سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «رضا مقصودی» سالهاست به عنوان فیلمنامه نویس مشهوری در سینما فعالیت میکند و فیلمنامههای متعددی را به نگارش درآورده است. وی فعالیتهای سینماییاش را از سال ۱۳۶۵ با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی فیلم کوتاه «بالهای بیداری» و فیلمنامه نویسی در سینما را سال ۱۳۷۴ با «لیلی با من است» و همکاری «کمال تبریزی» آغاز کرد. او نویسنده مهمترین آثار کمال تبریزی است و کمدیهای متفاوتی را در کارنامهاش ثبت کرده است. او مثل همتایش «پیمان قاسمخانی» یکی از کمدینویسان ممتاز سینمای ایران است و خجالت نکش نخستین تجربه او در زمینه فیلمسازی است. «خجالت نکش» مثل جریان اصلی کمدی رایج در سینمای ایران نیست، شاید از معدود کمدیهای نجیب سینمای ایران است که آثار ممتاز کمدی در دهه هفتاد مثل آپارتمان شماره ۱۳، دو نفر و نصفی و ... در ذهن متبادر میکند و در واقع از آن دست آثاری است که کمدی الکلی نیست. «خجالت نکش» شبیه کمدیهای بیهدف و ابزوردی که سعی میکند لحظات بیهوده و اروتیک خلق کند، نیست و فیلم شریف و نجیبی است که اصالت را به خانواده و اعضای خانواده میدهد. فیلمی است که در اکران عمومی خانوادهها میتوانند با خیال راحت به تماشایش بنشینند و یک دل سیر از بازی فوق العاده بی نظیر احمد مهران فر و شبنم مقدمی لذت ببرند. با اینکه در رسانهها از رضا عطاران و بیهودهنگاریاش در آثار کمدی تمجید میکنند، احمد مهرانفر در خجالت نکش تواناتر از عطاران به نظر میرسد.
از معدود کمدیهای نجیب سینمای ایران است که آثار ممتاز کمدی در دهه هفتاد مثل آپارتمان شماره ۱۳، دو نفر و نصفی و ... در ذهن متبادر میکند و در واقع از آن دست آثاری است که کمدی الکلی نیست.
بیشتر بخوانید:
سلام بر ابراهیم که در خرابه فراعنه سینما گلستان آفرید
«خجالت نکش» را با همه ضعفهایش میتوان فیلم قابل قبولی قلمداد کرد. فیلمی خانواده محور که دستمایه داستانیاش درباره فرزندآوری است و کارگردان با ظرافت خاصی دوربینش را به جای بردن به محیطهای غیر اصیل شهری به روستا میبرد و در چهارچوب سنتهای رایج این مسئله را بررسی میکند.
قنبر (احمد مهرانفر) تحت تاثیر تبلیغات تلویزیونی در اوایل دهه هفتاد با داشتن سه فرزند پسر دست به عمل وازکتومی میزند. همسرش بسیار علاقه دارد فرزند دختر داشته باشد و این مسئله سبب میشود صنم از احمد دلگیر شود. بیست سال از آن سالهایی که دولت مستقر (سازندگی) تلاش تبلیغاتی گستردهای برای کاهش جمعیت میکرد میگذرد و در نیمه دهه هشتاد تحت تاثیر شعار «ما میتوانیم» رئیس جمهور وقت، قنبر قطعهای زمینی را میفروشد و دوباره عمل بازگشت را انجام میدهد تا صاحب فرزند شود. قنبر در حالی این کار را انجام میدهد که هم اکنون صاحب سه پسر بزرگسال و دو عروس است اما همسرش از این کار مطلع نیست و ناگهان صنم باردار میشود. صنم از ترس اینکه اهالی روستا بفهمند که او باردار است ۵ ماه در خانه میماند تا اینکه فرزندانش در شب بارداری او به خانه آنها میآیند.
فیلم «خجالت نکش» کمدی ظریفی است اما موضوع بسیار گل درشتی را در متن ارائه میکند و نکته جالب اینجاست که کارگردان از گل درشتی پیام فیلمش طفره نمیرود و فیلم را صادقانه به پایان میرساند.
فردگرایی آسیب بزرگ اجتماعی زمینه تغییر در علایق جمعی، سنتی و خانوادگی را بوجود میآورد. آسیب فرد گرایی را میتوان در میان خانواده قنبر دید که فرزند سومش خواهان داشتن یک خانواده سنتی و اجتماعی نیست.
جامعهی ایران در دهههای اخیر، در جریان تحولات سیاسی - اجتماعی وسیعی قرار گرفته است. این تحولات موجب تغییر وضعیت در تعریف خانواده از جمع گرایی به فردگرایی شده است. فردگرایی آسیب بزرگ اجتماعی زمینه تغییر در علایق جمعی، سنتی و خانوادگی را بوجود میآورد. آسیب فرد گرایی را میتوان در میان خانواده قنبر دید که فرزند سومش خواهان داشتن یک خانواده سنتی و اجتماعی نیست. در صورتیکه قنبر در آروزی داشتن دختر در سنین کهن سالی است.
فیلم با لحنی کمدی اصالت را به جمعگرایی و ساختار سنتی خانواده میدهد و بر خلاف کمدیهای اروتیک فردگرای سینمای ایران، نتیجه دراماتیک فیلم خجالت نکش میتواند، گفتمانی سینمایی و دلچسب برای توسعه خانواده و فرزندآوری باشد. ضمن اینکه فیلم در تک تک روایتهای مرتبط با قصه اصلی، کاهش مسئولیتپذیری، بالا رفتن سن ازدواج و طبیعتاً کاهش فرزندآوری را به چالش میکشد.
**رضا طریقت