به گزارش مشرق، «محمدتقی جواهری» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
اخیرا نشریه «والاستریتژورنال»، گزارش قابل تاملی را درباره تعامل مشترک ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی بر سر توافق هستهای با ایران منتشر کرده است. والاستریتژورنال جزئیاتی از همکاریهای آمریکا و اروپا برای رسیدن به یک توافق سیاسی احتمالی جهت اصلاح توافق هستهای برجام را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
بر اساس این گزارش، در هرگونه توافق احتمالی میان واشنگتن و تروئیکای اروپایی، ایران از ساخت موشکهای بالستیک قارهپیما یا آزمایش آنها منع شده و بار دیگر بر دسترسی آژانس به سایتهای ایران از جمله سایتهای نظامی تأکید خواهد شد! همچنین اروپا بر سر موضوع «تاریخ انقضای برخی محدودیتهای هستهای علیه ایران» نیز معتقد است این اختلاف را میتوان با تعیین ملاکهایی برای برنامه هستهای صلحآمیز ایران و هشدار به این کشور درباره هرگونه انحراف این برنامه به سمت مقاصد نظامی حلوفصل کرد. همچنین دیپلماتهای اروپایی به مذاکرات خود با آمریکا، بر سر فعالیتها و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
آلمان: حفظ برجام اولویت ماست نه توافق جدید
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» نیز از تهیه ۴ سند پیشنویس از سوی مقامات آمریکایی و اروپایی خبر داده است که در آنها، به نگرانیهای ترامپ درباره برجام پاسخ داده شده است. در این اسناد که شامل یک بیانیه کلی و ۳ متن فرعی است، قرار است این نکته تصریح شود که معاهدات بینالمللی غیر از برجام از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای در سالهای پس از انقضای برجام جلوگیری میکند. به عبارت بهتر، بندهای موسوم به غروب آفتاب(SunSet) نیز اثر و کارآمدی خود را در معامله مشترک سیاسی واشنگتن و تروئیکای اروپایی از دست خواهد داد و شاهد اعمال محدودیتهایی فراتر از آنچه در برجام تعیین شده، در قبال فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورمان خواهیم بود.
۱- شواهد و مستندات موجود نشان میدهد تروئیکای اروپایی، عملا به همه درخواستهای «دونالد ترامپ» درباره «تغییر توافق هستهای» تن داده است. نتیجه یک سال معامله مشترک «امانوئل مکرون»، «ترزا می» و «آنگلا مرکل» با ترامپ بر سر برجام، پذیرش صریح تمام خواستههای رئیسجمهور ایالات متحده در قبال برجام بوده است. در این میان، اساسا اهمیتی ندارد که تروئیکای اروپایی نامی از «تغییر برجام» به میان نیاورده یا قصد دارد چنین اقدامی را در قالب «توافق ثانویه» صورت دهد. آنچه مهم است اینکه نهتنها برجام به صورت مشترک از سوی آمریکا و اروپا نقض شده، بلکه ماهیت این سند حقوقی نیز تحت تاثیر یک معامله سیاسی چهارجانبه، تغییر یافته است.
خروجی مذاکرات آمریکا و تروئیکای اروپایی نشان میدهد اصلیترین دغدغه اتحادیه اروپایی طی یک سال اخیر، حفظ برجام و جلوگیری از تغییر آن نبوده و در این میان، رسیدن به طرحی مشترک برای کسب رضایت کاخ سفید موضوعیت و اصالت داشته است. یعنی در حقیقت به جای کسب رضایت تهران، به دست آوردن رضایت ترامپ، مدنظر اروپاییان بوده است(!) پایگاه خبری «یوروپن لیدرشیپ» در تحلیل رفتار اروپا مینویسد: «کشورهای اروپایی و بویژه ۳ کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در منگنه سختی قرار گرفتهاند. آنها از یک طرف قصد دارند توافق هستهای را نجات دهند و از سوی دیگر نمیخواهند اتحاد درون آتلانتیکی خود [با ایالات متحده] را تضعیف کنند».
۲- سال ۲۰۱۲ میلادی، زمانی که بحران اقتصادی در اروپا شدت گرفته بود، «هلموت اشمیت» صدراعظم اسبق آلمان جملات تکاندهندهای را درباره عوامل و ریشههای وقوع این بحران بیان کرد: «مرکل و سارکوزی [رئیسجمهور اسبق فرانسه] در قبال بحران اقتصادی یونان واقعبین نبودهاند. تامل و درنگ مرکل و سارکوزی در حل مسأله یونان، باعث ایجاد بحران مالی در اروپا شد. رئیسجمهور فرانسه و صدراعظم آلمان حداقل از ژانویه ۲۰۱۰ از بحران مالی یونان آگاهی داشتند اما همچنان دست روی دست گذاشتند».
هماکنون در سال ۲۰۱۸ میلادی به سر میبریم. اگرچه ظاهرا ماهیت بحران اقتصادی اروپا با موضوع برجام متفاوت است اما سران اروپایی در حال تکرار همان خطای گذشته خود در قبال توافق هستهای با ایران هستند. همانگونه که سال ۲۰۱۲، اعتبار اقتصادی اروپا پای نگاه انتزاعی و از بالا به پایین سارکوزی و مرکل قربانی شد، این بار نیز بر سر موضوع برجام، اعتبار امنیتی اروپا پای معامله سیاسی آنها با آمریکا در حال ذبح شدن است. تروئیکای اروپایی نهتنها با اقدامات یک سال اخیر خود برجام را به سیبل بازی مشترک خود و آمریکا تبدیل کرده، بلکه عواقب و تبعات «تسلیمپذیری در برابر آمریکا» را در آینده سیاسی - امنیتی خود نادیده انگاشتهاست.
سیاستمداران اروپایی تصور کردهاند جایگزینی پروژه «مهار برجامی آمریکا» با «تعامل سیاسی با آمریکا بر سر برجام»، هزینههای بازی آنها را در نظام بینالملل کاهش داده و در عین حال، اتحاد درونآتلانتیکی آنها با واشنگتن را حفظ خواهد کرد در صورتی که سران اروپایی متوجه شکلگیری آشکار رابطه «غالب/ مغلوب» میان خود و آمریکا در درون ناتو نیستند. واشنگتن در آینده نزدیک بهواسطه تسلیمپذیری اروپا در مقابل خود، امتیازات دیگری را بر سر موضوعات متعدد بینالمللی از تروئیکای اروپایی و بهطور کلی ۲۸ عضو اتحادیه اروپایی طلب خواهد کرد. بدون شک در آن زمان، سران اروپایی متوجه عواقب و تبعات معامله یکطرفه آمریکا با خود بر سر برجام خواهند شد.
۳- بدون شک، هرگونه رسمیت بخشیدن به توافق مشترک ایالات متحده آمریکا و اروپا بر سر برجام، به مثابه تکمیل بازی واشنگتن در اعمال خواستههای خود به تروئیکای اروپایی خواهد بود. هماکنون زمان آن رسیده است تا جمهوری اسلامی ایران به همراه ۲ کشور چین و روسیه، ضمن به رسمیت نشناختن توافقات چهارجانبه شکل گرفته میان واشنگتن و اروپا، جبهه متحدی را در برابر غرب تشکیل دهند. هر اندازه در این موضوع تعلل شود، بهواسطه تبلیغات سیاسی و پروپاگاندای رسانههای غربی و فرافکنی مشترک مقامات آمریکایی و اروپایی، مقابله با این روند سختتر خواهد شد؛ موضوعی که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید در این برهه حساس و تعیینکننده، آن را درک کند؛ البته بدون «گفتاردرمانی» و در عمل!