کد خبر 724098
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۴:۵۱
رئیس سابق بانک مرکزی

از رکود خارج نشده‌ایم، مردم به‌دلیل مشکلات نمی‌توانندخریدکنند. او به‌صراحت می‌گویداوضاع تولیدخراب است و بر این باور است که بیش از نیمی از واحدها وبنگاه‌های اقتصادی درحوزه‌ی تولیدتعطیل شده‌اند.

به گزارش مشرق، گلایه‌‌های رئیس سابق بانک مرکزی به دولت یازدهم البته کمی با طعم ملاحظه صورت می‌‌گیرد؛ گلایه‌‌هایی که نشان می‌‌دهد مقداری محافظه‌‌کارانه است. محمود بهمنی، که روزگاری در دولت محمود احمدی‌‌نژاد رئیس ساختمان میرداماد بود، می‌‌گوید: شرایط اقتصادی کشور نشان می‌‌دهد از رکود خارج نشده‌‌ایم، مردم به‌‌دلیل مشکلات نمی‌‌توانند خرید کنند.  او به‌‌صراحت می‌‌گوید اوضاع تولید خراب است و بر این باور است که بیش از نیمی از واحدها و بنگاه‌‌های اقتصادی در حوزه‌ی تولید تعطیل شده‌‌اند.
 
در مورد بحث مسائل اقتصادی، این‌‌ روزها خبر از تعطیلی واحدهای تولیدی شنیده می‌‌شود. می‌‌دانید که وضع شرکت‌‌ها و بنگاه‌‌های مختلف اقتصادی مثل هپکو، ارج و آزمایش تقریباً خراب است. به نظر شما، دلیل تعطیلی بنگاه‌‌های اقتصادی چیست؟ در راستای برطرف کردن این مشکل چه باید کرد؟
 
خدمت شما عرض کنم حدود پنجاه سال است که با این واحدهای صنعتی و تولیدی در ارتباط بوده‌‌ایم و همه‌ی این مشکلات را خوب می‌‌دانیم. همه‌ی این واحدهای صنعتی و تولیدی نباید از یک دیدگاه مورد بررسی قرار گیرند. در واقع برای همه‌ی آن‌‌ها نمی‌‌توان یک نسخه پیچید.
 
برای مثال، درحال‌‌حاضر کالای بعضی از واحدهای تولیدی خریدار دارد؛ یعنی تقاضا برای آن‌‌ها وجود دارد، اما به‌‌علت کمبود نقدینگی عرضه‌ی محصول آن‌‌ها کم است و نمی‌‌تواند نیازها را برطرف کند. این واحدها نمی‌‌توانند عرضه را اضافه کنند و قیمت را پایین بیاورند. بنابراین برای این‌‌ها باید تأمین مالی صورت بگیرد. حال فرض بفرمایید، برای مثال، اگر شانزده هزار میلیارد تومان برای تأمین مالی آن‌‌ها در نظر گرفته شود، باید ببینیم این پول به آن‌‌ها رسیده است یا خیر؟ به نظر من، این پول‌‌ها مصوب و ابلاغ می‌‌شود، اما پیگیری نمی‌‌شود که چقدر از آن‌‌ها جذب شده است. بعضاً جذب صورت می‌‌گیرد، اما بر نحوه‌ی استفاده از این پول نظارت و کنترلی نمی‌‌شود که این پول کجا می‌‌رود؟ آیا برای تولید مصرف می‌‌شود؟ این مشکلی است که درخصوص تأمین نقدینگی وجود دارد و باید تحت‌‌ کنترل و نظارت قرار گیرد.
 
یک‌‌سری واحدها نیز هستند که تولید دارند؛ یعنی عرضه‌ی کالای آن‌‌ها انجام می‌‌شود، اما خریدار ندارند. در واقع به‌‌علت رکود و عدم ‌‌قدرت ‌‌خرید مردم، کالای تولیدی روی دست آن‌‌ها مانده است. برای این واحدها باید نسخه‌ی دیگری پیچید. نقدینگی مشکل این واحدها را مرتفع نمی‌‌سازد. برای این‌‌ها باید زمینه‌ی صادرات را فراهم کنیم، تشویق‌‌های صادراتی بگذاریم و کنترل کنیم کالاهای آن‌‌ها باکیفیت و صادرات‌‌محور تولید شوند؛ به ‌‌این ‌‌معنا که بتوان آن‌‌ها را صادر کرد.
 
