به گزارش مشرق، «سیدرحیم نعمتی» در روزنامه «جوان» نوشت:
انفجار مواب، (MOAB) یا مادر بمبها در شامگاه روز پنجشنبه ۱۳ آوریل آن قدر پسلرزه به دنبال داشت که ژنرال هربرت ریمون مکمستر، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور امریکا را مجبور کرد برای یک سفر یک روزه راهی افغانستان و بعد پاکستان شود. این بمب بزرگترین بمب غیرهستهای با ظرفیت حمل ۱۱تن تیانتی و ۸هزار کیلوگرم ماده منفجره است که ارتش امریکا آن را در ولسوالی آچین از ایالت ننگرهار و با استفاده از یک هواپیمای ترابری ام سی ۱۳۰ بر مواضع دولت اسلامی یا داعش پرتاب کرد. پنتاگون مدعی شد از این بمب برای تخریب گسترده مخفیگاههای استراتژیک و یک تونل زیرزمینی داعش به طول ۳۰۰ متر در نزدیکی مرز پاکستان استفاده کرد و به نقل از مقامات دولتی، قریب به ۹۴ داعشی به همراه چهار فرمانده آنها کشته شدند. هر چند تأثیر و تخریب این بمب علیه داعش بوده و باید بنابر قاعده مورد استقبال عمومی در افغانستان قرار بگیرد اما نحوه واکنش مقامات دولتی و به ویژه حمله تند حامد کرزی، رئیسجمهور سابق افغانستان، حکایت از ناخشنودی و حتی نارضایتی عمومی از این اقدام امریکا داشت و همین امر هم باعث شده تا برای نخستین بار، پای مکمستر به افغانستان کشیده شود.
سفر مکمستر به روشنی یک عمل نمایشی برای تسکین ناخشنودی عمومی در افغانستان از پرتاب مواب بود چرا که از شروع ریاست جمهوری دونالد ترامپ هیچ مقام بلندپایهای به افغانستان نرفته بود و رفتن مکمستر به این کشور آن هم درست چند روز بعد از پرتاب مواب تنها میتواند به دلیل وضعیتی باشد که پرتاب مواب در جامعه افغانستان ایجاد کرده است. گذشته از این، برنامه اصلی مکمستر سفر به هند برای دیدار با نارندرا مودی، نخست وزیر هند و وزیر امور خارجه و همتای هندیاش بود تا در این دیدار پیام دعوت ترامپ از مودی را به او تقدیم کند و به همین جهت هم باید توقف او در افغانستان و پاکستان را عمل خارج از برنامه ارزیابی کرد که او مجبور به انجام آن شده است. مکمستر به دنبال این بود تا در وهله نخست و با حضورش در کابل تأیید سیاسی دولت وحدت ملی افغانستان را برای پرتاب مواب به دست بیاورد و با این ادعا که دیگر مکان امنی برای تروریستها وجود نخواهد داشت، بر تأثیر مواب در جنگ با مخالفان مسلح بزرگنمایی کند. با وجود این، نگاهی گذرا به فضای حاکم بر رسانهها و شبکههای مجازی در افغانستان نشان میدهد این دست نمایش سیاسی و ادعاها نتوانسته جوابگوی نگاه انتقادی و ناخشنودی عمومی باشد چرا که احساس عمومی این است که امریکا با پرتاب مواب تنها خواسته بزرگترین بمب خود را آزمایش کند و به این وسیله، سرزمین افغانستان را مبدل به آزمایشگاهی برای آزمایش سلاحهای خود کرده است.
در این میان، واکنش جامعه سیاسی بود که در دو طیف به طور کامل جدای از هم دیده شد. محمد اشرف غنی، رئیسجمهور و دکتر عبدالله عبدالله رئیس دولت اجرایی هر چند با گفتن اینکه امریکاییها پرتاب مواب را با دولت هماهنگ کرده بودند، به نحوی عمل آنها را تأیید کرده بودند اما این میزان تأیید آن حد قابل انتظار امریکاییها نبود و همین هم یکی از دلایل آمدن مکمستر به کابل بود. در واقع، آن دو به خوبی واقف به پسلرزههای مواب در جامعه افغانستان بودند که نمیتوانستند به نحوی جدیتر از عمل امریکاییها حمایت بکنند و واکنش تند کرزی هم نشان داد حمایت جدی از عمل امریکاییها جایی در افغانستان ندارد. این جمله کرزی قابل توجه است که گفت: «پیام من برای دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا این است: تو قساوت شدیدی علیه مردم افغان انجام دادی، علیه انسانها، اگر دولت امریکا ما را آدم بداند باید بگویم آنها جنایت علیه بشریت مرتکب شدند اما اگر ما را انسان نداند، بله، البته هر کاری بخواهند میتوانند انجام دهند.»
این جان کلام جامعه افغان در برابر پرتاب مواب بود که نه اشرف غنی و نه عبدالله عبدالله به دلایل و ملاحظات سیاسی قادر به گفتن آن نیستند و همین نیز باعث میشود تا آن وجه لازم را در این جامعه نداشته باشند. وقتی که کرزی هر شریک در پرتاب مواب را شریک جرم امریکاییها دانست، نیمنگاهی به سران دولت وحدت ملی داشت که عمل امریکاییها را حتی به نحوی ضعیف تأیید کردند. نمیتوان از حالا گفت که کرزی با این نحو ورود به مسئله زبان جامعه افغانستان شده تا نظر عمومی را برای دوره بعد ریاست جمهوری به خود جلب کرده باشد اما این را میتوان گفت که نحوه انفعال دو رأس دولت وحدت ملی تا آن حد بوده که خدشه قابل توجهی بر این دو رأس وارد کرده تا آنجا که آسیب مواب بر وجهه دولت وحدت ملی بیشتر از آسیبی بوده که بر داعش وارد کرده است و سفر افرادی مثل مکمستر هم نمیتواند تأثیری بر بازسازی این آسیب بگذارد.