علت واکنش جهانگیری، عدم تطابق آمار اعلامی بانک مرکزی درباره افزایش رشد اقتصادی کشور به 7.4 درصد در نیمه اول سال جاری با واقعیات اقتصاد کشور و انتقادات جامعه کارشناسی به این آمار بوده است.
به جز معدودی مدیران دولت یازدهم و چند فعال اصلاحطلب، تقریبا هیچ اقتصاددان، کارشناس، فعال اقتصادی و نماینده مجلس، آمار مورد ادعای دولت را قبول نکرده و اجماع کارشناسان بر آمارسازی در این باره است؛ خصوصا آن که با گذشت نزدیک به دو هفته از اعلام این آمار، تاکنون بانک مرکزی از انتشار جزئیات آن خودداری کرده است.
با این حال، معاون اول روحانی گویا از این که جامعه کارشناسی کشور گزارش یک خطی بانک مرکزی درباره رشد اقتصادی 7.4 درصدی را نپذیرفتهاند، بسیار دلخور شده و به همین دلیل به شدت به منتقدان حمله کرده است.
مهمترین محورهای سخنان جهانگیری به شرح زیر است:
- وقتي اعلام مي شود كشور در جايي رشد و پيشرفت داشته متاسفانه برخي دچار غصه و عزا مي شوند زيرا فكر مي كنند اين موفقيت ها به اسم كساني نوشته خواهد شد كه مسئوليت دارند و كشور را اداره مي كنند.
- وقتي بانك مركزي اعلام مي كند رشد اقتصادي كشور در شش ماهه اول 7.4 درصد بوده است و مركز آمار اين رشد را 6.4 درصد اعلام مي كند، يك آقايي كه معناي رشد را نمي داند مي گويد اين ارقام متعلق به نفت است و نتيجه مي گيرد كه عربستان بايد بيشتر در اين باره افتخار كند!
- معلوم نيست از زير سوال بردن آمار و ترديد افكني درباره دستاوردهاي نظام و انقلاب چه چيزي حاصل اين افراد مي شود كه دستاوردهاي كشور را زير سوال مي برند ؟
- مركز آمار مي گويد رشد اقتصادي كشور منهاي نفت 4.3 درصد است؛ در منطقه كدام كشور اين ميزان رشد را داشته است؟ يا در بخش صنعت رشد بيش از 4 درصد بوده و در بخش كشاورزي بيش از 5 درصد؛ آيا نبايد اين ارقام دوستداران كشور را خوشحال كند؟
- كشوري كه از ركود تورمي بي سابقه اي در 50 سال گذشته رنج مي برد امسال توانسته رشد اقتصادي 7.4 درصد داشته باشد و 700 هزار شغل ايجاد كند كه بايد همه از اين دستاورد رضايت داشته باشند.
* تکرار احمدینژاد
لحن اظهارات جهانگیری در تحمیل آمار محیرالعقول دولت درباره رشد اقتصادی کشور، بسیار شبیه به سخنان محمود احمدینژاد در دولت دهم است.
احمدینژاد 20 تیرماه سال 1390 که تازه چند هفته از قهر خانگی بر سر کار برگشته بود، در اظهاراتی عجیب مدعی شد که رشد اقتصادی کشور 10 درصد است و منتقدان را به باد ناسزا گرفت.
نگاهی به لحن کلام آن روزهای احمدینژاد که تلاش داشت با زور و خطابه تند، آمار رشد اقتصادی را به کارشناسان بقبولاند جالب توجه است و بیش از همه شباهت به اظهارات این روزهای جهانگیری دارد.
احمدینژاد به افزایش 13درصدی تولید فولاد، لوازم خانگی، سیمان و نیز افزایش قابل توجه بودجههای عمرانی و بخش مسکن، افزایش 27درصدی صادرات غیرنفتی و نیز افزایش 14درصدی تولیدات بخش کشاورزی اشاره کرد و گفت: وقتی آمار افزایش تولیدات در همه بخشها بیش از 10درصد است، بر چه مبنایی رشد اقتصادی کشور را 4 درصد اعلام میکنند.
این موضوع نشان میدهد که عدهای میترسند، اعلام کنند رشد اقتصادی ایران بالای 10 درصد بوده، درحالیکه این اتفاق در واقعیت رخ داده است و میتواند چند سال متوالی ادامه یابد.
او رشد صادرات غیرنفتی در 3ماهه گذشته را 42درصد عنوان کرد و ادامه داد: درصورت حفظ روند افزایش تولید تا پایان سال، ارزش صادرات غیرنفتی به بیش از 45 میلیارد دلار خواهد رسید و این اتفاق بزرگی است که خیلیها آرزوی آنرا داشتند.
اظهارات آن روزهای احمدینژاد در حالی بود که بانک مرکزی در آن مقطع به علت فشارهای دولت، آمار رشد اقتصادی را منتشر نمیکرد. البته بعدها که دولت تغییر کرد، ولیالله سیف اعلام کرد که بانک مرکزی در دوره دولتهای نهم و دهم، آمار دروغ منتشر نکرده، بلکه فقط آمارهای منفی را سانسور کرده است.
سیف گفته بود: در همان ابتدای ورود به بانک مرکزی این انتقادات را مورد بررسی قرار دادم و به این نتیجه رسیده ام که بانک مرکزی در هیچ شرایطی آمار غلط نداده و در زمان فشارها نیز انتشار آمار را متوقف کرده است. بنده در بدو ورود به بانک مرکزی اولین چیزی که خواستم متوجه شوم این بود که آیا تاکنون بانک مرکزی برای میل مسئولان آمار غیرواقعی منتشر کرده است یا خیر؟ که بررسی نشان داد تاکنون چنین اقدامی توسط این نهاد انجام نشده است.
اتفاقا همین ماجرا در دولت یازدهم رخ داد به طوری که بانک مرکزی آمار رشد اقتصادی سال 94 را منتشر نکرد که همگان میدانند به علت ناخوشایند بودن آن است.
اما با توجه به اتفاقات اخیر و اعلام رشد اقتصادی 7.4 درصدی، به نظر میرسد در حالی که در دولت قبل، بانک مرکزی تحت فشار دولت مجبور به توقف انتشار آمارهای ناخوشایند میشده، در دولت یازدهم یک گام عقبتر رفته و اقدام به خوشایندسازی آمارسازیهای ناخوشایند میکند.