به گزارش مشرق، «ابراهیم آقا محمدی» در یادداشت روزنامه «حمایت» نوشت:
رویکرد «دونالد ترامپ» در قبال برجام و راهبردی که دولت وی در این خصوص در پیش گرفته است، نشان میدهد که آمریکا درصدد لغو توافق هستهای و مقصر جلوه دادن ایران برای خروج از آن است؛ شیوهای که روز گذشته دریادار «علی شمخانی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی به آن اشاره و تصریح کرد که آمریکا به دنبال خروج از برجام با هزینه ایران است ولی این فرصت از سوی کشورمان در اختیار آمریکاییها قرار نخواهد گرفت.
روشنترین اقدام کاخ سفید دراینباره، زمانی اتفاق افتاد که دو هفته پیش، رئیس جمهور آمریکا، وزارت امور خارجه را به بهانه اینکه وی را در موقعیتی قرار داده که چارهای جز تائید توافق هستهای نداشته، از پروسه نظارتی بر برجام کنار گذاشت و تیم جدیدی را مأموریت رصد فعالیتهای ایران کرد تا در گزارش ۹۰ روزه بعدی، عدم پایبندی ایران را به برجام اعلام کنند.
این در حالی است که آمریکاییها در چند حوزه دیگر هم مشغول فعالیت و زمینهسازی برای تحت فشار قرار دادن ایران و وادار کردن کشورمان برای خروج از برجام هستند. مصوبه تحریمی اخیر در کنگره که شدیدترین و بیسابقهترین تحریمها علیه جمهوری اسلامی را اعمال میکند و همچنین، هوچیگری در قبال آزمایشهای موشکی، از جمله این موارد هستند که با این هدف صورت گرفتهاند.
طبق گزارشهای متعدد «آژانس بینالمللی انرژی اتمی»، ایران تاکنون انحرافی از برنامه هستهای صلحآمیز خود نداشته و از این رو، آمریکا با بهانهجویی در نظر دارد که برنامه موشکی را ناقض روح برجام جلوه دهد؛ در حالی که بر اساس مفاد برجام، آن دسته از آزمایشهای موشکی ممنوع هستند که قابلیت حمل کلاهک هستهای را داشته باشند که طراحی چنین موشکهایی اساساً در برنامه دفاعی – تهاجمی ایران جای ندارند.
از سوی دیگر، زباندرازی و دست پیش گرفتن ترامپ با وجود نقض عهدهای فاحش آمریکا، با این اظهار نظر که اگر ایران به تعهداتش پایبند نباشد، مشکلات بزرگی را بر سر راه جمهوری اسلامی ایجاد خواهد کرد، در پازل اشاره شده مبنی بر تقلای کاخ سفید برای خروج از برجام با هزینه ایران، قابل واکاوی است. ناگفته نماند که با توجه به خلل و فرجهایی که در متن برجام وجود داشت، پیشبینی میشد مشکلاتی ازایندست سر باز کند،
به ویژه اینکه تحریمهای ثانویه به جای لغو شدن، تعلیق شده و ایالتها و دستگاههای اجرایی آمریکا از همان تعلیق تحریمها نیز مستثنی شدند. با این حساب، سنت نقض عهدهای پسابرجامی از زمان اوباما آغاز شد و ترامپ، این میراث شوم را به ارث برد.
در حال حاضر، دولت آمریکا با وقاحت تمام مدعی است که توافق هستهای گروه ۱+۵ با ایران، یک معاهده بینالمللی نیست؛ بلکه قول و قرارهایی از سوی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه سابق آمریکا بوده است و به این ترتیب، از پاسخگو بودن نظام سیاسی آمریکا به برجام طفره میرود. به قول سناتور «باب کورکر»، اوباما به موجب اختیارات قانونی خود توافقات بینالمللی را پذیرفت و ترامپ هم دقیقاً به همان دلیل، میتواند به راحتی از آنها خارج شود!
چاره بدعهدیهای غیرقابل انکار آمریکاییها که حتی صدای متحدانش را هم در آورده و پاتک به توطئه مذکور، تحرکات قوی دیپلماتیک در مجامع بینالمللی، سازمان ملل و شورای امنیت است. مستنداتی که در این زمینه از گزارشهای گوناگون آژانس، اذعان مسئولین اروپایی و دیگر شواهد و قرائن وجود دارد، میتواند ایران را به جای دفاع، در موضع حمله قرار دهد و کشورهای غربی را به پذیرش سیاستهای مستقل از آمریکا در خصوص برجام وادار کند. زمینه این اقدام هم مهیاست، چراکه اروپاییها پس از روی کار آمدن ترامپ، بیش از هر زمان دیگری به آمریکا بیاعتماد شده و به این جمعبندی رسیدهاند که باید راه خود را از سیاستهای غلط این کشور جدا کنند و به فکر استقلال از پدرخوانده خود باشند.
ضمن اینکه اروپا به عنوان بخش مهمی از گروه ۱+۵ و یکی از طرفهای اصلی در برجام، موظف است که به تعهداتش در قبال توافق هستهای عمل کند و باید به آنها تفهیم شود که اختلافات اتحادیه اروپا با آمریکا در این زمینه به ایران مربوط نیست.
راهکار بعدی، نمایش توانمندیهای کشور به صورت متناسب و متناظر با تهدیدات دولت ترامپ است.
پرتاب ماهوارهبر سیمرغ، یکی از آن اقدامات شایسته بود و پیام آن به آمریکاییها این بود که ایران اسلامی به جز آنچه در برجام نسبت به انجام آن متعهد شده، زیر بار هیچیک از خواستههای نامشروع آنها نمیرود و عربدهکشیهای کنگره و کاخ سفید، تأثیری بر عزم مسئولین کشور نخواهد داشت.
اتخاذ این شیوه مقتدرانه، نقش مؤثری در بازدارندگی دشمنان داشته و دکترین دفاعی ایران را به این صورت شکل داده که برای هر نوع تهدید در هر سطحی، سلاح مناسب آن را طراحی و تولید کند. در بحث هستهای نیز این موضوع صادق است و ضروری است که همزمان با تحرکات گسترده دیپلماتیک، به محض اینکه تحریمهای کنگره اجرایی شدند، بر اساس شروط مقام معظم رهبری در اجرای برجام، فعالیتهای اتمی در همان سطح تحریمها از سر گرفته شوند.
مجموع این اقدامات بدان معناست که نظام اسلامی نه بهانه به دست دشمن میدهد تا ایران را عامل خروج آمریکا از برجام نشان دهد و نه زیر بار حفظ توافق هستهای با هر هزینهای میرود.
فراموش نکنیم که همه موهومات و خیالبافیهای آمریکا ناشی از عدم عکسالعمل قاطع و پاسخ متناسب به طرف مقابل بوده است و باید در نظر داشت که تأخیر و تعلل در اقدام متقابل، این پیام را به حریف میدهد که ایران به هر قیمتی به دنبال حفظ برجام است؛ لذا ضرورت اتخاذ شیوههایی که مشی حکیمانه و مقتدرانه را بهطور توأمان در بر دارد، بسیار ضروری به نظر میرسد.
آمریکاییها از طریق این شیوههای نخنما شده، امید بستهاند که نه تنها دستاوردهای هستهای ایران اسلامی را به زیر نقطه صفر برسانند، بلکه سایر مؤلفههای اقتدار از جمله توانمندیهای تهاجمی – دفاعی، استقلال سیاسی، فرهنگی و ... را تضعیف کنند اما تجربه ثابت کرده که هر جا دشمن با حربه تحریم و فشار به میدان آمده، نتیجهای جز هزیمت و شکست عایدش نشده و این بار هم مثل گذشته، طعم ناکامی را خواهد چشید.