنیجه مذاکراتتان با جبهه متحد به کجا ختم شد؟
کوثری؟: ما با هم متحد هستیم و توافق شده در اکثر حوزهها اسامی یکسانی داشته باشیم
پس شما اکنون در بین اصولگراها گرایشتان به جبهه پایداری است؟
کوثری: من هم با جبهه پایداری هستم و هم با جبهه متحد.
اما شما گفتید تا آخر پای جبهه پایداری ایستادهام.
کوثری: منظورم این نیست که آنجا یک حزب یا یک تشکیلات است بلکه آنها هم اصولگرا هستند من هم با جبهه پایداری هستم و هم با جبهه متحد اما از آنجا که اکثر بچههای جبهه پایداری از بچههای جبهه جنگ هستند و ما در آن دوران با هم بودیم، به آنها بیشتر متمایلم، البته اینها سر یک سری جزئیات با هم اختلاف دارند و ما نباید خط کش بگذاریم و همه چیز را مطلق ببینیم من هم با اینها هستم هم با آنها.
برخی از این جمله من تعجب میکنند اما من میگویم که اصولگرایی چون در اصل مطلب است، تمام اینها را شامل میشود.
برخی نقدهایی که جبهه پایداری به جبهه متحد دارد قبول دارید؟
کوثری: بله، این نقدها را قبول دارم ولی اینها فرعیات است.
جبهه پایداری معتقد است که آقای لاریجانی و قالیباف از آنجا که جزو ساکتین فتنه بودند، نباید در جبهه متحد نماینده داشته باشند. نظرتان چیست؟
کوثری: این حرفها درست است. اما چیزی که مهم هست، باید مدارا هم داشته باشیم.
یعنی انتقاد اعضای جبهه پایداری را قبول دارید، اما میگویید که باید مدارا کنند؟
کوثری: بله. البته آنها نمیگویند که آقای لاریجانی ساکت بوده میگویند آقای باهنر ساکت بوده است. این را اشتباه نکنید. آنها میگویند آقای قالیباف و آقای لاریجانی نباید در جبهه متحد نماینده داشته باشند.
شما این را قبول دارید؟
کوثری: بله. من قبول دارم، این را تا به حال هم گفتهام و مشکلی برای بیان این حرف ندارم.
سؤال اینها این است، یعنی اختلافشان در این 3- 4 مورد است. البته اگر این مسئله خوب مدیریت میشد این قضیه حل شده بود، یعنی این اختلافات حل میشد.
یعنی شما قائل به مصلحت بزرگتر هستید؟
کوثری: بله. مصلحت بزرگتر وجود دارد. اما به این حرفهای جبهه پایداری هم باید رسیدگی شود.
الان وضعیت به چه صورت خواهد شد؟
کوثری: ما همیشه به دنبال این هستیم که بتوانیم این دو را یکی کنیم، این یکی؛ دوم هم نهایتا اگر نشد اما این توافق شده است که لیستشان با هم یکی باشد.
یعنی اگر اصلاحطلبان به طور سازماندهی شده لیست بدهند جبهه پایداری لیست نمیدهد؟
کوثری: خیر. نمیدهد.
حالا برای اینکه بحث را جمعبندی کنیم خودتان کاندیدا میشوید؟
کوثری: من خودم تا چند وقت پیش تصمیم قطعی نگرفته بودم ولی اکنون تصمیم قطعی گرفتم که کاندید شوم. یعنی تا چند روز پیش گفته بودم که معلوم نیست، بعد یک موضوعی بود که باید سؤال میکردم که پرسیدم و به جواب رسیدم.
میشود بگویید چه بود؟
کوثری: نه
از شخص خاصی سؤال کرده بودید؟
کوثری: بله از شخص خاصی سوال کردم.
فرمانده لشگر بودن سختتر است یا نمایندگی مجلس؟
کوثری: هر کدام جای خود را دارد، برای ما فرماندهی لشگر خیلی راحتتر است.
یعنی فرماندهی لشگر 27 خیلی راحتتر است؟
کوثری: بله.
یعنی چی؟ علاقه شما به آنجا بیشتر بود؟
کوثری: هم علاقه و هم اینکه آنجا این اختلافات نبود و بچهها یک دل و یک دست بودند.
دوست دارید برگردید فرمانده لشگر شوید؟
کوثری: اگر یک موقعی امر کنند، حتما این کار را میکنم.
یعنی بین نمایندگی مجلس و فرماندهی لشگر، فرماندهی لشگر را انتخاب میکنید؟
کوثری: بله، البته نه فقط فرماندهی لشگر. بلکه هر کجای سپاه که باشد.
نماینده مورد علاقه شما چه ویژگیهایی دارد؟
کوثری: نمایندگان باید در درجه اول ولایتمدار باشند و در درجه بعدی در چارچوب قانون اساسی حرکت کنند و همچنین یک تخصص خاص را در سطح بالایی داشته باشند. همچنین سادهزیست بوده و در جریان قدرت و ثروت قرار نگیرند.
مجلس هشتم چقدر از این ویژگیها را داشت؟
کوثری: این ویژگیها را داشت اما آن میزان که انسان دلش میخواهد، نبود.
مجلس هفتم چه طور؟ بهتر از مجلس هشتم بود؟
کوثری: من نماینده مجلس هفتم نبودم که بخواهم قضاوت کنم. اما در مجلس هشتم نیز افراد بسیاری بودند که این چنین ساده زیست باشند. اما برخی نیز بودند که شاید مسائلی را رعایت نمیکردند.
آیا مجلس نیاز به استاد اخلاق دارد؟
کوثری: انسان در هر ردهای به استاد اخلاق نیاز دارد. اینکه انسان پای منبر و در کلاس اخلاق مینشیند برای این است که بتواند چیزی یاد بگیرد، ما هیچ گاه نباید احساس کنیم که نیازی به این مسائل نداریم.
شما فکر میکنید چرا مقام معظم رهبری مراسمی برگزار میکند که سخنران، سخنرانی کند تا خودشان نیز استفاده کند. با اینکه خودشان استاد هستند. رهبر بودنشان در جای خود اما ایشان 500 شاگرد دارند و صبحها تدریس میکنند اما از طرفی هم از اول تا آخر سخنان سخنران مینشینند و گوش میکنند.
چه سؤالی را دوست داشتید که ما بپرسیم، اما مطرح نشد؟
کوثری: نکته خاصی نیست اما چیزی که به ذهنم میرسد این است که شهدا هر چه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و لذا اگر واقعا صادق هستیم باید راه آنها را خوب ادامه دهیم.
شنیدهایم که بچههای جنگ یک شهید را الگوی خود قرار میدهند؟ شما چه شهیدی الگوی خود میدانید؟
کوثری: بسیاری از شهیدان الگو بودند از جمله شهید چمران، شهید بروجردی، شهید همت، شهید احمد کاظمی و شهید باکری. از آنجا که با همه اینها به نحوی بودم، میدانم که واقعا از تمام وجودشان گذشتند و هر چه داشتند با خدا معامله کردند. ما هم اگر به درصدی از فداکاری آنها، عمل کنیم همه چیز درست میشود.
به هر حال سعی میکنم الگویم عباس کریمی و مهدی باکری باشد.
در مجلس بهترین دوستهایتان چه کسانی هستند؟
کوثری: کسانی مانند آقای زارعی، زاکانی، فدایی و کوچکزاده؛ همه اینها خوب هستند و من با اینها دوستم.
آقای کواکبیان هم انسانی است که میخواهد کار کند و زحمت میکشد اما بالاخره یک سری تفکرات و نظراتی دارد. ما نباید به این راحتی بیاییم و بگوییم که یکی مطلقا خوب است و بقیه بد هستند. این تفکر غلطی است.
اما چون شما پرسیدید من اینها را نام بردم. چرا که سوابق آنها را میدانم. به عنوان مثال آقای زاکانی از بچههای جنگ بودند و پس از جنگ نیز درس خود را ادامه دادند و دکتریشان را گرفتند. البته هستند افراد دیگری. نه اینکه بگوییم دوستانم فقط در این چند نفر خلاصه میشود. برادران دیگر نیز واقعا خوبند، مثل آقای آقازاده، کرمی و ... اینها از نظر اخلاق، رفتار، سابقه و حتی اکنون بسیار خوب خود را حفظ کردهاند.
به عنوان آخرین سؤال آرزویتان چیست؟
کوثری: آرزویم این است که بتوانم راه و مرام شهدا را به خوبی عمل کنم و ادامه دهم و به درجهای که آنها رسیدند یعنی شهادت، برسم.
یعنی جنگی صورت بگیرد تا شما شهید شوید؟
کوثری: نه، لزوما این نیست که ما آرزو کنیم تا جنگی شود. اگر اینگونه شود که اعمال، رفتار و خواست شهدا را عمل کنیم به درجهای میرسیم که خدا مشخص میکند. اما اینکه به صورت ظاهری باشد که این آمادگی وجود دارد اما اصل مطلب این است که بدانیم اگر شهدا رفتهاند برای چه رفتهاند.
اگر امام حسین (ع) رفتهاند برای چه رفتهاند. برای اینکه ما به قدرت برسیم؟ خیر. ایشان برای دین خدا فداکاری کردند. برای چه در ظهر عاشورا نماز میخوانند؟ این الگو است. زمانی که نماز درست شود، چیزهای دیگر نیز درست میشود.
همچنین شهدای بسیاری داشتههایشان را در طبق اخلاص گذاشتند و اگر این نبود ما نمیتوانستیم موفق شویم. وقتی اینها تمام داشتههایشان را آوردند، ما بیاییم برای این دو روز دنیا و پست و مقام خود را به در و دیوار بزنیم و دروغ بگوییم؟ اینها درسهایی است که ما از کلام خدا "قرآن" گرفتیم و اگر به آن عمل کنیم بسیاری از مشکلات حل میشود؛ این دعواها و بحثها نفس است و ما باید آنها را کنار بگذاریم تا بتوانیم تا آخر با هم کار کنیم.