کد خبر 855038
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۵۸
عکس نمایه

این روزها برخی صاحب نظران و سیاستمداران در مقابل شوک ناشی از خروج ترامپ بی‌محابا بر سیاست نزدیکی به روسیه و چین می‌تازند.

به گزارش مشرق، این روزها برخی صاحب نظران و سیاستمداران در مقابل شوک ناشی از خروج ترامپ بی‌محابا بر سیاست نزدیکی به روسیه و چین می‌تازند. سؤال اینجاست که ایا دولت به عنوان سیاستگذار اصلی سیاست خارجی نقشه راهی برای چنین شرایط حساسی دارد یا باز هم مثل برخی از حامیان خود هیجانی عمل می‌کند.

بیشتر بخوانید:

درخواست بیشرمانه "ترزا می" از روحانی در تماس تلفنی

پیامدهای مثبت نقض برجام


در میدان بهارستان تهران و درست در ابتدای میدان ماکتی بزرگ از یک توپ قرار دارد که به سمت ساختمان جدید مجلس نشانه گیری شده است. شاید برای یک گردشگر خارجی این توپ جزوی از تزیینات یک میدان محسوب شود، اما این توپ یادآور یک واقعه تاریخی در ایران است.


زمانی که لیاخوف، سرهنگ روس در ایران به پشتیبانی از محمدعلی شاه، مجلس مشروطه را به توپ بست، این واقعه شاید نقطه اوج دخالت‌های روسیه در ایران را نشان دهد. نفوذی که در نهایت با سرنگونی دولت تزاری روسیه رو به افول گذاشت و ولادیمیر لنین، بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی طی بیانیه‌ای در همدردی با مردم ایران تمام امتیازات استعماری را ملغا اعلام کرد. اگرچه پس از آن روابط ایران و همسایه قدرتمند شمالی‌اش در دوره‌های مختلف با فراز و فرودهایی همراه بوده اما در ذهن بخشی از ایرانیان دیدگاهی مختل در قبال روسیه وجود داشته است؛ دیدگاهی که روس‌ها را آدم‌هایی بی وفا در قبال تعهدات دو طرفه می‌داند و به هیچ عنوان نمی‌توان کوچک‌ترین همکاری دو جانبه و راهبردی را بین دو طرف تعریف کرد. دیدگاهی که به کشورهای غربی کمک فراوانی کرده که از عدم نزدیکی ایران و روسیه اطمینان داشته باشند.


‌از زمان لیاخوف روسی تا کنون مدت زمان زیادی گذشته است. نه دیگر امپراتوری تزارها در روسیه حاکم است و نه در ایران هرج و مرج دوران قاجار وجود دارد. شرایط فعلی زمینه مناسبی را برای گسترش روابط دو طرف مبتنی بر منافع دو جانبه تعریف کرده است.


روس‌ها هم دیگر تمایلی ندارند که سیاست همگرایی تمام و کمال خود را با امریکا در سال‌های دهه ۹۰ و ابتدای قرن بیست و یکم ادامه دهند، اگرچه تصور این مطلب که روسیه تمام ارتباطات راهبردی خود را با غرب و اروپا فدای ایران کند، ‌خطا و دور از واقعیت است.


شاید اگر بخواهیم توصیف درستی از روابط ایران و روسیه و در کنار آن چین ارائه دهیم، عبارت راه رفتن بر لبه تیغ درست‌تر از همه باشد. روس‌ها به خوبی می‌دانند که ایرانی‌ها به خصوص نخبگانی که در دانشگاه‌های غرب تحصیل کرده اند، به هیچ عنوان نگاه مثبتی به روسیه ندارند و مرتب این نگاه منفی را به داخل رسانه‌های عمدتاً اصلاح طلب تزریق می‌کنند. عدم اعتماد به روس‌ها و توانایی پایین در حوزه فناوری شاه بیت این نگاه منفی است.


از همین رو ولادیمیر پوتین در سفر خود به تهران برای شرکت در اجلاس سران اوپک گازی در دیدار خود با مقام معظم رهبری به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: ما روابطمان [با شما] را تاکتیکی می‌دانستیم. می‌دانیم که در ایران کسانی هستند که می‌گویند ممکن است ما شما را به غرب بفروشیم. روسیه از ایران، متحد راهبردی خودش صرف‌نظر نمی‌کند.


با این حال و در شرایطی که ایالات متحده امریکا از برجام خارج شده به نظر می‌رسد که نگاه به روابط با روسیه و چین فراتر از سرگرم شدن رسانه‌ای باشد؛ امری که متأسفانه به نظر نمی‌رسد از سوی دولت رعایت شود.

از بی اعتنایی به شرق تا آغوش‌های گشاده برای غرب

زمانی که دولت حسن روحانی در سال ۹۲ توانست در انتخابات ریاست جمهوری به قدرت برسد، ایران زیر فشارهای شدید تحریمی غرب قرار داشت و طبیعی بود که مهم‌ترین خریدار نفت ایران کشوری همچون چین باشد.


با این حال چرخش سریع دولت حسن روحانی به سمت غرب عملاً باعث فراموشی سایر کشورها شد، به گونه‌ای که وزارت نفت دولت زنگنه در اقدامی ناگهانی قرارداد نفتی شرکت‌های چینی را در میدان نفتی یادآوران به امید حضور شرکت‌های نفتی غربی لغو کرد. نکته‌ای که بعدها به عنوان یکی از دلایل تعویق سفر رئیس جمهور چین به ایران مطرح شد. همین الگو در مقابل روسیه تکرار شد. در حالی که همکاری‌های امنیتی ایران در مسیری دیگر در کشور سوریه رو به رشد بود دولت اول روحانی به سمت محدود کردن روابط اقتصادی خود با دولت روسیه حرکت می‌کرد. حجم مبادلات دوجانبه بین روسیه در سال ۲۰۱۷ برابر با ۷/۱ میلیارد دلار بوده که نسبت به سال گذشته آن ۲۰ درصد تنزل داشته است و همچنین از میانگین سال ۲۰۰۰ که برابر با ۳ میلیارد دلار بوده، بسیار پایین‌تر است. این شرایط به معنی آن است که بعد از اجرای توافق هسته‌ای مبادلات ایران و روسیه تا حد قابل‌توجهی و در حضور شرکت‌های اروپایی کاهش یافته بود. بر طبق آماری که از سوی گمرک ایران منتشر شده است، واردات ایران از کشورهای اروپایی در طول سه سال گذشته نزدیک به ۴۰۰ درصد افزایش یافته است. همین آمار نشان می‌دهد که اتکای دولت به توسعه روابط با کشورهای اروپایی تا چه اندازه بالا رفته است که حتی واقعه‌ای همانند تحریم‌های روسیه علیه ترکیه نیز نمی‌تواند محرکی برای گسترش روابط ایران با روسیه به شمار بیاید.


حالا درست و در زمانی که امریکا با صراحت هر چه تمام‌تر از برجام خارج شده ایران بار دیگر به سمت روسیه برگشته است.


وزارت نفت که از امضای قراردادهای تجاری با شرکت‌های نفتی اروپایی نا امید شده در حال تدارک امضای قراردادهای گسترده با شرکت‌های نفتی روسیه است. تاکنون دو قرارداد امضاشده و برخی از کشورها از امکان امضای چندین قرارداد دیگر تا سقف ۴۰ میلیارد دلار خبر می‌دهند. این در حالی است که توتال تنها شرکت نفتی غربی اروپایی نیز به دلیل امکان بازگشت تحریم‌ها به دنبال خروج از قرارداد برای توسعه بخش نفتی میدان پارس جنوبی است.


در این میان جالب است که تنها چینی‌ها از آمادگی خود برای خریداری سهم خود در این میدان خبر داده اند، نکته‌ای که مورد توجه رسانه‌های غربی قرار گرفته است.


سرگئی ریباکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه در دیداری که روز پنج‌شنبه از تهران داشت، بیان کرد: دو کشور قصد دارند به همکاری‌های اقتصادی خود در تمام حوزه‌ها ادامه دهند. وی گفته: ما از تحریم‌ها هراسی نداریم. حال سؤال اینجاست که چرا در ابتدا مقامات دولتی بر اساس یک نقشه منظم برای تنظیم روابط ایران و روسیه اتکا نکرده و اغلب در قالب رفتارهای هیجانی به سمت روس‌ها و یا چینی‌ها متمایل می‌شوند.

رفتارهای هیجانی آفت کار دیپلماسی

واقعیت این است که چنین سر گرم شدن‌هایی در هیچ دستگاه سیاست خارجی در دنیا پذیرفته نیست، اما به نظر می‌رسد که دولت روحانی در مقابل دو قدرت اصلی در دنیای امروز دقیقاً از چنین الگویی پیروی می‌کند. طبیعی است که چنین رفتاری تنها موجب بی‌اعتمادی طرف مقابل به ما شده و حتی در مواقعی نمی‌تواند زمینه تأمین صددرصدی منافع ملی ما را فراهم کند. اگر اروپایی به هر دلیلی با ایران به توافق رسیده و امکان ارائه یک تضمین صددرصدی در خصوص حفظ منافع ایران در برجام را داشته باشند، باز هم ایران از همکاری با روسیه و چین به سمت همکاری با اروپا منحرف خواهد شد.


برخی شخصیت‌های سیاسی در ایران به صورت مداوم نسبت به همکاری با روسیه و چین هشدار می‌دهند و آن را مخالف با روحیه استقلال کشور می‌دانند و از سوی دیگر خواستار مذاکره با ترامپ می‌شوند تا درهای مذاکره باز است.


شاید بد نباشد به جای چنین سخنانی چنین شخصیت‌هایی به جای ارائه راه حل‌های عوامانه یک نقشه راه صحیح به دولت پیشنهاد دهند تا دولت نیز از رفتارهای هیجانی خود در این باره بپرهیزد و بر اساس یک نقشه راه حرکت کند.


تقاضایی که برآورده کردن آن مهم‌ترین اولویت برای دستگاه سیاست خارجی در چنین شرایط حساسی است.

منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 3
  • غیر قابل انتشار: 3
  • IR ۲۳:۴۹ - ۱۳۹۷/۰۲/۲۳
    3 623
    چون اسلاحتلبا مزدور غرب هستن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس