به گزارش مشرق، وبسایت بیبیسی فارسی در تحلیلی نوشت: انقلاب ایران سیل تندی بود که مجال تئوریپردازی نداد و اتاق فکرش، وسط خیابان بود. اهداف و آرمانها در خیابان شکل میگرفت و به شکل محاورهای بر سر زبان میافتاد و شعارها با قافیهسازی غریزی ایرانی، حنجرهها را خش میداد.
منبع اصلی شعارها با آن اختناق که تا قبل سال 56 هر حزب و سازمان مسلح و غیرمسلح را پاشانده بود، بیشترینش از اعلامیههای خمینی میآمد که نامش هر روز اوج میگرفت و به زودی به لقب سترگ امامت و نایب امامی رسید.
پر و بال دادن به کلمات خمینی بر عهده ذوق مردم نهاده شده بود. مردم کوچه و بازار بنابر تعالیم مذهبی که سالیان دراز پای منبر روحانیان شنیده بودند و در دستههای عزاداری محرم، تجربه کرده بودند، اینک در تظاهرات، درس پس میدادند.
شعارهای راهپیمایان در سال 57، بهرغم همه شعارهای دهههای بعد، واقعیتی را ساخت و نشان داد که کلمه میتواند ظهور عینی در عالم خارج داشته باشد.
ای شاه خائن / آواره گردی / کشتی جوانان وطن / آه و واویلا...
مهدی بازرگان، نخستوزیر مستجعل دولت موقت، اولین کسی بود که شعارهای انقلاب 57 را جدی گرفت. کتاب انقلاب ایران در دو حرکت که سال 1362 به چاپ رسیده را میتوان نخستین تاریخنگاری از آن یک سال سرنوشتساز دانست. بازرگان، مختصر و مفید، یک سال پایانی رژیم پهلوی را روایت کرده و آن هم زمانی که در دگردیسی بزرگ، از انقلاب تنها امام و روحانیت مانده بود و بس.
در بخشی از کتاب، بازرگان به تحلیل شعارهای سال انقلاب میپردازد تا به این نتیجه برسد که مرگ بر آمریکا و ولایت فقیه و صدور انقلاب و مرگ بر لیبرال از این قبیل، خواسته مردم نبوده است.
همه چیز در یک سال وقوع انقلاب از آن آیتالله خمینی بود و نمیتوان مانند مهندس بازرگان دلخوش بود که آن شعارها نبوده و پس از انقلاب باب شده است.
با همان شعارهای سال 57 هم میشد تصور کرد که پس از انقلاب هم بنابر فرهمندی آیتالله، هر چه آن خسرو کند شیرین بود.
بنابر شعارهای سال 57 آیتالله خمینی نایب مهدی، امام غایب شیعیان بود و چه بسا که بر جای او نشسته بود و تمثیلی برای ظهور امام غایب.
مظهر عدل ما کیه؟ خمینیه خمینیه
مهندس مهدی بازرگان نه به خاطر سوابقش در نهضت ملی نفت و نه سالها زندان و اینکه بنیانگذار نهضت آزادی است، مقبولیت دارد بلکه تنها دلیل نخستوزیریاش این است که مقبول امام است.
بازرگان / بازرگان / منتخب امامی