 مقام معظم رهبری نیز بارها روی این موضوع تأکید داشته‌‌اند که تولیدات ما باید صادرات‌‌محور باشند. مفهوم آن این است که کیفیت تولیدات باید به‌‌گونه‌‌ای باشد که برای آن تقاضای خارجی وجود داشته باشد. در واقع اگر مازاد داریم، صادر می‌‌کنیم و میزان صادرات خود را بالا می‌‌بریم.
 
یک‌‌سری واحدهای تولیدی نیز بدهکار هستند و هزینه‌‌های هنگفتی به بانک‌‌ها می‌‌پردازند که باید به داد آن‌‌ها رسید. امروز نرخ تولید ۲۲ تا ۲۶ درصد پاسخ‌‌گوی سود ۲۸درصدی بانک‌‌ها نیست. مگر درآمد بخش تولید چقدر است که ۲۷-۲۸ درصد به بانک سود بدهد؟ برای این‌‌ها باید نرخ‌‌های ترجیحی در نظر بگیریم تا قیمت نرخ تمام‌‌شده برای آن‌‌ها پایین بیاید و بتوانند رقابت کنند. بنابراین باید به داد این واحدها رسید. درحال‌‌حاضر نرخ سود واحدهای تولیدی کشور باید کاهش بیابد. بعضاً تسهیلاتی که امروز بانک‌‌ها می‌‌دهند، ده، پانزده یا بیست درصد آن را بلوکه می‌‌کنند؛ یعنی نرخ هجده‌‌درصدی که به آن‌‌ها می‌‌دهند، در واقع همان ۲۱ درصد است. این کار نرخ قیمت‌‌ تمام‌‌شده را افزایش می‌‌دهد.

این افزایش قیمت ‌‌تمام‌‌شده باعث می‌‌شود واحدهای تولیدی به سود نرسند. به سود نمی‌‌رسند و فشارهای مالیاتی، تأمین‌‌ اجتماعی و فشارهای مختلف دیگری نیز بر آن‌‌ها وارد می‌‌شود. واحد تولیدی collapse می‌‌کند. هر روز شاهد تعدیل نیرو در بعضی از واحدهای تولیدی هستیم. با پنجاه میلیون تومان به‌‌اصطلاح سرمایه‌ی ‌‌در گردش می‌‌توان یک نیرو را حفظ کرد، اما اگر همین واحد تعطیل شود و واحدی بخواهد از صفر شروع کند، برای اشتغال هر نفر باید ۱۵۰ میلیون تومان تسهیلات داشته باشیم. این‌‌ها مسائلی است که باید کاملاً مورد توجه قرار بگیرند.
 
پیگیری و نظارت بر این شانزده هزار میلیارد تومان تسهیلاتی که فرمودید، وظیفه‌ی کدام نهاد است؟
 
وزارت صنعت متولی آن شده است. دولت شانزده هزار میلیارد تومان به واحدهای تولیدی تخصیص داده است. در واقع برای کارخانجات، مصوب کردیم و به بانک‌‌ها ابلاغ کردیم. می‌‌گوییم این شانزده هزار میلیارد را داده‌‌ایم، اما در عمل می‌‌بینیم بانک‌‌ها هنگام دادن تسهیلات از آن‌‌ها وثیقه‌ی خارج از پروژه خواسته‌‌اند. آن‌‌ها نیز نتوانسته‌‌اند وثیقه را بدهند. اینجا قسمتی از تسهیلات از گردونه خارج می‌‌شود.
 
حالا وثیقه آورده‌‌اند، تسهیلات نیز گرفته‌‌اند. آیا بدهی‌‌های قبلی خود را با این پول داده‌‌اند یا خط تولید خود را راه‌‌اندازی کرده‌‌اند؟ اگر بدهی‌‌های قبلی خود را داده‌‌اند، پس تولید تغییری نکرده است. تولید باید راه بیفتد، زیرا بر اثر راه افتادن تولید می‌‌توان از آن واحد سود دریافت کرد. در غیر این‌‌صورت، سود همچنان اضافه می‌‌شود و مشکل معوقات و مطالبات ایجاد می‌‌کند.
 
نکته‌ی بعدی این است که اگر نمی‌‌توانیم این مرحله را کنترل کنیم، حداقل بانک‌‌ها برای وصول مطالبات خود ناظر بگذارند. پول را به واحدهای تولیدی بدهند، آن‌‌ها نیز مصرف کنند، اما برگشت آن نظارت‌‌شده انجام بگیرد. مأموری که برای این کار می‌‌گذاریم، می‌‌تواند تسهیلات را برگرداند. در واقع سود را به‌‌مرور برمی‌‌گرداند و بدهی‌‌های گذشته را نیز تصفیه می‌‌کند تا بدهی به صفر برسد. در غیر این‌‌صورت صرفاً تصویب و ابلاغ نمی‌‌تواند کارآمد باشد.
 
آقای دکتر، آماری از بنگاه‌‌های اقتصادی ورشکسته در این چند سال اخیر وجود دارد؟ شما از آن مطلع هستید؟
 
خیر، این آمار را وزارت صنایع دارد. حرف بنده این است که درحال‌‌حاضر حدود شصت درصد واحدها تعطیل شده‌‌اند. حداقل می‌‌توانیم بگوییم درصد قابل ‌‌توجهی از واحدهای تولیدی کشور در دولت یازدهم تعطیل شده‌‌اند. بنابراین باید سریعاً به آن‌‌ها کمک کنیم. توجه داشته باشید واحدهایی که کار می‌‌کنند با ظرفیت ناقص کار می‌‌کنند. پس باید ظرفیت‌‌های ناقص را تکمیل کنیم. شما برای تکمیل ظرفیت ناقص، هزینه‌ی کمتری می‌‌پردازید تا اینکه بخواهید واحدی را از صفر شروع کنید. از کلنگ زدن واحدهایی که مشابه آن‌‌ها در حال تعطیلی است باید خودداری کنیم.
 
 بله، درست است. به نظر شما، آیا امروز از رکود خارج شده‌‌ایم؟ چند درصد از رکود خارج شده‌‌ایم؟
 
خیر، بخش اعظم آنچه آن را کاهش تورم می‌‌گوییم، ناشی از رکود است. ناشی از عدم ‌‌قدرت خرید مردم است. وقتی قدرت‌‌ خرید وجود ندارد، اگر قیمت نیز کاهش بیابد، قدرت‌‌ خرید وجود ندارد. باید کاری کنیم گردش معاملات داشته باشیم و قدرت ‌‌خرید مردم افزایش یابد تا بتوانیم بگوییم از رکود خارج شده‌‌ایم.
 
به عقیده‌ی بنده، اگر تورم معقول باشد، به‌‌مراتب از رکود مطلق بهتر است. بخشی از تورم را باید بپذیریم. مهم چرخش و گردش کار و معاملات است. وقتی قدرت‌‌ خرید وجود ندارد، حتی اگر تورم صفر شود، تفاوتی نمی‌‌کند. بهتر است تورم باشد و مردم قدرت‌‌ خرید داشته باشند.
 
بسیاری از کارشناس‌‌ها معتقد هستند کاهش تورم ناشی از تشدید رکود است. شما چقدر این کاهش تورم را ناشی از تشدید رکود می‌‌دانید؟
 
تورم ما شامل ۳۸۹ قلم کالاست. در واقع میانگین قیمت سبدی از ۳۸۹ قلم کالا را، که سالانه با ضرایب مختلفی محاسبه می‌‌شود، تورم یا شاخص افزایش قیمت می‌‌گوییم. حدود هفتاد هشتاد قلم از این ۳۸۹ قلم کالا، اساسی و مهم است.
 
برای مثال، رشد مسکن در سال گذشته منفی ده درصد بوده است؛ به ‌‌این ‌‌معنا که ۲۷.۵ درصد محاسبات تورمی را بخش مسکن تشکیل می‌‌دهد. اگر این ۲۷.۵ درصد صفر نیز باقی بماند، یک‌‌سوم تورم را پایین می‌‌آورد. وای ‌‌به ‌‌حال ‌‌اینکه منفی ده باشد. ببینید این عدد چه اثری بر تورم می‌‌گذارد.

مفهوم آن این نیست که بسیاری از کالاها ممکن است دوبرابر یا سه‌‌برابر شده باشند. یک‌‌سری کالاها در این ۳۸۹ مورد وجود دارد که قیمت آن‌‌ها اصلاً تکان نخورده است. مسکن مهم‌‌ترین آن‌‌هاست، به‌‌خصوص که رشد آن منفی ده نیز بوده است. این‌‌ها در مجموع حساب می‌‌شود. فکر نکنید رشد تورمی همه‌ی کالاها این‌‌قدر کاهش پیدا کرده است؛ یعنی تورم بعضی از کالاها صفر است، بعضی‌‌ها زیر صفر است، بعضی‌‌ها نیز سی، چهل یا حتی پنجاه درصد است.
 
شما به بحث کاهش قدرت ‌‌خرید اشاره کردید. آیا آماری وجود دارد که نشان دهد چقدر قدرت‌‌ خرید مردم در این چند سال اخیر کاهش پیدا کرده است؟
 
خود رکود یکی از شاخصه‌‌های آن است؛ یعنی قدرت‌‌ خرید مردم پایین آمده است که رکود وجود دارد. کالا روی دست تولیدکننده می‌‌ماند، چون قدرت ‌‌خرید وجود ندارد. گاهی‌‌اوقات این عدم ‌‌قدرت ‌‌خرید با افزایش قیمت نیز روبه‌‌روست که مشکل را مضاعف می‌‌کند.
 

آیا اکنون این اتفاق افتاده است؟
 
بله، گاهی هم قیمت افزایش داشته است، هم قدرت‌‌ خرید کاهش. گاهی نیز قیمت افزایش نداشته، اما قدرت ‌‌خرید کاهش داشته است. کاهش قدرت‌‌ خرید بخشی از این افزایش قیمت‌‌ها را خنثی می‌‌کند.
 
آیا وضعیت در پسابرجام بهتر شده است؟ با بازرگانان که صحبت می‌‌کنیم، می‌‌گویند اوضاع خیلی بهتر نشده است و همچنان مشکل وجود دارد. نظر شما در این‌‌باره چیست؟
 
زمانی در تحریم کامل بودیم. آثار روانی تحریم نیز روی کار ما اثر گذاشته بود. با سختی بسیار می‌‌توانستیم نیازها را تأمین کنیم، اما درهرصورت تأمین می‌‌کردیم و مشکلی نیز نداشتیم. حالا آمدند و گفتند همه‌ی این تحریم‌‌ها برداشته شده است. طبیعتاً اثر روانی دارد. نمی‌‌توانیم بگوییم تحریم هیچ اثری ندارد. مگر می‌‌شود بگوییم تحریم هیچ اثری ندارد. بالأخره هرچند جزئی، اثر دارد.
 
در مورد برجامی که می‌‌فرمایید نیز گفتند برجام انجام می‌‌شود، مردم نیز گفتند ان‌‌شاءالله خیلی از مشکلات در روابط بانکی برطرف می‌‌شود و قیمت‌‌ تمام‌‌شده نیز پایین می‌‌آید. در روابط بانکی کار با بانک‌‌های درشت هزینه‌ی بیشتری می‌‌طلبد. هزینه و قیمت‌‌ تمام‌‌شده‌ی آن واردات را افزایش می‌‌دهد. خود آن نیز قیمت‌‌ها را افزایش می‌‌دهد.
 
منظور بنده همین الآن، یعنی یک سال و دو ماهی است که از برجام گذشته است. آیا آن‌‌طور که پیش‌‌بینی می‌‌شد و انتظار داشتید، برجام توانست ثمرات و برکات مثبتی برای اقتصاد ایران داشته باشد؟
 
بعد از اینکه قرارداد تفاهم انجام و به‌‌هرصورت پسابرجام شروع شد، تأثیر آن این بوده است که کاملاً به‌‌سمت معاملات طبیعی در حال پیشروی هستیم. اما امروز دوباره شاهد هستیم که کم‌‌کم وضعیت به همان شرایط قبل از برجام برمی‌‌گردد. در واقع خود ما باید به فکر خودمان باشیم. اقتصاد مقاومتی را سریعاً اجرا و ذخایر خود را تقویت کنیم تا بتوانیم در صورت روبه‌‌رو شدن با مشکلات برجام با آن مقابله کنیم و با تکان‌‌های اقتصادی جهانی مقابله داشته باشیم.
 
آیا جنابعالی آمار اشتغال یک میلیون و دویست هزار نفری را که رئیس‌‌جمهور و مقامات دولتی اعلام کرده‌‌اند قبول دارید؟
 
فرض می‌‌کنیم آمار اشتغال یک میلیون و دویست نفر درست است. توجه داشته باشید آقای رئیس‌‌جمهور اشاره کردند که ما هفتصد هزار مورد از آن را تأمین کرده‌‌ایم. پانصد هزار نفر دیگر چه می‌‌شوند؟ این‌‌ها به آن بیکارهای قبلی اضافه می‌‌شوند.

بنابراین برنامه‌‌ریزی ما باید به‌‌گونه‌‌ای باشد تا علاوه‌‌بر برآورده کردن شغل‌‌های تقاضاشده، درصدی از قبلی‌‌ها را نیز پوشش دهیم. اگر برای مثال فقط بیاییم هفتاد تا هشتاد هزار تقاضای شغل را از یک میلیون و دویست تقاضا تأمین کنیم، چهارصد هزار تقاضای باقی‌‌مانده چه می‌‌شود؟

این تقاضا در بازار می‌‌ماند و به تقاضای سال‌‌های قبل اضافه می‌‌شود. سال بعد نیز همین‌‌طور این عدد اضافه می‌‌شود. بنابراین باید با برنامه‌‌ریزی به‌‌مرور آمار رشد بیکاری خود را کاهش دهیم؛ یعنی برای برخی از بیکارهای موجود نیز شغل ایجاد کنیم.
 
به نظر شما، این کار شدنی است؟
 
بله، بسیار راحت است.
 
درحال‌‌حاضر نرخ بیکاری دوازده و هفت‌‌دهم است. در هجده فصل اخیر، افزایش بیکاری بی‌‌سابقه بوده است. به نظر شما، دلیل این افزایش چه بوده است؟
 
به ‌‌این ‌‌دلیل‌‌ است‌‌ که متناسب با تعداد فارغ‌‌التحصیل‌‌ها، شغل ایجاد نکرده‌‌ایم. واحدهای تولیدی ما به‌‌جای جذب نیرو، بعضاً تعدیل نیرو داشته‌‌اند.
 
دولت بر بحث اقتصاد مقاومتی بسیار تأکید دارد. بعضی از کارشناسان انتقاد می‌‌کنند که این تأکید بیشتر شعار و حرف است. نظر جنابعالی در این‌‌باره چیست؟ حداقل سه سال از ابلاغ رهبری درباره‌ی اقتصاد مقاومتی گذشته است. چه نمره‌‌ای به اقدامات اخیر دولت در جهت اقتصاد مقاومتی می‌‌دهید؟
 
همان‌‌طور که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند، نجات ما در اقتصاد مقاومتی است.

اقتصاد مقاومتی یعنی بتوانیم وابستگی خود را کمتر کنیم. درحال‌‌حاضر صادرات را باید افزایش و واردات را شدیداً کاهش دهیم. در واقع واردات کالاهای لوکس و تجملی را باید کاملاً مسدود کنیم.

ذخایر ارزی کشور باید افزایش یابد. تخاصم دنیا با ایران را باید بپذیریم و اگر روزی قرار شود پنج، شش یا ده سال، بدون‌‌ نیازهای خارجی روی پای خود بایستیم، باید سعی کنیم پشتوانه‌‌ای قوی داشته باشیم. ذخایر کشور را باید حفظ کنیم و آن‌‌ها را به کالاهای لوکس و تجملی تخصیص ندهیم. این‌‌ها را باید کنترل کنیم.
 
به اقتصاد مقاومتی دولت، از صفر تا بیست چه نمره‌‌ای می‌‌دهید؟
 
بنده نمره نمی‌‌دهم، فقط می‌‌گویم دولت باید این کارها را انجام دهد.

منبع: پایگاه برهان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس