کد خبر 749989
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۶ - ۰۴:۰۲
ترامپ در ورشو

شورای روابط خارجی آمریکا بعد از سخنرانی ترامپ در ورشو در یادداشتی سیاست خارجی ترامپ و نگاه وی به چارچوب های نظم بین المللی لیبرال را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش مشرق، استورات پاتریک[۱] مدیر برنامه [IIGG] در شورای روابط خارجی آمریکا گزارشی در خصوص محتوای سخنرانی ترامپ رئیس جمهور آمریکا در لهستان نوشته است که ترجمه آن در ادامه می آید؛

رئیس جمهور دونالد جی. ترامپ در سخنرانی بزرگ خود در لهستان متعهد گردید که ایالات متحده همراه با متحدانش برای دفاع از «تمدن غربی» در برابر «تهدیدات جدی علیه امنیت و سبک زندگی» اقدام خواهد کرد. بنای یادبود قربانیان قیام ورشو پشت سر رئیس جمهور قرار داشت و او مردم لهستان را به خاطر مصمم ماندن برای دفاع از آزادی ملی و مذهبی بعد از دهه ها ظلم و ستم، مورد ستایش قرار داد.

ترامپ گفت: مبارزات شجاعانه لهستان علیه نازیسم و کمونیسم می بایست به هنگام مبارزه غرب معاصر با دو خطر تدریجی یکسان یعنی: «افراط گرایی اسلامی رادیکال» و «گسترش مداوم بوروکراسی دولتی» الهام بخش باشد. [ترامپ بعد از روی کار آمدن از همان روز تحلیف دو عبارت بالا را به عنوان تهدید معرفی کرده]

رئیس جمهور از استقبال پرشور از وی که با شعارهای خودجوش دونالد ترامپ! دونالد ترامپ! همراه بود، بسیار مشعوف گردیده بود. ترامپ ماه ها پس از مردود دانستن ناتو به عنوان سازمانی منسوخ، سرانجام از ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی که خواستار تضمین امنیتی مستحکم است حمایت کرد. او پیشنهاد داد این پیمان برای مبارزه با «اشکال جدید حملات شامل پروپاگاندا، جرایم مالی و جنگ سایبری» انطباق یابد. او همچنین از ابتدا در قبال روسیه از خود سختگیری نشان داد و به مسکو گفت «به اقدامات بی ثبات کننده اش در اوکراین و نقاط دیگر و حمایت از رژیم های مخاصمه جو از جمله ایران و سوریه خاتمه دهد.»

سایر بخش های سخنرانی ترامپ گیج کننده بود. رئیس جمهور یک بار دیگر بر خطر ایجاد شده از سوی تروریسم فراملی تاکید کرد و تکفیری های خشن را به عنوان تهدید حاضر علیه بقای غرب معرفی کرد و آنها را همچون آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی توصیف نمود. وی اظهار داشت: امروز ما با ایدئولوژی ظالم دیگری روبرو هستیم، یک ایدئولوژی که در پی صدور تروریسم و افراط گرایی به سراسر جهان است.»

اشتباه ترامپ، پذیرش ادعای خیال‌پردازانه تکفیری هاست که گویی حکومت اسلامی جهانی در دسترس آنهاست. رئیس جمهور ادعا کرد «این خطر … تمام بشریت را تهدید می کند.» او با اغراق درباره دسترسی فراملی و قابلیت های این شبکه ها درست نظیر آنچه داعش و القاعده درباره خود ادعا می کنند، گرفتاری و اخلال امنیتی علیه ایالات متحده و متحدانش را تا سطح یک ضرورت استراتژیک ارتقاء داد. ترامپ با هدایت مبارزات ضد تروریستی به سمت امنیت مرزی و مهاجرت، از ماهیت رشد یافته درونی[۲] بسیاری از حملات تروریستی اخیر در اروپا و ایالات متحده غفلت نمود.

با توجه به اظهارات قبلی دولتمردان ترامپ، دستاورد ناگهانی وی، کشف و توسل به مفاهیمی چون «غرب»، «ارزش های غربی» و «جامعه ملل» بود. علاوه بر این، یک انتقاد پررنگ علیه سیاست خارجی ترامپ تا به امروز این بوده که وی به دنبال رویکردی بدگمان و صرفا تبادلی در قبال نظم جهانی است.

با توجه به آنکه او ترجیح می دهد به صورت دوجانبه با کشورها مشارکت نماید، بنیان های نظم بین المللی لیبرال که مبتنی بر قانون است را تضعیف نموده و هرگونه پیگیری همبستگی غرب بر اساس ارتقاء ارزش های مشترکی همچون دموکراسی، آزادی و حقوق بشر را متوقف ساخته است. این رویکرد رئیس جمهور در سفر پیشین وی به اروپا که شامل دیدارهای فاجعه بار با متحدان ناتو و شرکای گروه هفت بود، به طور کامل آشکار گردید.

به دنبال این سفر فاجعه آمیز، مشاورین ارشد امنیت ملی و اقتصاد ترامپ (به ترتیب اچ آر مک مستر[۳] و گری دی کوهن[۴]) در یادداشتی در وال استریت ژورنال که شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت، در پی توجیه رویکرد رقابتی بی رحم[۵] ترامپ در قبال رویدادهای جهانی برآمدند. این دو مشاور، چشم انداز بصیرانه رئیس جمهور مبنی بر اینکه دنیا یک «جامعه جهانی» نیست بلکه یک عرصه بی رحم است که در آن کشورها برای قدرت رقابت می کنند – و دوستی منحصرا تابعی از منافع مشترک است را ستودند.

در همان ماه و در همین راستا رکس تیلرسون وزیر امور خارجه سخنرانی شدید اللحنی را ایراد کرد و در آن توضیح داد که استراتژی «اولویت منافع آمریکا»[۶] نیازمند آن است که کشور میان ارزش های آمریکایی و سیاست آمریکا تمایز قائل شود و اعلام کرد که تنها منافع واقعی ایالات متحده شکل دهنده سیاست آن هستند.

با روشن شدن چنین سابقه ای، شنیدن چنین جمله ای از ترامپ در ورشو بسیار شگفت انگیز است: «چیزی همانند جامعه ملت های ما وجود ندارد». او از «روابط بی قیمتی که ما را به عنوان ملت، متحد و تمدن به یکدیگر پیوند داده است» سخن گفت. این باورها شامل تعهد به جایگاه زندگی تمامی انسان ها، حفاظت از حقوق همه افراد و به اشتراک گذاشتن امید به زندگی کردن در آزادی برای تمام افراد بود. در حقیقت ترامپ در یک عبارت که منعکس کننده ادبیات دو رئیس جمهور پیش از خود یعنی جورج دبلیو بوش و باراک اوباما بود، امیدواری خود را نسبت به آنکه روسیه روزی «به جامعه ملت‌های مسئول بپیوندد» را نشان داد.

عجیب ترین بخش خطابه ترامپ، هشدار وی به غرب درباره مواجهه با یک تهدید داخلی علیه آزادی اش بود، تهدیدی که متمایز از اقدامات قدرت های متخاصم یا دسیسه های شبکه های تروریستی است. این تهدید، همان فرسایش تدریجی آزادی به دست خود دولت مدرن است.

«در دو سوی آتلانتیک، شهروندان همچنان با خطر دیگری مواجه هستند، خطری که شدیدا تحت کنترل ما قرار دارد. این خطر برای برخی نامحسوس و غیر قابل تشخیص است، اما مردم لهستان با آن آشنا هستند و آن گسترش مداوم بوروکراسی دولتی است که موجب کاهش شور و نشاط و ثروت مردم می گردد. غرب، بزرگ و معتبر گردید نه به دلیل تشریفات اداری و مقررات، بلکه به این دلیل آنکه مردم اجازه یافتند تا رویاها و سرنوشت خود را دنبال کنند.»

در این عبارات ردپای استیو بَنون،[۷] ناسیونالیست راست گرای افراطی [استراتژیست ارشد کاخ سفید] و استفان میلر[۸] مشاور ارشد سیاسی ترامپ دیده می شود. این دو در سخنرانی تحلیف ترامپ با عنوان «پایان دادن به جنایت در آمریکا»[۹] همکاری داشتند و مکررا اهداف اصلی سیاست داخلی خود را به عنوان «ساختار شکنی دولت اداری»[۱۰] توصیف نمودند. آن ها استدلال نمودند که دولت تقریبا نفوذ خود را به تمام جنبه های زندگی آمریکایی گسترش داده و از این رو آزادی فردی را تضعیف می کند.

ترامپ هشدارهای خود درباره تهدیدات بوروکراتیک از درون را به «حاکمیت ملی» [به عنوان پیش شرط بنیادین آزادی فردی] مرتبط ساخت. بر طبق جهان بینی ترامپ، دولت-ملت های مستقل قادر هستند در راستای اهداف مشترک با یکدیگر متحد گردند (حتی در قالب اتحادها)، اما آن ها می بایست از هر گونه تخطی از امتیازت ویژه، تخطی از سنت ها و فرهنگ ملی، از جمله دفاع از مرزهای خود اجتناب ورزند.

تصادفی نبود که ترامپ این پیام را برای ارائه در لهستان برگزید، کشوری که دولت دست راستی اش در رابطه با پذیرش جنبه های فراملی اتحادیه اروپا (نهادی که ترامپ خودش آن را مورد انتقاد قرار داده است) در میان دیرباورترین ها بوده است و جامعه همگن آن در برابر سیل عظیم مهاجران قانونی یا غیر قانونی مقاومت می کند. 

توضیحات بالا به تبیین چرایی الحاق زمینه ملی گرایی در سخنرانی ترامپ، از جمله مطلب مهم ارائه شده در ذیل یاری می رساند:

مردم آمریکا، لهستان و ملت های اروپایی برای آزادی و حاکمیت ارزش قائل هستند. ما می بایست برای رویارویی با نیروهایی که چه از داخل یا خارج، چه از جنوب یا شرق می آیند، با یکدیگر همکاری نماییم، نیروهای فوق در طول زمان این ارزش ها را تضعیف نموده و پیوندهای فرهنگی، اعتقادی و سنتی که ما را ساخته اند را از میان می برند. اگر این نیروها کنترل نگردند، به شجاعت ما آسیب رسانده، روحیه ما را تضعیف و خواست ما برای دفاع از خود و جوامع مان را سست خواهند کرد.

در واقع در ورشو، رئیس جمهور ترامپ در تلاش بود تا از طریق تطبیق دادن تعاریف ذهنی اش با ضرورت همکاری بین المللی، کاری سخت و غیر ممکن را به انجام رساند. به نظر می رسد او با رد کردن بین الملل گرایی نومحافظه کارانه[۱۱] جورج دابلیو بوش و بین الملل گرایی لیبرال[۱۲] باراک اوباما در جستجوی چیز جدیدی است. آن را «بین الملل گرایی ملی گرایانه»[۱۳] بگوییم.  

پی نوشت ها:

[۱] Stewart M. Patrick

[۲] home-grown nature

[۳] H.R. McMaster

[۴] Gary D. Cohn

[۵] dog-eat-dog approach

[۶] America First

[۷] Stephen K. Bannon

[۸] Stephen Miller

[۹] American carnage

[۱۰] deconstruction of the administrative state

[۱۱] neoconservative internationalism

[۱۲] liberal internationalism

[۱۳] . Nationalist Internationalism


 این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران ترجمه شده و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.

پیوند وبگاه اصلی:

www.cfr.org/blog-post/trump-warsaw-introducing-nationalist-internationalism

 

منبع: پایگاه تبیین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس