سرویس فرهنگ و هنر مشرق - داود توحیدپرست کارگردان سینما، با انتشار یادداشتی نوشت که در دوره قبل به حسن روحانی رای داده، و این بار این کار را نخواهد کرد.
در این یادداشت خطاب به حسن روحانی آمده است :
«شرایط کنونی کشور به نظرم به ما قبل قرون وسطی بی شباهت نیست و مردم در لای چرخ دنده های زندگی که هم احساس می شود و هم مشاهده , گیر کرده اند و در حال له شدن تدریجی هستند...
منصفانه این است که بگوییم این شرایط اسفبار ریشه در مدیریت های ناکارآمد ۳۸ ساله دارد و اکثر مدیران در بوجود آمدن چنین شرایطی , کم و بیش سهمی داشته و دارند.
واقعیت این است که نسل من برای گسترش حقیقت و عدالت و انسانیت انقلاب کرد ولی چه شد که این آرمان ها و آرزوها روز به روز کم رنگ تر شد؟!
یادمه اوائل انقلاب در هر کوی و برزنی که با نیروهای چریکی و غیرچریکی معتقد به اندیشه های چپگرا گفتگو می کردیم و آنها با شور و حرارت از حقوق کارگران و زحمتکشان می گفتند پاسخ نسل من این بود که انقلاب اسلامی ایران به جز کار و مسکن و آزادی , انواع و اقسام بیمه های فردی و اجتماعی و رفاه و آسایش و آرامش و عدالت فردی و اجتماعی و هر نوع خوبی را برای مردم مسلمان و غیر مسلمان ایران فراهم می کند و هم کشور و هم مردم , از نظر همه خوبی ها و زیبایی ها , در دنیا الگو می شوند...! می گفتیم و تاکید می کردیم که انقلاب اسلامی ایران , کودکی بیش نیست و شما باید صبر کنید و در عمل ببینید که مدیران کشور با گذشت زمان چگونه به مردم خدمت می کنند؟!
به هر حال ۳۸ سال گذشت و به جای تحقق شعارهایی که من و نسل من درخصوص گسترش حقیقت و عدالت و انسانیت می دادیم متاسفانه روز به روز برعکس و برعکس تر شد و در شاخصه های مبارزه با بی کاری و بی مسکنی و بی بیمه ای و بی عدالتی و بی فرهنگی و طلاق و اعتیاد و آلودگی هوا و انواع آلودگی های اخلاقی و فقر و فساد و فاصله های طبقاتی و ترافیک کشنده و تن فروشی و فحشا و مهاجرت به کشورهای بیگانه و کارتن خوابی و گورخوابی و عدم مهار ریز گردها و کودکان کار و دلالی و قاچاق کالا و انواع و اقسام زشتی ها و پلیدی ها سرآمد کشورهای دنیا شدیم...!!!
چه شد که اینگونه شد و آرمان های نسل من از انقلاب واژگونه شد؟
به گونه ای که خود من در دولت جناب روحانی با وجود اینکه در سال ۱۳۹۲ به شهادت رسانه های کشور به ایشان رای داده بودم ۴ سال تمام بیکار مطلق بودم .
من و امثال من که در سینما و در دوره جناب روحانی ۴ سال تمام بیکار بودیم و مستاجر و حداقل دو بچه دانشجو هم داشتیم در این سینما زیاد هستند که دردهای بسیاری داشتند ولی درمان کننده ای نمی یافتند...!!!
خود من نامه ها و عریضه های رسمی زیادی , هم به ریاست محترم جمهور و هم به ریاست محترم سابق سازمان سینمایی و هم به مدیر عامل محترم فارابی نوشتم و درد دل کردم و از شرایط وحشتناک اقتصادی حاکم بر سینما شکایت نمودم و خواستار گسترش عدالت شدم و فریاد زدم که برای ایجاد کار بین همه اهالی سینما , تهیه کنندگی و مشارکت ها را تعطیل کنید و به هر هنرمندی که با دو سال دوندگی مطلق , پروانه ساخت گرفته , وام عادلانه بدهید تا هنرمندانی که ۴ سال بیکار بوده اند و ۱۰۰ خانواده دیگر از خانه سینما هم مشغول به کار بشوند و کارشان به مسافر کشی و کشی های دیگر و کارهای تحقیرآمیز کشیده نشود و شرمنده زن و بچه هایشان نشوند...!!!
ولی خداییش , کو گوش شنوا؟!
کو مدیر مسئول و مومن و دردمندی که حتی نامه سینماگران گرفتار و دردمند را بخواند؟! چه برسد به اینکه جلسه بگذارد و حرف های ما را بشنود و درصدد رفع مشکل باشد؟!به هر حال من و خیلی های دیگر از هنرمندان در این ۴ سال به شکل عجیبی تحقیر شدیم و هیچ بنی بشر و هیچ مدیری از دولت جناب روحانی پیدا نشد که حتی نیم ساعت به ما وقت بدهد!!!
به نظر من همه مردم ایران و همه هنرمندان ایران , مثل اوائل انقلاب , همچنان از هر رییس دولتی , گسترش حقیقت و عدالت و انسانیت می خواهند که در دولت جناب روحانی و مجموعه مدیریتش یافت می نشود...!
بنابراین من با افتخار تمام اعلام می کنم که در این دوره برخلاف دوره گذشته به جناب دکتر روحانی حتما رای نمی دهم و از هر هنرمندی هم که ژنتیک حق گرا و عدالت طلب و انسان دوست است می خواهم که به ایشان رای ندهد و خودش را ملعبه بازی های سیاسی و پول و مقام و وعده های دروغین نکند...!
چرا که تاریخ , قضاوت سختی درباره هر انسانی که بنده زر و زور و تزویر می شود خواهد کرد...!
از خدا می خواهم که رییس جمهوری بیاید که فقط به فکر گسترش حقیقت و عدالت و انسانیت باشد و در شنیدن و دیدن دردهای مردم و هنرمندان , کر و کور نباشد و با عمل انقلابی, کاری کند که وطن و مردم , در دنیا , الگو بشوند...! همان هدفی که نسل من به خاطرش همه زندگی اش را فدا کرد.»