سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مردم در آرزوی حکومت اصلاحطلبان میسوزند!
علی صوفی، فعال چپ و عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک گفتوگو که خبرگزاری دولتی ایرنا آنرا منتشر کرد، گفته است:
«دورههای حاکمیت اصلاحطلبان نیز دوره رونق اقتصادی و پیشرفت بوده است و مردم آرامش داشتهاند. حتی هنوز آرزوی شرایط آن دوران را دارند!»[۱]
*مشخص نیست صوفی بر اساس کدام نظرسنجی یا نتیجه کدام انتخابات به این نتیجه رسیده است که مردم آرزوی دوران اصلاحات را دارند؟!
اظهارات این فعال اصلاحطلب در حالی است که اتفاقاً مردم ایران از سال ۱۳۸۰ به این سو، در هیچ انتخاباتی به صورت اکثریتی به اصلاحطلبان رأی ندادهاند و همواره بصورت اکثریتی تفکر و ظاهر اصولگرایانه و خدمتمدار را برگزیدهاند.
فیالجمله اینکه ادعاهای اصلاحطلبان مبنی بر پیروزی در دو انتخابات ریاستجمهوری اخیر و انتخابات مجلس دهم نیز ادعای صحیحی نبوده است.
زیرا در دو انتخابات ریاستجمهوری اخیر، اصلاحطلبان کاندیدایی نداشتند و خود را بصورت «أناشریک» به رئیسجمهور روحانی وصّالی کردند.
و در انتخابات مجلس نیز در لفظ خود را برنده نامیدند اما اقلیت بودن فراکسیون اصلاحطلبان مجلس، عدم تأثیرگذاری در فرایند رأی اعتماد وزرا و نیز ریاست یک اصولگرا بر مجلس به روشنی اثبات میکند که اصلاحطلبان در این زمینه هم مانند سال ۸۸ با مردم دورنگی کردهاند.
در تأیید این معنا، چندی قبل «علیرضا علویتبار» از فعالان اصلاحطلب نیز در بخشی از مصاحبه تصویری خود با خبرگزاری فارس، ادعای صوفی را به نوع دیگری تکرار کرد و اینطور گفت که در دوران اصلاحات، اوضاع به کام مردم بوده است!
او اما در پاسخ به اینکه پس چرا مردم از سال ۸۰ به اینسو دیگر به اصلاحطلبان رأی ندادهاند و نخواستهاند که منش اصلاحات در کشور تکرار شود؛ اینطور گفت که راجع به انتخابات و نتیجه آن بحث دارد![۲]
همچنین، چندی قبل «سعید حجاریان» تئوریسین جریان چپ در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته بود: براساس قانون، جبهه دوم خرداد میتواند مجلس را بگیرد، شورا را بگیرد، ریاست جمهوری را بگیرد.
او سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار اعتماد که پرسید: «ولی بعد از دوران آقای خاتمی، اصلاحطلبان دیگر هیچوقت نتوانستند به آن قدرت و جایگاه بازگردند، نه در مجلس، نه در دولت و...» تصریح کرد: «درست است ولی الان بالاخره اوضاع خیلی با قبل تفاوت دارد!»[۳]
از طرفی باید دانست که ادعای صوفی با عقل هم انطباقی ندارد...
چه اینکه یقینا طبیعی نیست مردم در آرزوی دورانی باشند که به جای نان با پیشنهاد «سیاست» مواجه بودند، توهینهایی مثل «لشکر قابلمه بدستها» و یا «متقاضیان مرگ موش» را میشنیدند، شاهد بروز و ظهور افراد مساله داری مثل حسین موسویان در تیم مذاکرهکننده هستهای بودند، به تماشای فتنه بزرگ کوی دانشگاه نشستند و غیره.
***
«کنایه نماینده سلفیبگیر به شورای نگهبان»؛ قرار است حرفها را نپذیرید
علیرضا رحیمی، عضو هیئت رئیسه فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی که ماجرای عکس سلفی او و تنی چند از نمایندگان دیگر با فدریکا موگرینی، رسوایی بزرگی را به بار آورد، به تازگی طی مطلبی درباره شورای نگهبان و ماجرای لغو عضویت یک فرد زرتشتی در شورای شهر یزد گفته است:
اگر مشارکت اقلیتهای دینی در قانونگذاری برای مسلمین در سطح ملی برابر تصریح قانون اساسی مشروع و قانونی است به طریق اولی در سطح محلی و منطقهای عضویتشان در شوراهای اسلامی شهر نیز قانونی و مورد حمایت میباشد.
به گزارش ایسنا، او همچنین میافزاید: «با ورود سران قوا به موضوع، امید به حل آن بیشتر شده است و دکتر لاریجانی در این خصوص پیشقدم شدهاند اما گویا قرار است همه استدلالهای حقوقی و فقهی در مقابل تصمیم گرفته شده مسموع نباشد».[۴]
*متلکپرانی این نماینده اصلاحطلب به شورای محترم نگهبان مبنی بر اینکه نمیخواهند استدلالهای حقوقی و فقهی را استماع کنند، جای سؤال و تأمل جدی دارد...
این در حالی است که ماجرای لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام به لحاظ استدلالی و قانونی روشن است و اعضای شورا نیز کراراً درباره آنها توضیحات مبسوطی را در رسانهها بیان کردهاند.
اما برخی تلاش میکنند ابهاماتی در این قضیه طرح کنند که البته هیچیک از ابهامات مطروحه عقلانی نبودهاند.
کما اینکه مثلا آقای رحیمی در نوشته بالا بحث نمایندگی اقلیتها در مجلس را دلیلی بر عضویت آنها در شورای شهر دانسته اما گویا ایشان قادر به تمیز دادن این دو جایگاه نیست!
زیرا نماینده داشتن اقلیتهای مذهبی در مجلس شورای اسلامی یک امر عقلانی و قانونی است و برای این اعمال میشود تا اقلیتها نیز بتوانند در تصمیمات حاکمیتی و کلان کشور که منافع آنها را نیز در بر میگیرد، سهیم باشند.
اما در شوراهای شهر، از آنجا که اولاً تصمیمات کلان کشوری وجود ندارد و ثانیا مسئله صرفا به امور شهری و اکثریت شیعیان و مسلمانان یک منطقه مرتبط است، بنا به مُرّ اسلام و با ابتنا به نظر تفسیری و البته لازم الاتباع شورای نگهبان؛ این عضویت قابل قبول نیست.
سطح سایر حرفهایی که آقای رحیمی آنها را «استدلالهای حقوقی و فقهی» نامیده نیز بالاتر از مقوله اشاره شده، نیست!
گفتنیست، ماجرای وارد کردن پرونده لغو عضویت سپنتا نیکنام به سایر ارگانها و نهادهای کشور برای حلّ و فصل، به لحاظ حقوقی از پایههای محکم استدلالی برخورد نیست و بعید است چنین چیزی جز در شرایط خاص انجام شود.
***
اندک اندک جمع بیعتشکنان میرسند
«ما نبودیم»! نبوی روحانی را زد؛ جلاییپور برجام را...
حمیدرضا جلاییپور، از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی طی اظهاراتی در یک میتینگ سیاسی که روزنامه اعتماد آنها را منتشر کرد گفته است:
«وعده هایی که به مردم داده شده، هنوز به چشم مردم نیامده است. حتی رشد اقتصادی هم هنوز به چشم مردم نیامده است. مردم انتظار دارند چیزی را ببینند.»[۵]
*حقیقتا واروی سیاسی جلاییپور در زمینه کارنامه اقتصادی دولت آقای روحانی و البته برجام، انسان را متحیّر میکند.
او دو سال قبل و در بخشی از مصاحبه خود با شماره ۱۸۸ نشریه تجارت فردا گفته بود: اگر روحانی با تدبیر جلو رشد فزاینده تحریمها را نمیگرفت من شک ندارم که وضعیت معیشتی مردم ایران به وضعی فعلی و بحرانی ونزوئلای کنونی نزدیک میشد. خوشبختانه برجام توانست جلو ونزوئلایی شدن ایران را بگیرد.
جلاییپور همچنین میافزود: به نظر من ما اگر وارد دوره تدبیر و برجام نمیشدیم، ایران باید روند سومالیایی شدن را سریعتر طی میکرد.
او همچنین در صبح روز امضای توافق برجام در وین نیز طی اظهاراتی گفته بود: این تحریمها نه از لحاظ اقتصادی بلکه از سایر شوون برای رونق اقتصادی ایران مانند طناب دار بود. این طناب دار باید برداشته میشد.
این فعال اصلاحطلب حتی به این مقدار نیز بسنده نکرده و قبل از انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ طی اظهاراتی گفته بود: اگر مجلس میانهرو تشکیل شود وضع مردم بهتر خواهد شد! و طنز تلختر ماجرا هم آنجاست که جلاییپور در بخش دیگری از صحبتهای اشاره شده در ابتدای متن تصریح کرده است که «لذا آقای عارف ضعیف عمل کردند...»
قضاوت درباره این وارو زنیهای سیاسی، رنگ به رنگ شدنها و ابنالوقتی یک جریان سیاسی را بایستی به عهده مردم و مخاطبان گذاشت.
گفتنیست، اصلاحطلبان و جریان چپ، طی روزهای اخیر نه تنها در حال دست شستن از برجام و انکار آنهمه وعدههای رنگارنگ خود به مردم هستند بلکه ائتلاف خود با رئیسجمهور روحانی را نیز انکار کرده و در حال طلاق سیاسی از روحانی هستند. یکی از شهود مثال آنکه بهزاد نبوی طی هفته گذشته دو مرتبه در رسانهها حاضر شد و در کمال حیرت مخاطبان از این گفت که هیچ ائتلافی بین اصلاحطلبان و آقای روحانی نبوده است![۶]
این در حالی است که برخی معتقدند مسئولیت عملکرد اصلاحطلبان در قبال دولت رئیسجمهور روحانی - به دلیل عملکردهایی مثل ماجرای "تَکرار میکنم"- از خود آقای روحانی هم بیشتر است و چپها باید راجع به کارنامه دولت و البته برجام به مردم و تاریخ پاسخگو باشند.
***
1_http://www.irna.ir/fa/News/82708910
2_http://www.farsnews.com/MediaDisplay.aspx?nn=13960625000573
3_mshrgh.ir/784485
4_http://www.isna.ir/news/96080603075/
5_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3652464
6_ mshrgh.ir/790499