کد خبر 83433
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۲

كلاهبرداري 7 ميلياردي از 20 هزار بيننده شبكه ماهواره‌اي ، در هم کوبیدن 7 خودرو توسط تريلي هوو، سرقت اطلاعات خصوصی خانواده توسط تعمیرکار رایانه و قتل مزاحم تلفني خواهر از مهمترین اخبار حوادث در 24 ساعت گذشته است.

*کلاهبرداری هفت میلیارد تومان از طریق ماهواره:
 
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، دو مرد شياد با راه‌اندازي يك نظرسنجي ماهواره‌اي از 20 هزار نفر كلاهبرداري كردند و حدود هفت ميلياردو200 ميليون تومان به جيب زدند.

از چندي پيش گزارش‌هايي به دست پليس فتا رسيد كه از فعاليت‌هاي غيرقانوني يك شركت حكايت داشت. ماموران وقتي تحقيق در اين رابطه را آغاز كردند به تماشاي شبكه ماهواره‌اي نشستند كه شركت موردنظر آن را براي به تله انداختن شهروندان انتخاب كرده بود.
 
اين شركت با راه‌اندازي يك نظرسنجي ساده كه به صورت زيرنويس از اين شبكه پخش مي‌شد از بينندگان دعوت مي‌كرد با ارسال پيامك در قرعه‌كشي بزرگي كه به‌زودي به راه خواهد افتاد، شركت كنند.
 
كارآگاهان در ادامه تحقيقات‌شان متوجه شدند اين شركت در گام بعدي براي اينكه بتواند فريب‌خوردگان را سركيسه كند براي همه افرادي كه برايشان پيامك فرستاده‌اند، پاسخي ارسال مي‌كند به اين مضمون كه آنها برند قرعه‌كشي شده‌اند و جوايز نفيسي از قبيل لوازم آرايشي و بهداشتي، اسباب بازي، محصولات فرهنگي، پلاك طلا و... به زودي برايشان ارسال خواهد شد البته يك شرط در اين پيامك وجود داشت و برندگان بايد قبل از هر كاري مبلغ 360 هزار تومان را به‌عنوان هزينه پست و ساير هزينه‌هاي مربوط به تحويل جايزه به حساب بانكي اعلام شده واريز مي‌كردند و فيش آن را به يك صندوق پستي مي‌فرستادند.
 
كارآگاهان بهترين راه را براي به دام انداختن كلاهبرداران رديابي صندوق پستي موردنظر تشخيص دادند و با استعلام از شركت پست متوجه شدند اين صندوق متعلق به استان البرز است البته پس از آن پيگيري سرنخ‌هاي به دست آمده از اين طريق ممكن نشد و افسران پليس فتا اين بار شيوه تازه‌اي را براي پی‌گرفتن تجسس‌ها انتخاب كردند و به بانكي رفتند كه اغفال‌شدگان به حسابي در آن پول واريز مي‌كردند.
 
ماموران در اين مرحله وقتي فهميدند اين حساب به نام يك شركت افتتاح شده با كمك كارمندان بانك توانستند مشخصات فردي را كه معمولا از آن پول برداشت مي‌كرد به دست آورند. به اين ترتيب تفحص‌ها براي دستگيري اين فرد با جديت بيشتري ادامه پيدا كرد و مرد مظنون بعد از چند روز در فرديس كرج شناسايي و بازداشت شد.
 
او در بازجويي‌ها از ماجراي كلاهبرداري ابراز بي‌اطلاعي كرد و گفت: «من به‌عنوان پيك موتوري براي يك شركت در تهران كار مي‌كنم و ماهانه 300 هزار تومان حقوق مي‌گيرم و از جزييات كارهاي اين شركت خبر ندارم. يكي از وظايف من اين است كه هر چند روز يك‌بار به بانك بروم و پول‌هايي را كه واريز شده، برداشت كنم و به مدير شركت تحويل بدهم.»
 
طبق اطلاعاتي كه اين كارمند در اختيار پليس قرار داد مدير شركت مردي به نام عارف بود و علاوه بر او فردي به نام ايليا نيز به‌عنوان مدير روابط عمومي در آنجا كار مي‌كرد و از كاركنان اصلي شركت محسوب مي‌شد. ماموران بعد از به دست آوردن مشخصات لازم از شركت با گرفتن حكم قضايي به آنجا رفتند و عارف و ايليا را بازداشت و در بازرسي از دفتر، مقداري لوازم بهداشتي و آرايشي و جعبه‌هاي محصولات فرهنگي كشف كردند.
 
