3 ماه پيش بود که افشين قطبي در رستوران اسفنديار براي خبرنگاران کنفرانس مطبوعاتي ترتيب داد؛ آن روزها بيش از هر چيز، اين بحث مطرح بود که چرا کنفرانس مطبوعاتي بايد در رستوران اقوام سرمربي تيم ملي برگزار شود و با يک ناهار چرب و پرملات روي تمام انتقادات سرپوش گذاشته شود. همين بحثهاي حاشيهاي که البته تاثير فرواناني بر جريان کنفرانس داشت و مسير سوالات را منحرف کرد، باعث شد تا مباحث اصلي و جدي جلسه در سايه مسائل پيش پا افتاده رستوران اسفنديار به دست فراموشي سپرده شود.
به گزارش مشرق، رجانيوز نوشت: يکي از مباحث اصلي، اردوي اتريش بود؛ افشين قطبي در مواجه با اين سوال که اردوي اتريش با فصل بدنسازي باشگاه تداخل ميکند و به زودي صداي اعتراض مربيان ليگ برتري درميآيد، نگاه اخمآلودي کرد و گفت: «هيچ مشکلي به وجود نميآيد و برنامههايمان را با باشگاهها هماهنگ ميکنيم و برنامه تمرينهاي تيم ملي در اتريش در اختيار باشگاهها قرار ميگيرد.»
سرمربي تيم ملي به هيچ وجه نپذيرفت که اين اردو در زمان مناسبي برگزار نميشود و بهترين کار اين بوده که همزمان با شروع جام جهاني، تيم ملي به اردو ميرفت و مثل کره جنوبي، ژاپن، کره شمالي، استراليا و ساير تيمهاي حاضر در اين جام جهاني، 3 بازي دوستانه تدارک ميديد و در پايان جام جهاني، بازيکنان را در اختيار باشگاهها قرار ميداد تا هم تيم ملي به هدفش برسد و از قافله رقباي آسيايي عقب نيفتد، هم باشگاهها در شرايط سختي قرار نگيرند.
امروز که حدود 3 ماه از آن کنفرانس مطبوعاتي گذشته، نه تنها برنامهاي از سوي سرمربي تيم ملي به باشگاهها داده نشده تا مربيان ليگ برتري در جريان تمرينها و نحوه کار بازيکنان خود در اتريش قرار بگيرند، بلکه هر روز صداي انتقادات بلند و بلندتر ميشود و در آخرين اظهارنظر، صداي محمد مايليکهن را ميشنويم که ميگويد: «چرا فدراسيون فوتبال نميتواند بازيکنان اوساسونا را به اردوي اتريش ببرد اما پرسپوليس، استقلال و سايپا موظف به همکاري با تيم ملي ميشوند.»
البته اين تازه آغاز اعتراضها است؛ پس از بازگشت تيم ملي از سفر، حتما مربياني را ميبينيم که در مصاحبه با رسانهها، از وضعيت نامناسب بازيکنان خود گلايه ميکنند که از شرايط آمادگي فاصله گرفتهاند و نسبت به ساير همبازيهاي خود عقب هستند، چون در اتريش بدنسازي نکردهاند. نتيجه اين رويه شايد براي بسياري از فوتباليستها – که جزو ستارههاي فوتبال ايران محسوب ميشوند – خطرناک باشد چرا که مجبورند در فاصله اندک تا آغاز ليگ، خود را به شرايط ايدهآل برسانند و به همين خاطر بايد فشار فراواني را تحمل کند و سايه آسيب ديدگي روي سر آنها ميافتد. اينکه تيم ملي چرا تن به چنين اردويي داد، هنوز مشخص نيست؛ اردويي که به لحاظ امکانات و سختافزار هم در شأن فوتبال ايران نبوده و تيم ملي ما که به ادعاي سرمربياش ميخواهد قهرمان آسيا شود، بايد در يک زمين درب و داغان و با امکانات نامناسب مقابل يک حريف دسته چندمي باگشاهي بازي کند؛ تيم ستاره سرخ بلگراد که آخرين افتخارش در فوتبال باشگاهي به 20 سال قبل برميگردد. در ادامه اين برنامهريزيهاي غير منطقي، تيم ملي ايران – توجه کنيد تيم ملي ايران – مقابل واشاش مجارسيتان قرار ميگيرد که اين تيم هم در فوتبال مدرن و رقابتهاي باشگاهي در اروپا، محلي از اعراب ندارد.
سوال اصلي ما اينجاست که حضور تيم ملي در اتريش و اردوي طولاني مدت در غياب لژيونرها و بازي با تيمهاي درجه چندم کدام منفعت را براي فوتبال ايران به همراه خواهد داشت؟
اين روزها مهمترين اخباري که از اتريش به تهران ميرسد، به امکانات نامناسب، اعتراض بازيکنان به شرايط بد اردويي و هتلي که کولر ندارد معطوف شده و فدراسيون فوتبال به جاي آنکه پاسخ قانعکنندهاي به اين ابهامات بدهد، روي خروجي سايت خود در مورد زيرپا گذاشتن منافع ملي توسط منتقدان مينويسد و همه چيز را خوب توصيف ميکند؛ در حالي که علي کريمي به مانند روزي که در اردوي اردبيل مصاحبه کرد و گفت: «اين ضعيفترين فدراسين تاريخ است.» دوباره موضع تندي گرفته و در اعتراض به امکانات ضعيف کمپ اتريش گفته است: «اگر مي خواهيد همين الان اخراجم کنيد.»
اشاره او به اردوي اردبيل است که به واسطه يک مصاحبه تند اخراج شد. ظاهرا حضور پشههاي مزاحم و گرماي هوا و امکانات نامناسب صداي کاپيتان تيم ملي را درآورده است. حال اينکه مشکلات تيم ملي در اتريش چه ارتباطي با «منافع ملي» دارد را بايد از مسوولان فدراسيون پرسيد و از سرمربي تيم ملي سوال کرد که واقعا با اين برنامهريزي قهرمان آسيا هم ميشويم؟! اين ادعاي قطبي را مثل وعدههاي او درباره شناخت کرهها مثل کف دست مينويسم و تا بهمن ماه امسال که جام ملتها آغاز ميشود صبر ميکنيم تا نتيجه اردوي اتريش و هتل بدون کولر و تمرينها در فصل بدنسازي باشگاهها را ببينيم که چگونه به نتيجه ميرسد؛ خدا ما را از خير افشين قطبي حفظ کند.
کد خبر 790
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۳
- ۰ نظر
- چاپ
سوال اصلي اينجاست که حضور تيم ملي در اتريش و اردوي طولاني مدت در غياب لژيونرها و بازي با تيمهاي درجه چندم کدام منفعت را براي فوتبال ايران به همراه خواهد داشت؟