به گزارش مشرق، در بخش اخبار ویژه روزنامه کیهان آمده است:
بهار مطرح می کند که «به گفته محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور هدف از افزایش نامتعارف عوارض خروج از کشور، این است که پول از افراد به ظاهر متمول گرفته شده و به ندارها اختصاص یابد!»
تنها بخشی از مواضع متحول شده دولت روحانی در دور دوم ریاست جمهوریاش است. با دقت در شواهد و جزئیات عملکرد دولت دوم روحانی به راحتی میتوان چرخش استراتژیک این دولت را رصدکرد.
این تغییرات هم در سطح اولویتها، افراد به کار گرفته شده و هم در برنامههای سیاسی و اقتصادی پیشرو قابل مشاهده است.
روحانی که در انتخابات اخیر در شرایط سخت و پیچیدهای قرار داشت حداکثر بهرهبرداری را از کارت افرادی همچون اسحاق جهانگیری، سید اصلاحات و سایر اصلاحطلبان محبوب و مردمی هزینه کرد. به نحوی که مردم به اعتبار چنین نامهایی به روحانی اعتماد کرده و با اکراه و تردید دوباره او را به ریاست جمهوری برگزیدند.
با این اوصاف انتظار میرفت که بعد از انتخاب شدن مجدد و طیب خاطر دولت به واسطه رفع دلهره انتخاباتی، از طرف دولت وفای به عهد صورت گرفته و همان سیاستهای خوش آب و رنگی که به مردم فروخته شده بود به صورت مضاعفتری در جامعه تسری یابد ولی در یک چرخش فریبکارانه نه تنها عقبگردی فاحش در مواضع دولت صورت پذیرفت، بلکه ابتکار عمل نیز به مردانی سپرده شد که در ایام سخت انتخاباتی در هالهای محو و پنهان قرار داشتند.
محمود واعظی که این روزها یار غار روحانی شده و احتمالاً بیشترین تأثیرگذاری را در سیاستهای فعال دولت دارد، در حوزه انتخاب آزاد عموم مردم قرار نداشت. ولی بعد از رفع نیاز دولت به حضور مردم، مردم با دولتی مواجه شدهاند که تفاوت آشکاری با چهره انتخاباتی روحانی دارد.البته سیاستمداران تبحر خاصی در تظاهر و متقاعد کردن مردم داشته و سعی میکنند که شرایط را همانگونه که به نفعشان است به مردم بقبولانند. ولی قطعاً این صحنهسازیها و هیاهوها لزوماً توسط جامعه پذیرفته نشده و به سرعت موجب از بین رفتن اعتماد عمومی خواهد شد، علیالخصوص که اعتماد مردم به روحانی از ابتدا نیز مشروط و شکننده بوده است. از طرفی اتحاد اصلاحطلبان با روحانی نیز یک امر استراتژیک و مصلحتآمیز بوده و اینها لزوماً مواضع واحدی ندارند.
لذا به نظر میرسد که در این سقوط آزاد اعتماد عمومی نسبت به اعتدالیون و یا همان اصولگرایان بزک شده، لازم است اصلاحطلبان حساب خود را به مرور از این طیف سوا کرده و خود را قربانی سیاستهای غیر شفاف این متحد سابق ننمایند.
آنچه مسلم است طیف اعتدالی در دور بعدی انتخاباتی و بنا بر انصاف و مرام سیاسی مفروض نه تنها عرصه را برای اصلاحطلبان نخواهند گشود بلکه اوضاع را برای آنها پیچیدهتر نیز خواهند کرد.نقش پررنگتر محمود واعظیها و اعتدالیون به هیچ وجه اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه یک تاکتیک کاملاً حساب شده است که حداکثر نقش اصلاحطلبان در این تاکتیک بیش از یک سیاهیلشکر تضعیف شده و منفعل نیست.
اصلاحطلبان باید قبل از اینکه خیلی دیر شود حساب خود را از دولت فعلی سوا کرده و وارد باتلاقهای سیاسی دو سر باخت نشوند.