کد خبر 776180
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۴:۴۰
 آدم‌ربا

فریادهای کمک‌خواهی دختربچه ۱۰ ساله از پنجره طبقه هشتم یک برج مسکونی سبب شد تا مأموران پلیس خود را به محل برسانند و کودک را از دست زن و مردی آدم‌ربا نجات دهند. تحقیقات از دو متهم در جریان است.

به گزارش مشرق، فریادهای کمک‌خواهی دختربچه ۱۰ ساله از پنجره طبقه هشتم یک برج مسکونی سبب شد تا مأموران پلیس خود را به محل برسانند و کودک را از دست زن و مردی آدم‌ربا نجات دهند. تحقیقات از دو متهم در جریان است.

به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۶ روز جمعه، ۲۴ شهریور ماه بود که زوج جوانی به مأموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه خبر دادند دختر ۱۰ ساله‌شان اسما گم شده است. پدر اسما گفت: نیم ساعت قبل دخترم را برای خرید نان به نانوایی فرستادیم. هر چه منتظرش ماندیم به خانه برنگشت به خاطر همین ‌دنبالش رفتیم و همه‌جا را جست‌وجو کردیم، اما خبری از او پیدا نکردیم برای همین راهی کلانتری شدیم. بعد از آن بود که به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی در محل حاضر شدند و در این باره تحقیق کردند.

سرنخ
یکی از همسایه‌ها در تحقیقات میدانی به پلیس گفت: من اسما را دیدم که به طرف نانوایی حرکت می‌کرد. همان لحظه خودروی شاسی‌بلندی که زن و مردی سوار آن بودند، توقف کرد. آنها اسما را سوار کردند و از محل دور شدند. بعد از به دست آمدن این سرنخ، پرونده با موضوع آدم‌ربایی تشکیل شد و تحقیقات در این باره ادامه پیدا کرد.

بررسی‌ها در این‌باره جریان داشت تا اینکه یک روز بعد از حادثه به کارآگاهان پلیس خبر رسید، مأموران کلانتری ۱۶۴ قائم از فریادهای کمک‌خواهی دختری خردسال از پنجره طبقه هشتم یک برج مسکونی در محله ازگل با خبر شده‌اند.

از آنجا که احتمال می‌رفت دختربچه خردسال همان اسما باشد، کارآگاهان به سرعت در محل حاضر شدند و بعد از ورود به ساختمان دختربچه را نجات دادند. هنگام ورود مأموران کسی داخل آپارتمان نبود و اتاقی که کودک در آن حبس شده بود به دوربین مداربسته هم مجهز بود. همان ابتدا معلوم شد که این دختر همان اسما است که از محله مشیریه ربوده شده است، بنابراین کودک را به خانواده‌اش تحویل دادند.

دختر خردسال گفت: زن و مرد آدم‌ربا دست و پای من را با چسب نواری بستند و در اتاق حبس کردند. وقتی از خانه خارج شدند به کنار پنجره رفتم و با فریاد از مردم کمک خواستم.


در تحقیق از ساکنان ساختمان معلوم شد که آپارتمان در اجاره مردی ۴۰ ساله به نام امیررضا است. او دو ماه قبل با همسرش فتانه زندگی خود را شروع کرده بود. فتانه وقتی متوجه می‌شود که شوهرش به مصرف مواد اعتیاد دارد، راهی خانه پدرش می‌شود. همچنین معلوم شد که امیررضا در بازار گل کار می‌کند و قبل از ازدواج در محله مشیریه زندگی می‌کرد، اما بعد از ازدواج به محله ازگل اسباب‌کشی کرده بود.

  

بازداشت زن و مرد آدم‌ربا

بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که امیررضا و زن ناشناسی که همراهش بود، تحت تعقیب قرار گرفتند. مأموران پلیس دو روز قبل موفق شدند امیررضا را سوار بر خودروی شاسی‌بلندش در یکی از خیابان‌های مشیریه بازداشت کنند. امیررضا در اولین بازجویی‌ها به آدم‌ربایی با همدستی زنی به نام احلام اعتراف کرد. با اطلاعاتی که متهم در اختیار پلیس گذاشت احلام هم در خانه‌اش در محله دولاب دستگیر شد.


دو متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.

ماجرا از زبان اسما

امیررضا با اعتراف به آدم‌ربایی گفت: من بازاری هستم و وضع مالی خوبی دارم. چند ماه قبل با همسرم زندگی مشترکمان را آغاز کردیم و زندگی خوبی داشتیم تا اینکه همسرم متوجه شد من به صورت تفننی شیشه مصرف می‌کنم. او همیشه به خاطر مصرف مواد به من اعتراض می‌کرد  که مدتی قبل ناگهان همسرم خانه را ترک کرد. پس از این خیلی به‌دنبال او گشتم، اما فایده‌ای نداشت تا اینکه چند روز قبل از حادثه، مردی با من تماس گرفت و ادعا کرد نشانی همسرم را می‌داند و دوست دارد به من کمک کند.

مرد غریبه برای دادن آدرس محل زندگی همسرم شرط گذاشت اسما را بدزدم. در حالی که از پیشنهاد او شوکه شده بودم، قبول کردم. مرد غریبه مشخصات اسما و آدرس خانه‌اش را به من داد و قرار شد وقتی اسما را به او تحویل بدهم، نشانی همسرم را به من بدهد.

وی ادامه داد: روز حادثه به احلام که از قبل او را می‌شناختم، پیشنهاد دادم اگر در ربودن دختر خردسال با من همکاری کند ۵۰ هزار تومان به او می‌دهم که او هم قبول کرد. ما دو نفری با خودروی شاسی‌بلندم به مشیریه رفتیم و نزدیک خانه اسما منتظر ماندیم تا دختر خردسال از خانه شان بیرون آمد و در محل خلوتی او را به زور سوار خودرو کردیم و به مخفیگاهم در ازگل بردم و احلام هم دستمزدش را گرفت و به خانه‌اش رفت. من قصد داشتم اسما را به مرد غریبه تحویل بدهم که مأموران وی را آزاد و مرا دستگیر کردند. 

احلام هم در بازجویی‌ها گفت: من افسردگی دو قطبی دارم.  روز حادثه راهی قبرستان شدم تا سر مزار یکی از بستگان بروم که خودروی شاسی‌بلندی کنارم توقف کرد.

راننده از من خواست سوار شوم تا مرا به مقصد برساند و من هم قبول کردم. راننده در میانه راه گفت قصد دارد دختری را که از بستگانش است برباید و به من پیشنهاد داد به او کمک کنم. ابتدا قبول نکردم تا اینکه اصرار کرد و من هم تصمیم گرفتم به او کمک کنم. پس از اینکه دختر خردسال را ربودم ۵۰ هزار تومان به من دستمزد داد و من هم از او جدا شدم.

اسما هم که صبح دیروز به دادسرا آمده بود به خبرنگار ما گفت: آن روز راهی نانوایی بودم که خودروی شاسی‌بلندی جلوی پایم توقف کرد. مرد و زن ناشناسی از خودرو پیاده شدند و هر کدام یکی از دستانم را گرفتند و به زور سوار ماشینم کردند. من شروع به داد و فریاد کردم، اما خیابان خلوت بود و کسی متوجه ربودن من نشد. وقتی خودرو به راه افتاد آنها عینک دودی به چشمانم زدند که داخل آن پوشیده بود و من چیزی نمی‌دیدم تا اینکه مرا به خانه‌ای منتقل کردند. 

خیلی ترسیده بودم و مرد ناشناس مرا تهدید کرد که هیچ حرکتی نکنم و گرنه مرا می‌کشد. او دست و پای مرا بسته و داخل اتاقی حبس کرده بود. شب را به تنهایی سپری کردم و تا صبح از ترس نخوابیدم تا اینکه روز بعد مرد غریبه برای من آب آورد. وقتی او از خانه بیرون رفت، ناگهان نقشه‌ای برای فرار به فکر رسید .

من لیوان آب را شکستم و با تکه شکسته آن که خیلی تیز بود، تصمیم گرفتم طناب دستم را پاره و فرار کنم. لیوان را شکستم و در حالی که دستم زخمی شده بود، موفق شدم طناب را ببرم. وقتی دست‌ها و پاهایم آزاد شد، جلوی پنجره رفتم و با داد و فریاد از مردم درخواست کمک کردم. من با صدای بلند به رهگذران گفتم که مرا ربوده‌اند تا اینکه لحظاتی بعد مأموران پلیس وارد خانه شدند و مرا نجات دادند.


متهمان در پایان برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان حادثه به دستور قاضی سهرابی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.  سرهنگ کارآگاه حمید مکرم معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران تحقیق از دو متهم برای پی بردن به انگیزه آدم‌ربایی در جریان است.

منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 17
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 0
  • محسن IR ۰۸:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    12 0
    این لاس رو اعدام کنید بره پی کارش
  • مصطفی IR ۰۹:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    15 8
    خاک تو سر باباهه که دخترش رو فرستاده نونوایی. اون وقت اون بابا تنه لشش رو می خواسته چه کنه؟. اصلا غیرت داره که بچه اش بره نونوایی. خاک بر سر غیرتش
    • IR ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
      4 16
      تمثال افراد طرز فكر شما جامع را خراب كردند آدم را ازسن پايين بايد مسوليت پذيركرد
    • IR ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
      13 1
      به ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸ بی مسوولیت و بی غیرت همان مردی است که فقط نر است و نمی داند تا وقتی که او در خانه هست وظیفه امور بیرون از خانه با او است نه با یک زن .
  • محمود IR ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    9 0
    این همسایه عجیب وغریب که دیده دختره رو با زور میدزدن چرا همون لحظه کمکش نکرده یا چرا بعد به خانواده ش اطلاع نداده???
  • محمد IR ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    22 0
    هزار آفرین به این دخترک شجاع و خاک تو سر آدم ربای احمق
    • IR ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
      9 0
      واقعا هزار آفرین هم باهوش و هم شجاع
    • پری IR ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
      10 0
      درعوض بابا و برادر خنگی داره..ساعت 3:30دخترش رو برای نان میفرستن..
  • قاسم IR ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    9 0
    دزدی به کنار اما چرا ملت بی تفاوت شدن طرف دختر بچه رو میفرسته نونوایی نون بگیره من پسر هفت ساله رو نمیزارم تنها بره از در حیاط بیرون . همسایه بعد که اومدن ازش پرسیدن میگه من دیدم بچه رو به زور سوار ماشین کردن و هیچ اطلاعی نداده به هیچ کس . واقعا چرا اینجوری شده؟
    • IR ۱۱:۱۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
      5 0
      ممکن این همسایه دیده باشه اما نمدونسته بچه مال کدوم واحد و ساختمونه تا بفهمه پدر مادرش کیه از معضلات آپارتمان نشینی(محلات قدیمی همسایه ها تا هفت جد آباد ادم رو میشناسن) البته کوتاهی که کرده به پلیس خبر نداده
  • علی IR ۱۱:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    7 1
    سلام باید رابطه با خدا و ایمانمان را تقویت کنیم مومن هیچ موقع نمی تواند بی خیال باشد حتی اگر جانش را از دست بدهد.
  • IR ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    8 1
    خداخیلی به این دخترکمک کرده.
  • IR ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    9 0
    برای مسیولیت پذیر کردن دختر بچه که نباید او را به نانوایی فرستاد بعضیها چه خوب برای تنبلی و بی فکریشان بهانه جور میکنند
  • IR ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    12 0
    برای مسیولیت پذیر کردن دختر بچه که نباید او را به نانوایی فرستاد بعضیها چه خوب برای تنبلی و بی فکریشان بهانه جور میکنند
  • IR ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    5 0
    حالا اونی که دستور آدم ربایی را داده بود کی بوده.اصلا وجود خارجی داشته ؟
    • P IR ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
      3 0
      احتمال اینکه قصد فروشش داشته هم زیاده .
  • P IR ۱۲:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    6 0
    بی شرف توهم شیشه ایی گرفتدش دختربه این بزرگی را برای افکار کثیفش میخواسته نه پیداکردن زنش ..

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس