از پنجم اسفند که اولین مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برگزار شد و همزمان با آن، حزب اتحاد ملت نیز نشست خود را برگزار کرد و ترکیب ستاد انتخاباتی اش را روشن نمود، موج انتخابات، رسما سپهر سیاسی کشور را فراگرفته است.

به گزارش مشرق، با برگزاری نشست های انتخاباتی و رونمایی از چهره های تازه برای انتخابات اردیبهشت 96، اندک اندک فضای سیاسی کشور، انتخاباتی می شود.

از پنجم اسفند که اولین مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برگزار شد و همزمان با آن، حزب اتحاد ملت نیز نشست خود را برگزار کرد و ترکیب ستاد انتخاباتی اش را روشن نمود، موج انتخابات، رسما سپهر سیاسی کشور را فراگرفته و حالا کم نیستند آنها که می پرسند، آیا حسن روحانی پیروز قطعی انتخابات دوازدهم است یا اینکه در مواجهه با رقبا، کار سختی در پیش دارد؟

رقابت های سه گانه برای انتخابات

برخلاف ادوار پیشین انتخابات که معمولا حرف از دو جبهه اصولگراو اصلاح طلب برای حضور در رقابت های انتخاباتی بود، در این دوره، عملا سه طیف سیاسی با یکدیگر رقابت می کنند و ائتلاف های بین جناحی نیز معلوم نیست که مانند دوره قبل، به راحتی شکل بگیرد.

یک سوی این میدان، حسن روحانی است که با نگرشی محافظه کارانه، می آید که از دستاوردهای دولتش دفاع کرده و مانع از آن شود که این دستاوردها توسط رقبا نادیده انگاشته شود. او همچنین نماینده سنت سیاسی ایران نیز هست که از سال 1360 تاکنون باعث شده همه روسای جمهور، در بازه زمانی هشت ساله به فعالیت بپردازند.

اما در سوی دیگر این میدان رقبای سرسخت حسن روحانی قرار دارند که با وجود اینکه زمانی روحانی را از طیف خود می پنداشتند، اما از سال 92 تاکنون یکسره به نقد سیاست های دولت مشغول بوده اند. اصولگرایان با وجود آنکه انگیزه زیادی برای رقابت با حسن روحانی دارند، اما عملا نامزدهای زیادی که بتواند اهداف آنها را در انتخابات پیگیری کند، ندارند. آنها همچنین از سالهای قبل و در نبود رقیب اصلاح طلب، دچار رقابت های شدید درون گروهی شده اند که این زخم تفرقه، وحدت امروز آنها را مشکل کرده است. با این وجود تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نشان می دهد که اصولگرایان دغدغه وحدت در انتخابات را دارند و نمی خواهند در گذشته پر اختلاف خود بمانند.

سوی سوم این بازی هم اصلاح طلبان هستند. باید پذیرفت که اصلاح طلبان برخلاف دو طیف اعتدالی و اصولگرا، نقش چندان مهمی در بازی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ندارند، مگر آنکه اتفاق خاصی در فرآیند انتخابات رخ دهد. اصلاح طلبان که در سال 92 با وحدت به موقع با طیف اعتدالی نقش موثری در پیروزی حسن روحانی داشتند، در این دوره نگرانند که ریزش آرای روحانی یا پیگیری برخی پرونده ها درباره او، باعث شکست اعتدالیون و در نتیجه به حاشیه رفتن اصلاح طلبان شود. آنها ابتدا سعی کردند پروژه آشتی ملی را در انتخابات پیش برده و از نوعی دولت وحدت ملی که احتمالا نماد آن را روحانی می دانند، دفاع کنند. با این حال به دنبال شکست این پروژه، اصلاح طلبان اکنون از گزینه های پوششی برای قرار گرفتن در کنار حسن روحانی نام می برند، هرچند روشن نیست سناریوی حضور در انتخابات با نامزد مستقل، چندان موثر واقع شود.

ساختارهای انتخاباتی الیتیستی اصلاح طلبان و اعتدالیون
مکانیزم های انتخاباتی سه جریان حاضر در انتخابات، پیچیده است. جریان اول که همان جریان اعتدالی است، کاندیدا دارد، اما ساختار حزبی گسترده و سبد رای تضمین شده ای برای پیروزی در انتخابات 96 ندارد. اصلاح طلبان برخلاف این جریان، بدنه رای و شبکه تشکیلاتی گسترده ای دارند، اما نه کاندیدایی دارند که مورد اجماع همه فعالان این طیف باشد و نه اعتماد زیادی به برخی از آنها از سوی نظام می شود برای آنکه بتوانند بر روی برخی ایده های خود مانور بدهند. درست در برابر آنها، اصولگرایان با وجود اینکه شبکه گسترده ای از رای دارند و اعتماد بالایی هم به بخش های گسترده ای از آنها برای حرکت در چارچوب هنجارهای سیاسی جمهوری اسلامی وجود دارد، اما اختلافات در راس مجموعه اصولگرایی چنان بالاست که آنها اندک اندک و گام به گام زیر تابلوی جبهه مردمی تلاش می کنند تا فرآیند وحدت را طی کنند.

مقایسه مکانیزم های انتخاباتی این سه جریان نشان می دهد که اصلاح طلبان و اعتدالیون، ساختاری از بالا به پایین و نخبه گرا برای تعیین نامزدها دارند و مثلا سیستم شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در سال 94 نشان داد که تا چه اندازه با بدنه رای اصلاح طلبی زاویه دارد، اما اصولگرایان، دست کم تاکنون از ساختاری از پایین به بالا، تقریبا مشابه کمپین های انتخاباتی در ایالات متحده بهره برده و امیدوارند که با رای نمایندگان استانی این طیف بتوانند به نامزدی واحد برسند.

پیامدهای غیرقابل انتظار اشتباه محاسباتی اصولگرایان
با نگاهی به صف آرایی انتخاباتی کنونی در کشور، باید گفت که اگر اصولگرایان بتوانند به یک نامزد مشخص اصلی – فارغ از اینکه بخواهند در مناظره ها از نامزدهای پوششی نیز استفاده کنند یا نه – برسند و بدنه اجتماعی خود را راضی کنند که این گزینه قابلیت پیروزی بر حسن روحانی را دارد، آن گاه انتخابات دوقطبی شده و اصلاح طلبان شانسی برای قدرتنمایی در قالب معرفی نامزد پوششی نخواهند داشت و کوشش می کنند تا مانند دور دوم انتخابات 84 یا انتخابات 92 پشت سر گزینه اعتدالیون قرار گیرند. اما اگر نامزدی مانند ابراهیم رئیسی از سوی اصولگرایان به میدان نیامده و قرار بر معرفی کاندیداهای کمتر شناخته شده باشد، انگاه باید منتظر ماند که اصلاح طلبان هم رقیبی را هرچند به صورت نمادین در کنار روحانی قرار دهند و با رصد تحولات انتخاباتی، به یک فرصت حداقلی برای پیروزی در انتخابات بیندیشند.
اگر اصولگرایان نامزدهای متعدد را راهی انتخابات کرده و عملا میدان را برای اصلاح طلبان باز گذارند که آنها هم گزینه ای مانند علی مطهری یا حسن قاضی زاده هاشمی را کنار روحانی قرار دهند، آنگاه بعید نخواهد بود اگر صف آرایی کنونی اصولگرا – اعتدالی در انتخابات، در دور دوم انتخابات سال بعد به دوتایی اصلاح طلب – اعتدالی تغییر کند. گزینه ای که اصولگرایان را برای چهار سال دیگر در حاشیه نگه خواهد داشت.


منبع: پایگاه رصد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس