سرویس جهان مشرق - محمد صادق الحسینی در مطلبی در روزنامه البناء لبنان نوشت که واشنگتن و ریاض و تل آویو که طی روزهای اخیر دور جدیدی از شکست را از تهران متحمل شدند، هنوز خود را بازنده این میدان نمیدانند. با وجود شکست نظریه غافلگیری و انتقال درگیریها به داخل جمهوری اسلامی ایران ، اما اطلاعات موجود نشان میدهد که مثلث متجاوز دست از توطئه چینی ضد انقلاب اسلامی برنداشته و به دنبال اجرای سناریوهای جدید ضد این کشور است که احتمالاً قهرمان این سناریو «مایک دی آندریا» یا شاهزاده مشهور تاریکیها نخواهد بود، بلکه یک افسر اطلاعاتی پشت پرده و در عین حال مجرب است که اندرو لوئیس پیک نام دارد.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در تاریخ 6 دسامبر گذشته و در چارچوب آمادگیها برای ایجاد هرجومرج و فراهم کردن بستر مناسب جهت توجیه مداخله نظامی آینده خود در ایران اندرو لوئیس پیک را به عنوان جانشین معاون وزیر خارجه در امور ایران و عراق انتخاب کرد . انتخاب وی به عنوان جانشین معاون وزیر و نه خود معاون وزیر برای دور زدن برخی پیچیدگیهای اداری بود، چرا که این پست نیازمند دستور ریاست جمهوری یا موافقت مجلس سنا نیست و به سهولت قابل انجام است.
تا قبل از انتخاب پیک، کریس بکمایر جانشین معاون وزیر خارجه در امور ایران بود و به صورت جدا از عراق فعالیت میکرد. جوزف بینینگتون نیز جانشین معاون وزیر خارجه در امور عراق بود.
تصدی اندرو پیک در این سمت به این معنا است که این پست به عنوان یکی از اولویتدارترین سمت ها در خدمت سیاستهای خصمانه آمریکا در قبال ایران و محور مقاومت خواهد بود.
اندرو پیک قبل از رسیدن به این پست با همراهی جارد کوشنر داماد ترامپ در سفری اعلام نشده به عربستان رفت. این سفر 4 روز طول کشید و آنها در ریاض با محمد بن سلمان دیدار کرده و در رابطه با جزییات سرمایه گذاری و راهاندازی اتاق عملیات در هرات افغانستان و اربیل عراق با هم به توافق رسیدند. این دو اتاق عملیات مختص مدیریت روند کشتار و تخریب در جمهوری اسلامی ایران بود که یکی از نتایج آن طی روزهای اخیر در اغتشاشات صورت گرفته در شهرهای ایران خود را نشان داد.
یکی از شخصیتهای تندرو در دولت آمریکا که بیشترین دشمنی را با جمهوری اسلامی ایران دارد، الیوت آبرامز یهودی از نو محافظهکاران آمریکایی است. او متن مربوط به تحریمهای ضد ایرانی و ضد سوری و ضد لبنانی را تدوین کرد که کنگره آمریکا در دهمین دوره خود طی سالهای 2007 تا 2009 آنها را بررسی کرد. او تهیه کننده تئوری محمد بن سلمان در رابطه با ضرورت انتقال درگیریها به عمق ایران است. وی در تاریخ 16 مارس 2016 مقالهای را در مجله فارین آفرز نوشت با این مضمون که آمریکا معتقد است عربستان نیازمند ایجاد بحرانی بزرگ با ایران است تا بتواند موقعیت خود را در منطقه بهبود بخشد.
منابع پیگیریکننده این تحولات معتقدند که این انتصاب از سوی واشنگتن برای برنامهریزی جهت عملیات ترور شخصیتهای ایرانی مهم و تأثیرگذار از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس و تعدادی از معاونان فعال وی در عراق و سوریه انجام شده است.
بنا بر اعلام منابع مذکور واشنگتن و ریاض برای رسیدن به این هدف از اسرائیلیها نیز کمک گرفتهاند ، چرا که آنها بیشترین نزدیکی را با عرصه سوریه دارند و به صورت تخصصی در این عرصه فعالیت کردهاند. بنا به اعلام این منابع تلاش می شود شخصیتهای قوی نیروی قدس سپاه پاسداران در حال حاضر تحت کنترل و نظارت قرار گیرند تا آنها را در دام موساد و سی آی ای گرفتار کنند.
صادق الحسینی با این وجود به نقل از منابع مطلع تأکید کرد که ایرانیها و متحدانش بیش از پیش نسبت به این توطئهها آگاهی پیدا کردهاند و با دقت و استمرار، فعالیت جریانهای متخاصم با خود را پیگیری کرده و لحظهای از آن غافل نیستند.