پس از آن عارف تحت بازجويي قرار گرفت و با اعتراف به جرمش گفت: «من با راه‌اندازي يك نظرسنجي ساده‌اي در شبكه پربيننده ماهواره‌اي مردم را به شركت در قرعه‌كشي ترغيب کردم و با نقشه‌اي كه كشيده بودم كاري مي‌كردم كه آنها به خيال خود براي رسيدن به جايزه‌اي باارزش و نفيس مبلغ 360 هزار تومان به حسابم واريز كنند. بعد از آن از تحويل دادن جايزه خودداري يا برايشان هدايايي با قيمتي بسيار پايين‌تر از پولي كه دريافت كرده بودم ارسال مي‌كردم.»

اين متهم اعتراف كرد از ابتداي فعاليتش تاكنون از اين طريق از 20 هزار نفر كلاهبرداري كرده و حدود هفت ميليارد و 200 ميليون تومان به چنگ آورده است. بنا بر اين گزارش عارف و مدير روابط عمومي شركت وي كه با او در اين كلاهبرداري همدستي داشت در حال حاضر در بازداشت به سر مي‌برند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.

در همين حال سرهنگ مهدي كاكوان رييس پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات استان البرز ضمن هشدار به شهروندان، خاطرنشان كرد: پرداخت هزينه ارسال هديه، يكي از انواع كلاهبرداري است كه در اين شيوه قرباني ملزم به پرداخت هزينه‌هاي قابل توجهي پيش از دريافت جايزه است به اين ترتيب قرباني اين هزينه‌ها را مي‌پردازد ولي چيزي در ازاي آن دريافت نمي‌كند.
رييس پليس فتا استان البرز با بيان اينكه اين كلاهبرداري زماني رخ مي‌دهد كه طعمه فكر مي‌كند موفق به كسب جايزه بزرگ در قرعه كشي شده است، گفت: «متاسفانه اين شيوه در حال حاضر به صورت گسترده در كشورمان در حال شكل‌گيري است و مردم بايد پيش از پيش مراقب باشند تا از سوي كلاهبرداران مورد سوءاستفاده قرار نگيرند.»
 
*در هم کوبیده شدن هفت خودرو توسط تريلي هوو
 
تريلي هوو در يکي از کوچه هاي شهر مشهد ۷ خودرو را در هم کوبيد. اين حادثه که صبح روز يکشنبه در خيابان سيدرضي مشهد رخ داد يک دستگاه تريلي هوو نتوانست ترمز بگيرد و به يک خودروي ۲۰۶ صندوقدار برخورد کرد و سبب شد تا ۶ خودروي ديگر نيز به طور زنجيره اي به هم کوبيده شود.
 
تريلي هوو پس از برخورد به خودروي پژو ۲۰۶ آن را به داخل کانال فاضلاب پرتاب کرده که اين پرتاب موجب شده بود خودروي پرايدي که روي پل پارک بود نيز ۱۸۰ درجه بچرخد و به طور برعکس قرار گيرد که اين موضوع سبب شد که ۵ خودروي ديگر از جمله پرايد، پيکان و پژو ۴۰۵ نيز به يکديگر برخورد کنند.
 
بنابراين گزارش بر اثر اين حادثه خساراتي به ۷ خودروي سواري وارد آمد اما خوشبختانه کسي زخمي يا کشته نشد چرا که خودروهاي سواري همگي در کنار خيابان پارک و در لحظه وقوع حادثه کوچه نيز خلوت بود.
 
راننده تريلي هوو درباره چگونگي علت وقوع حادثه گفت: تريلي هوو در حالت دنده قرار داشت که وقتي آن را روشن کردم بلافاصله به راه افتاد و با خودرو ۲۰۶ که متعلق به خودمان است برخورد کرد سپس موجب برخورد زنجيره اي ديگر خودروها شد.
 
سرهنگ اسماعيلي رئيس پليس راهنمايي و رانندگي مشهد در مورد علت وقوع اين حادثه گفت: پمپ باد خودروهاي سنگين هنگامي که خودرو خاموش است بنا به دلايلي خالي از باد مي شود که اين موضوع سبب عمل نکردن ترمزها مي گردد.
 
وي گفت: به منظور عمل کردن ترمزها و پرشدن پمپ باد بايد کاميون هاي سنگين در ابتدا که روشن مي شوند ۵دقيقه به صورت درجا کار کنند و سپس اقدام به حرکت نمايند درحالي که در حادثه فوق راننده هوو در ابتدا که خودرو را روشن کرده اقدام به حرکت کرده و خودرو ترمز نگرفته و راننده هم هول شده و تريلي اش به چند ماشين برخورد کرده است.
 
*سرقت اطلاعات خصوصی خانواده توسط تعمیرکار رایانه
 
كارگري كه درپي دسترسي به مكالمات تلفني و سرقت عكس و تصاوير خصوصي يك خانواده تهراني، با ايجاد مزاحمت تلفني آنها را تهديد به قتل مي‌كرد، دستگير شد.

اوايل مهر امسال فردي با حضور در پايگاه دوم پليس اطلاعات ـ امنيت تهران از مردي به اتهام مزاحمت تلفني شكايت كرد.

شاكي به پليس گفت: از چندي پيش مرد ناشناسي با تلفن همراه همسرم و خانه‌مان تماس گرفته و برايمان ايجاد مزاحمت مي‌كند. اوايل نسبت به اين مزاحمت‌ها بي‌تفاوت بوديم تا اين‌كه چند نفر از اعضاي خانواده و اقوام من و همسرم نيز گفتند مرد غريبه‌اي با تلفن همراهشان تماس گرفته و برايشان ايجاد مزاحمت كرده است.

شاكي اضافه كرد:‌ در گفت‌و‌گو با آنها متوجه شدم، مرد مزاحم در تماس‌هايش ادعا مي‌كرده، من از او خواسته‌ام تا براي آنها مزاحمت ايجاد كند.

در حالي كه جستجو‌هاي پليسي براي شناسايي و دستگيري مزاحم مرموز آغاز شده بود، شاكي و همسرش دوباره به مركز پليس مراجعه و اطلاعات جديدي را درباره مرد مزاحم در اختيار ماموران قرار دادند.

تهديد به پخش فيلم و عكس خانوادگي

آنها به پليس گفتند، مزاحم مرموز در ادامه مزاحمت‌هايش، درباره زندگي خصوصي و مشكلات خانوادگي آنها اطلاعاتي داده و با تهديد به مرگ اعضاي خانواده، از آنها پول خواسته و تهديد كرده در غير اين صورت عكس و فيلم‌هاي خصوصي و خانوادگي‌ا‌شان را در اينترنت قرار مي‌دهد يا براي اقوامشان ارسال مي‌كند.

با اطلاعات به دست آمده از شاكيان، روند رسيدگي به پرونده وارد مرحله تازه‌اي شد.

جستجوهاي ويژه ماموران براي دستگيري مزاحم تلفني ادامه داشت تا اين‌كه او بار ديگر با خانواده شاكي تماس گرفت و اين بار زن خانواده را تهديد كرد اگر با وي ارتباط دوستي برقرار نكند، همسر و فرزندان او را خواهد كشت.
 
ماموران با اطلاع از اين موضوع، با آموزش به زن شاكي از او خواستند در محل ملاقات با مزاحم مرموز حاضر شود.

دستگيري متهم

به اين ترتيب زن جوان مقابل يك باشگاه ورزشي در شمال‌غرب تهران كه از سوي مرد مزاحم تعيين شده بود، حاضر شد. با حضور ماموران در اين محل، دقايقي بعد مرد جواني در حال نزديك شدن به شاكي پرونده بود كه بلافاصله دستگير شد.
 
با انتقال متهم به پايگاه دوم پليس اطلاعات ـ امنيت تهران وي بازجويي شد و گفت:‌ به اشتباه دستگير شده و با زن شاكي و شوهرش آشنايي ندارد. در پي اظهارات متناقض متهم، ماموران از شاكيان خواستند در مواجهه حضوري با متهم قرار گيرند كه آنها با ديدن متهم عنوان كردند، او كارگري بوده كه براي نصب سيستم رايانه به منزلشان آمده است.

اعتراف متهم

با مشخص شدن هويت متهم، او در بازجويي به پليس گفت: چندي پيش از محل كارم براي نصب سيستم اينترنتي تلفن خانه شاكي معرفي شدم. آن روز مكالمات تلفني شاكي را درباره مشاجره با شوهرش شنيدم و وسوسه شدم با ايجاد مزاحمت از آنها اخاذي كنم.
 
متهم اضافه كرد: به زن صاحبخانه گفتم كه تلفن همراه خود را جا گذاشته‌ام و بايد با يكي از همكارانم تماس بگيرم تا او بخشي از وسايل را برايم بياورد. با توجه به خراب بودن تلفن خانه، زن صاحبخانه اجازه داد براي دقايقي با تلفن همراهش تماس بگيرم.

وي افزود: با استفاده از اين فرصت، تعدادي از شماره‌هاي تلفن، فيلم و عكس‌هاي خصوصي و خانوادگي‌اش را به گوشي تلفن همراه خود بلوتوث كردم.

هك كردن ايميل زن شاكي

متهم با اشاره به مزاحمت‌ها گفت: همان روز با دستكاري در رايانه شاكي، اطلاعات ايميل او را هك كرده و به ايميل خود انتقال دادم.

بعد از پايان كارم در آن خانه به محل كارم بازگشتم و چند هفته بعد مزاحمت‌هاي تلفني براي خانواده شاكي و اقوام آنها را شروع كردم.

متهم اضافه كرد: از ديدن اختلافات و ناراحتي آنها، لذت مي‌بردم. در ضمن با توجه به اين كه به شبكه تلفني خانه شاكي دسترسي پيدا كرده بودم، تمامي اطلاعات و مكالمات آنها را به دست آوردم و در مزاحمت بعدي بخشي از گفته‌هايشان را بازگو مي‌كردم كه آنها شوكه شده و با التماس مي‌خواستند مزاحمشان نشوم. من نيز تهديد مي‌كردم بايد پول بدهند تا اطلاعات خانوادگي، فيلم و عكس‌هاي آنها را پخش نكنم.

متهم گفت: وقتي اين خانواده به من پولي ندادند، تهديد كردم بايد زن خانواده با من ارتباط دوستي برقرار كند در غير اين صورت ديگر اعضاي خانواده را ربوده و خواهم كشت و ...

در حالي كه تحقيقات از وي ادامه داشت، شوهر شاكي به پليس خبر داد كه برادر متهم دستگير شده قصد مزاحمت داشته و به زور مي‌خواسته وارد خانه‌اش شود كه او را به كمك همسايه‌ها دستگير كرده است. دقايقي بعد با حضور ماموران در خانه شاكي، برادر متهم نيز به اداره پليس منتقل شد.

مرد جوان در اظهاراتش به پليس گفت: برادرم از چند ماه پيش مي‌گفت كه به دختري علاقه‌مند شده و خانواده‌اش با اين وصلت مخالفت مي‌كنند. وقتي او دستگير شد، گمان مي‌كردم خانواده دختر مورد علاقه‌اش براي دور كردن آنها از يكديگر از برادرم شكايت كرده‌اند و او بازداشت شده است. بنابراين به خانه شاكي رفتم تا با تهديد از آنها براي آزادي برادرم رضايت بگيرم.

بنابراين گزارش، براي اين دو برادر از سوي بازپرس طوفاني، رئيس شعبه 12 دادسراي ناحيه 2 تهران قرار قانوني صادر شد. تحقيقات تكميلي از آنها ادامه دارد.

*قتل مزاحم تلفني خواهر

جواني كه مي‌گويد مزاحم تلفني خواهر خود را كشته است مورد محاكمه قرار گرفت.

فروردين ماه امسال ماموران پليس شيراز از طريق تماس شهروندان از به قتل رسيدن جواني در يكي از كوچه‌هاي خلوت اين شهر مطلع شدند.

كارآگاهان به سرعت خود را به محل رسانده و با اطمينان از صحت موضوع ماجرا را به بازپرس ويژه قتل اطلاع دادند. با حضور بازپرس و كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي تحقيقات آغاز شد و پس از بررسي صحنه جرم جسد به پزشكي قانوني ارسال شد.

در حالي كه پزشكي قانوني تاييد كرد كه صاحب جنازه كه هويت وي به نام سهيل به زودي شناسايي شد بر اثر اصابت جسمي تيز مانند چاقو به نقطه حساس بدن خود كشته شده است كارآگاهان در جست و جوي شاهدي براي اين ماجرا برآمدند.

بررسي‌هاي ابتدايي كارآگاهان حكايت از آن داشت كه اين قتل هيچ شاهدي نداشته و قاتل يا قاتلين سرنخي از خود باقي نگذاشته‌اند.تحقيقات كارآگاهان نشان داد كه قرباني به احتمال قوي مقهور يك اقدام كينه‌توزانه شده است.

پيامك از سوي دختري جوان

ماموران در ادامه به بررسي تماس‌هاي موبايل مقتول پرداخته و متوجه شدند ساعاتي قبل از قتل پيامكي از سوي يك موبايل به خط وي ارسال شده و مقتول را به‌حضور در محل جنايت دعوت كرده است.

كارآگاهان كه از به دست آمدن سرنخي مهم براي كشف اين جنايت خوشحال بودند با استعلام از مخابرات متوجه شدند پيامك مورد نظر از موبايل دختري به نام افسانه ارسال شده است.

كارآگاهان بلافاصله افسانه را بازداشت و مورد بازجويي قرار دادند ولي با توجه به جثه ضعيف افسانه احتمال كمي دادند كه موفق به درگيري با مقتول و كشتن وي شده باشد. براي همين بازجويي‌ها را ادامه داده و به برادر افسانه مشكوك شدند.

برادر افسانه به نام احمد بلافاصله بازداشت و مورد بازجويي قرار گرفت اما نتوانست به سوالات كارآگاهان درباره اينكه زمان وقوع قتل كجا بوده پاسخ قابل اثباتي بدهد به همين دليل ظن ماموران به وي بيشتر شد هر چند احمد مدعي بود اصلا مقتول را نمي‌شناسد و بي‌گناه دستگير شده است.

اصرار مقتول بر مزاحمت تلفني

اما اين انكار متهم دوامي نيافت و وي پس از چند روز سرانجام دست به اقرار زده و انگيزه خود از قتل را مزاحمت مقتول براي خواهر خود ذكر كرد: از مدتي پيش متوجه شدم افسانه از موضوعي ناراحت است. وقتي از او علت آن‌را پرسيدم وي گفت پسري به نام سهيل به طور تلفني مزاحم وي شده است. هر چند افسانه از اين موضوع خيلي ناراحت بود ولي من اميدوار بودم كه مزاحم سرانجام دست بردارد. اما پسر ناشناس به‌رغم اينكه افسانه جواب تلفن وي را نمي‌داد دست بردار نبود و به مزاحمت‌هاي خود ادامه مي‌داد تا اينكه من تصميم گرفتم درس خوبي ! به وي بدهم. روز حادثه از افسانه خواستم به بهانه اينكه تسليم پيشنهاد دوستي مقتول شده به وي پيامكي بدهد و از او بخواهد به محله‌اي خلوت بيايد.
 
مقتول هم با استقبال از اين پيشنهاد سر قرار آمده در حالي كه من منتظر وي بودم.وقتي مقتول را ديدم با معرفي خود به عنوان برادر افسانه از وي خواستم ديگر مزاحم خواهرم نشود كه يكمرتبه او چاقويي را از داخل لباس خود بيرون آورد و به سوي من نشانه رفت. من هم با او گلاويز شده و چاقو را از دستش درآورده و در سينه وي فرو كردم. وقتي متوجه عمق ضربه‌اي كه به وي زده بودم شدم فرار كردم.

بازسازي صحنه جنايت

ماموران احمد را به محل حادثه بردند تا صحنه جنايت را بازسازي كند. پس از اينكه وي صحنه را مطابق با آنچه كه در واقعيت اتفاق افتاده بود بازسازي كرد، وقوع قتل از سوي وي براي بازپرس پرونده مسجل شده و وي همراه كيفرخواست روانه دادگاه كيفري استان فارس شد. متهم وقتي با درخواست قصاص اولياي دم مواجه شد بار ديگر مدعي شد مقتول را با انگيزه ناموسي كشته است.

هيات قضات پس از بررسي پرونده تصميم گرفت جلسه محاكمه ديگري را نيز به زودي برگزار و حكم خود را در آن جلسه صادر كند.

گفتني است در صورت صحت ادعاي اين جوان وي مي‌توانست موضوع مزاحمت تلفني براي خواهر خود را از طريق مراجع قانوني و با شكايت از مزاحم پيگيري كند و برخورد با فرد مزاحم را به دست قانون سپرده و از برخورد خودسرانه كه به قتل يك نفر و احتمال قصاص خود وي منجر شد جلوگيري كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس