به گزارش مشرق به نقل از فارس، پایگاه ویکی پدیای حامی و متعلق به صهیونیست ها در گزارشی از واقعه اشغال سفارت ایران در لندن در سال۵۹که ابتدا با حمایت پلیس و رژیم سلطنتی انگلیس صورت گرفت، اذعان کرده است: تاچر در پیامی کاملاً غیرمعمول به صورت جدی خواستار حفظ جان گروگانها و کشتن همه گروگانگیرها شده بود. به اعتقاد بعضی تحلیلگران تاچر نمیخواست این ماجرا با زنده ماندن گروگانگیرها استمرار یابد، چرا که گروگانگیرها حافظ اسراری بودند که زنده ماندن آنها خطر افشای آن را دربر داشت.
ویکی پدیا همچنین نوشته است: افروز کاردار وقت سفارت ایران خواستار حضور در دادگاه عضو باقیمانده این گروگان گیری شد ولی دولت بریتانیا دادگاه را غیر علنی برگزار کرد. بعدها بخشی از صورتجلسههای دادگاه ناپدید و حذف شد. و هیچگاه معلوم نشد افرادی که تروریستها را در بریتانیا پذیرفته و مقدمات کار آنها را فراهم کردند چه کسانی بوده و چرا محاکمه نشدند.
با معذرت خواهی از تحریف وقایع تاریخی و انعکاس برخی توصیف های خصمانه و ضد انقلابی ویکی پدیا و صرفا برای حفظ امانت، متن این گزارش ذیلا منعکی می شود تا برخوردهای دو گانه غرب آشکارتر گردد:
اشغال سفارت ایران در لندن
زمان۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹افروز کاردار وقت سفارت ایران خواستار حضور در دادگاه عضو باقیمانده این گروگان گیری شد ولی دولت بریتانیا دادگاه را غیر علنی برگزار کرد. بعدها بخشی از صورتجلسههای دادگاه ناپدید و حذف شد. و هیچگاه معلوم نشد افرادی که تروریستها را در بریتانیا پذیرفته و مقدمات کار آنها را فراهم کردند چه کسانی بوده و چرا محاکمه نشدند.
۳۰ آوریل تا ۵ مه ۱۹۸۰
مکان لندن
نتیجه
بازپس گیری سفارت پس از شش روز اشغال
جنگندگان
بریتانیا
'گروه الشهید از طرفداران خودمختاری خوزستان
تلفات
دو کشته
پنج کشته
اشغال سفارت ایران در لندن واقعهای بود که در روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ (۳۰ آوریل ۱۹۸۰) توسط عدهای که خود را گروه الشهید از طرفداران خودمختاری خوزستان مینامیدند آغاز شد و به اشغال شش روزهٔ سفارت ایران در لندن انجامید.
این ماجرا در نهایت با دخالت نیروهای ویژه بریتانیا (اسایاس) در روز ۱۵ اردیبهشت و با کشته شدن ۵ نفر و دستگیری یک نفر از اشغالگران و آزادی ۲۶ گروگان به پایان رسید.
آغاز رویداد [ویرایش]
ساعت ۱۱:۳۰ صبح چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت شش جوان عرب با گذرنامههای عراقی که از بغداد به لندن آمده بودند حمله به سفارت را آغاز کردند. ۲ تن از مردان مسلح که سر و صورتشان را با چفیه عربی قرمز و سفید پوشانده بودند وارد اتاق اصلی گروگانها شدند. مردان مسلح ۲۶ نفر را به گروگان گرفتند: ۱۷ نفر اعضای سفارت، ۸ نفر مراجعه کننده و یک نفر پلیس نگهبان سفارت.در بین گروگانها دو نفر کارمندان بی بی سی و دو نفر روزنامه نگار حضور داشتند.[۱]
گروگانگیرها گاه خود را عضو سازمان سیاسی خلق عرب مسلمان ایران و گاه جبهه دموکراتیک انقلابی برای آزادی عربستان (خوزستان) معرفی کردند. آنها گروه ۶ نفره خود را الشهید نامیدند. آنها در ازای آزادی این گروگانها خواستههایی داشتند که باید پذیرفته میشد. کانون سیاسی خلق عرب مسلمان ایران و کانون فرهنگی خلق عرب مسلمان ایران کانونهایی بود که در بهبوهه پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوجود آمد و مطالبه کننده حقوقی از جمله تدریس به زبان عربی و اولویت صرف درامد نفتی خوزستان در خوزستان وبعد در ایران و انتساب مسئولان عرب برای مناسب دولتی در خوزستان بودند.[۲] این کانونها اجتماعاتی را در حمایت از دولت موقت و انقلاب اسلامی در خوزستان برگزار نموده وطی ان خواسته های خود را بیان میکردند.[۳] این کانونها پس از زد و خوردهای خرمشهر، که از اواخر اردیبهشت تا اواسط خردادماه بطول انجامید، منحل گردیدند[۴] پس از انحلال این کانونها سلسله اعتراضاتی در خرمشهر انجام شد .[۵]
خواستههای اولیه [ویرایش]
در یک تماس تلفنی با خبر بخش برون مرزی بیبیسی، خواستههای اشغالگران چنین اعلام شد:
خواسته ما آزادی ۹۱ عرب از زندانهای عربستان (خوزستان) که یکی از استانهای جنوبی ایران است، میباشد. دولت ایران ۲۴ ساعت مهلت دارد که این ۹۱ نفر را آزاد کند و با هواپیما به لندن بیاورد. موقعی که این هواپیما به لندن رسید، ما به همراه گروگانها به یک پایتخت عربی در خاورمیانه پرواز خواهیم کرد و در آنجا گروگانها آزاد خواهند شد.
آنها همچنین گفتند که خواستار خودمختاری عربستان (خوزستان) و شناسایی آن توسط دولت ایران هستند.
ترور در سفارت [ویرایش]
گروگانگیران برای انجام مذاکره خواهان حضور یکی از سفرای عراق، الجزایر و یا اردن در محل سفارت شدند، ولی تا پایان این ماجرا هیچ یک از دیپلماتهای کشورهای مذکور حاضر به این کار نشدند.
از آنجا که عباس لواسانی (وابستهٔ مطبوعاتی سفارت ایران) به طور مداوم با تروریستها مجادله میکرد و علیرغم توهینهای آنان، به طور آشکار از انقلاب ایران (۱۳۵۷) و رهبری انقلاب دفاع میکرد به هدف اصلی گروگانگیران تبدیل شد. او در نهایت در میانه راه و وقتی خواستههای آنان توسط پلیس و مقامات امنیتی بریتانیا برآورده نشد، به دست گروگانگیران کشتهشد. به تعبیر «ترهور لاک» افسر گروگان پلیس در داخل سفارت «وی را معصومانه به قتل رساندند.»
به دنبال کشتهشدن لواسانی، در شرایطی که مساله گروگانگیری با مماشات نیروهای انتظامی بریتانیایی مواجه شده بود و هیچ اقدامی علیه تروریستها صورت نمیگرفت، به دستور مارگارت تاچر عملیات ضد اشغال سفارت ایران از پلیس به نیروهای ویژه اسایاس منتقل شد.
تاچر در پیامی کاملاً غیرمعمول به صورت جدی خواستار حفظ جان گروگانها و کشتن همه گروگانگیرها شده بود. به اعتقاد بعضی تحلیلگران تاچر نمیخواست این ماجرا با زنده ماندن گروگانگیرها استمرار یابد، چرا که گروگانگیرها حافظ اسراری بودند که زنده ماندن آنها خطر افشای آن را دربر داشت.
در این عملیات علی صمدزاده دیگر دیپلمات ایرانی نیز کشته شد و احمد دادگر از کارکنان محلی سفارت نیز هدف اصابت شش گلوله قرار گرفت، ولی زنده ماند.
پایان گروگانگیری پنجروزه [ویرایش]
علیرغم تهدید اشغالگران در مورد کشتن گروگانهای ایرانی، وزارت خارجه ایران بر اساس سیاست شورای انقلاب هیچ گونه نرمشی در مواضع اولیه خود نشان نداد و حاضر به معامله با گروگانگیرها نشد. حتی در پاسخ تهدیدات مردان مسلح اعلام نمود که دیپلماتهای ایرانی آماده شهادتند و از مرگ نمیهراسند.
جریان گروگانگیری در حالی رخ داد که نامهای از سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن به وزارت خارجه بریتانیا نوشته شده و در آن از دولت بریتانیا، تامین امنیت سفارت ایران خواسته شده بود و دقیقا دو روز بعد از پاسخ دولت بریتانیا مبنی بر تامین کامل امنیت سفارت ایران، این حادثه روی داد.
نیروهای اسایاس که قبلا با روشهای مختلف در پنجرهها، شومینهها و دیوارهای سفارت ایران وسایل شنود و مواد منفجره کار گذاشته بودند اندکی پس از ساعت ۱۹ روز دوشنبه ۵ مه به محل هجوم برده و در عملیاتی که تنها ۱۱ دقیقه به طول انجامید چهار نفر از تروریستها را در جا کشته و گروگانها را آزاد کردند.
وقتی که عملیات «پرنسس گیت» به پایان رسید جنازه ۵ تن از اشغالگران شناسایی شد و نفر ششم که علی نام داشت و خود را بین گروگانها پنهان کرده بود دستگیر شد و بعدها محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.
دادگاه تنها بازمانده [ویرایش]
فوزی بداوی نژاد (نجاد در متون عربی) آخرین بازمانده تروریستها در دادگاه به قاضی گفت که در بغداد او را فریب دادهاند و اکنون از آنچه کرده پشیمان است. او گفت که هدایت عملیات در بغداد و سازماندهی گروه در لندن را یک افسر عراقی ارتش بعث به نام سامی محمدعلی (با نام مستعار روباه) برعهده داشتهاست.
افروز کاردار وقت سفارت ایران خواستار حضور در دادگاه عضو باقیمانده این گروگان گیری شد ولی دولت بریتانیا دادگاه را غیر علنی برگزار کرد. بعدها بخشی از صورتجلسههای دادگاه ناپدید و حذف شد. و هیچگاه معلوم نشد افرادی که تروریستها را در بریتانیا پذیرفته و مقدمات کار آنها را فراهم کردند چه کسانی بوده و چرا محاکمه نشدند.
محاکمه [ویرایش]
این گروگانگیر، پس از دستگیری و محاکمه در دادگاه عالی لندن به مجازات حبس ابد محکوم شد و در زندانی شدیدا تحت کنترل، در منطقه سافولک به سر میبرد. او در نوامبر سال ۲۰۰۸ میلادی آزاد شد اما به ایران اخراج نشد. به جای آن، با حمایت دولتی مخفیانه زندگی میکند.[۶]
کاهش محکومیت [ویرایش]
در سال ۲۰۰۰ وزارت کشور بریتانیا نخستین تقاضای آزادی زودهنگام بداوی نژاد را رد کرد. در بهمن ۱۳۸۲ (فوریه ۲۰۰۴) رسانهها در بریتانیا خبری را منتشر کردند که تقاضای آزادی گروگانگیر زندهمانده برای دومین بار با مخالفت دیوید بلانکت وزیر کشور بریتانیا بایگانی شد.
فوزی بداوی نژاد که به دلیل حمله مسلحانه و مشارکت در کشته و زخمی کردن دیپلماتهای ایرانی به ۲۵ سال زندان محکوم شده در زمان نخستین بررسی پروندهاش برای آزادی، ۲۴ سال را در زندان سپری کرده بود. پیش از این یک دادگاه تجدید نظر در لندن، در رسیدگی بدون سر و صدا و نسبتاً مخفیانه رای به کاهش محکومیت زندان بداوی نژاد از ۲۵ سال به ۲۲ سال داده بود، ولی وزیر کشور وقت با تایید این مساله نیز مخالفت کرده بود.
استرداد مجرم به ایران [ویرایش]
گروگانگیر زندانی اکنون ۴۹ سال دارد و بیش از نیمی از عمر خود را به خاطر این جرم در زندان به سر بردهاست. حکم اولیه مجازات وی به دلیل اعتراف به ارتکاب عملیات تروریستی، مشارکت در قتل، مجروح کردن افراد و حمل غیرمجاز سلاح پنج بار حبس ابد با تاکید بر ضرورت سپری ساختن ۲۵ سال در زندان بودهاست. مجازات ابد در عرف قوانین اروپا معمولاً معادل ۲۵ سال زندان محسوب میشود.