مشرق---شرایط ویژه جهان، منطقه و داخل کشور، رسالتهای بزرگی را برای ملت مسلمان ایران در پشتیبانی و الگوسازی برای ملتهای مسلمان و مستضعفان جهان ایجاد کرده است. رسالتهایی که جز با استمرار گفتمان اصولگرایی در کشور و حرکت پرشتاب در راه رسیدن به قلههای عدالت و پیشرفت و ایجاد الگوی عملی و ساختن جامعه اسلامی در ایران بسترش مهیا نخواهد شد.
برای رسیدن به این مهم، ایجاد زمینه مناسب برای جاری شدن رحمت الهی و عنایات اهلبیت (علیهمالسلام) و اعتماد مردم در ادامه سپردن کشور عزیزمان به دست اصولگرایان که نمود اساسی آن در انتخابات تجلی مییابد از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، از اینرو باید کوشید از فرصتهای کنونی در دولت و مجلس برای خدمتگزاری بیشتر، حداکثر بهره را برد و در بُعد آمادگی برای ورود به رقابت انتخاباتی نیز با تفاهم حداکثری نیروهای انقلاب و وحدت حول ارزشها و انتخاب مطلوب نامزدهای اصولگرا، بزرگترین امکان را در جلب نظر آحاد مردم فراهم کرد. اینک برای روشنتر شدن موضوع و حساسیت امر به نکاتی اشاره میکنم.
1- تجربه 32 ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت چهار گفتمان ارزشمداری، مقاومت و بیگانهستیزی در دهه اول انقلاب و سپس گفتمانهای سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی در کشور و فراز و فرودهای پیشآمده از قبل آنها و نقش انتخابات در تغییر این گفتمانها بر اهل بصیرت روشن و آشکار است. گرچه اساسا آفت فراموشی گاه و بیگاه بر انسانها چیره شده و کمتر نسبت به احوال دور و نزدیک، دقت و اندیشه میشود تا جاییکه از همین رهگذر اینروزها گرد نسیان تلخیِ برخی ایام گذشته در جبهه خودی قابلرؤیت است و درونی کردن اختلافات و دامنزدن به تفرقهها، غفلت ما را نسبت به خطرات پیرامونی و پیشرو عیان ساخته است. راه نجات برای برونرفت از شرایط کنونی انسجام نیروهای انقلاب بر محور ارزشها، بالابردن ظرفیت تحمل یکدیگر، خالصسازی و شایستهمداری در مسیر و فراموشی خود و دیدن اهداف، رسالتها و تکالیف سنگینی است که بر عهده یکایک ایشان در راه به ثمر رساندن اهداف انقلاب اسلامی در جهان نهاده شده است.
2- پیروزی اصولگرایان با انتخابات شوراهای اسلامی دوم آغاز شد و با توفیق در انتخابات مجلس هفتم توسعه یافت و با اقبال مردم در انتخابات ریاستجمهوری نهم در سال 84 تکمیل شد و به لطف خدا و اهتمام مردم تاکنون ادامه یافته است. با ورق زدن صفحات تاریخ و مرور خاطرات ماهها و روزهای قبل از اسفند 82 به نکات درسآموزی میرسیم که رفتن به آن بیراههها، بر اساس سنت الهی ما را نیز به ناکجا آباد خواهد برد. کشمکش و جنگ قدرت واقعی بین اصلاحطلبها در کنار غرور کاذبی که بر آنها سایه انداخته بود، کار را آنگونه رقم زد که در نوشتهای رسمی و با اعلام در جراید کشور و با ندیدن رقیب در عرصه انتخابات، شورای دوم را محل وزنکشی گروههای اصلاحطلب معرفی کردند و البته پاسخ خویش را نیز با شکست در انتخابات از ملت دریافت کردند. اما دیری نپایید که در سال 85 و در انتخابات شورای شهر سوم و در اوج اقبال مردمی به اصولگرایان، آفت تفرقه و بخشینگری سراغ ما آمد و با شعار خالصسازی به وزنکشی پرداخته و در دام غرور گرفتار شدیم. با کمپنداری رقیب، در استانهای مختلف لیستهای متنوع اصولگرایان با نامها و نشانهای متعدد در برابر لیستهای واحد اصلاحطلبان دستآوردی جز واگذاری هفت مرکز استان برای ما نداشت. ما در تهران سه لیست داشتیم، در شیراز پنج لیست، در کرمان دو لیست و... اما آنها در هرکجا فقط بر یک لیست تأکید داشتند و نتیجه آن شد که برای خود آنان نیز موفقیتشان غیرقابلباور بود. چرا؟ چون ما دچار تشتت و چندگانگی شده بودیم و نتیجه این تفرقه نیز در سنت الهی چیزی جز کمتوفیقی نبود. اکنون که در آستانه انتخابات مجلس نهم هستیم، آیا باید تجارب و دانستههای خود را بیازماییم؟ انشاءالله که تلاش ما برای خداست، اما اگر این تلاش، جنگ قدرت را از سوی امثال بنده به جامعه القا کند و باوری هرچند نادرست را که در نیتم نیست در افکار عمومی رقم بزند؛ نتیجهای جز رویگردانی از اصولگرایان و بهطور طبیعی تغییر گفتمان و آسیب به حرکت پیشرو نخواهد داشت. جبهه انقلاب به اندازه کافی بدخواه دارد و نیاز به درگیری از درون نیست، لذا باید فرصت امروز در حفظ گفتمان را مغتنم شمرد تا فردا دچار خسران و هزیمت نشد.
3- حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرمودند: «مَن ضَیعَهُ الاَقرَب، اُتیحَ لَهُ الاَبعَد» آن را که خویشان بسیار نزدیک، ضایع و رهایش کنند؛ کسان بسیار دور بهدست آرندش. (نهجالبلاغه، حکمت 14)
*پنجره شماره113
1- تجربه 32 ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت چهار گفتمان ارزشمداری، مقاومت و بیگانهستیزی در دهه اول انقلاب و سپس گفتمانهای سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی در کشور و فراز و فرودهای پیشآمده از قبل آنها و نقش انتخابات در تغییر این گفتمانها بر اهل بصیرت روشن و آشکار است. گرچه اساسا آفت فراموشی گاه و بیگاه بر انسانها چیره شده و کمتر نسبت به احوال دور و نزدیک، دقت و اندیشه میشود تا جاییکه از همین رهگذر اینروزها گرد نسیان تلخیِ برخی ایام گذشته در جبهه خودی قابلرؤیت است و درونی کردن اختلافات و دامنزدن به تفرقهها، غفلت ما را نسبت به خطرات پیرامونی و پیشرو عیان ساخته است. راه نجات برای برونرفت از شرایط کنونی انسجام نیروهای انقلاب بر محور ارزشها، بالابردن ظرفیت تحمل یکدیگر، خالصسازی و شایستهمداری در مسیر و فراموشی خود و دیدن اهداف، رسالتها و تکالیف سنگینی است که بر عهده یکایک ایشان در راه به ثمر رساندن اهداف انقلاب اسلامی در جهان نهاده شده است.
2- پیروزی اصولگرایان با انتخابات شوراهای اسلامی دوم آغاز شد و با توفیق در انتخابات مجلس هفتم توسعه یافت و با اقبال مردم در انتخابات ریاستجمهوری نهم در سال 84 تکمیل شد و به لطف خدا و اهتمام مردم تاکنون ادامه یافته است. با ورق زدن صفحات تاریخ و مرور خاطرات ماهها و روزهای قبل از اسفند 82 به نکات درسآموزی میرسیم که رفتن به آن بیراههها، بر اساس سنت الهی ما را نیز به ناکجا آباد خواهد برد. کشمکش و جنگ قدرت واقعی بین اصلاحطلبها در کنار غرور کاذبی که بر آنها سایه انداخته بود، کار را آنگونه رقم زد که در نوشتهای رسمی و با اعلام در جراید کشور و با ندیدن رقیب در عرصه انتخابات، شورای دوم را محل وزنکشی گروههای اصلاحطلب معرفی کردند و البته پاسخ خویش را نیز با شکست در انتخابات از ملت دریافت کردند. اما دیری نپایید که در سال 85 و در انتخابات شورای شهر سوم و در اوج اقبال مردمی به اصولگرایان، آفت تفرقه و بخشینگری سراغ ما آمد و با شعار خالصسازی به وزنکشی پرداخته و در دام غرور گرفتار شدیم. با کمپنداری رقیب، در استانهای مختلف لیستهای متنوع اصولگرایان با نامها و نشانهای متعدد در برابر لیستهای واحد اصلاحطلبان دستآوردی جز واگذاری هفت مرکز استان برای ما نداشت. ما در تهران سه لیست داشتیم، در شیراز پنج لیست، در کرمان دو لیست و... اما آنها در هرکجا فقط بر یک لیست تأکید داشتند و نتیجه آن شد که برای خود آنان نیز موفقیتشان غیرقابلباور بود. چرا؟ چون ما دچار تشتت و چندگانگی شده بودیم و نتیجه این تفرقه نیز در سنت الهی چیزی جز کمتوفیقی نبود. اکنون که در آستانه انتخابات مجلس نهم هستیم، آیا باید تجارب و دانستههای خود را بیازماییم؟ انشاءالله که تلاش ما برای خداست، اما اگر این تلاش، جنگ قدرت را از سوی امثال بنده به جامعه القا کند و باوری هرچند نادرست را که در نیتم نیست در افکار عمومی رقم بزند؛ نتیجهای جز رویگردانی از اصولگرایان و بهطور طبیعی تغییر گفتمان و آسیب به حرکت پیشرو نخواهد داشت. جبهه انقلاب به اندازه کافی بدخواه دارد و نیاز به درگیری از درون نیست، لذا باید فرصت امروز در حفظ گفتمان را مغتنم شمرد تا فردا دچار خسران و هزیمت نشد.
3- حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرمودند: «مَن ضَیعَهُ الاَقرَب، اُتیحَ لَهُ الاَبعَد» آن را که خویشان بسیار نزدیک، ضایع و رهایش کنند؛ کسان بسیار دور بهدست آرندش. (نهجالبلاغه، حکمت 14)
*پنجره شماره113