به گزارش مشرق، چندی پیش عادل الجبیر، وزیر امور خارجه سعودی به کشوری سفر کرد که مقامات ریاض معتقدند آمریکا از سال 2003 به این طرف آن کشور را در سینی از طلا به ایران تقدیم کرده و امروزه دیگر آن کشور در حوزه نفوذ ایران محسوب میشود و نه تنها دیگر تهدیدی برای ایران به عنوان رقیب سنتی قدرت در منطقه برای عربستان به حساب نمی آید بلکه به منزله یک فرصت است و به عنوان متحدی نزدیک برای ایران در امور منطقه ای بدل شده است.
آن کشور عراق است که با برخورداری از بیشترین مرز خاکی با ایران در غرب کشور ما قرار دارد و امروز پس از گذشت 14 سال از به وجود آمدن عراقی جدید، عربستان همت بر این گماشته که روابط خود را با عراق که بالقوه در معادلات منطقهای تاثیرگذار است بازتعریف کند.
از باب اهمیت سفر عادل الجبیر به عراق و دلایل آن سفر در شرایط فعلی منطقهای و بینالمللی میتوان موارد ذیل را برشمرد:
- ریاض به این نتیجه رسیده (یا اینگونه وانمود میکند) که نمیتواند قدرتی منطقهای به حساب بیاید بدون آنکه بخواهد با عراق ارتباطی داشته باشد به این معنا که جهت تاثیرگذاری در روند معادلات سیاسی و امنیتی عراق در آنجا از جای پایی برخوردار باشد.
- مقامات سعودی سعی میکنند با رفتاری دوگانه ضمن برقراری روابط مجدد دیپلماتیک با بغداد که به معنای قبول وضعیت و ساختار جدید آن کشور است، کماکان با توطئههای پیدا و پنهان در راستای تضعیف حکومت عراق گام بردارند که از جمله اقدامات آنها به عنوان نمونه میتوان حمایت از گروههای تروریستی، حمایت از اشخاصی چون طارق الهاشمی که روزی معاون رئیس جمهور عراق بود و یا دیگر مسئولین خائن به مملکتشان که حاضرند در ازای دریافت مبالغی به خاک خود خیانت کنند را برشمرد.
- انجام چنین سفری با توجه به نزدیکی روابط راهبردی میان ریاض و واشنگتن، با هماهنگی کامل آمریکا صورت گرفته است. لذا طی این سفر قطعا از جانب سعودیها پیشنهاداتی دال بر همکاری هر چه بیشتر بغداد با عربستان و آمریکا در امور منطقهای مطرح شده و به تعبیری دیگر این سفر را میتوان حاصل دیپلماسی مشترک سعودی- آمریکایی معنا کرد.
- یکی دیگر از اهداف بسیار محتمل آن سفر، ترغیب و تشویق بغداد به دوری هر چه بیشتر از سیاستهای ایران در منطقه بوده که به فرض موفقیت چنین طرحی هزینه دوری و یا جداسازی عراق به عنوان یکی از اصلی ترین متحدین تهران و یکی از حلقههای تاثیرگذار در محور مقاومت بسیار گزاف است.
- تاثیرگذاری در روند پرونده سوریه، این نیز می تواند محل رایزنی مقامات دو کشور عراق و عربستان بوده باشد چرا که عراق میتواند مستقیم و یا غیرمستقیم از جانب ایران در مسئله سوریه تاثیرگذار باشد.
لذا در صورت نزدیکی بغداد با سیاستهای ریاض در این خصوص می توان انتظار تغییر در برخی معادلات سیاسی و میدانی را در پیچیده ترین پرونده منطقه یعنی بحران بین المللی سوریه داشته باشیم.
موارد گفته شده فوق به این معنا نیست که کاخ سفید خود نمیتواند ارتباط مستقیمی با عراق داشته باشد بلکه به عکس، روابط خوب پیدا و پنهانی میان مقامات دو کشور بوده و هست و هر دو طرف سعی بر آن دارند تا در این رهگذر حداکثر منافع خود را تامین نمایند.
یکی از نکاتی که همواره در تحلیل مسائل عراق باید به آن توجه نمود این است که این کشور به شکلی مینیاتوری است به این معنا که متشکل از احزاب، قومیتها و مذاهب گوناگون در داخل است و از طرف دیگر بازیگران منطقهای و بینالمللی متکثری نیز در آن کشور به ایفای نقش میپردازند که هر یک از آنها نسبت به توان و ظرفیتهای خود در خاک آن کشور به بهره برداریهای مورد نظر میپردازند و سطح تعریف شدهای از نفوذ و تاثیرگذاری را در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی و امنیتی عراق دارند.
به تازگی سعودیها همت مضاعفی را در القاء مسئله ایرانهراسی در منطقه و در تمام جهان گذاشتهاند و به این منظور گویا بر این نظرند که هزینه کردن میلیاردها دلار در این حوزه جهت تخریب سیاسی تبلیغاتی ایران و به منظور تحت فشار قرار دادن هر چه بیشتر تهران میتواند بسیار سودمندتر از هزینه کردن در ایجاد و یا گسترش جنگ و ناامنی در یمن، عراق و سوریه باشد که این سیاست را در راستای کاهش توان، نفوذ و قدرت منطقهای ایران صورت میدهند.
سفر اخیر ملک سلمان پادشاه سعودی به مالزی و بیان برخی اظهارات غیرواقعی علیه کشورمان و از طرفی دورهگردی دیگر مقامات سعودی به کشورهای منطقهای، بسیج کردن توان شورای همکاری خلیج فارس، یارگیری از کشورهای فقیر و کوچک آسیایی و آفریقایی با تطمیع، تهدید و یا وعده و وعید به منظور بیان اظهاراتی علیه ایران و اینکه بخواهند تهران را به عنوان خطر اصلی امنیتی منطقه قلمداد کنند، منظومهای از اقدامات چند وجهی آل سعود در ابعاد مختلف رسانهای و سیاسی علیه ایران است.
در پایان باید این نکته را مورد تاکید قرار داد که روابط میان ایران و عراق از چنان عمق راهبردی برخوردار است که طرف مقابل نمیتواند با این قبیل اقدامات سطحی آسیبی به سطح روابط این دو کشور همسایه و برادر وارد کند و قطعا مقامات بغداد هم در محاسبات خود ایران را به عنوان شریک و تکیه گاهی مطمئن میبینند که میتوانند در دوران سختی و مشکل روی آن حساب کنند، همانطور که بارها مقامات عراقی گفتهاند، اگر نبود کمکهای تهران در مبارزه علیه داعش، امروز بغداد و اربیل و دیگر شهرهای مهم عراق در اشغال تروریستها بود!