کد خبر 67621
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۸:۲۵
- ۰ نظر
- چاپ
«ما تا به اسلام برنگرديم، تا به اسلام رسولالله برنگرديم، مشکلاتمان سر جاي خودش هست، نه ميتوانيم قضيه فلسطين را حل بکنيم و نه افغانستان را و نه ساير جاها را؛ ملتها بايد برگردند به صدر اسلام؛ اگر حکومتها هم با ملتها برگشتند که اشکالي نيست و اگر برنگشتند، ملتها بايد حساب خودشان را از حکومتها جدا کنند.» امام خمینی(ره)
در ماههای اخیر، خیزش اسلامی در جهان اسلام ـ که از تونس آغاز شده و در مصر، یمن، بحرین و لیبی دنبال میشود ـ بار دیگر دنیای غرب به ویژه آمریکا را متوجه قدرت نرم جهان اسلام و آنها را از احتمال وقوع انقلاب اسلامی در کشورهای عربی نگران کرده است.
با وجود اینکه دستگاههای تبلیغاتی غرب، با بهره از قدرت نرم خود ـ که عبارت از عنصر رسانه، فنآوری ارتباطات و عملیات روانی است ـ اعتقادات مسلمانان، وحدت جهان اسلام و بیداری اسلامی را نشانه گرفتهاند، بيترديد، خيزشي كه جهان عرب را در بر گرفته، به تحولي بنيادين در منطقه خاورميانه پایان خواهد یافت؛ تحولي كه اسلام حرف اول را در آن خواهد زد.
در این روند، بی گمان بازگشت کشورهای مسلمان به خویشتن خویش یا همان اسلام ناب محمدی (ص)، میتواند مهمترین دستاورد خیزش اسلامی در جهان تلقی شود.
از سوی دیگر، امروز به دلیل وقوع تحولات منطقه و سرنگونی رژیمهای اقتدارگرا، شاهد برجسته شدن مقاومت فلسطین و تحولات مثبت در مسیر آزادی این سرزمین هستیم و باور این موضوع که اسرائیل از بین رفتنی است، بیشتر شده است. حتی آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم اشغالگر، در حال تغییر رویکرد است، چرا که مقاومت در برابر اراده ملتها را بسیار دشوار میبیند و دیری نخواهد پایید که بزرگترین برنده در تحولات کنونی، جهان اسلام و بازنده اصلی رژیم اسرائیل خواهد بود.
آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب نیز سال گذشته در دیدار با گروههای مبارز فلسطینی، بیان داشتند که:
«شكي نيست كه بر اساس حقايقي كه خداي متعال تقدير كرده است، خاورميانه جديد شكل خواهد گرفت و اين خاورميانه، خاورميانه اسلام خواهد بود».
به یاد بیاوریم که حضرت امام خمینی (ره) با نگرش ژرفي كه به شرايط دنياي امروز داشت و با آيندهنگري عميق خود، افزون بر فروپاشي شوروي و بلوك كمونيسم، زوال اردوگاه سرمايهداري غرب را نيز پيشبيني كرده بود:
«اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ديگر ممالك عربي را نجات بدهيد، از دست اين عمال، از دست اجانب، ملتها بايد قيام بكنند. همه ميدانيم كه جهان اسلام در انتظار به ثمر رسيدن كامل انقلاب ماست. ما از همه كشورهاي زير سلطه براي به دست آوردن آزادي و استقلال، كاملا پشتيباني مينماييم و به آنان صريحا ميگوييم كه حق، گرفتني است، قيام كنيد و ابرقدرتها را از صحنه تاريخ و روزگار براندازيد. من بارها گفتهام و هم اكنون هشدار ميدهم كه اگر شرق ستمكشيده و آفريقا به خودشان متكي نباشند، تا ابد گرفتارند».
بنابراین، امروز جهانیان شاهد تحقق پیشبینی امام راحل(ره) هستند و پديده كم نظير «مقاومت» در برابر استبداد داخلي و استعمار و صهيونيسم بينالمللي، به خيزش عظيم مردم تونس، مصر، الجزاير، اردن، ليبي و يمن منجر شده است؛ پس بیدلیل نیست که «ژوزف ناي» نظريه پرداز مشهور آمريکا و مبتكر تئوري قدرت نرم اذعان مينمايد که «ايران، به نماد استقلال تبديل شده است و ارزشهاي مردم خود را ترويج ميكند كه مورد احترام بقيه قرار ميگيرد».
در این ورطه، آمریكا و برخی کشورهای غربی میكوشند با روشهای پیدا و پنهان، جای پایی برای خود در این انقلابها پیدا كنند و تا آنجا كه میتوانند، در مسیر نهضت، انحراف ایجاد كنند؛ مباحثی مانند طرح سكولاریسم به جای اسلام در کشورهای مسلمان در این مسیر قابل توجه است و در واقع، آمریكا و غرب که در این تحولات شكست خوردهاند و به هر قیمتی كه شده، سعی در انحراف اهداف خیزش اسلامی دارند.
امروز شناخت منابع قدرت نرم جهان اسلام و انقلاب اسلامی، میتواند مسلمانان را برای مقابله با جنگ نرم دشمن مسلح سازد. ایدئولوژی اسلامی، یکی از منابع قدرت نرم مسلمانان است و طرح دوباره ارزشهایی چون عدالت محوری، آزادی طلبی، استقلالگرایی و توجه به مردمسالاری دینی، موجب بالندگی دوباره مسلمانان شده است. این مزیت، یکی از منابع قدرت نرم مسلمانان است که تقویت و بهرهگیری درست از آن، میتواند در برابر جنگ نرم غرب علیه جهان اسلام موثر باشد.
در این باره باید گفت، کشورهای اسلامی میتوانند با بهرهگيري از این منبع قدرت و نیز برنامهریزی و ایجاد ساز و کارهاي گوناگون، از اعمال جنگ نرم غرب علیه خود پيشگيري کنند. تحولات اخیر در شمال آفریقا ـ که منجر به سرنگونی دیکتاتورهای مصر و تونس شد ـ نشان میدهد که مسلمانان میتوانند با توجه به جایگاه مباحث معنوی، ارزشی و اعتقادی در جوامع اسلامی و با تکیه بر روحیه ایثار و مبارزه به مقابله با جنگ نرم دشمن رفته و حکومتهای مخالف اسلام را سرنگون کنند.
امروز که جهان اسلام بیدار شده و دشمنان اسلام نیز با بسیج دستگاههای تبلیغاتی خود و با فنآوری ارتباطات، عملیات روانی و تبلیغی و جنگ رسانهای، منابع قدرت نرم جهان اسلام را نشانه گرفتهاند، برگزاری کنفرانس بینالمللی اسلامی، گام بزرگی برای جهت دادن و هدایت نهضت بیداری اسلامی در راه شایسته آن است. پذیرش و باور به این که دشمنان اسلام در اوضاع کنونی با بهره از ابزار تهدید و جنگ نرم به دنبال انحراف نهضتهای اسلامی و تبدیل آنها به تحولات لیبرالی و مبتنی بر سکولاریسم، گام نخست برخورد هوشمندانه در چنین عرصهاي است. دارا بودن طرح و برنامه براي پیشبرد اهداف خیزش اسلامی در جهان عرب و به دست گرفتن ابتكار عمل و تهاجم به طرحها و نقشههاي دشمنان بسيار مهم است. اگر دولتها و ملتهای مسلمان از منابع قدرت نرم جهان اسلام به درستي و به هنگام استفاده کنند، میتوانند تغيير و تحولات جهاني را در مسیر منافع مسلمانان جهان مورد تأثیر قرار دهند.
در این میان، کنفرانس بینالمللی بیداری اسلامی در تهران، طبعا در سایه برنامهریزی و سیاستگذاری درست، میتواند از نهضت بیداری اسلامی به عنوان یک منبع قدرت نرم، برای ایجاد اتحاد و تفاهم در جهان اسلام و پیشبرد اهداف اسلامگرایانه این نهضت استفاده کند.