به گزارش مشرق، چندی پیش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا اظهاراتی را در خصوص وقوع بحرانهای امنیتی در سوئد بر زبان راند که در وهله اول منجر به تعجب و سپس عصبانیت شهروندان و سیاستمداران این کشور شد. صورت مسئله این بود که ترامپ در یکی از سخنرانیهای خود مدعی وقوع حادثهای امنیتی در سوئد شد، حادثهای که اساساً به وقوع نپیوسته بود! از آن پس، شاهد موضعگیریهای گستردهای در خصوص اظهارات رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بودیم. البته دونالد ترامپ نهتنها بعد از آن از اظهارات خود عذرخواهی نکرد، بلکه منظور خود از حادثه در سوئد را گزارش شبکه فاکس نیوز در خصوص مهاجرین سوئدی و وضعیت خطرناک آنها دانست!
درست پس از سخنرانی ترامپ بود که شاهد وقوع ناآرامی در حومه استکهلم (منطقه رینکه بی) بودیم. همچنین چند روز بعد، در آتشسوزی در مرکز پناهجویان شهر ونشبوی (در 80 کیلومتری یوته بری) 15 نفر زخمی شدند. اگرچه ترامپ پس از این حوادث ترجیح داد که سخنی در خصوص وقوع بحرانهای امنیتی در سوئد بر زبان نیاورد، اما میان سخنان ترامپ و بحرانهای امنیتی بالفعل و حتی بالقوهای که امکان دارد در سوئد رخ دهد ارتباطی معنادار وجود دارد، بهعبارت بهتر، ترامپ در اقدامی از پیش تعیین شده و از نظر خود هوشمندانه، سعی کرد امنیت سوئد را به چالش بکشد. اما بهراستی هدف رئیس جمهور و دولت ایالات متحده آمریکا از این اقدام چیست؟
اظهارات اغراقآمیز ترامپ درخصوص وجود بحرانهای امنیتی در سوئد را باید در طول رویکرد سلبی وی نسبت به اتحادیه اروپا و سیاستهای مهاجرتی برخی دولتهای اروپایی و مخصوصاً دولت سوئد مورد ارزیابی قرار داد. به نظر میرسد رویکرد مهاجرتی باز استفان لوفون نخست وزیر سوسیالیست سوئد به مذاق دونالد ترامپ چندان خوش نیامده است! فارغ از این مسئله، دونالد ترامپ بهخوبی میداند که سوئد بهعنوان کشوری چندفرهنگی (multicultural) مورد شناسایی نظام بین الملل قرار گرفته است. در چنین شرایطی ترامپ در صدد است این رویکرد فرهنگی را به چالش کشیده و از تمامی ظرفیتهای داخلی بروز ناامنی عمومی و اجتماعی در سوئد در این مسیر استفاده کند، بهعبارت بهتر، ترامپ در صدد تحریک گروههایی بر آمده است که وجود جامعه چندفرهنگی در سوئد را برنمیتابند.
آنچه مسلم است اینکه ترامپ در صدد القای گزارهای غالب به شهروندان اروپایی است: اینکه جوامع چندفرهنگی در جهان محکوم به شکست و فنا هستند. بیدلیل نیست که ترامپ در صدد حمایت از گروههای راست افراطی و ملیگرا در اروپا بر آمده است. در این میان، کشور سوئد مثال نقضی برای این گزاره محسوب میشود. از سال 2015 میلادی و در پی وقوع بحران مهاجرت در اروپا (که معلول سیاستهای آمریکا و همپیمانان آن در منطقه بوده است)، سوئدیها رویکرد بازی را در قبال مهاجرین اتخاذ کردند. این موضوع خشم دونالد ترامپ و گروههای راست افراطی اروپا را برانگیخته است.
ترامپ بهصورت غیرمستقیم در صدد بازتعریف گروههای ملیگرا و افراطی در سوئد است، از این رو اظهارات وی در خصوص وجود بحرانهای امنیتی در سوئد به هیچ عنوان تصادفی نبوده است. بدیهی است که در آیندهای نهچندان دور ترامپ این رویکرد سلبی خود را بهگونهای دیگر (و بهاشکال متنوع) تقویت خواهد کرد. تقویت جریانهای ضدمهاجرتی، ضداسلامی و ناسیونالیستی در اروپا و بهخصوص در کشورهای چندفرهنگی عضو اتحادیه اروپا، از اصلیترین اهداف دولت جدید آمریکا محسوب میشود. آنچه در جنجالآفرینی ترامپ در خصوص سوئد مشاهده شد، تنها اقدام و گامی ابتدایی در این خصوص محسوب میشود. بدیهی است که مقامات سوئدی در این خصوص باید مراقب اقدامات آشکار و پنهان ترامپ در قبال تقویت جریان راست افراطی (خصوصاً حزب دموکرات سوئد) باشند.