نتیجه چنین برخورد ظاهرگرایانه ای تربیت نیروی انسانی گرفتار تضادی است که تولیداتش با نفس سازندگانشان دچار دوگانگی است و به جای ترویج کرامت انسانی، چند گانگی و نفاق را ترویج می کند. این مرضی است که نیازمند علاج سریع است و در صورتی که این درمان زودتر نرسد چون عفونت سرتا پای نظام برنامه سازی ملی را خواهد گرفت.

گروه فرهنگی مشرق-عزت‌الله ضرغامي در حاشيه‌ جلسه هيات دولت در پاسخ به اين پرسش خبرنگار ایسنا كه يكي از نمايندگان مجلس اظهار كرده وضعيت پوشش بازيگران زن مطلوب نيست، گفت: من مطلبي كه وي گفته را نديده و نخوانده‌ام، ولي در مورد سيما بايد بگويم در كارهاي نمايشي با نظارت جدي كه انجام مي‌شود، وضعيت حجاب و پوشش خوب است و ما سعي مي‌كنيم پوششي كه ارائه مي‌دهيم الگو باشد.

او ادامه داد: ما بايد در اين زمينه الگو باشيم و سعي‌مان نيز در اين راستا است و توفيقات خوبي نيز داشته‌ايم؛ البته اين ناقض برخي از اشكالات نيست.

اظهارات عزت الله ضرغامی، اظهارات درستی است. سیستم نظارتی صدا و سیما لا اقل در بعد ظاهری آن قدر دقیق است که مانع از به نمایش گذاشتن بد حجابی در برنامه های نمایشی سیما- اعم از تله تئاتر،تله فیلم وسریال ها شود- البته اگر آرایش های بعضا غلیظ برخی هنرپیشه های زن و برخی آرایش های زنانه گروهی هنرپیشه های مرد را از این قاعده استثنا کنیم. اما نکته‌ی دیگری نیز در این میان ناگفته مانده است و ضرغامی نیز به آن اشاره نکرده در حالی که شاید اگر نگوییم بیشتر که به همان اندازه بدحجابی هنرپیشه ها در مقابل دوربین اهمیت داشته باشد.

بگذارید ماجرا را با نقل یک اتفاق روشن کنیم. چندی پیش و درست پس از ماه مبارک رمضان، بازار تقدیر و تشکرهای صدا و سیما از تولیدات خودش دوباره داغ شد. در یکی از مراسمات تقدیر و تشکر،سخنران مراسم پشت تریبون نام یکی از هنرپیشه های زن سریال مورد نظر را به زبان آورد و آرزو کرد که او برای همه دختران ایرانی الگوی عفاف و حجاب باشد؛ البته باید اشاره کنیم که این خانم هنرپیشه در آن سریال نقش دختر محجبه‌ای را داشت؛ چند لحظه بعد جناب سخنران از آن خانم بازیگر دعوت کرد تا به روی سن بیاید و هدیه اش را تحویل بگیرد. وقتی خانم الگو بر روی سن حضور پیدا میکنند حاضران با ظاهری روبرو می شوند که معمولا خانمها در مجالس زنانه حضور پیدا می کنند و شاید احتمالا آه از نهاد سخنران بلند می شود و الخ.


این ماجرا، حادثه جدیدی نیست و شاید منظور آن نماینده مجلس که ایسنا از او نقل قول کرده است از پوشش بازیگران همین پوشش بیرونی باشد که معمولا خانم های بازیگر دارند یا بهتر است بگوییم ندارند و ظاهری کاملا متضاد را برای مخاطب به نمایش می گذارند.

شاید در دوره ای که صدا و سیما تنها رسانه فراگیر در کشور بود اینکه هنرپیشه ها غیر از قاب دوربین چه ظاهر و پوششی دارند چندان به چشم نمی آمد و مورد توجه قرار نمی گرفت؛ چرا که تنها دایره محدودی از آشنایان از این موضوع مطلع می شدند،اما در شرایطی که با وجود رسانه های دیجیتال خصوصا اینترنت با سرعتی باور نکردنی اخبار عکسها و حتی مولتی مدیا و فیلم منتشر می شود دیگر تنها قاب تصویر جعبه جادو نیست که عرض اندام می کند. تلویزیون همچنان فراگیر است، اما همه چیز در کنترلش نیست و حالا شاید تصویر تلویزیونی از یک بازیگر تنها یکی از تصاویری باشد که در ذهن مخاطبان نقش می بندد و باقی تصویر ها توسط رسانه های دیگر ساخته می شود؛رسانه هایی که گاه هیچ کنترلی بر آنها نیست.



در شرایطی که وضعیت ظاهری هنرپیشه های تلویزیونی حتی در حد استاندارد کوچه و خیابان نیست و در صورتی که زنی با آن ظاهر خاص که بازیگران ظاهر می شوند به خیابان بیاید حتما دچار مزاحمت های متعدد می شود و بیماردلان برداشت دیگری از آنها خواهند داشت؛ تضاد میان تصویر ارائه شده در تلویزیون با آنچه که در واقع مردم از این ستاره ها می بینند چه مفهومی می تواند داشته باشد.

این تضاد هر مفهومی داشته باشد، قطعا یک مفهوم تربیتی نخواهد بود. دکتر فرامرز رفیع پور استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی در کتاب "توسعه و تضاد" اشاره ای به رخداد چنین تضادی در سطح مدیریت نظام اشاره می کند، مدیرانی که در محل ماموریت شان با یقه های بسته و کت و شلوارهای خاکستری استاندارد شده حضور پیدا می کردند و در محافل خصوصی و خانوادگی با پیراهن های آستین کوتاه و ریشهای تراشیده. همان طور که در دهه توسعه این تضاد موجب ریشه دواندن نوعی ریاکاری و فضای نفاق در جامعه شد؛ در فضای رسانه خصوصا تلویزیون این معضل قابل لمس است؛ چنانچه به جای این که الگو سازی های صدا و سیما سبب ترویج حجاب،عفاف و سایر ارزشهای دینی و اجتماعی شود با نمایش تضاد، این پیام به مخاطب منتقل می شود که حتی ستاره ها و الگو های تلویزیونی نیز در جایی که اجبار نباشد از الگوهای غربی در ظاهر و پوشش خود استفاده می کنند و چون پیش از این توسط رسانه ها از طریق جلب شهرت مشروعیت برای این کارکتر ها جذب شده این بار تصویر واقعی زندگی این افراد مورد توجه و تقلید عمومی قرار می گیرد و نه تصویر ریاکارانه، اجباری و منافقانه.

در این میان توجه به چند نکته لازم است:

اول اینکه در دنیای ورزش با استناد به این واقعیت که ورزشکاران و ستاره های ورزشی قابلیت بالایی برای الگو برداری جوانان و نوجوانان دارند، چارچوب هایی طراحی شده است که بر اساس آن افراد ملزم به رعایت منشور اخلاقی هستند و در صورت خروج از آن، عدول کنندگان از در زندگی حرفه ای شان دچار مشکلاتی می شوند، منشوری که در دنیای تلویزیون از آن خبری نیست. البته باید توجه داشت که چنین منشوری نمی تواند چندان گسترده باشد، اما در این حد می تواند تاثیر گذار باشد که مانع از اشاعه فحشا توسط برخی به اصطلاح هنرمندان را در جامعه بگیرد.



نکته دوم اینکه باید ریشه های اصلی رسوخ این فرهنگ را که سبب شکل گیری دوگانگی در فضای رسانه ای کشور می شود شناخت. یکی از نمونه های ساده که به هیچ وجه ارزشی و دینی نیست معیارهای مبتذلی است که در فضای هنری خصوصا هنرپیشه ها حاکم است. این معیار ها که در یکی دو دهه اخیر ریشه شیوع پیدا کرده، انتخاب و به کارگیری بازیگران به دلایلی چون رانتهای مختلف و خصوصا جذابیت های ظاهری است و در مقابل توانایی های هنری در رده های بعدی قرار می گیرد. مطمئنا فردی که با این معیارها پا به عرصه فعالیت هنری می گذارد برای باقی ماندن در این عرصه روش هایی را انتخاب خواهد کرد که ساختارها را می شکند. به طور مثال بازیگری که به دلیل جذابیت های ظاهری انتخاب می شود؛ به طور طبیعی به دنبال جلوه فروشی خواهد رفت تا بتواند همچنان در دیدها باقی بماند و اگر امکان این جلوه فروشی در مقابل دوربین فراهم نشود این امر را در مجال های دیگری پیگیری خواهد کرد. جدی بودن این عامل را در دهه های اخیر می شود از مقایسه هنرپیشه های مشهور شده در این یکی،دو دهه با سال های دور تر، دریافت.

نکته سوم نیز به فضای نه چندان سالم فضای تولید آثار هنری در تلویزیون چه از نظر محتوایی و چه از نظر عرصه تولید بر می گردد. نمونه های مختلفی وجود دارد که می شود از ورود افرادی با دلبستگی های مذهبی به این عرصه شاهد مثال آورد که پس از چندی تحت تاثیر شدید فضای موجود قرار گرفته و تغییر کرده اند. علت این امر نیز وجود فرهنگ رسانه ای مبتذلی است که تنها ابتذال را و نه توانایی های فنی و هنری را از رسانه های غربی گرفته و باز نشر می کند. متاسفانه مدیران رسانه ملی نه این شاخصه ها را می شناسند و نه از تاثیرات آن آگاهند و نه در پی تصحیح آن ها هستند،تنها هر از چندی در مقابل تاثیرات بطئی این فرهنگ حاکم قرار می گیرند و می کوشند تا این تاثیرات را از طریق بخشنامه ها در ظاهر تصحیح کنند.

نتیجه چنین برخورد ظاهرگرایانه ای تربیت نیروی انسانی گرفتار تضادی است که تولیداتش با نفس سازندگانشان دچار دوگانگی است و به جای ترویج کرامت انسانی، چند گانگی و نفاق را ترویج می کند. این مرضی است که نیازمند علاج سریع است و در صورتی که این درمان زودتر نرسد چون عفونت سرتا پای نظام برنامه سازی ملی را خواهد گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • علی ۰۷:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    عکس چه ربطی به خبر داشت؟
  • محمدرضا ۰۹:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    ستایش.. اسمی که تبدیل به یک نماد اخلاقی و ارزشی برای عامه مردم شده بود حالا با فجیع ترین وضع پوشش..!!! چرا بعضی از ماها اینقدر کم ظرفیتیم؟؟؟
  • ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    توجـــــــــه کنیـــــــــــــــــــــــد لطفــــــــــا بـــــــه : 1ـ آرایش غلیظ مجریها 2ـ خوش و بشهای غلیظ مردان و زنها 3ـ صدا زدن نام خانم در برنامه کارشناسی کندو به وسیله نامحرم 4ـ انتخاب مجری جنس مخالف برای مدعوین زن و مرد 5ـ فرستادن خانمهای خبرنگار به ورزشگاه بدنسازی و .... مردان با شورت ورزشی و ... و محیطهای خشن و کاملا مردانه 6ـ خیرگیها و خطابهای مجریانِ امثال ماه عسل در برخورد با میهمانان 7ـ تبلیغ نوع خاصی از فیزیک بدنی زنانه چه در صورت و چه در بدن به طوریکه عموم مدلهای بازیگری زنان در سریالها در قالب خاصی از چشم و صورت و ابرو قابل جمع است. همه گرد، لاغر و ..... 8ـ نوعی ولنگاری در برخوردهای مجریان با مخاطبین از حرف زدن تا بازکردن دهان و هرهر کردن که به دور از شأن خانم مسلمان است. 9ـ ترویج زن ذلیلی و تفوق مدیریت زنانه که بیش از آنکه واقعگرا باشد، مردستیز و فمینیستی است و .......................... هر جور خواستید اصلاحش کنید ولی تذکرم را درج نمایید
  • ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    اون شخص نرگس محمدی بازیگر سریال ستایش است
  • صابر ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    بسمه تعالی سلام ابتذال از ذاتیات رسانه صوتی،تصویری است و نمیشود کاریش کرد مگر میشود خانمی که مقید به حیا و احکام الهی است بتواند سریال بازی کند؟ امکان ندارد خانمی مسلمان جلوی دوربین با مرد نامحرمی خوش و بش کند، دل بدهد و قلوه بگیرد؛ اساسا برای اینکار نیازمند مرد و زنی ... هستیم که بازیگران ما را تشکیل میدهند! حالا شما چه انتظاری از ضرغامی دارید؟ مردید ذائقه ملت را عوض کنید تا سریال و فیلم سینمایی که لازمه ساختش اختلاط و پشت کردن به حیا است را نخواهند. والسلام
  • ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    ای کاش وضع حجاب خانمها د ر سیما همینطور بماند و الفاظ رکیک و فحاشی های بی پرده که به زبون میاد رو سانسور کنن.
  • ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    جريان انحرافي واقعي در صدا و سيما است. ساختمان پزشكان دقيقا مدل سريالهاي فارسي وان است
  • ۱۱:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    باسلام خدمت دست اندركاران سايت مشرق و عرض خداقوت. نكته اي در ذهن حقير درباره برخي مطالبي كه در سايت شما و ساير سايت ها بعضا به عنوان "پربازديدكننده ترين ها" در صدر قرار مي گيرد كه به نظر مي رسد مستقيما با عكس استفاده شده در خبر مرتبط است! در اين نكته شكي نيست كه عكس يك خبر تا چه اندازه مي تواند در جذب مخاطب تاثير داشته باشد. اما موضوعي كه هست اين كه عكس خبرهايي كه معمولا در صدر پرمخاطبين قرار مي گيرند «««««عكس هايي است كه علاوه بر جذب مخاطب براي خواندن خبر به احتمال بسيار زياد (كه در اينجا مجال بيان آن نيست)، باعث تحريك مخاطب و پيگيري آن تحريك پس از خواندن مطلب است!!‌»»»»» شايد براي شما اين حرف حقير مبهم جلوه كند اما خواهشم اين است كه به اندازه 1درصد احتمال دهيد كه وقتي يك عكس مي تواند يك خبر را پرمخاطب كند، چقدر مي تواند در تبعات ذهني و تحريكات پس از آن نقش داشته باشد!! اگر يك نفر، و فقط يك نفر بر اثر خوش سليقگي!!! شما در انتخاب عكس دچار تبعات پس از آن شده و مرتكب گناه شود، آن گاه شما بزرگواران كه قطعا معتقد به حساب و كتاب و قيامت هستيد، بايد براي اين منظور خود را مسئول بدانيد.نمونه آن اسامي زناني است كه به عنوان پربازديدترين ها در موتورهاي جستتجو با ذكر كامل نام آنها درج كرديد و به احتمال زياد موجب مي شد كه مخاطب شما همان نام را كپي و در موتورهاي جستجو پيست كرده و .....!!!! با عذرخواهي از اطاله كلام. مويد باشيد.
  • علوي ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    باسلام به دست اندرکاران مشرق، عرض شود به نظر بنده الان اين همه مدو پررويي دختران وزنان جامعه وبي حجابيهاي جامعه ولحن هاي داش مشتي مردان وخصوصا زنان وزن ذليلي مردان و وجيغ کشيدن زنان به مردانشان درتلويزيون همه حاصل تلاشهاي پرسنل محترم صداوسيما مي باشدوآموزش براي نسلهاي آينده است حتي برنامه هاي خانواده هم باعث ايجاد اختلاف درخانواده ها مي شود مثلا خانواده چهار نفره ما باکمي درآمد کارمندي خيلي شيرين است ولي حرفهايي که بعضا آقايان روحاني وغيره دراين برنامه هامي زنند يواش يواش رنگ محبت تبديل به ارث وميراث مي شود مثلا يکي ازآنها گفته که زن مي تواند بابت کار درخانه يا شير دادن بچه اجرت المثل دريافت کند من يا امثال من که تمام حقوق خود راسربرج صادقانه بعد از کسر کردن اقساط درخانه مي گذارم وهمسرم نيزبا هزارمصبيت روزها را سرهم مي کند چرا بايد يکباره عقل زنانه اش وامثال او توسط اين آقايان درعرض نيم ساعت خراب شودبا توجه به حساسيت موضوع لطفا نظارت بيشتري صورت پذيرد
  • پروفسور ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    خدا را شکر یک نفر پیدا شد تا توی این زد و خوردهای سیاسی فکری هم به این مسائل بکند،بله عزیزان مطمئن باشید دستهایی پشت پرده است که هر بازیگری که در سیما سریالی را در نقش خانم محجبه ای بازی میکند ومشهور میشود بلا فاصله در یک فیلم دیگر ،خصوصا سینمایی چهره ی اورا به صورت ضد ارزشی نشان دهند وبعداز آن است که مجله ها و سایتهایی که برای این کار به وجود آمده اند دست به کار میشوند تا بزرگترین ضربه را به حجاب در نزد جوانان بزنند.بله دقیقا همینطور است!یعنی معروف کردن وچهره سازی از سیمای جمهوری اسلامی و الگو سازی به شیوه ی مخرب از مجلات ،سایتها وحتی روزنامه ها.وتنها راه ما برای مبارزه با آنها ساختن و پرو بال دادن جوانان پاک وارزشی برای ساختن مجموعه های ارزشی است بدور از این محیط ضد ارزشی ،مطمئن باشید اینها سربازان جنگ نرم هستند.ان شاء الله
  • ۱۷:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    0 0
    اضافه كنيد سريال مزخرف پيك راستان و برنامه خانم آزاده نامداري كه مطمئنا تا چند وقت ديگه مثل حسيني ومطيعي و... مجريان ديگه ماهيت خودشو نشون ميده
  • مولکولی از ایران ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۱
    0 0
    ای بابا؛ کو گوش شنوا! دوستان به خوبی اشاره کردند. من به یک جنبه دیگر از فیلم ها اشاره میکنم. -دقیقا سر سفره غذا (مخصوصاً شام) دعوا می شه و قهر می کنند. -دروغگویی دیگه امر زشتی نیست. بلکه بسیار هم ترویج می شه(نیما افشار در سریال پزشکان به عنوان یک دکتر روانشناس! در فیلم فقط به دروغ متوسل می شود) -از فیلم پدر سالار حرمت پدر شکست. بعدها حرمت فرزندان شکسته شد. -> تو گوش پسرشون می زنند. بعد حرمت شوهر -> تو گوش شوهر زدن توسط همسر -خوب این پیشرفت ادامه داشت! و ما همینطور به کوری چشم دشمنان! پیشرفت کردیم و به اونجایی رسیدیم که تو فیلم ها دیگه به خدا اهانت می کنند. تو فیلم ماه رمضان 5 کیلومتر مانده تا بهشت این دیالوگ را توجه کنید. اونجایی که امیرحسین سرقبر پدرش می ره -> تو اگه جای خدا بودی خودت را می بخشیدی!!! -خدایا فرج آقا صاحب الزمان را نزدیک بفرما. ما را از ریا نجاتمان بده

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس