شهید و شهادت - لاله - تشییع

وقتی پای صحبت‌های خواهر شهیدان محمد، مهدی و رضا اخلاقی نشستم به این نتیجه رسیدم که تنها بهانه شهادت این دلاوران افغانستانی رمز ولایتمداری‌شان است.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - وقتی پای صحبت‌های خواهر شهیدان محمد، مهدی و رضا اخلاقی نشستم به این نتیجه رسیدم که تنها بهانه شهادت این دلاوران افغانستانی رمز ولایتمداری‌شان است. مجاهدتی که با بیداری اسلامی نشئت گرفته از اندیشه‌های امام و رهبری همراه شدند و قدم در میدان نبرد گذاشتند. دیروز گفت‌وگوی ما با همسر شهید رضا(عباس) اخلاقی منتشر شد. متوجه شدم که از اقوام شهید رضا اخلاقی سه برادر به شهادت رسیده‌اند. امروز نیز با طاهره اخلاقی خواهر شهیدان محمد، مهدی و رضا اخلاقی به گفت‌وگو پرداختیم تا مرور مختصری نیز به زندگی این شهیدان داشته باشیم.

خانواده‌تان چه ویژگی داشت که سه شهید تقدیم کرد؟
روحیه انقلابی در خانواده ما از سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی دیده می‌شد. پدر و مادرم در افغانستان ازدواج کردند و شروع زندگی‌شان در ایران رقم خورد. ما خانواده پرجمعیتی داشتیم. چهار خواهر و چهاربرادر بودیم که همگی در مشهد مقدس به دنیا آمدیم. در سال 1374 همه خانواده راهی افغانستان شدیم.


پس چطور شد که مجدد به ایران بازگشتید؟
 سال 1394 وقتی مهدی برادر کوچک‌ترم شهید شد به ایران آمدیم.


مهدی اولین شهید خانواده بود؟
خیر، مهدی دومین شهید خانواده است. محمد اولین شهید خانواده سال‌ها پیش عضوسپاه محمد(ص) بود که در افغانستان در جنگ با طالبان شهید شد. محمد باب شهادت را در خانواده ما باز کرد.


پس همین روحیه ایثار و شهادت در خانواده شما مهدی را به سمت دفاع از حرم و شهادت کشاند؟
دقیقاً همین طور است. مهدی مجرد بود و کوچک‌ترین عضو خانواده ما. ایشان روحیه ظلم‌ستیزی داشت و همان روحیه ظلم‌ستیزی و عدالت مداری‌اش کار را به آنجا رساند که خود را وارد میدان دفاع از اهل بیت کرد. مهدی آرام و خجالتی و اهل نماز و روزه بود. اراده فوق‌العاده‌ای هم داشت. وقتی کلاس دوازدهم را در افغانستان به پایان رساند و دیپلمش را گرفت ما از ایشان خواستیم که ادامه تحصیل دهد اما مهدی نپذیرفت وگفت باید برای دفاع از حرم عمه‌ام به سوریه بروم. مخالفت‌های ما به خاطر شرایط موجود و جوانی‌اش هم فایده‌ای نداشت. مهدی راهی ایران شد. مدتی در ایران به کار مشغول شد. وقتی از ایران با ما تماس گرفتند و خبر شهادتش را دادند تازه متوجه شهادتش شدیم.


خبر شهادتش را چه کسی به شما داد؟
 یک روز برادرم رضا که بعد از مهدی او هم به شهادت رسید، ناگهان وارد خانه ما شد و از ما خواست تا خودمان را برای یک سفر زیارتی به مشهد مقدس آماده کنیم. همه تعجب کردیم. من، پدر و مادر و رضا راهی ایران شدیم. نمی‌دانستیم چه در انتظار ماست. اصلاً از رفتن مهدی به سوریه بی‌خبر بودیم چه برسد به شهادتش. وقتی به مشهد رسیدیم تازه متوجه ماجرا شدیم. بعد از مراسم و تشییع پیکر وقتی خواستیم به افغانستان برگردیم رضا همراه ما نیامد. از ما خواست که برویم و خودش در ایران ماند. او هم می‌خواست به سوریه برود.


شما خبر داشتید که می‌خواهد برود؟
وقتی تصمیم گرفت از زن و بچه‌اش بگذرد و در ایران بماند متوجه تصمیمش شدیم. رضا در افغانستان کار و زندگی خوبی داشت، اما در ایران ماند تا برای دفاع از حریم اهل بیت برود. به رضا گفتیم نرود. مهدی رفت و شهید شد تو دیگر نرو. نگاه به جوانی مهدی کن که چه زود پرپر شد. رضا گفت مگر مهدی راه بدی رفت. مدافع حرم بود و به لطف خدا در این مسیر به خواسته قلبی‌اش رسید. من هم دوست دارم که با شهادت سعادتمند شوم. نمی‌گذارم اسلحه برادرم روی زمین بماند. وقتی به سوریه رفت از آنجا با ما تماس گرفت و گفت من در منطقه هستم. وقتی به مرخصی می‌آمد از سوریه و مردم و مظلومیت آنها برای برادرم که در ایران بود صحبت می‌کرد. از دلاوری مجاهدان فاطمی حرف می‌زد. سه ماهی از رفتنش گذشته بود و ما درافغانستان بودیم که با شنیدن خبر شهادت رضا راهی ایران شدیم.


سخن پایانی.
من خواهر سه شهید و برادرزاده شهید رضا اخلاقی هستم که در مزار شریف به شهادت رسید. می‌دانم قطعاً امروز وظیفه من دشوارتر هم شده است.  راهی که برادرانم از سال‌ها پیش انتخاب کردند و در این مسیر جان و مال و همه تعلقاتشان را فداکردند قطعاً رهرو می‌خواهد رهرویی امین که محکم و استوار درآن گام بر دارد و ادامه دهنده آرمان‌های اسلام و انقلابی باشد که  برای بیداری مردم مسلمان خون‌های زیادی را تقدیم کرد. ان‌شاءالله عمل و رفتارمان در آینده باعث نشود که شرمنده شهدا شویم.

منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس