به گزارش مشرق، جناب دکتر روحانی که از 1392نظامیگری (سرهنگ) را معادل «فحش» مفهومسازی کرد، اکنون تلاش میکند حرفه رقیب یعنی قضاوت را معادل فحش مفهومسازی کند و با اینکه هر دو حقوقدان هستند اما خود را وکیل (بخوانید دلبر) و رقیب را قاضی(بخوانید دیو) معرفی کند.
دکتر عبدالله گنجی در کانال تلگرامی خود نوشت: واقعاً چه لزومی دارد؟ البته 50 درصد کسانی که به محکمه مراجعه میکنند ناراضی بیرون میآیند، آیا روحانی از این امر طبیعی هم دنبال دوختن کلاهی در انتخابات است؟
هر دو دسته وکالت و قضاوت جزو وزینترین طبقه اجتماعیاند. اما منابع رسمی قوه قضائیه معتقدند اکثر قضاتی که فاسد میشوند از سوی وکلا است. وقتی پول کلان موکل را نشان قاضی میدهند بعضاً عنان از کف میدهند. اما در کل قاضی حق را میگیرد و وکیل درصدد آب کردن پرونده مجرم است. اما چون جناب روحانی وهمچنین آقای رئیسی هر دو لباس پیامبر پوشیدهاند خوب است ببینیم قرآن پیامبر را قاضی میداند یا وکیل؟ خداوند درآیه 65 سوره نسا شأن قضاوت برای پیامبر قائل است که داوری وی رفع اختلاف میکند:
فَلا وَرَبِّکَ لا یُؤمِنونَ حَتّی یُحَکِّموکَ فیما شَجَرَ بَینَهُم ثُمَّ لا یَجِدوا فی أَنفُسِهِم حَرَجًا مِمّا قَضَیتَ وَیُسَلِّموا تَسلیمًا
)ولی) نه، (چنین نیست.) به پروردگارت سوگند که آنان ایمان (حقیقی) نخواهند داشت؛ مگر اینکه در آنچه بینشان اختلاف افتاده، تو را داور کنند و آنگاه از قضاوت تو هیچ احساس ناراحتی در وجودشان نیابند و کاملاً تسلیم شوند. و در سوره یونس آیه 108می فرماید: بگو من وکیل شما نیستم:
قُل یا أَیُّهَا النّاسُ قَد جاءَکُمُ الحَقُّ مِن رَبِّکُم فَمَنِ اهتَدی فَإِنَّما یَهتَدی لِنَفسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیها وَما أَنا عَلَیکُم بِوَکیلٍ
بگو: ای مردم، بهراستی حق و حقیقت از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر کس که هدایت شود، فقط به سود خودش هدایت شده، و هر کس که گمراه شود، فقط به ضرر خودش گمراه شده است. من وکیل شما نیستم و همین مضمون را درآیه 66 سوره انعام مجدداً یاد آور میشود:
وَکَذَّبَ بِهِ قَومُکَ وَهُوَ الحَقُّ قُل لَستُ عَلَیکُم بِوَکیلٍ
قوم تو، آن (عذاب) را دروغ شمردند؛ در حالی که حق است. بگو: من وکیل شما نیستم (که شما را از تکذیب باز دارم). البته معتقدم روحانی در مبانی معرفتی به این مسائل توجهی ندارد. او در همین انتخابات صدها حجت بر جای گذاشت که هدف باید وسیله را توجیه کند.
شیر را بچه همی ماند بدو
تو به پیغمبر چه میمانی بگو