کد خبر 70030
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۱

زماني رسيد كه ژاپن و كره جنوبي خواستند كه حرفه‌اي كار كنند و گذار آماتور به حرفه‌اي را با علم روز دنبال كردند. اين كار براي آن‌ها 15 سال طول كشيد و اكنون اين دو كشور به راحتي در سطح 16 تيم اول دنيا بازي مي‌كنند ولي ما كماكان همان سبك قديمي را دنبال كرديم و اكنون يك فوتبال دسته دوم در جهان سوم هستيم.

به گزارش مشرق، كارلوس كي‌روش در سال 1998 در ايالات متحده آمريكا طرحي را ارائه كرد كه بر اساس آن قرار بود كه تيم ملي فوتبال اين كشور در جام جهاني 2010 افريقاي جنوبي در جمع چهار تيم پاياني قرار بگيرد. هدفي كه نه در سال 2010 كه يك سال زودتر به فينال جام كنفدراسيون‌ها عملي شد و امريكا در ديداري نزديك از برزيل شكست خورد. كي‌روش در طرح خود كه نامش را "طرح توسعه المپيك آمريكا" گذاشته بود، اين كشور را به چهار منطقه تقسيم كرده بود و هدفش تعيين چهار تيم ملي هم‌راستا در چهار رده سني بود تا در نهايت بتواند تيم‌هاي ملي بزرگسالان، اميد، جوانان و نوجوانان آمريكا را از تركيب اين چهار تيم ايجاد كند. مديريت بخش بزرگي از اين برنامه 12 ساله، در مريلند بر عهده يك ايراني بود؛ محمود ابراهيم‌زاده كه خود پيش از آن كه وارد طرح كي‌روش شود با آكادمي‌هاي باشگاه‌هاي ميلان، آژاكس و سانتوس همكاري كرده بود و حتي به درخواست فرانكو بارسي، آكادمي ميلان را در آمريكا پايه‌ريزي كرده بود. او اينك قصد دارد اين برنامه را در استان بوشهر – جايي كه مي‌گويد به آن بسيار علاقه دارد – اجرا كند.

ابراهيم‌زاده كه سال‌ها در آكادمي‌هاي مختلف فعاليت كرده معتقد است كه فوتبال ايران با چند مشكل بزرگ رو به رو است كه او از جمله آن‌ها به مديريت‌هاي غير فوتبالي، تفكرات سنتي و نبود سرمايه اشاره كرد. او مي‌گويد براي اجراي طرحي كه مدعي است بر پايه طرح كي‌روش ريخته شده است و سبك كار آن تلفيقي از سبك فوتبال ايتاليا، هلند و برزيل است، با مشكلاتي از همين دست مواجه شده است. او از تفكرات سنتي مربيان قديمي بوشهر مي‌نالد و تاكيد مي‌كند كه از همه آن‌ها خواسته است كه براي كمك به اجراي صحيح برنامه پايه‌سازي او وارد عمل شوند اما آن‌ها او را متهم به "مرتاض‌گري" كرده و جايگاه او را نزد مردم بوشهر تخريب مي‌كنند!

مدير سازمان فوتبال باشگاه شاهين بوشهر يا به تعبير ايراني‌ها "مدير فني" اين باشگاه با حضور در ایسنا،درباره مراحل انجام طرح "شاهين 93"، راهكارها و موانع پيش روي اجراي آن به گفت‌وگو پرداخت. مشروح صحبت‌هاي وي را در ادامه مي‌خوانيد.

* چرا بارسلونا، رئال مادريد يا آژاكس الگوي ما در بازيكن‌سازي نيستند؟
متاسفانه امروز باشگاه شاهين تنها يك بازيكن بومي دارد كه اصلا خوب نيست. البته من نژاد پرست نيستم كه بگويم چرا از تهران و اصفهان و شهرهاي ديگر به شاهين مي‌آيند چرا كه فوتبال حرفه‌اي گاهي اقتضا مي‌كند حتي بازيكني از كشوري ديگر براي بازي كردن به ايران بيايد اما مسئله اينجاست كه ما هنوز بسترهاي لازم و پايه‌هاي حرفه‌اي شدن را ايجاد نكرده‌ايم. بنابراين چرا بايد هدف‌مان تنها اين باشد كه از تيم‌هاي ديگر بازيكن بگيريم و مثلا باشگاهي مثل بارسلونا، رئال مادريد يا آژاكس الگوي ما نيستند كه بر اساس آن بازيكن را در آكادمي خود بسازيم و از آن استفاده كنيم؟
 
* مربيان پايه استان بوشهر فوتبال روز دنيا را عملي نكرده‌اند
آنقدر در بوشهر استعدادهاي فوتبال وجود دارد كه متاسفانه با آن‌ها كار نشده است چرا كه مربيان پايه استان فوتبال روز دنيا را عملي نكرده‌اند. تك استعدادهايي نيز كه گاهي بروز مي‌كنند، خودجوش هستند و تمام آنچه مي‌دانند از دوران كودكي‌شان باقي مانده است. اكنون باشگاه شاهين چند تيم پايه در سطح استان دارد كه دو تاي آن‌ها در كشور اول شده‌اند كه اين مسئله نشان مي‌دهد در بوشهر استعدادهاي زيادي وجود دارد. سوال اينجاست كه چرا حتي چهار بازيكن از اين تيم‌ها نتوانسته‌اند در بزرگسالان شاهين بازي كنند؟ پاسخش اين است كه مربيان به اين بازيكن‌ها در حد آماتور ياد داده‌اند و علوم روز فوتبال حرفه‌اي را به آن‌ها آموزش نداده‌اند. اين بازيكنان از نظر فيزيك، تكنيك و تاكتيك در سطح آماتور هستند و متاسفانه آن سيستمي كه در همه جاي دنيا براي پرورش بازيكنان استفاده مي‌شود، در بوشهر وجود ندارد.
 
* مي‌خواهم تجربه ميلان و آژاكس را در بوشهر پياده كنم
كاري كه اكنون من مي‌خواهم انجام دهم اين است كه تجربه باشگاه‌هاي ميلان و آژاكس كه در آن‌ها كار كرده‌ام در بوشهر پياده كنم. من پيش از آنكه چند ماه پيش به ايران بيايم، سفري به ايتاليا و هلند داشتم و در آنجا تيم‌هاي پايه آژاكس را از نزديك ديدم. وقتي به ايران آمدم اول به بوشهر رفتم و از يكي از مدارس فوتبال اين شهر بازديد كردم. ناخودآگاه كودكاني كه در اين مدرسه، فوتبال بازي مي‌كردند را با نونهالان آژاكس مقايسه كردم و بايد بگويم كه استعدادهايي كه در بوشهر ديدم در هلند نديده بودم. بنابراين مي‌بينيم استعداد در بازيكنان بوشهري وجود دارد پس چرا آن‌ها در سنين بالاتر نمي‌توانند موفق باشند؟
 
* فوتباليست‌ها را براي حرفه‌اي شدن بايد در سه مرحله آموزش داد
فوتباليست‌ها را براي حرفه‌اي شدن بايد در سه مرحله آموزش داد. درست مانند درس خواندن كه از كودكستان به دبستان، راهنمايي و دبيرستان پيش مي‌رود و سپس دانش‌آموز وارد دانشگاه مي‌شود، در فوتبال حرفه‌اي نيز به همين صورت است. الفباي حرفه‌اي فوتبال كه به "دانش ماقبل حرفه‌اي" معروف است و در واقع بستري براي حرفه‌اي شدن است به بازيكنان 8 تا 12 ساله آموزش داده مي‌شود. فوتباليست‌ها از 12 تا 14 سالگي "دانش حرفه‌اي" را ياد مي‌گيرند و از 14 تا 18 سالگي "تجربه حرفه‌اي" را فرا مي‌گيرند. بنابراين وقتي كودكي وارد مدرسه فوتبال مي‌شود و 8 سال دارد تا زماني كه از مدرسه خارج شود، 18 ساله مي‌شود و شما 10 سال فرصت داريد تا بهترين تكنيك‌ها و تاكتيك‌ها را به او ياد بدهيد. بنابراين بازيكن 18 ساله‌اي كه از آكادمي بيرون مي‌آيد، به راحتي مي‌تواند در تيم‌هاي حرفه‌اي بازي كند و به يك بازيكن حرفه‌اي تبديل شود. به عنوان نمونه آكادمي آژاكس بازيكنان 18 ساله فارغ‌التحصيل خود را در تيم‌هاي دسته يك و دوي ليگ هلند بازي مي‌دهد و پس از دو سال بازيكنان 20 ساله را وارد تيم بزرگسالان آژاكس مي‌كند. به اين ترتيب بازيكنان وقتي كه به سن 22 يا 23 سالگي مي‌رسند، به راحتي مي‌توانند در سطح ليگ قهرمانان و حتي تيم‌هاي ملي بازي كنند چرا كه دانش و تجربه حرفه‌اي آن‌ها در طول ساليان كامل شده است. ولي متاسفانه اين مسئله را ما در ايران نداريم.
 
* فوتبال امروز ما يك فوتبال دسته دوم در جهان سوم است!
فوتبال ما هنوز همان فوتبال كوچه‌اي قديم است. به چه دليل در گذشته‌هاي دور گفته مي‌شد كه فوتبال ايران بام آسياست؟ در آن زمان فوتبال در آسيا علمي نبود و بيشتر بر پايه تكنيك فردي و قدرت بدني انجام مي‌شد. بازيكنان ايران هم كه اين مسائل را در فوتبال‌هاي كوچه‌اي خودمان ياد مي‌گرفتند و در برابر بازيكنان كوچك جثه و غير تكنيكي آسيا سرآمد بودند و قهرمان آسيا مي‌شدند. اما زماني رسيد كه ژاپن و كره جنوبي خواستند كه حرفه‌اي كار كنند و گذار آماتور به حرفه‌اي را با علم روز دنبال كردند. اين كار براي آن‌ها 15 سال طول كشيد و اكنون اين دو كشور به راحتي در سطح 16 تيم اول دنيا بازي مي‌كنند ولي ما كماكان همان سبك قديمي را دنبال كرديم و اكنون يك فوتبال دسته دوم در جهان سوم هستيم. اين يك واقعيت تلخ است. ما گذار آماتور به حرفه‌اي را طي نكرده‌ايم. فوتباليست‌هاي ما دبستان را طي كرده‌اند ولي بدون رفتن به دبيرستان مي‌خواهند وارد دانشگاه شوند كه اين امكان ندارد. تا وقتي كه فوتبال ما مرحله به مرحله روند حرفه‌اي شدن را پيش نگيرد و با تخصص فوتبال مدرن دنيا آشنا نشوند، فوتبال ملي ما نيز به جايي نمي‌رسد. تيم ملي از ليگ‌ها تغذيه مي‌شود و ليگ‌ها نيز از بازيكنان تيم‌هاي پايه. ما اكنون يك ساختمان ساخته‌ايم و نامش را فوتبال حرفه‌اي گذاشته‌ايم و ظاهرش را هم خيلي قشنگ كرده‌ايم اما اين ساختمان از درون ترك دارد و متاسفانه حتي پي ندارد و باز هم متاسفانه پديده‌هاي شومي مثل دلاليسم نيز مانند موريانه تمام پايه‌هاي سست اين ساختمان را خورده‌اند.
 
* فوتبال ما بايد فلسفه، هدف، برنامه‌ريزي و سيستم خاص خود را داشته باشد
اكنون كه من آمده‌ام و باشگاه شاهين را به دست گرفته‌ام قصد ندارم فوتبال ايران يا بوشهر را عوض كنم. من فقط مي‌خواهم ببينم در كنار شاهين بودن و حرفه‌اي كار كردن چه تاثير مثبتي در زندگي فوتبالي نونهالان و نوجوانان بوشهري دارد. من دنبال پست و مقام و سرمربي‌گري نيستم و هدفم تنها خدمت به جوانان بوشهر است و جز اين نيست. اكنون به عنوان مدير سازمان فوتبال شاهين، تمام توجهم به فوتبال پايه معطوف است و به همين دليل استان بوشهر را به 5 منطقه تقسيم كرده‌ام و هدفم اين است كه در هر منطقه مدارس فوتبال شاهين را راه بيندازيم و با استعداديابي از كودكان آن مناطق در هر منطقه يك تيم داشته باشيم كه از تلفيق آن‌ها تيم اصلي شاهين بوشهر را بسازيم. هدف ما اين است كه پس از يك تا سه سال، تيم بزرگسالان شاهين را كاملا بومي كنيم و بين 3 تا 5 سال آينده تمام تيم‌هاي پايه شاهين را بومي‌سازي كنيم. اين كارها مستلزم برنامه‌ريزي دقيقي است. در ميلان يا آژاكس باشگاه‌ها داراي يك فلسفه و يك هدف هستند و براي رسيدن به اين هدف برنامه دارند و براي انجام درست برنامه‌شان نيز سيستمي را تعريف كرده‌اند. پس فوتبال ما نيز بايد فلسفه، هدف، برنامه‌ريزي و سيستم خاص خود را داشته باشد.
 
* طرحي برگرفته از پروژه "توسعه المپيك آمريكاي" كارلوس كي‌روش
برنامه‌اي كه قرار است در بوشهر اجرا كنيم، برنامه‌ي تازه‌اي است كه سيستم نو و تخصص نو مي‌خواهد. كساني كه قرار است در اين برنامه به عنوان مجري حضور داشته باشند، يا بايد تخصص اين كار را داشته باشند يا به آن‌ها آموزش داده شود. به همين دليل تعدادي از بازيكنان سابق شاهين بوشهر را آموزش داديم و آن‌ها را با طرح خود آشنا كرديم تا به عنوان مربي در آكادمي فوتبال شاهين مشغول به كار شوند. اين طرح برگرفته از پروژه توسعه المپيك آمريكاست كه توسط كارلوس كي‌روش و در سال 1998 طراحي شده بود. او در اين طرح كشور آمريكا را به چهار منطقه تقسيم كرده بود تا بتواند در پايان برنامه‌ريزي‌اش در هر منطقه چهار تيم ملي در رده‌هاي سني مختلف داشته باشد. او براي اين كار از كودكان زير 6 سال تا جوانان زير 16 سال را تحت پوشش برنامه‌اش قرار داده بود. او حتي براي روستاها نيز برنامه‌ريزي كرده بود تا اگر استعدادي در آن‌ها وجود دارد، شكوفا شود. اين طرح به كودكان اجازه مي‌داد كه حتي اگر وارد تيم‌هاي فوتبال حرفه‌اي نشوند، بتوانند تا 19 سالگي در سطح خوبي فوتبال بازي كنند. ضمن اينكه فوتبال دانشگاهي در آمريكا نيز بسيار قوي است و به نوعي تيم‌هاي ملي اين كشور را تغذيه مي‌كند. كي‌روش در برنامه‌اش براي هر تيم ملي كه در هر منطقه تشكيل شده بود يك سرمربي و 5 كمك مربي تعيين كرده بود و به اين ترتيب نه تنها 4 تيم ملي در هر رده سني تربيت كرده بود بلكه در هر رده سني 24 مربي بادانش و باتجربه هم پرورش داده بود. من اينك مي‌خواهم اين طرح را در سطح كوچك‌تر و در استان بوشهر پياده كنم.
 
* فرانكو بارسي از من خواسته بود هدايت آكادمي ميلان را در مريلند بر عهده بگيريم
من پيش از اين به مدت 5 سال مدير يكي از بخش‌هاي برنامه‌ي توسعه المپيك آمريكا در مريلند بودم و با طرح كي‌روش كاملا آشنايي دارم. بر همين اساس برنامه‌اي نيز نوشته بودم و در آن سيستم‌ و فلسفه كاري خود را توضيح داده بودم. من نامه‌اي دارم كه فرانكو بارسي در سال 1999 به من داده بود و در آن از من خواسته بود هدايت آكادمي ميلان را در مريلند بر عهده بگيريم. همچنين در برنامه‌اي كه از سال 2000 در مريلند آغاز شد و تا سال 2009 ادامه داشت، ما توانستيم 100 هزار بازيكن را زير پوشش آكادمي ببريم. اين كار را بايد از يك زماني در ايران شروع كنيم. زماني فوتبال ايران پيشرفت مي‌كند كه با برنامه و حمايت مسئولان اين كار انجام شود. اما اكنون من براي انجام اين كار در بوشهر به مشكلات زيادي برخورده‌ام.
 
* سنتي‌ها مي‌گويند كه مي‌خواهم در بوشهر «مرتاض‌گري» راه بياندازم!
من براي بوشهر چشم اندازي سه ساله تدوين كردم تا در پايان سال 1393 ساختار اداري باشگاه شامل تجهيزات، امكانات، مديريت، كادر فني و ساير موارد اصلاح شود. اين كار فوق‌العاده‌ سخت است، اما سعي مي‌كنم آن را در بوشهر انجام دهم. علاوه بر مشكلي كه از سوي مديران باشگاه‌ها براي اجراي اين طرح ممكن است پيش بيايد، مشكل بزرگ‌تر افرادي هستند كه سال‌ها به صورت سنتي در باشگاه‌ها كار كرده‌اند و نمي‌توانند سيستم‌هاي نو را بپذيرند. به عنوان نمونه وقتي من گفتم كه مي‌خواهم سيستم‌ باشگاه‌هاي هلند را در بوشهر پياده كنم، اين افراد سنتي گفتند ابراهيم‌زاده مي‌خواهد در بوشهر «مرتاض‌گري» راه بياندازد! آن‌ها گفتند من رفته‌ام و از اروپا چند فيلم آورده‌ام كه هزارتاي آن در ايران وجود دارد و به هيچ دردي نمي‌خورد. در حالي كه آن‌ها نمي‌دانستند فيلم‌هاي من دي وي دي‌هاي مخصوص باشگاه آژاكس است كه در اين باشگاه بازيكنان بر اساس آن‌ها آموزش مي‌دهند.
 
* افراد نابكار، خيلي در كار من اشكال وارد كرده‌اند
تمام هدف من اين است كه در بوشهر تاثيرگذار باشم. اما در چند ماهي كه به ايران آمده‌ام كم مشكل نداشته‌ام و افراد نابكار بسيار در كار من اشكال وارد كردند. اين آدم‌ها هستند كه در شهر با تك تك مردم حرف مي‌زنند و آن‌ها را نسبت به من بدبين مي‌كنند. در حالي كه ما از روز اول هم گفتيم هر كس كه مي‌خواهد مي‌تواند در كنار ما ياد بگيرد و در آكادمي كار كند. اما آن‌ها مي‌گويند آنچه خودشان مي دانند درست است و مرا فردي خودكامه مي نامند.
 
* شاهين بوشهر در مسئله‌اي كه براي آكادمي استقلال رخ داد كم از آن باشگاه ندارد
آنچه من از آن حرف مي‌زنم علم روز فوتبال است كه فقط مجري آن هستم. اما اين مسئله را اين افراد يا نمي‌فهمند يا منافع شخصي‌شان به خطر مي‌افتد. برنامه من اين است كه به مردم بگويم مي‌خواهم اين كار را در بوشهر انجام دهم اما اگر آن‌ها نخواهند، اين كار را در شهر ديگر و باشگاه ديگر پي خواهم گرفت. تنها دليل اصرارم براي انجام اين كار در بوشهر، علاقه‌اي است كه به اين شهر دارم. ضمن اينكه كودكان اين شهر گناهي ندارند كه دوست دارند شبيه بازيكنان ميلان لباس بپوشند و شبيه آن‌ها بازي كنند. متاسفانه در بوشهر 4 يا 5 نفر هستند كه جلوي انجام اين كار را مي‌گيرند چون منافع شخصي‌شان به خطر مي‌افتد. مطمئن باشيد مسئله‌اي كه در باشگاه استقلال و آكادمي اين تيم رخ داد و رسانه‌ها روي آن بسيار كار كردند، در ساير باشگاه‌ها نيز وجود دارد و اين مسئله در شاهين بوشهر كم از استقلال ندارد. اين مشكلات وجود دارد و اين گونه افراد در كار ما، جوسازي و تخريب مي‌كنند. حال در اين ميان مسئولان ورزش استان بايد از ما حمايت كنند. در غير اين صورت ما به مردم مي‌گوييم كه مي‌خواستيم اين كار را در بوشهر انجام دهيم ولي كسي از ما حمايت نكرد. بايد در فوتبال ايران اين سدها را بشكنيم و زالوها را از فوتبال كنار بگذاريم تا كارها درست شود.
 
* طرح جديد باشگاه ميلان با عنوان "Milan@home" در ايران
در استان بوشهر تعداد زيادي مدرسه فوتبال هست كه 8 تاي آن‌ها زير پوشش ما هستند. براي اين 8 مدرسه سرپرست‌ها و مربيان را مشخص كرده‌ايم و براي واجدين شرايط، حكم هم صادر كرده‌ايم. براي باشگاه شاهين بوشهر نيز يك كميته فني تعيين كرده‌ايم كه تمام كارهاي فني آكادمي را زير نظر بگيرد. حركت بعدي ما اين است كه تيم‌هاي پايه را كلا از باشگاه جدا كنيم و يك هيات مديره از بزرگان شهر، مديران تربيت بدني، مديران شركت گاز و كساني كه از نظر مالي بتوانند تيم را پشتيباني كنند، تعيين كنيم. همچنين با باشگاه ميلان رايزني كرده‌ام تا طرح جديد اين باشگاه را كه با عنوان "آث ميلان در خانه شما (Milan@home)" معروف شده است در ايران كليد بزنيم و بوشهر اولين جايي باشد كه اين طرح در آن اجرا مي‌شود. مربيان تيم‌هاي پايه ما نيز بازيكنان سابق شاهين بوشهر هستند كه در كلاس‌هاي مربي‌گري شركت كرده و مدارك A ، B و C آسيا را دارند. البته اين كلاس‌ها كافي نيست و ما سعي كرده‌ايم سيستم كاري خود را به آن‌ها منتقل كنيم و بر اساس آن سيستم بازيكن جذب كنيم. ما مي‌خواهيم سبك خودمان را داشته باشيم.
 
* طرحي با تلفيقي از سبك فوتبال هلند، ايتاليا و برزيل
اين طرحي كه ما مي‌خواهيم در بوشهر اجرا كنيم، تلفيقي از سبك فوتبال هلند، ايتاليا و برزيل است. فرهنگ فوتبال در برزيل بر پايه تكنيك فردي است. در ايتاليا گل نخوردن شرط اول است و در هلند هجومي بازي كردن فرهنگ فوتبال اين كشور را تشكيل مي‌دهد. ما سعي كرده‌ايم نظم حرفه‌اي تيم‌ها را از هلند، تكنيك را از برزيل و سيستم بازي را از ايتاليا گرفته و با يكديگر تلفيق كنيم و بر اساس اين سيستم جديد بازيكنان را پرورش دهيم. البته اين كار بسيار سخت اما شدني است.
 
* مشكلات فوتبال ايران، مديريت‌هاي غير فوتبالي، تفكرات سنتي و نبود سرمايه است
سرمايه‌گذاري در فوتبال ايران بر خلاف جاهاي ديگر است. اين همه دولت به باشگاه‌هاي فوتبال پول تزريق مي‌كند ولي باز هم آن‌ها در پايان فصل از بي‌پولي مي‌نالند. من خود سرمايه‌گذاري نمي‌شناسم كه روي طرحي كه دارم، سرمايه‌گذاري كند. ممكن است خيلي افراد باشند كه براي خرج كردن پول‌شان در فوتبال انگيزه زيادي داشته باشند، اما بايد ديد آن‌ها مي‌خواهند مقطعي كار كنند يا دائم. چون من نمي‌خواهم در ميان كار برنامه‌ام با وقفه روبه‌رو شود يا تعطيل شود. اكنون هم اگر بوشهري‌ها نخواهند كه من اين كار را در آن شهر انجام دهم، به شهر ديگري مي‌روم كه اين را از من بخواهند. مشكل ديگر فوتبال ايران مديريت‌هاي غير فوتبالي است كه مسايل فوتبال را به خوبي درك نمي كنند و همچنين افرادي كه از دل فوتبال هستند، اما با تفكر سنتي‌شان اجازه هيچ تغييري را در سبك فوتبال كشور نمي دهند. البته پول و سرمايه فاكتور بسيار مهمي در پيشرفت فوتبال است. اما دو مورد اول بسيار مهم‌تر از مسايل مالي هستند.
 
* اگر كي‌روش برنامه خودش را در ايران اجرا مي‌كرد، تيم ملي را با ميانگين سني زير 23 سال مي‌بست
مشكل ديگري كه فوتبال ما با آن روبه‌روست، پايين بودن سطح دانش و تجربه‌ي حرفه‌اي بازيكنان ملي‌پوش است. سطح حرفه‌اي آن‌ها نه در سطح جهان، نه اروپا و نه حتي آسيا نيست و حتي از سطح ايران شايد پايين‌تر است. اين مشكل بزرگ كارلوس كي‌روش است. اگر كي‌روش برنامه طراحي شده خودش را در ايران اجرا مي‌كرد و از نونهالان تا اميد بر تمام كارها نظارت مي‌كرد، مي‌توانست تيم ملي را با بازيكناني با ميانگين سني زير 23 سال ببندد ولي اكنون تيم ملي فوتبال ما سيستم، فلسفه و برنامه‌اي ندارد و به همين دليل كي‌روش مجبور مي‌شود به سراغ بازيكني مانند فرهاد مجيدي برود. هم‌اكنون در تيم ملي، بازيكنان پا به سن گذاشته‌اي در كنار بازيكناني مثل انصاري فرد حضور دارند و شما ديديد كه انصاري فرد در بازي با قطر سه فرصت بسيار خوب را از دست داد كه اگر كمي تجربه حرفه‌اي‌اش بالاتر بود، مطمئنا آن‌ها را به گل تبديل مي‌كرد. ما مي‌خواهيم فوتبال بوشهر را با اين سيستم پرورش دهيم تا وقتي بازيكنان به بزرگسالي مي‌رسند، مشكل تكنيك و تاكتيك نداشته باشند.
 
* سيستم‌هاي فوتبال در بازي‌هاي ما فقط در لحظه سوت شروع بازي معلوم است!
تيم‌هاي ما هميشه از سيستم‌هاي پيشرفته فوتبال مثل 2-4-4 ، 3-3-4 و امثال اين‌ها صحبت مي‌كنند ولي در زمان بازي، با همان سيستم قديمي 2-5-3 بازي مي‌كنند! مربيان ما در هنگام ارنج كردن تيم سيستم را درست مي‌بندند اما در توضيح شرح وظايف بازيكنان در هر سيستم، ناتوانند. در واقع بايد گفت سيستم‌هاي فوتبال در بازي ما فقط در لحظه سوت شروع بازي معلوم است! ما براي برطرف كردن اين مشكلات نيازمند همكاري متوليان فوتبال در كشور و بويژه در استان بوشهر هستيم.
 
* كي‌روش مي‌تواند فوتبال ايران را دگرگون كند
مطمئن باشيد اگر كارلوس كي‌روش از سوي فدراسيون حمايت شود و براي اجراي برنامه‌هاي او همكاري لازم انجام شود، او مي‌تواند در زماني كمتر و شايد نصف زماني كه كره و ژاپن حرفه‌اي شدند، فوتبال ايران را دگرگون كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس