به گزارش مشرق، "کامران دانشجو" نامی آشنا در جرگه مردان سیاسی و علمی کشور است. وی که سابقه حضور در وزارت کشور و استانداری تهران را دارد، در دولت دهم مسئولیت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را بر عهده گرفت. دانشجو استاد دانشکده مکانیک دانشگاه علم و صنعت در رشته هوا و فضاست و تاکنون حدود 49 مقاله در ژورنالها و کنفرانسهای علمی ارائه کرده است.
وی در سال 1387 به عنوان قائممقام وزیر کشور و معاونت سیاسی این وزارتخانه مشغول به کار شد و در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مسئولیت ستاد انتخابات کشور را بر عهده داشت. وی هماکنون عضو جبههٔ یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی(یکتا) است و در کنار فعالیتهای علمی و پژوهشی دغدغه وضعیت سیاسی کشور و به خصوص انتخابات سال آینده را دارد.
با کامران دانشجو درباره وحدت نیروهای انقلاب، جبهه یکتا، دولت یازدهم، قوه قضائیه، انتخابات ریاستجمهوری 96 و وضعیت فعلی سیاسی کشور گفتوگو کردیم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه ملاحظه میکنید.
با توجه به شکلگیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، نظر شما درباره تشکیل این جبهه چیست؟
دانشجو: در ابتدا درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی را خدمت شما، همه ملت ایران، مقام معظم رهبری و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم و برای تمامی خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران و مبارزانی که در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و پویایی این نظام نقش داشتهاند و دار فانی را وداع نمودند، از درگاه خداوند متعال، غفران و رحمت الهی مسئلت میکنم. برای بازماندگان این عزیزان، به خصوص خانواده آیتالله هاشمیرفسنجانی صبر جمیل آرزو دارم.
در انتخابات 96 مجموعه نیروهای انقلابی و تمامی آنهایی که به گفتمان ”انقلاب، امام و رهبری" قائل هستند باید با یکدیگر متحد شوند؛ خلاصه گفتمان انقلاب، امام و رهبری،"کفر به طاغوت و ایمان به الله"؛ فرازی از آیه شریفه قرآن است. کفر به طاغوت که سردمدار آن در حال حاضر آمریکاست، مقدم بر ایمان به الله است، اگر کفر به طاغوت نباشد، ایمان به الله حاصل نمیشود و اگر این دو نباشد چنگ زدن به ریسمان الهی صورت نمیگیرد. عدهای به دلیل اینکه ایمان به الله امری بسیار واضح و مشخص است، نمیتوانند آن را علنا مورد هدف قرار دهند.
در نتیجه همه آنهایی که به این گفتمان اعتقاد دارند و امیدشان به خداست نه کدخدا، نگاهشان به اسلام است، نه لیبرالیسم و تأکیدشان به هوش سرشار ایرانی است نه کشورهای غربی و باید در عرصه رقابتهای انتخاباتی با هم متحد شوند.
*وحدت نیروهای انقلاب برای "تغییر شرایط" ضروری است
به نظر من جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی شکل جدیدی از همان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب است که در دهه 80 در سطح شهرستانها و ایران تشکیل شد. در آن زمان این شورا افرادی را که فقط شعار میدادند و با ادبیات متفاوت به دنبال کدخدایی شیطان بزرگ بودند را کنار زد و مباحثی چون "ما میتوانیم" را مطرح کرد. به نظرم این جبهه شکل جدیدی از همان مجموعه است که اگر انشاءالله در همین مسیر حرکت کند و موفق خواهد بود.
چه ضرورتی برای اتحاد نیروهای انقلاب در زمینه انتخابات وجود دارد؟
دانشجو: اگر قرار باشد وضع کشور تغییر و معیشت و اقتصاد مردم سر و سامان یابد، اگر قرار باشد کشورهایی مثل عربستان و قطر برای ملت ایران شاخ و شانه نکشند و گفتمان امام، انقلاب و رهبری حاکم شود، اگر قرار باشد استکبار و در رأس آن آمریکا فکر نکند میتواند دو سه سال مردم و مسئولان را سر کار بگذارد و زیر عهد خود بزند و هیچ هزینهای پرداخت نکند، اگر قرار است نخستوزیر انگلیس دیگر نتواند به مردم ما توهین کند و بفهمد اهانت به ملت ایران هزینه دارد، اگر قرار است عربستان به حجاج و ملت ایران احترامی در شان ملت ایران بگذارد، اگر قرار است وقتی نرخ تورم پایین میآید در زندگی مردم هم اثر داشته باشد، اگر قرار است خروج از رکورد از حالت شعار خارج شده و به این شکل نباشد که در فروردین 93 اعلام شود که از رکورد خارج شدیم و در سال 95 بسته خروج از رکود رونمایی شود، اگر قرار است مدیرانی سر کار بیایند که خود را نوکر و خدمتگزار مردم بدانند نه ارباب و ژنرال مردم، اگر قرار است سادهزیستی حاکم شود، یعنی از رئیسجمهور گرفته تا وزرا، معاونان و مدیران برجسته در خانههایی زندگی کنند که مردم عادی زندگی میکنند، مدیرانی بیایند که دیگر حقوق 70 میلیونی نگیرند و مثل مردم فکر دخل و خرج ماهیانه خود باشند. اگر قرار است مسئولانی سر کار بیایند که از انقلاب طلبکار نباشند، بلکه خود را بدهکار انقلاب بدانند، وعدههای سر خرمن ندهند و فقط در شعار نگویند معیشت مردم باید بهبود یابد، بلکه در عمل چرخ معیشت مردم در حین عزتمندی و سرفرازی علمی ایران بچرخد، اتحاد نیروهای انقلاب و بازگشت به گفتمان امام و انقلاب تنها راه چاره اتحاد نیروهای انقلابی است.
امیدوارم در سال 96 فردی مسئولیتدار شود که نقاط قوت احمدینژاد را داشته و نقاط ضعف او را نداشته باشد. خاطرم هست یک بار با ماشینی که خیلی هم تشریفاتی نبود به پاستور رفتم، زانتیای اداره را سوار شده بودم. موقع برگشت با آقای احمدینژاد بیرون آمدیم و سمت ماشینهایی که پارک شده بود رفتیم، به ماشین من نگاه کرد و گفت "تو هم از این ماشینها سوار میشوی؟ گفتم به هر حال خودرو اداره هست. گفت که این ماشین را کنار بگذار و یک پژو پرشیا سوار شو، از این ماشینها سوار نشو. میگفت باید مثل مردم عادی و حداکثر متوسط جامعه زندگی کرد و همان خودرویی را سوار شو که مردم سوار میشوند.
وقتی رئیسجمهور سادهزیست بود، سادهزیستی او به سایر مسئولان و وزرا سرایت میکند. دولتمردانی هم وجود دارند که به بهانه اینکه جلوی میهمانهای خارجی نباید کم آورد، در کاخ زندگی و از میهمانان خارجی پذیرایی میکنند، اگر قرار باشد اینگونه بگوییم، چرا امام گورباچف را در خانهای ساده و معمولی جلوی پای خود نشاند؟ شهید رجایی رئیسجمهور بود، اما چگونه زندگی میکرد؟
باید به ولی خودمان نگاه کنیم، حضرت آقا چگونه زندگی میکنند؟ چه در زمان ریاستجمهوریشان و چه الان؟ لذا باید به ایشان نگاه کرد. شاید نتوان به سادهزیستی ایشان بود، ولی میتوان مراقبت نمود و در حد متوسط جامعه زندگی کرد. کسی که سرمایهاش هزار میلیارد است و دهها شرکت دارد، چطور مردم را درک میکند.
در چنین شرایطی ضرورت دارد از این وضع خارج شویم و نیروهایی که گفتمان امام و انقلاب را قبول دارند، برای این تغییر باید با یکدیگر متحد شوند، این اتحاد یعنی داشتن گذشت. فقط آمدن به میدان تکلیف نباشد، گاه نیامدن به میدان رقابت انتخاباتی هم تکلیف است. این هم که حالا چند نفر به میدان بیایند و بعد تعداد آنها کم شود و به یک کاندیدای واحد برسند، اگر شدنی باشد ایرادی ندارد، اما باید مراقب بود که در تله رقیب گرفتار نشد و از آن بدتر در تله نفس گرفتار نشد.
به نظر شما گزینه نهایی نیروهای انقلاب برای انتخابات 96 باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
دانشجو:اول باید انقلابیگری و شعارهای انقلاب سر دست گرفتن را برای خود افتخار بداند. اینکه در دانشگاه، احکام اسلامی صد در صد رعایت شود را بلند بگوید، اینکه آمریکا شیطان بزرگ است و با این ملت سر جنگ دارد را بلند بگوید. فاصله خودش را با دشمن شفاف مشخص کند. کسی که رئیس جمهور ماست باید فاصله خود را با دشمن شفاف بگوید. در آموزههای دینی ما کجا اعتدال به معنای گرفتن بخشی از حق و باطل است، لذا رئیسجمهور باید محکم و صریح فاصله خود را با دشمن شفاف اعلام کند.
