
به گزارش مشرق، قضیه به همین سادگیست...تعدادی از معاریف اصلاحطلب و اعتدالی مجلس دهم طرحی دوفوریتی را امضا کردهاند که بر مبنای آن هرکس که در یک مراسم سخنرانی سؤال بپرسد باید به زندان برود.
در بند یکم این طرح آمده است:
هر کسی با هر اقدامی اعم از طرح سوال و یا غیر آن در مراسم سخنرانی اعم از مراسم رسمی که عرفاً بدون مجوز تشکیل میشود موجبات توقف یا جلب توجه به خود و یا تشنج شود به حبس از 6 ماه تا 2 سال محکوم میگردد!
در ذیل طرح مذکور امضای کسانی همچون محمدرضا عارف، مصطفی کواکبیان، علیرضا محجوب، محمدرضا تابش، محمود صادقی و علی مطهری که بعنوان معاریف اصلاحطلب و اعتدالی مجلس شناخته میشوند نیز به چشم میخورد.
سؤالی که افکار عمومی و نُظّار سیاسی با این اتفاق از خود میپرسند این است که چطور جریانی که مدعی آزادی بیان و پناه بردن به خدا از بستن دهان منتقدان است؛ به ناگاه اینچنین نقاب از چهره برمیدارد و به همین سادگی اعلام میکند که هر نوع جلب توجهی در یک مراسم سخنرانی مستوجب حبس و زندان است؟!
*اولین کسی که منتقدان را به زندان تهدید کرد که بود؟
نخستین بار، این رئیسجمهور حسن روحانی بود که 9 ماه قبل طی اظهارات خود در افتتاحیه نمایشگاه کتاب تهران و در لابهلای کنایههای همیشگی خود به منتقدانش گفت:
«نقاد را دستگیر نمیکنند و به زندان نمیبرند. نقادی یک نعمت است. البته بحث کسانی که دروغ میگویند، اتهام میزنند و قدرت ملی را تضعیف میکنند جداست.»[1]
شاید کسی آنطور که باید و شاید این اظهارات آقای رئیسجمهور را جدی نگرفت اما برخی روزنامهنگاران در رسانههای شخصی خود از این نوشتند که روحانی با این گفته در واقع منتقدانش را به زندان تهدید کرده است.
*عارف: قبح زندان رفتن ریخته شده؛ باید جرمزدایی کنیم!
گویا در ماه اردیبهشت سال 95، بحث «زندان» در محافل دولتی و اصلاحطلبی به شدت داغ بوده است.
در همان روزها «محمدرضا عارف» چهره محجوب اصلاحطلبان نیز در یک دیدار طی اظهاراتی کت «جرمزدایی» و «انتقاد از وضعیت زندانها» را به تن کرده و گفته بود: قبح زندان رفتن ریخته شده است، در حالی که در گذشته خیلیها به کلانتری هم نمیرفتند. بنابراین اگر جرم زدایی در قوانین پذیرفته شود، زندانها به چنین وضعیتی در نمیآید.[2]
*پاسخ جلال آل احمد به درخواست محاق و اختناق امیرعباس هویدا
تهدید منتقدان، نمایندگان مردم، رسانهها و روشنفکران متعهد، ژنتیک ثابت دیکتاتورمآبی و دگماتیزم است.
کما اینکه امیرعباس هویدا، نخست وزیر دوران ستمشاهی نیز زمانی چند تن از روشنفکران از جمله «جلال آلاحمد» را به یک نمایش ضیافت دعوت میکند تا درخواست محاق و اختناق خود را با رسمیت بیشتری به آنها بفهماند.
اما آقاجلال در اظهاراتی تاریخی خطاب به نخست وزیر شاه میگوید:
«بالاخره قلم ما بر مسلسلهای شما پیروز میشود و شما نمیتوانید با اینگونه اقدامات جلوی زوال (دولت) خودتان را بگیرید»...[3]
*بدقوارگی لباس آزادی بیان بر تن دولت و اصلاحطلبان/مردم قضاوتشان را در انتخابات میگویند...
دولت و اصلاحطلبان علیرغم تصوری که دارند اما در آراستن هیچ چیز تبحّر ندارند.
برای همین است که نه ردای آزادی بیان و احترام به منتقدان در تنشان خوشقواره میآید و نه تلاشهایشان برای دستاوردسازی و مقصّرتراشی پیرامون برجام به جایی میرسد.
جالب آنکه ژنتیک جریان سیاسی خاص و رگههای دولتی آن، به هیچ وجه قصد پنهان شدن حتی در آستانه انتخابات را هم ندارد و هر بار به نحوی از انحاء هویدا میشود و مردم را بیش از پیش با هویت صاحبانش آشنا میکند.
تکلیف طرح دو فوریتی اصلاحطلبان و اعتدالیون مجلسی برای زندانی کردن منتقدان و کسانی که سؤال میپرسند هنوز معلوم نیست...
اما به جای آن حقایق دیگری در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم بر همگان معلوم شد.
در واقع حالا دیگر برای دیدن قامت دولت و اصلاحطلبان نیازی به «عینک زدن» و حتی «رفتن به جهنم» هم نیست.
مردم در مقابل جماعتی قرار گرفتهاند که مخالفان خود را صرفاً سزاوار زندان و جهنم میدانند، از «آشتی ملی» دم میزنند اما خودشان سبب ساز «نقار ملی و فضای دوقطبی» هستند و بزرگی صحبتهایشان در زمینه «پناه بردن به خدا از بستن دهان منتقدان»[4] و شکایت از وضعیت زندانها و نبود آزادی بیان سر به آسمان میساید ولی عرصه را که مساعد ببینند روشی غیر از «به زندان کشاندن منتقدان» ندارند و بلد نیستند.
اینکه جامعه چه واکنشی نسبت به این حقایق تلخ نشان بدهد؛ در انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم مشخص خواهد شد...
***
1_http://www.isna.ir/news/95021408470
2_http://khordadnews.ir/fa/news/159792
3_http://www.khabaronline.ir/detail/194504/culture/book
4_http://kayhan.ir/fa/news/51628
در بند یکم این طرح آمده است:
هر کسی با هر اقدامی اعم از طرح سوال و یا غیر آن در مراسم سخنرانی اعم از مراسم رسمی که عرفاً بدون مجوز تشکیل میشود موجبات توقف یا جلب توجه به خود و یا تشنج شود به حبس از 6 ماه تا 2 سال محکوم میگردد!
در ذیل طرح مذکور امضای کسانی همچون محمدرضا عارف، مصطفی کواکبیان، علیرضا محجوب، محمدرضا تابش، محمود صادقی و علی مطهری که بعنوان معاریف اصلاحطلب و اعتدالی مجلس شناخته میشوند نیز به چشم میخورد.
سؤالی که افکار عمومی و نُظّار سیاسی با این اتفاق از خود میپرسند این است که چطور جریانی که مدعی آزادی بیان و پناه بردن به خدا از بستن دهان منتقدان است؛ به ناگاه اینچنین نقاب از چهره برمیدارد و به همین سادگی اعلام میکند که هر نوع جلب توجهی در یک مراسم سخنرانی مستوجب حبس و زندان است؟!
*اولین کسی که منتقدان را به زندان تهدید کرد که بود؟
نخستین بار، این رئیسجمهور حسن روحانی بود که 9 ماه قبل طی اظهارات خود در افتتاحیه نمایشگاه کتاب تهران و در لابهلای کنایههای همیشگی خود به منتقدانش گفت:
«نقاد را دستگیر نمیکنند و به زندان نمیبرند. نقادی یک نعمت است. البته بحث کسانی که دروغ میگویند، اتهام میزنند و قدرت ملی را تضعیف میکنند جداست.»[1]
شاید کسی آنطور که باید و شاید این اظهارات آقای رئیسجمهور را جدی نگرفت اما برخی روزنامهنگاران در رسانههای شخصی خود از این نوشتند که روحانی با این گفته در واقع منتقدانش را به زندان تهدید کرده است.
*عارف: قبح زندان رفتن ریخته شده؛ باید جرمزدایی کنیم!
گویا در ماه اردیبهشت سال 95، بحث «زندان» در محافل دولتی و اصلاحطلبی به شدت داغ بوده است.
در همان روزها «محمدرضا عارف» چهره محجوب اصلاحطلبان نیز در یک دیدار طی اظهاراتی کت «جرمزدایی» و «انتقاد از وضعیت زندانها» را به تن کرده و گفته بود: قبح زندان رفتن ریخته شده است، در حالی که در گذشته خیلیها به کلانتری هم نمیرفتند. بنابراین اگر جرم زدایی در قوانین پذیرفته شود، زندانها به چنین وضعیتی در نمیآید.[2]
*پاسخ جلال آل احمد به درخواست محاق و اختناق امیرعباس هویدا
تهدید منتقدان، نمایندگان مردم، رسانهها و روشنفکران متعهد، ژنتیک ثابت دیکتاتورمآبی و دگماتیزم است.
کما اینکه امیرعباس هویدا، نخست وزیر دوران ستمشاهی نیز زمانی چند تن از روشنفکران از جمله «جلال آلاحمد» را به یک نمایش ضیافت دعوت میکند تا درخواست محاق و اختناق خود را با رسمیت بیشتری به آنها بفهماند.
اما آقاجلال در اظهاراتی تاریخی خطاب به نخست وزیر شاه میگوید:
«بالاخره قلم ما بر مسلسلهای شما پیروز میشود و شما نمیتوانید با اینگونه اقدامات جلوی زوال (دولت) خودتان را بگیرید»...[3]
*بدقوارگی لباس آزادی بیان بر تن دولت و اصلاحطلبان/مردم قضاوتشان را در انتخابات میگویند...
دولت و اصلاحطلبان علیرغم تصوری که دارند اما در آراستن هیچ چیز تبحّر ندارند.
برای همین است که نه ردای آزادی بیان و احترام به منتقدان در تنشان خوشقواره میآید و نه تلاشهایشان برای دستاوردسازی و مقصّرتراشی پیرامون برجام به جایی میرسد.
جالب آنکه ژنتیک جریان سیاسی خاص و رگههای دولتی آن، به هیچ وجه قصد پنهان شدن حتی در آستانه انتخابات را هم ندارد و هر بار به نحوی از انحاء هویدا میشود و مردم را بیش از پیش با هویت صاحبانش آشنا میکند.
تکلیف طرح دو فوریتی اصلاحطلبان و اعتدالیون مجلسی برای زندانی کردن منتقدان و کسانی که سؤال میپرسند هنوز معلوم نیست...
اما به جای آن حقایق دیگری در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم بر همگان معلوم شد.
در واقع حالا دیگر برای دیدن قامت دولت و اصلاحطلبان نیازی به «عینک زدن» و حتی «رفتن به جهنم» هم نیست.
مردم در مقابل جماعتی قرار گرفتهاند که مخالفان خود را صرفاً سزاوار زندان و جهنم میدانند، از «آشتی ملی» دم میزنند اما خودشان سبب ساز «نقار ملی و فضای دوقطبی» هستند و بزرگی صحبتهایشان در زمینه «پناه بردن به خدا از بستن دهان منتقدان»[4] و شکایت از وضعیت زندانها و نبود آزادی بیان سر به آسمان میساید ولی عرصه را که مساعد ببینند روشی غیر از «به زندان کشاندن منتقدان» ندارند و بلد نیستند.
اینکه جامعه چه واکنشی نسبت به این حقایق تلخ نشان بدهد؛ در انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم مشخص خواهد شد...
***
1_http://www.isna.ir/news/95021408470
2_http://khordadnews.ir/fa/news/159792
3_http://www.khabaronline.ir/detail/194504/culture/book
4_http://kayhan.ir/fa/news/51628