گروه جهاد و مقاومت مشرق - اکران «ویلاییها» که در زمان جشنواره و در سینمای اهالی رسانه در برج میلاد تمام شد همه هنوز روی صندلیهایشان نشسته بودند. صفحه سیاه و بعد تیتراژ پایانی. با بالا آمدن تیتراژ اما کسانی که برای ترک سالن نیمخیز شده بودند دوباره روی صندلی نشستند. بعد از مدتها صدای «کویتیپور» حماسهخوان زمان جنگ روی تیتراژ یک فیلم سینمایی تدوین شده بود.
تدوینی که البته بهخاطر همراهی با محتوا و مضمون فیلم، دلنشین و دلچسب هم از آب درآمد و مخاطبان را تا منتها الیه تیتراژ روی صندلیهای خود نشاند. به همین بهانه به سراغ آقای کویتیپور رفتیم که «یاران چه غریبانه» با صدای او روی تیتراژ پایانی «ویلاییها» نشسته است. حماسهخوانی که این روزها کمتر در مجامع رسانهای دیده میشود.
کویتیپور در ابتدای گفتوگوی خود ضمن اعلام بازخوانی این قطعه برای تیتراژ این فیلم گفت: «این بازخوانی حدود یک هفته به طول انجامید. قرار بود با آقای ستار اورکی کار کنیم. البته در ابتدای کار قرار بود قطعه دیگری دیگری خوانده شود. به یک ملودی هم رسیده بودیم که البته فرصت پیاده کردن آن نشد. در نهایت در نشستهایی که با آقای سعید ملکان بهعنوان تهیهکننده و خانم منیر قیدی بهعنوان کارگردان داشتیم کمکم به این نتیجه رسیدیم که کار تیتراژ، یک کار نوستالوژی باشد.»
موسیقی، خوب روی تصویر نشسته است
این حماسهخوان دوران دفاع مقدس درباره ایده نوستالوژیک شدن تیتراژ هم میگوید: «این پیشنهاد را ستار اورکی داد. اورکی انسانِ قَدَری در زمینه موسیقی فیلم است و در این حوزه از افراد شناسنامهدار محسوب میشود. هرچند فیلم هم موسیقی متنِ چندانی نداشت. به نظرم در دو، سه صحنه است که موسیقی متن دارد و البته در همان دو، سه صحنه هم موسیقی به خوبی جواب تصویر را داده بود..»
داستان ویلاییها مستند است
این حماسهخوان دوران دفاع مقدس که گویا سخن گفتن درباره «ویلاییها» دوباره او را به همان حال و هوا و روزهای جنگ برده است ادامه میدهد: «خیلی از رزمندگان تازه ازدواج کرده بودند. خانوادههایی که اول زندگیشان وارد آن شهرک میشوند. زنی که برای شروع زندگی وارد خانهای میشود و از شروع زندگیاش دلواپس این است که مرد خانهاش بر میگردد یا نه؛ آنهم نه یک روز و دو روز، بلکه هشت سال! این حال و هوا شوخی نیست! البته این قضیه مستند بوده است. در تیتراژ پایانی همین فیلم عکسهای همان زمانِ تعدادی از این خانوادهها را میبینید. در کل جالب بود که چه حال و هوایی داشتهاند.»
سینمای دفاع مقدس مظلوم است
خواننده قطعه ماندگار «یاران چه غریبانه» در ادامه صحبتهایش گریزی هم میزند به سینمای دفاعمقدس و عنوان میکند: «سینمای دفاع مقدس ما هنوز مظلوم است. چند روز پیش فیلم خارجی دیدم که نگاه مذهبی داشت و یک کهنه سرباز جنگ، دائمالخمر شده بود. وقتی پسرش برای شرکت در صفوف جنگ داوطب شد مانعش شد. گلایه داشت که اویی که الان چندین مدال افتخار هم دارد الان سر بار جامعه شده و جامعه به او نگاه خوبی ندارد. با رفتن پسرش مخالفت کرد که چرا از سرنوشت او عبرت نمیگیرد. در نهایت اما پسر به جنگ میرود و فیلم نشان میدهد که با وجود همه نامهربانیهایی که در حق او میشود اما در لحظات آخر عقبنشینی بین عقبنشینی و ماندن در صحنه نبرد، دومی را انتخاب کرده و جان همرزمانش را نجات میدهد.
این فیلم را دشمنان ما برای خودشان و اهداف خودشان ساختهاند اما من را هم تحت تأثیر قرار میدهد. درد منِ اهل جنگ این است که چرا نباید موضوعات واقعی جنگ خودمان در سینمای خودمان به تصویر کشیده شود! هالیوود برای اسلامهراسی و ایرانهراسی فیلمهایی را میسازد که دنیا آن را میپذیرد و تأثیر میگیرد. چرا اینها نباید در سینمای ما به تصویر کشیده شود و در آینده روی فرزند من هم تأثیر بگذارد.»
کویتیپور در ادامه با اشاره به سختیها و مشقاتی که رزمندگان در طول جنگ با آن روبهرو بودند میگوید: «ما در دورانی میجنگیدیم که از شدت مضیقه دستور میآمد که سه ماه یک تیر هم شلیک نشود. در این حد در مضیقه بودیم! باید این سختیها و مشقتها به تصویر کشیده شود. در همین فیلم ویلاییها صحنهای وجود دارد که روی دختر و دامادم تأثیر گذاشت. صحنهای که زنان و مادران به طرف جانپناه و پناهگاه میروند. هواپیما مشغول بمباران است و این مادرها به همراه بچههایشان به سمت پناهگاه میروند و دوربین از بالا این صحنه را به تصویر کشیده است.»
دفاع مقدس، ریشه و هویت ماست
کویتیپور که انگاری صحبت کردن درباره روزها و ایام جنگ، شور و حرارت او را دوچندان کرده است ادامه میدهد: «خب ما اینها را نشان دادهایم. هنوز نشان ندادهایم بچههای ما در ماه رمضان و اوج گرمای جنوب در عملیات رمضان چه میکردند. البته کارگردانان، بازیگران و تصویربرداران قَدَری داریم. نه فقط سیستم و دولت بلکه همه ما در کنار هم باید دست در دست یکدیگر بدهیم و با مردم حمایت کنیم و اینها را به تصویر بکشیم. حیف است؛ رگ و ریشه و هویت ما اینهاست. این تیتراژ تنها کاری است که من برای یک فیلم خواندهام چون کار اصلی من این نیست.»
خواننده تیتراژ «ویلاییها» در پایان گفتوگوی خود با اشاره به اهمیت از دست ندادن زمان برای حرف زدن درباره چنین موضوعاتی میگوید: «ما اینقدر زمان و نفس نداریم که زمان را از دست بدهیم. چشم به هم بگذاریم این زمان هم گذشته است اما هنوز این جناح و آن جناح و این دسته و آن دسته میکنیم. انشاالله که این فرایند اصلاح شود. باید همدیگر را تقویت کرده و با همبستگی از یکدیگر حمایت کنیم.»