به گزارش مشرق، مایدا چیچیچ، سرمربی تیم ملی والیبال ایران در سال 95 برای هدایت تیم ملی کشورمان به تهران سفر کرد. وی هر چند نوروز امسال در ایران نیست، اما اطلاعات زیادی درباره فرهنگ مردم ایران دارد و آرزویش این است یک روز با خانوادهاش در نوروز ایران باشد.
سفر به چین فرصتی شد تا با این مربی اسلوونیایی درباره نوروز صحبتی متفاوت داشته باشیم که متن کامل مصاحبه را در زیر میخوانید:
درباره نوروز چیزی میدانید؟
سال نو ایرانیهاست که با شروع فصل بهار آغاز میشود و این بسیار زیباست. من واقعا نوروز را دوست دارم، اما هیچ وقت در این زمان در ایران نبودم. آرزو میکنم که بتوانم با خانوادهام در نوروز ایران باشم. فکر میکنم باید بسیار جالب باشد. شنیدهام که ایرانیها وسایل نو برای خانههایشان میخرند، به کودکان عیدی میدهند.
ایرانیها در نوروز از هفت سین استفاده میکنند، نظرتان در این باره چیست؟
بله شنیدهام چیزهایی در سفره میگذارید که با سین شروع میشود. فکر میکنم این موارد مربوط به برکت است.
چه تفاوتی بین عید نوروز و عید مسیحیها میبینید؟
عید نوروز در ایران بسیار بهتر از عید ماست. چرا که عید نوروز ریشه در فرهنگ و سنت ایران دارد. من مردم این کشور و فرهنگ ایران را دوست دارم. برای مثال در ایران همه منتظر نوروز هستند و کارهای ویژه انجام میدهند، اما در کشور من عید ریشه در فرهنگ و تاریخمان ندارد و فقط جشنی برگزار میشود. عید ما ویژه و خاص نیست. برعکس نوروز.
سال تحویل همه مردم ایران دعا میکنند، اگر به شما بگویند دعا کنید چه میگویید؟
نخستین آرزوی من است که دخترم همیشه سالم باشد. همچنین خانوادهام سلامت باشند و تا آخر عمر در سلامتی زندگی کنند. موضوع دیگر اینکه به همدیگر عشق بورزیم. منظورم از عشق فقط مربوط به همسر نمیشود بلکه عشق ورزیدن به مردم انرژی بخش است. عشق به دیگران انرژی بزرگی است که مشکلات شما را حل میکند. من به خانوادهام، دوستانم و والیبال عشق میورزم. عشق جدید من هم ایران است و کشور شما را دوست دارم. فدراسیون والیبال را هم دوست دارم. به فرهنگ و مردم ایران احترام میگذارم.
روز سیزدهم نوروز ما دروغ سیزده را داریم که شما هم در آوریل دارید، اگر بخواهید یک دروغ بگویید، چه میگویید؟
من تیم ملی والیبال بانوان ایران را دوست ندارم! یا زنان ایرانی بسیار زشت هستند.
سال 96 سال خروس است، فکر میکنید خروس نماد چیست؟
تقویم شما مانند تقویم چینیهاست. فکر میکنم خروس نماد حمایت از خانواده است.
تا به حال سفری به شهرهای مختلف ایران داشتهاید؟
نه زیاد. شیراز را دیدم و از پرسپولیس بازدید کردم. برایم واقعا جالب بود و فکر میکنم که پرسپولیس در واقع شروعی برای فرهنگ در جهان است. این مکان واقعا مهم است. در مدرسه درباره آن خوانده بودیم و همه جهان درباره فرهنگ مردم ایران میدانند. اگر روزی فرزند پسری به دنیا آوردم دوست دارم که نام او را داریوش بگذارم. به مشهد رفتم و امام رضا (ع) را زیارت کردم. برای طراحی لباس هم سفری به اندیمشک داشتم.
به شمال ایران سفر کردهاید؟
برای کار به رامسر رفتیم اما به دلیل مشغله کاری نتوانستم این شهر را ببینم.
تهران چطور؟
برج میلاد را دیدهام. از موزهها نیز بازدیدی کردم. شمسالعماره را هم دیدهام که بسیار جالب بود.
ترجیح میدهید با چه وسیلهای سفر کنید؟
در گذشته زمانی که جوان بودم دوست داشتم با هواپیما پرواز کنم چون نمیدانستم در سفر، دیدن مناظر چقدر میتواند لذت بخش باشد. با خانوادهام با ماشین سفر میکردیم و پدر و مادرم همیشه میگفتند به مناظر نگاه کن آن زمان درک نمیکردم چرا چنین حرفی را میزنند. الان سفر با هواپیما را دوست ندارم و ترجیح میدهم از ماشین استفاده کنم. سفر با قطار هم برایم لذت بخش است.
موسیقی، تئاتر، سینما و کتاب خواندن را دوست دارید؟
بله. من موسیقی ایرانی را دوست دارم.
خواننده محبوب شما چه کسی است؟
سالار عقیلی. هر جا صدای او را بشنوم میشناسم.
چه نوع کتابی را مطالعه میکنید؟
رمان زیاد میخوانم؛ کتابهای تاریخی را دوست دارم، اما الان کتابهای روانشناسی را میخوانم چرا که کارم به روانشناسی بسیار مربوط است. سخت است رفتار بازیکنان را بشناسی. این بازیکنان فقط یک بازیکن نیستند، بلکه یک انسان هستند که رفتارها و عادتهای مختلفی دارند. هر کسی که با من کار میکند میداند اولویت من شناخت آنها به عنوان یک انسان است. من به همه بازیکنان احترام میگذارم و احترام آغاز هر نوع ارتباطی است.
تا به حال در عروسی ایرانیها شرکت کردهاید؟
خیر اما احتمال دارد در آینده در یک عروسی شرکت کنم.
آشپزی را دوست دارید؟
بله دوست دارم، اما در ایران آشپزی نمیکنم. اگر آپارتمان جدا بگیرم این کار را انجام میدهم. در حال حاضر در کمپ آزادی اقامت دارم و آنجا غذا میخورم. در رستورانهای مختلف هم غذا خوردهام و فوقالعاده بودند.
غذای مورد علاقهتان چیست؟
کباب، قرمهسبزی و دیزی را دوست دارم.
پیادهروی در تهران را دوست دارید؟
99 درصد وقت من در آزادی میگذرد. من همیشه کار میکنم و وقت آزادی ندارم. تمرین، جلسه، استعدادیابی و ... همیشه مشغول هستم.
من آدمی هستم که اگر قرار باشد کارم را انجام میدهم و نمیگویم سخت است و نمیتوانم. حتی گاهی اوقات از خستگی خوابم نمیبرد به همین دلیل فعلا وقت آزادی ندارم. اما گاهی اوقات که زمان برای پیادهروی باشد دور دریاچه آزادی پیادهروی میکنم.
خرید را دوست دارید؟
اصلا دوست ندارم. فقط زمانی که لازم باشد و چیزی نیاز داشته باشم به خرید میرود. البته بازار تهران را دوست دارم چرا که فکر میکنم این مکان از مکانهای قدیمی تهران است.
همسر و فرزند شما یک بار به ایران آمدهاند نظرشان درباره فعالیت شما چیست؟
وقتی با من درباره حضور در ایران صحبت شد، جلسهای را با خانوادهام برگزار کردم. همه دنیای من خانوادهام هستند. زمانی که از ایران دعوتنامه داشتم نکات مثبت و منفی کارم را توضیح دادم. من در شهر کوچکی زندگی میکنم که هر جایی بخواهم بروم پیاده این کار را انجام میدهم. به همین دلیل به خانوادهام گفتم که اگر به ایران بروم مدتها کنار خانوادهام نخواهم بود. همسرم مربی بسکتبال است و شرایط مرا درک میکند بنابراین لازم بود شرایط را برای دخترم توضیح دهم. واقعا تصمیم سختی بود. برای دخترم درباره ملاقاتی که با دختران ایرانی داشتم و توضیح دادم آنها به تمرین خوب و به من نیاز دارند. دخترم گفت دوست دارم به همه نشان بدهی بهترین مربی هستی. او به من گفت من سعی میکنم خوب درس بخوانم و خوب تمرین میکنم. او بهترین دانشآموز است و نمرات خوبی هم در مدرسه گرفته است. او بازیکن با استعدادی است و به تیم ملی اسلوونی هم دعوت شده است. خانوادهام واقعا از من حمایت میکنند. نتایج را از من میپرسند زمانی که خوشحال باشم خوشحالند و ناراحت باشم آنها هم ناراحت میشوند.
همیشه دیدهایم شما نتایج پرسپولیس را دنبال میکنید...
من همه نتایج را دنبال میکنم. امیدوارم پرسپولیس به عنوان قهرمانی برسد و برای موفقیت این تیم در لیگ قهرمانان هم دعا میکنم.