به گزارش مشرق، روزنامه جمهوري اسلامي نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم
در مناقشات مربوط به دانشگاه آزاد اسلامي، نظر صاحب اين قلم از ابتدا اين بود و اکنون نيز اينست که تصميم گيري درباره اين دانشگاه به رهبري واگذار شود. کاملاً قابل پيش بيني بود که اين مناقشات براي کشور هزينه خواهد داشت و اکنون نيز شرايط بگونه ايست که اگر اين غائله هرچه زودتر ختم نشود هزينهاي که به کشور و نظام جمهوري اسلامي تحميل ميکند بسيار سنگين خواهد بود. به همين دليل، سالمترين و کم هزينهترين راه اينست که براي آينده اين دانشگاه از هر نظر، اعم از مالکيت، مديريت و محتوا براساس نظر رهبري برنامهاي تنظيم گردد و بر اين مبنا به مناقشات خاتمه داده شود.
اينکه اين نظر چقدر درست است و يا چقدر به آن اعتنا ميشود، نکته ايست که مورد نظر نويسنده نيست. اصراري هم بر اين نظر وجود ندارد، آنچه در اين ميان مورد اهتمام است توجه دادن به اين واقعيت است که کشمکشهاي موجود آنهم درباره يک موسسه دانشگاهي که داراي ماهيت علمي و فرهنگي است به مصلحت جامعه نيست. انقلاب اسلامي، يک انقلاب ارزشي است که انتظار طبيعي همگان از آن، حاکم کردن و گسترش ارزشها و معنويات در ايران و بسط آن در جهان است و اجازه دادن به ادامه مرافعات و مناقشات و مشاجراتي که هر روز بخشي از بنيانهاي معنوي اين انقلاب را تحليل ميبرد به مصلحت هيچکس نيست.
تازهترين نمونه از اين مناقشات، اظهارات آقاي لاريجاني رئيس قوه قضائيه در پاسخ به اظهارات آقاي هاشمي رفسنجاني است. بدون آنکه قصد اظهارنظر درباره اين دو سخن را داشته باشيم، نفس اين قبيل مناقشات را به حال جامعه مضر ميدانيم.
رئيس قوه قضائيه در جمع ائمه جمعه سراسر کشور درباره بررسي موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد اسلامي گفت: "مقام معظم رهبري به من موکول کرد که نسبت به وقف دانشگاه آزاد بررسي فقهي و حقوقي کنم بررسي کردم، نوشتم و ارسال کردم. اما ميخواهم از رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام با همه احترامي که براي او دارم و همه ميدانند، گلايه کنم. اشتباه بزرگي کردند که گفتند وقف دانشگاه آزاد اسلامي را کسي نميتواند برهم بزند.... اين حرف، عوامانه است.
مگر ميخواهيم وقف را ابطال کنيم؟ وقف، خود منبطل بوده، اينکه اين سخن را در يک مجمع عمومي به اينصورت بيان کنند که وقف دانشگاه آزاد ابطال کردني نيست، واقعاً پذيرفتني نيست و شايسته وي نبود. متأسفم که اينگونه قضاوت ميشود. حرفهاي ما فني و دقيق است و انشاءالله اگر لازم باشد مجموع مدارک را ارائه خواهيم کرد" (روزنامه جمهوري اسلامي 8/7/1389).
درباره نحوه پاسخگوئي رئيس قوه قضائيه به آقاي هاشمي رفسنجاني لازم است نکاتي را با ايشان در ميان بگذاريم که کاملاً مشفقانه و خيرخواهانه است. اين نکات، به تعيين تکليف دانشگاه آزاد اسلامي و موضوع وقف آن مربوط نميشوند، مسائل مهمتري وجود دارند که به نحوه ورود کسي که در جايگاه رياست قوه قضائيه قرار دارد به مسائل مربوط ميشوند. اعتقاد راسخ داريم که در ميان گذاشتن صادقانه آنچه به صلاح مسئولان نظام جمهوري اسلامي تشخيص ميدهيم، براي ما يک وظيفه و براي خود مسئولان يک فرصت است. ما به وظيفه خود عمل ميکنيم، اينکه آنها از اين تذکرات پند بگيرند يا ملال، خود دانند.
1 - جناب آقاي لاريجاني! افراد زيادي در اين ايام با زباني خارج از چارچوبهاي متناسب با بزرگان درباره آقاي هاشمي رفسنجاني سخن گفتهاند که ما پرداختن به آنها و اظهاراتشان را نوعي اتلاف وقت ميدانيم. اما کسي که در جايگاه رئيس قوه قضائيه قرار دارد و در کسوت روحانيت است و از خانواده ريشهداري همچون بيت آيتالله حاج ميرزا هاشم آملي رحمة الله عليه برخاسته، حساب جدائي دارد. از شما انتظاري وجود دارد که از بسياري افراد ديگر چنان انتظاري نه منطقي است و نه عملي. شما هرگاه و هر جا که سخن ميگوئيد شايسته است با توجه به اين سه ويژگي که برايتان برشمرديم باشد.
2 - بهيچوجه تصور نکنيد براي جناب آقاي هاشمي رفسنجاني هالهاي از قداست و مصونيت از اشتباه قائل هستيم و برآنيم که به شما بگوئيم چرا در برابر سخن صحيح و بي عيب و نقص ايشان چنين سخن گفته ايد. اعتقاد راسخ داريم که در ميان انسان ها، فقط معصومين عليهم السلام از چنين مقامي برخوردارند و بقيه انسانها دچار خطا و اشتباه ميشوند. حتي در موضوع مورد توجه شما در اين مقوله، فرض را بر اين ميگذاريم که شما درست فکر ميکنيد و همانطور که گفتهايد سخن جناب آقاي هاشمي رفسنجاني اشتباه بوده است. با اينحال، انتظاري که از شما با توجه به اينکه شما در جايگاه رياست قوه قضائيه قرار داريد وجود دارد اينست که خود را طرف مناقشه قرار ندهيد تا قضاوت و حکم شما به عنوان قاضي القضات و زير مجموعه به عنوان دستگاه قضائي نظام جمهوري اسلامي در افکار عمومي هرگز دچار شائبه ترديد و طرفيت نشود. اين نکته را درباره ساير موضوعات نيز شايسته است رعايت کنيد.
3 - علاوه بر اين، شما با توجه به برخورداري از ويژگيهائي که برشمرديم بايد براي ديگران الگو باشيد. مردم، اعم از افراد عادي جامعه و همکارانتان در قوه قضائيه، بايد از شما بياموزند که چگونه با بزرگ ترها سخن بگويند.
جناب آقاي هاشمي رفسنجاني با توجه به اينکه از سابقون الاولون انقلاب است، از ياران مورد اعتماد امام بود، از دوستان و همرزمان رهبر معظم انقلاب و مورد احترام و تکريم ايشان است، داراي تجربيات کم نظير در زمينههاي مختلف مبارزات و تقنين و اجرائيات است، خدمات بزرگي به کشور و اسلام انجام داده، چند بار تا مرز شهادت پيش رفته، اموال خود را براي پيشبرد اهداف انقلاب صرف کرده، از معماران نظام جمهوري اسلامي محسوب ميشود و از همه اينها گذشته در دو نهاد مهم يعني مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبري رئيس شماست، انتظار اينست که شما درباره ايشان و هر بزرگ ديگري محترمانه سخن بگوئيد و در جلسات رسمي از الفاظ و عباراتي استفاده نکنيد که بکارگيري آنها در شأن کسي که در جايگاه شما قرار دارد نيست. شايد زيره به کرمان بردن باشد که به شما گفته شود: "بزرگش نخوانند اهل خرد - که نام بزرگان به زشتي برد."
قطعاً شما هم حق داريد در موضوع مورد مناقشه نظر داشته باشيد و به سئوال مطرح شده هم لازم بود جواب بدهيد، اما آيا بهتر نبود به همان نکته که نتيجه بررسيها خدمت رهبري ارسال شده اکتفا ميکرديد و در مورد بقيه مطالب کف نفس مينموديد؟
4 - شايد در آن لحظه که در جمع ائمه جمعه سخن ميگفتيد يادتان نبود که خودتان چندي قبل چگونه ناصحانه و البته درست و بجا به رئيسجمهور به خاطر همين گونه سخن گفتن ايراد گرفتيد و گفتيد: "توقع ما از رئيسجمهور اينست که ادبياتش متين و فاخر و با تعابير جا افتاده و البته صحيح و منصفانه باشد..." (روزنامه جمهوري اسلامي 18 مرداد 1389)
اکنون چه شده است که آن ناصح ناقد نافذ، خود در دام "رطب خورده منع رطب کي تواند کند" گرفتار آمده است؟
5 - و آخرين نکته به کلمه "منبطل" مربوط ميشود که برخلاف ادبيات عرب بکار برده ايد. بکار بردن اين کلمه، که در هيچيک از کتب لغت وجود ندارد و از اختراعات شما محسوب ميشود، نويسنده اين سطور را دچار اين سئوال کرده است که نکند رئيس محترم قوه قضائيه تصور کردهاند مسند قاضي القضاتي اين قدرت را نيز به ايشان ميدهد که هر صيغهاي را به هر بابي که ميخواهند ببرند و هر اصطلاحي که مايل هستند را استخراج کنند؟!
روزنامه جمهوري اسلامي در سر مقاله امروز خود از رئيس قوه قضائيه انتقاد کرد.