سرویس فرهنگ و هنر مشرق- محسن قرايی؛ متولد سال ۶۲ وزاده بهشهر است. وي فارغالتحصيل رشته مهندسي معدن از دانشگاه تهران است و فعاليت سينمايي خود را از سال ۸۶ در مقام دستيار كارگردان با فيلم «صدسال به اين سالها» آغاز كرد. او از سال ۸۷ تاکنون در سمتهای مختلف با پروژههای متفاوتی همکاری کرده است اما نخستین تجربه کارگردانیاش را در سال ۹۱ با افشین هاشمی بهطور مشترک با فیلم موفق «خسته نباشید!» تجربه کرد. قرایی امسال فیلم «سد معبر» را براساس فیلمنامهای از سعید روستایی ساخته است و این فیلم به بخش مسابقه سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر راه یافته است و این روزها شاهد نمایش آن در سینمای رسانهها و سینمای مردمی جشنواره هستیم. با قرایی درباره این فیلم گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
لطفا درباره شکلگیری ایده اولیه تا رسیدن به فیلمبرداری فیلم «سد معبر» توضیح دهید.
ایده اولیه فیلمنامه در اواسط سال ۹۳ شکل گرفت و بعد از آن بارها و بارها نوشته و دچار تغییر شد، تا اواخر سال ۹۳ که با سعید روستایی وارد مذاکره شدیم و اسفندماه سال ۹۳، مشغول نوشتن فیلمنامه شد و تقریبا در تیر یا مرداد ۹۴ نوشتن فیلمنامه را بهپایان رساند، ما همان زمان پروانه ساخت را گرفتیم و پیشتولید را هم شروع کردیم، اما آن زمان متاسفانه شرایط تولید بهخاطر نبود سرمایه مهیا نشد، و کار به جشنواره نرسید و به امسال موکول شد. بعد از آن خانم عبدالوهاب ما را به آقای کامیار معرفی کرد، و تقریبا از اردیبهشت ۹۵ وارد پروسه پیشتولید شدیم و از ۲۰ تیر ۹۵ ساخت فیلم را شروع کردیم.
هدفگذاری مخاطب شما در این فیلم بیشتر چه قشر و طبقهای بوده است؟
طیفی که قرار است با این فیلم ارتباط برقرار کنند، همان مخاطبان عام هستند. «سد معبر» یک روایت خطی و داستانی دارد که قرار است مخاطب عام با آن ارتباط برقرار کند و درگیرش شود؛ بیشک این مسئله از مسئولیتهای مهم این فیلم است.و از طرفی دیگر بهدلیل جزئیاتی که در فیلمنامه آمده و مراحل نگارشی که پشتسر گذاشته است، تصور خود من این است که میتواند مخاطبان خاص و منتقدان را راضی نگه دارد، اما از پایان کار بیاطلاع هستم چون فیلم باید با نگاه منتقدان مواجه شود، اما در کل دوست دارم مردم و مخاطبان سینما این فیلم را دوست داشته باشند و منتقدان هم بیشک جزو همین مردم هستند.
«سدمعبر» با «خسته نباشید» از نظر خودتان چه وجوه تمایز و تشابهی دارد و آیا اساسا سعی کردهاید در این فیلم از اثر قبلیتان فاصله بگیرید؟
خیر؛ من سعی نکردهام از اثر قبلی فاصله بگیرم و از سوی دیگر معتقد به این هم نیستم که فیلمساز حتما باید در راستای فیلم قبلی حرکت کند، زیرا اعتقاد دارم، این مسئله محدودیتهایی برای فیلمساز ایجاد میکند. تحول ژانر و این تفاوت در مضمونها دست فیلمساز را باز میگذارند تا بتواند راحتتر کار و فکر کند و درواقع نقطهنظر کارگردان را روی مسائل پیرامونش بازتر میکند، پس این فیلم با فیلم «خسته نباشید» تفاوت بسیار زیادی دارد، فضاها کاملا متفاوتند، هرچند شباهتهای زیادی ندارند اما ارتباطی باهم دارند.
لطفا درباره بافت و درواقع فضای لوکیشنهای فیلم توضیح دهید، چون از این نظر با «خسته نباشید» کنتراست دارد؛ انتخابهایتان به چه ترتیبی بوده است؟
«سد معبر» بسیار فیلم پرلوکیشنی است و اصلا قرارمان با سعید روستایی این بود که در نوشتن داستان خودمان را درباره محتوا، مکان و لوکیشن محدود نکنیم و قرار شد هرجایی در قصه احساس نیاز پیدا کردیم وارد لوکیشن جدیدی شویم و هر فضایی را که داستان طلب میکند را دریغ نکنیم حالا خواه در خیابان باشد یا بیمارستان. هرچند زیاد بودن لوکیشنها گاهی کار را دشوار میکرد و جستوجوهای فراوانی هم برای پیدا کردن فضاهای مختلف انجام شد، چه در داخل و چه در خارج از شهر و شاید تنها نکته مثبت دیر صادر شدن پروانه ساخت، این بود که ما فرصت بیشتری داشتیم برای پیدا کردن فضاهای جدیدتر؛ فضاهایی که اگر اشتباه نکرده باشم تا بهحال جلوی دوربین فیلمبرداری قرار نگرفته و بکر باقی مانده بودند و بخش زیادی از این ماجرا را مدیون حجت اشتری طراحصحنه و بخش دیگری را مدیون سجاد رحیمی؛ مدیر تولید کار هستیم و بیشک اگر کنکاشهای این عزیزان نبود ما نمیتوانستیم به این لوکیشنها برسیم.
باتوجه به عوامل حرفهای فیلم شما و محدودیتهایی که در سینمای ایران بهلحاظ مالی وجود دارد، روند انتخاب بازیگران و عوامل پشت دوربین در «سد معبر» چگونه بود؟
اتفاق خیلی خوبی که درباره بازیگران و عوامل برایم افتاد این بود که از طرف تهیهکننده، آقای کامیار، آزادی صددرصد داشتم، یعنی تقریبا میتوانم بگویم درخصوص تمامی عوامل و بازیگرانی که انتخاب شدند، از ایشان مشورت گرفته میشد و اگر مخالفتی هم داشتند، باز اجازه میدادند آن اتفاقی که من دوست دارم بیفتد و واقعا من در هیچکدام از انتخابهایم هیچ فشاری را احساس نکردم. گاهی تهیهکنندگان میگویند حضور فلان بازیگر باعث فروش بیشتر فیلم میشود، یا فلان بازیگر نباشد، چون دستمزد بالایی طلب میکند، اما در ساخت «سد معبر» هیچکدام از این محدودیتها وجود نداشت و به این دلیل توانستم همه انتخابهای اولم را داشته باشم، یعنی درواقع در تمامی زمینهها من به اولین یا دومین اولویتی که دوست داشتم رسیدم و آن دومین انتخاب هم به این دلیل بود که انتخابهای اولم مشغول بازی در پروژههای دیگری بودند و راهی باقی نمیماند. این همکاری شانس بسیار خوبی بود و به این دلیل از نتیجه کاری که انجام دادهایم اینطور سرسختانه دفاع میکنم.
دوست دارم رویکردتان را نسبت به بازیگری بدانم؟ یعنی بیشتر بازیگر خلاق و فعال را دوست دارید یا اینکه بازیگر باید صرفا ایدههای شما را اجرا کند؟
وقتی فیلمنامه نوشته میشود برای همه بازیها ایدههایی از پیش طراحی شده هست که در موردش فکر میشود و تمام ایدههای بازی در چهارچوب کلی قصه تعریف میشوند، ولی معنیاش این نیست که پروسه تالیف و خلاقیت تعطیل شود چون اعتقاد کامل دارم، حتما بازیگری که وارد فیلم میشود و میخواهد نقشی بازی کند، با خودش چیزی میآورد یعنی اگر دوتا از بهترین بازیگران را هم بگذاریم که یک نقش را بازی کنند، اگر هر دوی این بازیگران یک بازی درخشان را از خود ارائه دهند، بیشک بازی هر دو متفاوت خواهد بود. بهشدت به خلاقیت و تمرین اعتقاد دارم. امتیاز مثبت برای من، امکان تمرین بازیگران و حضور بازیگرانی بود که اعتقاد به تمرین داشتند. بههمین دلیل همه گفتوگوها را در پروسه پیشتولید انجام دادیم و در مرحله تولید، گپوگفت خیلی اساسیای در مورد تحلیل نقش یا کلیت آن نداشتیم. درباره فیلم ما تعیین همه جزئیات از ابتدا جواب نمیداد؛ مسیری که همه چهارچوبهایش طبق قوانین باشند. البته من نقضش نمیکنم و سخن این است که فیلم ما از آن جنس نبود.
سمتی در فیلمهای هالیوودی هست به نام «میوزیک سوپروایزر»؛ درواقع یک فرد متخصص تشخیص میدهد که حتی برای مثال چه کسی باید آهنگسازی کار را انجام دهد، اما در ایران روال کار ما اینگونه نیست و کارگردان خود باید به بهترین انتخاب برسد. لطفا درباره شیوه انتخاب و همکاری با رضا مرتضوی که بسیار هم منحصربهفرد از آب درآمده توضیح دهید.
ما نخواستیم موسیقی این فیلم منحصربهفرد باشد، نکته این است که من و رضا غیر از همکار بودنمان سابقه دوستی هم داریم ولی واقعا نه رضا و نه هیچیک از عوامل این مجموعه، براساس این دوستی انتخاب نشدهاند. بهخاطر زیست مشترک این مطلب را بیان کردم، ضمن اینکه من خیلی به موسیقی علاقهمند هستم، حتی میتوانم بگویم موسیقی را از سینما بیشتر دوست دارم و از موسیقی شنیدن وارد پروسه هنر شدم و از این بابت انگیزههای موسیقایی اینچنینی دارم که رضا مرتضوی از این احوال آگاه است، درواقع میداند، میتواند ریسک کند و پیشنهاد بدهد. مثلا وقتی پیشنهاد آن ساز خاص را داد خیلی استقبال کردم؛ برایم جذاب و دوستداشتنی بود و من هم اهل ریسک هستم، و بهعنوان کسی که موسیقی علاقه اول زندگیاش است، دوست دارم موسیقی فیلمم شبیه به فیلمهای دیگر نباشد اما معنایش این نیست که انتظار عجیبوغریبی از موسیقی داشته باشیم؛ به هیچ وجه!
مشکلی که برخی کارگردانها دارند، مشکل درگیری آهنگساز و صداگذار است؛ شما این مشکل را نداشید؟
(خنده)... خدا را شکر ما این مشکل را نداشتیم. صداگذار این مجموعه حسن ابوالصدق، بسیار بر صداگذاری تسلط دارد و درعینحال موسیقی را خوب میفهمد و میشناسند. تعارضی که اشاره کردید وقتی پیش میآید که صداگذار اعتقاد داشته باشد مثلا این صحنه موزیک نمیخواهد و اما آهنگساز مخالف این نظر باشد اما در فیلم ما چون این اختلاف نظر وجود نداشت وارد این مباحث نشدیم. نکته اصلی و کلی این است که هیچکدام از عوامل دنبال خودنمایی نبوده و همه در خدمت فیلم بودهاند؛ یعنی شما نه از کارگردان چیزی دور از روند فیلم میبینید، نه از بازیگر، نه صداگذار و نه هیچیک از عوامل فیلم و این درواقع نقطهقوت فیلم است. مثلا ممکن است در برخی فیلمها کارگردان بخواهد کارهای عجیب در دکوپاژ انجام دهد ولی شما در «سد معبر» اگر دیدید چیزی برجستهتر نشان داده شده، شک نکنید برای بزرگنمایی نبوده و بهقطع لازم بوده است.
پیشبینیتان از قضاوت نهایی داوران درباره «سد معبر» در جشنواره چیست؟
واقعا نمیتوانم پیشبینی کنم و این کار شدنی هم نیست. بههرحال هیات داوران متشکل از چند نفر، چند نگاه و چند سلیقه است و ترکیب این نگاهها مشخص نمیکند که چه آیندهای برای فیلم رقم میخورد، ولی به هر صورت ما وارد جشنواره شدیم، یعنی هر قضاوتی را پذیرفتهایم اما امیدواریم قضاوتها مثبت باشد و فیلم را دوست داشته باشند.
آیا موقع انتخاب فیلمنامه سعید روستایی نترسیدید فیلمتان قربانی جایزههای زیاد سال پیش او شود؟
منظورتان از «نترسیدید» چیست؟
معمولا این ذهنیت در برخی داوران ادوار جشنواره بوده است که میگویند سال پیش همه جایزهها را به فلانی دادهاند و امسال دیگر جایزه به او ندهیم.
خیر؛ اتفاقا برعکس! این بسیار برای فیلم مثبت است که عواملش پیش از این افتخارات زیادی را کسب کرده باشند.
مثلا فکر نکردید این فیلم را دو سال دیگر بسازید؟
همین حالا از تاریخی که باید میساختیم پنج سال گذشته است. واقعا هیچ ترسی وجود نداشت، چون فکر میکردیم به آنچه قرار بود بسازیم آگاهیم؛ به فیلمنامه اعتقاد داشتیم، به عوامل، به بازیگران، به تهیهکنندهای که با اشراف به موضوع حمایتمان میکرد؛ به همه اینها اعتقاد داشتیم و فکر میکردیم میتوانیم کار موفقی انجام دهیم و واقعا موفقیت سال گذشته سعید روستایی را به چشم فرصت دیدیم و نه تهدید. این فیلمنامه برای تهیه فیلمنامه سختی بود. من در سینما کار تولید، دستیاری و بسیاری کارهای دیگر کردهام و با فرآیند تولید فیلم در سینما بیگانه نبودم و میدانستم تولید این فیلم چقدر کار سختی خواهد بود و میخواهم اهمیت حمایتهای تهیهکننده را متذکر شوم. این اولین مصاحبه من درباره فیلم «سد معبر» است پس میگویم شرایط تولید این فیلم کاملا استثنایی بود ولی واقعا این شرایط سخت به گروه تولید و فیلمبرداری سرایت نکرد.
مبنع: صبا