به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
در حالی که دستگاه رسمی دیپلماسی و مقامات دولتی مشغول «سهمخواهی دموکراتیک» از کابینه دولت دوازدهم هستند، اقدامات هدفمند از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و منظومههای عربی مرتبط با عربستان در عراق با سرعت در حال اجراست.
مادر اصلی تروریسم تکفیری- وهابی که جنگ، ویرانی و کشتار هزاران بیگناه عراقی، سوری، یمنی و بحرینی را در هفت سال گذشته در کارنامه دارد، با تهی شدن ظرفیت و کارکردهای گروههای تروریستی در عراق و سوریه با نقاب جدیدی تحت عنوان «همکاریهای غیرطایفهای» وارد عراق شده و از درون بیت شیعی و رهبران مذهبی در حال یارگیری است.
برنامه محمد بن سلمان فراتر از مناسبات عادی دو کشور عربی است و با ابزارهای دیپلماسی رسمی، سرمایهگذاری اقتصادی در استانهای هممرز با عربستان یا مشارکت در بازسازی این کشور، دو هدف اصلی را ثبت میکند. ابتدا اینکه از جایگاه مجرم و حامی تروریسم وهابی- تکفیری داعش، به جایگاه دوست منتقل میشود و ثانیاً اینکه هدف اولیه و ثابت عداوت با جمهوری اسلامی را با عنوان جدید «شیعه ایرانی» و ضرورت جداسازی شیعه عراقی در یک راهبرد ناسیونالیستی دنبال میکند.
نکته مهم این است که مجموعههای همکار و اقماری آلسعود در بحرین و امارات هم فعال شده و ارتباط با دولت عراق و رهبران شیعی را آغاز کردهاند و رئیس پارلمانهای عربی هم به بغداد سفر کرده که همگی یک راهبرد ناسیونالیستی و ضدایرانی را به اجرا میگذارند.
در حالی که نجات عراق از تهدید تروریسم تکفیری به اعتراف دوست و دشمن، با حضور فعال ایران به سرانجام رسیده و بیش از هر کس، اهل سنت و رهبران مذهبی سنی عراق آن را با پوست و گوشت خود احساس میکنند، دیپلماسی رسمی ایران در بخشهای گوناگون از رخوت انتخاباتی خارج نشده و میدان سیاسی و مناسبات اقتصادی را به کشورهای رقیب یا دشمن سپرده است.
اگرچه در میدان سیاست، رقابت امری طبیعی است اما ماهیت تحرکات دیپلماتیک عربی در مواضع رئیس سازمان موساد اسرائیل بیان شده است. کوهن، رئیس موساد اعلام کرده با تثبیت نفوذ ایران در مناطق آزاد شده از اشغال داعش مقابله خواهد کرد و این امر توسط مقامات سعودی آشکارا تأکید شده تا واگرایی جامعه عراقی، اهل سنت یا شیعه از ایران را با ابزار اقتصادی و سازندگی و شعارهای ناسیونالیستی به نتیجه برساند.
بدیهی است ساختارهای سیاسی و دیپلماتیک ایران از یک بازیگر نظارهگر و منفعل باید به بازیگر فعال و اثرگذار منتقل شود و نقش تاریخی خود را در تکمیل دیپلماسی امنیتی و نظامی در عراق به اجرا بگذارد، خصوصاً اینکه عراق جدید و پساداعش از هماکنون آغاز شده و با انتخابات پارلمانی آینده، نهادینه خواهد شد. هرگونه سستی در نقطه عطف منطقهای در عراق پیامدهای غیرقابل جبرانی دربر خواهد داشت و نیاز به پاسخگویی دارد.