گروه فرهنگ و هنر مشرق - رحلت امام خمینی (ره) از رویدادهای مهمی در تاریخ محسوب میشود که هرساله برنامههای مختلفی را برای گرامیداشت آن در نظر میگیرند. در بین تمام راههایی که برای یادآوری و بزرگداشت آن روزها وجود دارد، هنرمندانی هستند که با ثبت آن روزها منجر به ماندگاری لحظههایی شدهاند که در تقویم ثبت شده.
کمالالدین شاهرخ یکی از این هنرمندان است که از سالها پیش با دوربین و هنرش با رهبر این انقلاب همراه شد و تا روز رحلت او، ایشان را تنها نگذاشت.
شروع این فعالیتها موضوعی بود که شاهرخ دربارهاش به «صبحنو» گفت: من هم مثل خیلی از جوانانی که به واسطه انقلاب به امام (ره) علاقهمند شده بودند، برای شناخت ایشان پا در این مسیر گذاشتم. در واقع انقلاب اتفاق جالب توجهی بود که دوست داشتیم تا به هر شکلی شده مرام و دیدگاه حضرت امام (ره) را بیشتر بشناسیم.
زمانی که انقلاب رخ داد، همه مشتاق بودند که ایشان را از نزدیک ببینند و من هم در همان سال 57 که امام (ره) بازگشت به استقبال او رفتم. در ادامه تا جایی که امکان داشت در فضاهای مختلف از ایشان عکاسی میکردم، تا زمانی که به جماران رسیدم.
فاصله با شخصیتها وجود نداشت
او ادامه داد: در آن جا فضای بیشتری برای عکاسی وجود داشت، در همان زمان آنقدر که چهره ایشان جذاب بود، من به جز صورت او دیگر هیچ چیزی در قابم نمیدیدم. همچنین در آن روزها فاصلهای که بین عکاسان با شخصیتها امروز وجود دارد، به این شکل نبود و با وجود جایگاهی که درآن جا داشتیم، ما میتوانستیم از هر نقطه جماران عکاسی کنیم.من هم در این میان تلاش میکردم از زاویهای عکس بگیرم که نگاه امام (ره) را در قاب داشته باشم، عکسهایی که وقتی امروز به آنها نگاه میکنم برخلاف تصاویری که با گذر زمان کهنه میشوند و جذابیتشان را از دست میدهند، این عکسها هنوز تازگی خود را دارند، تصاویری که حتی برخی از آنها برای زمانیاند که من آماتور بودم، اما به طور کلی نگاه امام (ره) آن قدر تأثیرگذار بود که گاهی دست من روی شاتر میماند و برای لحظاتی میماندم که دکمه را کی بزنم.
شاهرخ با اشاره به برخورد امام (ره) با عکاسان و خاطرهای که از آن روزها دارد، بیان کرد: نگاه امام (ره) عامل اصلی بود که روی جوانان تأثیر میگذاشت، چرا که این نفوذ نگاه در رفتار ایشان هم وجود داشت.
حضرت امام (ره) همیشه به جوانان به صورت ویژهای بها میداد، توجهی که با وجود حضور کسانی که قبلتر از ما بودند و سن بیشتری داشتند هم اتفاق میافتاد. از همین رو ایشان جزو شخصیتهایی از انقلاب هستند که تأثیر بسیاری روی جوانان و شهدایی که در آن زمان راهی جبههها شدند، داشتند. ایشان به جوانان اتکا و اطمینان داشتند به همین دلیل در آن روزها فضای پرثمری شکل گرفت.
شیفتگیای که کار را از یادمان میبرد
او درباره رویارویی با رهبر انقلاب میگوید: پیش از آن که عکاسی را شروع کنیم تمام فکرم این بود که بهترین قابها را ثبت کنم، در این میان زمانی که به ایشان نزدیک میشدیم با وجود لطف و مهربانی که ایشان داشتند ما به خودمان اجازه نمیدادیم که وارد حریمشان شویم و ما آنقدر در آن لحظات شیفتهشان میشدیم که گاهی فراموش میکردیم برای چه آنجا هستیم. طی برخوردهایی که با ایشان داشتیم ما بهعنوان جوان انقلابی شیفته رفتار ایشان شده بودیم، و این کلام و رفتار امام (ره) بود که مسیر را به شکلی مشخص به ما نشان میداد و موجب شده بود تا همه مشتاقانه در اختیار امر ایشان باشیم؛ چراکه همه سعی میکردند تا در حد خودشان دینشان را به رهبرشان ادا کنند.
این عکاس در ادامه به دوران بیماری ایشان اشاره کرد و ادامه داد: زمانی که ایشان در بیمارستان بستری شدند، اصلاً برای ما قابل فهم نبود که ممکن است یک روز امام(ره) را از دست بدهیم، برای همین مدام خودمان را راضی میکردیم که ایشان حالشان خوب میشود، در آن روزها هم من مدام پیگیر بودم و گاهی تصاویری را از ایشان ثبت میکردم.
دوربین را برداشتم و راهی جماران شدم
درگذشت امام (ره) اتفاقی بود که شاهرخ با بیان نبود باور آن در همان زمان گفت: وقتی خبر فوت امام (ره) منتشر شد، ما باور نمیکردیم که چنین اتفاقی رخ داده، در آن مقطع ما در حال خودمان نبودیم و خود من تنها دوربینم را برداشتم و راهی جماران شدم. در آن فضا از طرفی حزن و غمی بزرگ در همه حس میشد و جوانان حس میکردند که امیدشان را از دست دادهاند.
ما هم به عنوان عکاس این را وظیفه خود میدانستیم که لحظههای موجود را ثبت کنیم اما دچار دوگانگی شده بودیم، این که بین مردم بمانیم و اندوهمان را ابراز کنیم یا از آنها جدا شویم تا بتوانیم عکس بگیریم.او اضافه کرد: شرایط سختی در آن روز شکل گرفت و فضای عجیب و ملتهبی بود که با هجوم مردم همراه شد.
جمعیت به قدری بود که امکان رساندن پیکر ایشان برای خاکسپاری در ساعات اول نبود. من مدام به یاد خاطراتی که داشتم میافتادم اما خود را موظف به ادامه کارم میدانستم. در نهایت پیکر ایشان به محلی که باید رسید، فضایی که با گلاب شستوشو داده شده و آماده برای دفن حضرت امام؟ره؟بود.
تنها چیزی که من از آن روز به یاد دارم، انبوهی از جمعیتی بود که بین گردوغبارها در رفتوآمد بودند، در آن فضا هیچ کس در حال خودش نبود و تعدادی از شخصیتها را به زور از مزار ایشان دورمیکردند.
شاهرخ افزود: ازدحام به حدی بود که دشوار میشد از پیکر و تشییع ایشان عکس گرفت، من از اعضای هلالاحمر کمک گرفتم تا بر دوش آنها بایستم و از آن لحظههای غمانگیز تصاویر خوبی را ثبت کنم. عکسهایی که هنوز وقتی به آنها نگاه میکنم غم عمیقی را در آنها میبینم.
باید به عکسها بیشتر توجه کنند
عضو انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در پایان، درباره شیوه پرداختی که امروز به آثار به جا مانده از آن روزها دارند، یادآور شد: از روزی که آن اتفاق افتاد تا به امروز شرایط تغییر کرده است، در این میان متأسفانه با رخدادهای مهمی که اتفاق افتاده مناسبتی برخورد میشود، یعنی یک دوره سوم خردادماه، سالگرد جنگ، روز بسیج و... مطرح میشود و بعد تا پایان سال خبری از آن نمیشود، مسألهای که نباید به این شکل اتفاق بیفتد.
در تمام این سالها انجمن انقلاب و دفاع مقدس تلاش کرده است که با ثبت آثار به جا مانده از آن روزها و ساماندهی آنها در قالب موزه، گنجینه، کتاب و... موجب عدم فراموشی و حفظشان شوند.
با این حال هر چه در این حوزه کار شود بازهم کم است و مسوولان و افراد فرهنگی ما باید بیشتر به عکاسی و آثاری که در این زمینه وجود دارد، توجه کنند، چراکه میبینید که یک عکس تأثیر خیلی بیشتری از یک متن میتواند داشته باشد، به همین دلیل اهمیت آن نباید
فراموش شود.
*صبح نو