*رئیسجمهور کشور باید از جنس مردم باشد
رئیسجمهور آینده ما باید از نسل جوانتر انقلاب باشد تا بتواند به خوبی فعالیت کند، یعنی با چند ساعت خواب در شبانه روز به راحتی ساعتها به امور کشور بپردازد، کار اجرایی در سطح کشور انجام داده و کارآمدی خود را نشان داده باشد. از جنس مردم باشد؛ مثلا ماشینی را که مردم سوار میشوند، سوار شود، مگر نمیشود ماشینهایی مثل پراید، پرشیا و پژو یا مگان را که مردم استفاده میکنند ضد گلوله کرد. خود را خدمتگزار و سرباز مردم بداند نه ژنرال. برای بهبود سبد خرید و معیشت مردم برنامه داشته باشد، نه اینکه فقط شعار دهد که صد روزه مشکلات را حل میکنم.
به توانمندیهای داخلی اتکا کند نه اینکه نگاهش به کدخدا باشد. فردی با این ویژگیها که دیدگاهش به نفع انقلاب و مردم است، از هر جناحی که باشد چه جناح اصولگرا و چه اصلاحطلب خیلی مهم نیست، میتواند در کارش موفق باشد.
رئیسجمهور اگر سادهزیست باشد آن را در بین مدیران و وزرای خود رواج میدهد، اما اگر خلق و خوی تجملگرایی و اشرافیگری داشته باشد آن را در میان مدیران خود نیز رواج میدهد. اگر نگاهش این باشد که "ما میتوانیم" مدیرانش هم از آن دسته خواهند بود، اما اگر نگاهش این باشد که کدخدا میتواند مدیرانی هم تعیین میکند که میگوید باید از خارج مدیر وارد کنیم.
*نگاه رئیسجمهور به مدیرانش سرایت میکند
در سه سال گذشته مشکلات و دردهای فراوانی دیدیم، این درد است که عربستان برای کشوری مثل ما به اصطلاح شاخ شود، شعار بالا بردن ارزش پاسپورت ایرانی دهد و بعد در عمل مجبور به تغییر نماینده سازمان ملل شود. وقتی به پیامبر گرامی ما توهین میشود و عکسالعمل جدی نشان داده نمیشود که هیچ در عوض با فلان مسئول آمریکایی در همان کشور توهینکننده کنار رودخانه پیادهروی میکنند، اگر آن موقع عکسالعمل جدی نشان میدادیم، جرات نمیکردند در حین مذاکره اموال ایران را مصادره کنند و برخی از شخصیتهای ما را دوباره تحریم کنند.
در چنین فضایی آقای احمدینژاد وارد شد، شاه عربستان به احترام او بلند شد، جلو آمد و دست او را گرفت، با هم برگشتند و سپس او را در کنار خود نشاند. بعد از آن هرکسی میآمد به هر دو احترام میگذاشت. ما در سیاست خارجی به چنین رئیس جمهوری نیاز داریم.
رئیس جمهوری نیاز داریم که برای معیشت و اقتصاد مردم برنامه داشته باشد، با کشورهای دیگر هم طوری عمل کند که اقتدار و عزت برای کشور بیاورد نه اینکه فقط شعار دهد و نگاه مدیرانش این گونه باشد که آمریکا میتواند ظرف ده دقیقه ایران را با خاک یکسان کند. اگر میتوانستند این کار را کنند سی سال تحمل نمیکردند. مردم ما قدر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را از برخی از این مسئولین بیشتر میدانند.
در طول 40 سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، مسئولانی داشتهایم(از رئیس جمهور گرفته، نخست وزیر و وزیر و وکیل) که بارها خواستهاند مسیر انقلاب را منحرف کنند(که آخرین آن همین فتنه 88 بود، البته آخرین باقی نخواهد ماند و فتنههای بعدی هم در برنامه دارند) اما مردم وفادارانه مقاومت کردهاند و نگذاشتهاند. مردم به شعارهای انقلاب وفادارتر از برخی مسئولین بوده و هستند.
امام فرمودند، اسرائیل باید از بین برود آیا این سخن امام اعتدال است؟ به نظر من این عین عدالت و اعتدال است چون اعتدال و عدالت یعنی هر چیز در جای خودش. امام فرمودند اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود. گفتند جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. فرمودند هرکس سلمان رشدی را دید او را بکشد اگر در این راه کشته شد شهید است. آیا این عبارات در پرگار اعتدال آقایان میگنجد؟!
*برخی شعارهای اعتدالی آقایان با سخنان امام هماهنگ نیست
در دایره ”میانهروی" که برخیها دوست دارند تعریف کنند،میگنجد؟ میانهروی و اعتدال یعنی همیشه در جبهه حق بودن و علیه باطل و طاغوت عمل کردن نه اینکه بخشی از حق را گرفته و با قسمتی از باطل، استکبار و طاغوت مخلوط کرد و آن را عمل کرد. این نسخهای که برخی از آقایان میخواهند برای ملت بپیچند نه تنها شفابخش نیست بلکه زهری کشنده است. دیدیم که شفا نمیدهد. کور میکند که بینا نمیکند.
به نظر شما چرا آقای روحانی نتوانست خیلی از وعدههای خود را عملیاتی کند؟
دانشجو: خوشحال نیستم از اینکه آقای روحانی و دولت نتوانستهاند به وعدههایشان عمل کنند. از گلایههای مردم خوشحال نیستیم، زمانی خوشحال میشویم که مردم وضع معیشتشان خوب باشد. به نظر من وعدههای آقای روحانی وعدههای انتخاباتی بود نه وعدههای عملی. خودشان هم میدانستند این وعدهها عملی نیست و نمیشود صد روزه اقتصاد مملکت را عوض کرد. آن هم اقتصاد سیاهنمایی شدهای که آنها ترسیم میکردند.
*وعدههای روحانی انتخاباتی بود؛ سراب بود
کدام اقتصاددان به این قائل است که میشود صد روزه اقتصاد کشور را چنین و چنان کرد؟ اینکه کاری میکنیم که وضع معیشت مردم آنقدر خوب شود که یارانههایشان را صدروزه پسدهند، شعار انتخاباتی است و عملی نیست؛ لذا برنامه باید داشت. من کاری به آقای روحانی ندارم چون کوچکترین حرفی را که بزنیم یا انتقادی کنیم، دولتیها میروند شکایت میکنند و باید جواب نظراتمان را در دادگاهها بدهیم.
وقتی میگوییم اینها سه برابر مدیران قبلی میگیرند، از ما شکایت میکنند که کذب است. تشویش اذهان است و حقوق مدیران سه برابر نشده است. بعد میگوییم ما کی گفتیم حقوق! آنوقت ماجرا میشود. از آنطرف وقتی انتقاد میکنیم برچسب بیسوادی و بی شناسنامهای میزنند. میگویند ما تازه نهال را کاشتیم و مثل کودکان و اطفال از ما گلابی و سیب میخواهند و جهنم را حواله میدهند. من به آقای روحانی کاری ندارم چون فکر میکنم آستانه تحمل ایشان خیلی پایین است، شعار حمایت از انتقاد میدهند اما در عمل نشان میدهند آستانه تحمل انتقادشان پایین است.
مشکل اصلی این بود که نگاه برخی از مسئولان ما به خارج و کمک گرفتن از خارج بهخصوص دشمن قسمخورده انقلاب که آن را کدخدا مینامند، بود. مشکل این بود که برجام را به همه سیاستهای داخلی و خارجی گره زدند. همه چیز مملکت را به برجام گره زدند. آن را نعمت الهی، آفتاب تابان، باغ سیب و گلابی خواندند بعد که دیدند حاصلی به دست نمیآید، میگویند چرا توقع ایجاد کردید، خود شما توقع و انتظارات را بالا بردید و آن را حلال مشکلات دانستید. رویای برجام دو و سه را نیز در ذهن داشتند، برخی از مسئولان ما به نظر در عالم رویا زندگی میکردند نه در عالم واقعی.
فکر میکردند با لبخند زدن به دشمن مشکلات معیشتی مردم حل میشود. نه، باید ضمانت اجرایی گرفته میشد و در مرحله اجرا هم هر یک گام در مقابل گامی که دشمن بر میداشت صورت میگرفت. همه چیز را به حساب وعدههای توخالی از دست دادیم. خود آنها(غربیها) میگویند بانکهای ما جریمه شدند و نمیتوانند معاملات را انجام دهند، اینها میگویند، بیخود میگویند. رئیس کل بانک مرکزی خودش میگوید بانکهای بزرگ دنیا با ما کار نمیکنند و بعد در داخل مسئولان دیگر میگویند اشتباه برداشت شده است.
وعدههای آقای روحانی وعدههای انتخاباتی بود به همین دلیل عملیاتی نشد، آب نبود، سراب بود، مثل همین برجام که سراب شد و از آن برای مردم حاصلی به بار نیامد. البته خود آنها هم میدانند دیگر شعارهایشان در زمینه وضع معیشت، اقتصاد و برجام جواب نمیدهد و حالا دنبال همان شعارهای دوم خردادی افتادهاند و بحث حقوق شهروندی و اجتماعی را مطرح میکنند.
*دولت برای انتخابات دنبال شعارهای دوم خردادی افتاده است
در دوره اصلاحات هم دیدیم این حرفها به جایی نرسید و با توسعه سیاسی و حقوق شهروندی نمیشود به جایی رسید. در این دولت دوباره مسائل اجتماعی را مطرح کردند و دنبال شعارهای اجتماعی هستند. به نظر من به اینها هم اکتفا نمیکنند و دنبال ایجاد دو قطبی در مسائل اجتماعی هستند. زمانی خواستند دو قطبی برجام و ضد برجام ایجاد کنند که با مدیریت و هوشیاری مسئولان دلسوز مملکت اجازه داده نشد.این دیوار فرو ریخت و الان دنبال دو قطبی مسائل اجتماعی هستند.
مسائل جدیدی درست میکنند مانند کنسرت و عدم اجرای کنسرت، آیا واقعاً مشکل ملت این است که چرا در این شهر کنسرت برگزار شد یا نشد. اینها مسائلی است که برای انحراف افکار عمومی از عدم توانایی در حل مشکلات اصلی و معیشتی مردم ایجاد میکنند تا وقتی به انتخابات رسیدیم دیگر به معیشت و اقتصاد و اینکه چه شد صد روز که هیچ، چهار ساله هم این مسائل حل نشد، توجه نشود و سرگرم همین حرفهای دهان پرکن شویم. بدانید از این منشورها تا انتخابات بسیار رونمایی خواهد شد. این تازه اول کار است.
دو قطبی دولت و قوه قضائیه درست کردند و دو قطبیهای کاذب دیگر همچنان تا انتخابات در راه است تا به همینها سرگرم شویم و پرسیده نشود که معیشت و اقتصاد مردم، کار و اشتغال، عزت و اقتدار چه شد؟ شعارها فقط گفتار درمانی است و تنها وعده وعید انتخاباتی است. ارز در دولت قبل بالا رفت دیدید چه بلوایی برپا کردند اما حالا تا بالای چهار هزار تومان رفت و حرفی نمیزنند.
چرا نمیتوان از عملکرد دولت در 4 سال گذشته دفاع کرد؟
دانشجو: اول باید گفت، مردم نظام را دوست دارند و بارها و بارها این را نشان دادند. نمونه آن را در 9 دی، 22 بهمن، روز قدس یا مشارکت در انتخابات که مشارکت 70 یا 80 درصدی مردم را دیدیم، مشاهده کردیم.اما سؤالم این است، در مورد این دولت از چه چیزی باید دفاع کرد؟ وقتی برخی دولتمردان، حقوق و زندگیشان از جنس مردم نیست، از چه چیزی باید دفاع کرد. شاید کمی بدبینی باشد اما به نظر میآید دنباله فتنه به فکر ناامیدکردن مردم از نظام است و برای همین هم مسئلهسازی میشود.
*برخی با ژست کار کردن برای مردم کارآمدی نظام را نشانه گرفتند
ژست کار کردن را در میآورند اما کار نمیکنند، هرکسی هر چه میخواهد بگوید من میدیدم آقای احمدی نژاد آنقدر میدوید و فعالیت داشت که یکدفعه روی یک کاناپه میافتاد، برای استراحت به هتل نمیرفت و همان گوشه میخوابید. برخی میخواهند کارآمدی نظام را به چالش بکشند. دیدند با فتنه 88 و از طریق توطئههای مخملی و رنگی نمیشود، حالا دنباله فتنه، کارآمدی نظام را نشانه رفته است.
از چه چیزی در این دولت باید دفاع کرد؟ از اینکه وضع اقتصاد بهتر یا بدتر شده است از اینکه قدرت خرید مردم بیشتر یا کمتر شده است. از اینکه قیمتها افزایش پیدا نمیکند. گوشت، نان، حبوبات و ... گران نشده است یا اینکه تقریباً همه چیز ماه به ماه یا دو ماه به دوماه و شش ماه به شش ماه گران شده است. از اینکه نرخ رشد علمی زیاد یا متوقف و منفی شده است.
از اینکه در مذاکرات با آمریکا بدعهدی ندیدیم یا از اینکه ساده لوحی شده است، از کدام باید دفاع کنیم. البته راضی نیستیم از اینکه نمیتوان دفاع کرد.گفتند ما تعامل را بهجای تقابل پیشه میکنیم. الان با چه کشوری رابطهمان بهتر شده است؟ حداقل قبلاً با کشورهای اطراف مشکل نداشتیم الان این تعامل ما با چه کشوری بهتر شده است؟ با همسایهها؟ با آمریکای لاتین؟ با آمریکا؟دولتیهای آمریکا که میگویند، میزنیم میکشیم و تحریم میکنیم. با انگلیس بهتر شده است؟ دیدیم اخیراً نخست وزیر آنها چه گفت.
تقابل از زمان هابیل و قابیل بوده و تا زمان ظهور امام زمان (عج) نیز خواهد بود. اگر تقابلی هست که حتماً هست و در دایره اعتدال هم باید باشد، تقابل با دشمن آزادگی و با دشمن حق است. چه کسی گفته است آمریکا دنیا است. تعاملی که به جای تقابل گفتید کجا بهتر شده است؟ از چه باید راضی باشیم از سیاست خارجی و داخلی باید راضی باشیم؟ شاید از این منشور که رونمایی شد باید راضی باشیم، اینکه منشور قشنگی بود و رونمایی زیبایی داشت.
به نظر شما چرا شاهد تخریب قوه قضائیه و اهانت به آن از سوی مسئولان دولتی هستیم؟
دانشجو:اهانت به قوه قضائیه در راستای انحراف افکار عمومی از مطالبات اصلی ملت در روزهای منتهی به انتخابات است. اینکه چرا قوه قضائیه پولهای فلان مفسد اقتصادی را بر نمیگرداند. پولها در خارج کشور است در داخل که هر چه بود قوه قضائیه جمع کرد. آنچه خارج از کشور است که وظیفه وزارت امور خارجه و دولت است که تلاش کند باز گردانده شود.
*اهانت به قوه قضائیه انحراف افکار عمومی برای انتخابات است
باید از آنها سؤال کرد شما با پول آنها در خارج از کشور چه کردید، چه تلاشهایی از طرف دولت صورت گرفته که پولها برگردانده شود. قوه قضائیه که مسئول برگرداندن پول دزدیده شده ملت نیست. این وظیفه دیپلماتهای خارجی که شما میگفتید سردار هستند، بود.
لااقل حالا این همصدایی رسانههای غربی علیه قوه قضائیه که سؤالبرانگیز است را محکوم کنید.شفاف کردن فاصله با دشمن یکی از مصادیقش همینجاست، در مسئله کنسرتها به قوه قضائیه اهانت میکنند و بحثهای مالی بیپایه و اساس مطرح میکنند که خوراک آنطرف آبیها میشود. به نظر من اینها ترفند انتخاباتی برای فرار از پاسخگویی به مردم در مورد معیشت و اقتصادی که قول داده شده بود، است.
آیا اصلاحطلبان فرد دیگری را در کنار روحانی برای انتخابات معرفی میکنند؟
دانشجو: اول باید این نکته را گفت کاندیدایی با شاخصهایی که بیان کردم، گفتمان امام و انقلاب را قبول داشته باشد و با این گفتمان حرکت کرده باشد، توانمندی در کار اجرایی داشته و از جنس مردم باشد، میتواند مورد اقبال قرار گیرد. وجود چنین فردی در عرصه انتخابات مثبت است و مهم نیست از کدام جناح باشد.
احمدینژاد هراسی (چون نگاه مردم این بود که احمدینژاد برای آنها کار کرده است، فعالیت میکرده و مثل مردم عادی زندگی کرده است) دیگر نمیتواند کارساز باشد، البته این را هم اضافه کنم که به نظر من یک عده کنار آقای احمدی نژاد آمدند و نگذاشتند که کار کند که شاید طراحی شده هم بود، بعدها معلوم میشود که طراحی شده بوده است یا خیر. اگر کسی با این شاخصهها بیاید و این توانمندیها را داشته باشد از هر جناحی باشد، خوب است.
اینکه آیا اصلاح طلبان کاندیدای دیگری را معرفی میکنند یا نه به نظر من در آینده از این دست ترفندها میببینیم. اینکه مثل دوره قبل با چند کاندیدا جلو بروند و بعد یکی بگوید تکرار میکنم، شما بنویسید و کنار بروید امکان دارد محقق شود.
*معرفی گزینه دیگری در کنار روحانی از سوی اصلاح طلبان ترفند انتخاباتی است
برای همین میگویم اصولگرایی و اصلاحطلبی اصل نیست، انقلابیگری، خدمتگزاری به مردم اصل است. به نظر من الان مرز بندیها، مرز بندیهای درستی نیست. از آنطرف (جناح) آمدند و در اینطرف (جناح) نفوذ کردند تا برای اینطرف کاندیداهای متعددی بتراشتند. این هم یک ترفند است که میتواند عملیاتی شود یا کاندیدای دیگری را بهجای آقای روحانی معرفی کنند، بالاخره کسی که 4 سال در رأس کار اجرایی بوده است باید بتواند در مناظرهها از اقدامات چهار ساله خود دفاع کند؛ اما شاید چهره کاندیدای خود را تغییر دهند و فرد جدیدی را معرفی کنند تا پاسخ عملکرد دولت و رئیس جمهور فعلی را ندهد.
البته اگر میخواهند، صادقانه عمل کنند، باید آقای روحانی را معرفی کنند. ممکن است برای فشار به شورای نگهبان حتی رئیس دولت اصلاحات را بیاوردند تا ثبتنام کند بعد رد صلاحیت شود و احساسات مردم را به بازی بگیرند. قائل به این هستم که مردم ما خیلی هوشیارتر عمل خواهند کرد. هرکسی را که کنار روحانی معرفی کنند، یک ترفند است.
نیروهای انقلاب باید دقت کنند و با یک کاندیدا وارد صحنه انتخابات شوند. این بار واقعاً مردم تغییر را میخواهند. فردی را معرفی کنند که با برنامه بیاید. شعار ندهد، برنامه داشته باشد، مردم از شعار خسته شدند، فردی را معرفی کنند که توانمندیهای احمدینژاد را داشته باشد و ضعفهای او را نداشته باشند. مردم تغییر میخواهند و این تغییر در سال 96 اتفاق خواهد افتاد.
جبهه یکتا برای انتخابات چه برنامهای دارد؟ ساز وکارشان چیست و آیا نامزدی معرفی خواهند کرد؟
دانشجو: بحث جبهه یکتا بحث انتخابات تنها نیست. این جبهه مبلغ گفتمان امام و انقلاب بوده و دنبال این است که این گفتمان، گفتمان غالب جامعه باشد.30 وزیر و معاون در دولت قبل با توسل به همین گفتمان کار کردند و کارآمدی خود و این گفتمان را نشان دادند. حالا یک عده هر چه میخواهند سیاهنمایی کنند. مردم ما میفهمند که در طول 8 سال دولتهای نهم و دهم چه خدماتی ارائه شده است. مردم میفهمند که در یک سال آخر دولت عواملی نفوذ کردند و چه کارهایی کردند.
این افراد(وزرای دولت قبل) که خود را در جبهه انقلابیگری و انقلاب میدانند دور هم جمع شدند و تلاششان این است که یک کاندیدا از نیروهای انقلاب به صحنه بیاید، نه چند کاندیدا. جبهه یکتا کاندیدای موردنظر خود را به مجموعه نیروهای انقلابی معرفی خواهد کرد. در حال حاضر در حال تدوین شاخصها هستند و برنامههای اقتصادی، علمی، معیشتی و حتی سیاست خارجی را تدوین میکنند تا کارآمدی گفتمان امام و انقلاب را دوباره به مردم نشان دهند.
*جبهه یکتا برای انتخابات کاندیدای خود را به نیروهای انقلاب معرفی میکند
علیرغم سیاه نماییهایی که شده اگر یک نفر بیاید که مردم احساس کنند همان تیم قبلی است و دنبال برطرف کردن نقاط ضعف است قطعاً به آن تیم اقبال خواهد کرد. وزرای احمدی نژاد حزباللهیترین، کارآمدترین، سادهزیستترین و از جنس مردمترین وزرا از ابتدای انقلاب تا حالا بودند.
حتماً جبهه یکتا گزینهای را معرفی خواهد کرد. این معرفی میتواند به عموم مردم یا به مجموعههایی از نیروهای انقلاب که برای انتخابات دور هم جمع میشوند، باشد یا به هر دو صورت خواهد بود تا مردم خودشان بگویند ما این گزینه را میخواهیم یا نمیخواهیم.
البته مجموعه نیروهای انقلاب نباید خارج از افکار مردم به جمعبندی برسد. امیدواریم مثل انتخابات مجلس عمل نکنند که مثلاً این گروه قدیمی است 5 نماینده داشته باشند، دیگری دو نماینده داشته باشند باید در خود نیروهای انقلاب به یک جمعبندی برسیم، مبنا این نباشد که او 5 سهمیه یا دو سهمیه دارد و دیگری یک سهمیه دارد. انتخابات شرکت تعاونی نیست، نگاه ما نیز این نیست که گزینه نهایی باید از گروه خودمان باشد.
پیشنهاد جدیدی برای انتخابات این دوره دارید؟
دانشجو: به نظر من کاندیداهای روسای جمهور حداقل چند عضو شاخص تیم خود مثل، معاون اول، وزیر امور خارجه، وزیر کشور، وزیر نفت و ... خود را معرفی کنند تا مردم با قابلیتهای فرد و تیمش بیشتر آشنا شوند،ببینند که آیا از جنس خدمتگزاری و ساده زیستی است یا نه، باز هم دنبال تجملگرایی، اشرافیگری و وعدههای دهان پرکن اما پوچ و توخالی است.
*کاندیداهای انتخابات افراد اصلی تیم خود را معرفی کنند
پیشنهادم این است در انتخابات هرکسی کاندیدا شود 4 یا 5 نفر از تیمش را معرفی کند.بالاخره مردم بفهمند این فردی که میخواهد پای کار بیاید افراد کلیدی تیمش چه کسانی هستند؛ مشاوران و برخی از وزرای مهم خود را معرفی کند. شاید این مساله برای اولین بار در انتخابات جمهوری اسلامی مطرح میشود ولی پیشنهاد خوبی است.
اگر آقای زید یا عمر کاندیدا شد یا خود آقای روحانی اگر دوباره میخواهند کاندیدا شوند اعلام کنند آیا با همین تیم و با حضور امثال آقای نعمت زاده، زنگنه، آخوندی کابینه خود را تشکیل میدهد یا وزرای جدیدی معرفی میفرمایند. در این صورت مردم با آگاهی، بصیرت و نگاه عیمقتر انتخاب میکنند نه اینکه افراد بیایند و شعار بدهند و با یک سری وعدههای شدنی یا نشدنی رأی جمع کنند.
خودتان قصد کاندیداتوری برای انتخابات را دارید؟
دانشجو: نه، خودم بههیچعنوان کاندیدا نمیشوم. نه از طرف جبهه یکتا و نه بیرون از جبهه یکتا به میدان انتخابات و رقابت نخواهم آمد. از درون و بیرون جبهه اصولگرایی تصمیمی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری را بههیچعنوان ندارم، نداشتم و نخواهم داشت. به این قائل هستم که از من جوانتر باید به صحنه بیاید کسی که سرحال و سرزندهتر باشد.
*کاندیدا نمیشوم
نظرتان درباره رانت تحصیلی حسین فریدون چیست؟
دانشجو: چون خیلی برایم مهم نبود حسین فریدون چه کار میکند، موضوع را پیگیری نکردهام؛ بنابراین نظری در این باره ندارم. آقای حسین فریدون اصلاً برایم موضوعیت نداشته، است چه تحصیل ایشان و چه غیره. قبلاً عدهای اشتباهی کردند. آمدند کنار احمدی نژاد برخی را بزرگ کردند و بعد از اینکه آنها را بزرگ کردند از طریق همانهایی که او را بزرگ کردند توانستند به احمدینژاد ضربه بزنند.
اصلاً آقای حسین فریدون برایم موضوعیت نداشته که بخواهم در موردش فکر کنم و ببینم چه کردهاند، چه میکنند و یا اینکه چه خواهند کرد. اگر رانتی، خلافی یا جرمی واقع شده باشد مراجع ذیربط مثل قوه قضاییه و وزارت علوم رسیدگی خواهند کرد. کار ما رسیدگی به این موضوعات نیست.
*حسین فریدون برایم موضوعیت ندارد
آدمها حدی دارند و نباید بیشتر از حدشان به آنها بها داد. البته به همه آدمها و انسانها و افراد این دولت و دولتهای قبلی احترام میگذارم. در عین اینکه احترام میگذارم به سیاستهای این دولت منتقدم زیرا معتقدم این سیاستها برای کشور عزت نیاورد، وضع اقتصاد و معیشت مردم را بهبود نداد. لذا به سیاستهای داخلی و خارجی دولت منتقدم حالا آقای روحانی میخواهد بگوید ما بیسواد و بیشناسنامه هستیم؛ اشکالی ندارد ولی من به این سیاستها منتقدم. ضمن اینکه منتقدم، دلواپس چهار سال آینده کشور با این مجموعه و دولت هستم که به حول و قوه الهی مردم نمیگذارند این اتفاق رخ دهد.
سخن یا توصیهای در انتهای مصاحبه دارید؟
دانشجو:به نفع کشور و کارهای اجرای نیست که فضا خیلی زود انتخاباتی شود، ما هم پرهیز داریم فضا، انتخاباتی شود، میشود سیاستها را نقد کرد و از دوقطبیهای شخصی پرهیز کرد. فضای دوقطبی به ضرر کشور است؛ باید سیاستها را نقد کرد، کارها و سیاستهای یکدیگر را نقد کنیم، حرف بزنیم ولی این مسائل را شخصی نکنیم که به ضرر کشور و مردم است و دشمن سوءاستفاده میکند.
*نباید فضای کشور را در انتخابات دوقطبی و شخصی کرد
انتخابات ما باید تفاوتی با انتخابات آنطرف آبیها و آمریکا داشته باشد دیدید چطور در انتخاباتشان به هم اهانت میکردند، کلینتون و ترامپ چه کردند. مسئولان سیاسی و رسانهها نباید اجازه دهند فضای انتخابات دو قطبی شخصی شود، نقد کنند اما موضوع را شخصی نکنند نگویند، برادرت پول را برداشته بود و پسر عمویت چنین کرده راه درستش این است که قوه قضاییه رسیدگی و پیگیری کند نه اینکه این مسائل در رسانهها مطرح شود.
اتفاقاً یک عده میخواهند، این مسائل مطرح شود و کسی جواب عملکرد و سیاستهای غلط را ندهد اینکه وضعیت معیشت، اقتصاد، عزت مردم و چرخ سانترفیوژها چه شد.