به گزارش مشرق، هادی محمدی در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
دو طرف اساسی که همواره در رؤیاپردازیهای خود، برای سلطه منطقهای، چشم امید خود را در براندازی تروریستی – تکفیری در سوریه عراق قرار داده بودند، اردوغان و نتانیاهو بودند. انصافاً و براساس اطلاعات دقیق، هر دو نفر هر چه میتوانستند با زیر پا گذاشتن تمامی خطوط قرمز و محرمات اخلاقی، دینی و بینالمللی، در سوریه یا در عراق به اجرا گذاشتند و پس از ۵/۶ سال از بحرانسازی، مداخلهگری و جنگافروزی، در بدترین شرایط خود به سر میبرند، بدون توجه به یک ارزیابی که اساس شکلگیری تروریسم تکفیری در منطقه را به صهیونیستها مرتبط میکند،ولی تأکید میکنیم که مقامات اسرائیلی همواره با هیجان از ارتباط و ادامه خدمات به هزاران داعشی و القاعدهای و ارتش حر سخن گفتهاند و بسیاری از اوقات نیز برای تقویت آتش تروریستها در قنیطره با توپخانه و موشک به ارتش سوریه حمله کردهاند.
گزارش ویژه دبیر کل سازمان ملل هم تأکید کرد که فقط در دو ماه گذشته بیش از ۱۶ ارتباط نزدیک بین صهیونیستها و گروههای تروریستی و به ویژه القاعده (النصره) در این مناطق برقرار شده است. آخرین وضعیت اسرائیل این است که لیبرمن گفت دلمان میخواهد بشار نباشد ولی قادر نیستیم آن را عملی کنیم. اردوغان که خواب نماز در مسجد اموی دمشق را دیده بود، همچون کاسه داغتر از آش با تروریستهای داعش و النصره و احرار و دهها گروه دیگر که زیر نظر آنها بودند، رفتار کرد و حتی به فروشنده نفت سرقتی سوریه و عراق برای داعش تبدیل شد و هزاران خدمات پزشکی، تسلیحاتی، مالی و جذب نیرو و ... را به آنها ارائه کرد تا نصیبی داشته باشد ولی امروز حتی جایگاهی کمتر از کردهای شمال سوریه از نگاه امریکا دارد. میدانیم و صد البته اردوغان هم میداند که به جز دهها چالش داخلی و انزوای خارجی از سوی امریکا و اروپا و عربهای حاشیه خلیج فارس،در سوریه و عراق هم با دستهای خالی روبهرو است و ادامه سیاستهای فعلی به پیچیدهتر شدن اوضاع ترکیه منتهی میشود.
بهترین پنداندوزی برای اردوغان این است که از بحران قطر و عربستان آنچه باید را بیاموزد و ترکیه را در نوبت بعدی از سوی آل سعود و امارات و امثال آنها بداند که باید تحقیر و دشنام و پرخاش و اتهام آنها را تحمل کند. از ابتدای بحرانهای مصنوعی سوریه و عراق هم معلوم بود که اردوغان و اخوانیها پیادهنظام وهابیها و تکفیریها شدهاند و در پایان ماجرا هم کنار گذاشته خواهند شد، کما اینکه در یمن، به حزب اصلاح از سوی سعودیها یا اماراتیها هیچ امتیازی داده نخواهد شد. اگر پرخاش و عصبانیت اردوغان برای اتهامزنی به ایران و توصیفهای عجیب و غریب وی پایان یافته، به این مسئله فکر کند که چگونه باید از این باتلاق که ترکیه و اخوان را اسیر وهابیها و آل سعود کرده نجات دهد.موضوع سادهای است حساب و کتاب و برنامه خود را ازآنها جدا کنید و اگر بهتر نگاه کنید، میتوانید آینده بهتری در کنار امپراتوری فارسی داشته باشید و اردوغان و خانوادهاش میدانند که خیرخواهتر از ایران پیدا نخواهند کرد.