به گزارش گروه خواندنی های مشرق به نقل از شرق، جوان ايراني كه «اكبر» نام داشت و در سوئد به نام الكس شناخته ميشد، سالها قبل همراه پدر، برادر و خواهرش از رشت به شهر مالمو سوئد كه سومين شهر بزرگ اين كشور محسوب ميشود، مهاجرت كرد. اكبر در سوئد زندگي آرامي نداشت و از همان نوجواني تبهكاريهايش را آغاز و بالاخره گروهي را به نام «برودر اشكاپت» تاسيس كرد. اين شبكه در زمينه اخاذي و تهديد فعاليت ميكرد و سابقه سياهي را از خودش به جا گذاشته بود.
كشف جسد
ساعت 11 صبح پنجشنبه هفته گذشته ماموران پليس شهر مالمو به منطقه صنعتي «اميلز تورپ» كه در خارج از شهر قرار دارد، رفتند تا درباره قتل يك مرد جوان تحقيق كنند. آنها بعد از ديدن جسد كه در نزديكي يك شركت تاكسيراني موسوم به «تاكسي 23» رها شده بود، فهميدند مقتول سردسته باند «برودر اشكاپت» است. اكبر با شليك گلوله به قتل رسيده بود و افرادي شاهد اين جنايت بودند. تكتك شاهدان تحت بازجويي قرار گرفتند و مشخصات قاتل را توصيف كردند. به اين ترتيب نخستين سرنخها از قاتل به دست آمد، اما انگيزه اين جنايت هنوز معلوم نبود.
تجسسهاي پليسي فاش كرد، اكبر و اعضاي باندش به تازگي براي محافظت از مدير شركت «تاكسي 23» به استخدام او درآمده بودند و همچنين فاش شد اين شركت با يكي از شركتهاي رقيب به شدت اختلاف داشت به گونهاي كه آنها در جنگ با يكديگر بودند. تحقيقات فاش كرد، شركت رقيب مدتي قبل باندي خلافكاري را به استخدام درآورده و از طريق آنها رييس «تاكسي 23» را چند بار به مرگ تهديد كرده و يك مرتبه نيز او را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده بود به همين سبب نيز اكبر و همدستانش براي محافظت از اين مرد به كار گمارده شدند. در حالي كه همه شواهد نشان ميداد اكبر به دست عاملان شركت رقيب از پا درآمده است، پليس مردي 40 ساله را در اين خصوص دستگير كرد و با توجه به اظهارات شهود ثابت شد او زمان قتل در محل جنايت حضور داشت.
سابقه درگيري
اكبر و متهم به قتل كه نامش فاش نشده است علاوه بر «جنگتاكسيها» قبلا نيز با هم اختلاف داشتند به گونهاي كه دو نفر از زيرشاخههاي جوان ايراني يكبار زير خودروي او بمب كار گذاشته بودند تا وي و پسرش را به كام مرگ بكشانند. اما اين بمب ساعتي كشف و خنثي شده و سپس از طريق رديابيهاي تلفني دو متهم پرونده شناسايي و دستگير شدند.
اكبر بعد از بازداشت همدستانش براي اينكه بتواند آنها را از زندان برهاند، افرادي را مامور كرد تا مقابل خانه دادستان اين پرونده كه زني به نام «باربرو يونسون» بود بمب كار بگذارند. وقتي اين بمب منفجر شد، اكبر اميد پيدا كرد دادستان بترسد و از پيگيري پرونده همدستانش صرفنظر كند. اينگونه تهديد براي نخستين بار بود كه در سوئد رخ ميداد، اما نتيجهبخش نبود و دو متهم در نهايت به زندان محكوم شدند. كارآگاهان جنايي در ادامه تجسسهايي كه درباره زندگي اكبر انجام دادند فهميدند او به قتل يك كولي صربستاني به نام «زيكي بورهوا» متهم بود.
زيكي در يك باشگاه شبانه غيرقانوني به قتل رسيده و پليس مطمئن بود اكبر و شش دوستش اين قتل را انجام دادهاند، اما هرگز مدركي براي اثبات اين فرضيه به دست نيامد. اكبر علاوه بر اين متهم بود اواخر اكتبر سال گذشته ميلادي به همراه جواني 24 ساله كه از اعضاي باندش بود در خيابان به سوي يك خودرو تيراندازي كرده است.
اين دو مدتي را به همين اتهام در بازداشت به سر بردند اما به دليل كافي نبودن مدارك آزاد شدند. سوابق سياه جوان ايراني و به ويژه اختلافاتي كه با متهم 40 ساله داشت، در رسانههاي سوئد بازتاب گستردهاي پيدا كرد و گزارشهايي نيز درباره خانواده او منتشر شد، چراكه پدر اكبر نيز در اداره پليس سابقه داشت. او در شب عروسي دخترش ناگهان با چاقو به سمت پسر ديگرش -برادر اكبر- حمله و او را زخمي كرده بود. پدر اكبر بعد از دستگيري به مراقبتهاي رواني محكوم شد. بنابراين گزارش متهم 40 ساله همچنان در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات از او در حالي ادامه دارد كه وي هنوز اتهام قتل را گردن نگرفته است.