به گزارش مشرق، بعد از ناکامی مطلق تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان در مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی که حتی برخی از اعضای شورا این نتایج را اسفناک توصیف کردند، نقدی کلی بر عملکرد علی اشکانی نوشتیم که همان زمان به زعم برخیها خوش نیامد و خواستار غلاف کردن شمشیرها شدند!
دوستان خط قرمز خود را برکناری اشکانی می دانستند و اعتقاد داشتند گزاره انتخاب اشتباه اشکانی از بیخ و بن غلط است، اما هنوز چند روز از این اتفاق نگذشته که همان اعضای شورای فنی که گفته بودند دست حمایت شورا پشت اشکانی است و نباید ناکامی در بوداپست را به پای او نوشت، به منتقد اصلیاش بدل شدهاند و از برکناریاش سخن میگویند.
آن زمان دوستان میگفتند که حالا وقت انتقاد به اشکانی نیست و باید به او فرصت داد تا از این شکست پلی برای موفقیت در مسابقات جهانی بسازد، اما حتی آنها نیز خیلی زود متوجه شدند که مسیر را اشتباهی میروند.
چه آنکه ما همان زمان هم متعقد بودیم که جلوی ضرر را هر کجا که بگیریم منفعت است و اگر قرار است تغییری صورت گیرد، بهتر است از همین حالا به فکر باشیم تا در آستانه المپیک بعد کاسه چه کنم دست نگیریم و کادر روی کار آمده هم بهانه نداشتن زمان و از این حرفها را نگیرد، اما ...
از ابتدا هم تا حدودی مشخص بود که هم شورای فنی و هم علی اشکانی مسیر اشتباهی را انتخاب کرده اند که نتیجه اش به ضرر هر دو طرف و بخصوص کشتی خواهد بود، اما شاید کمتر کسی تصور می کرد اینقدر زود پیکان انتقادات سرمربی جوان تیم ملی را نشانه بگیرد.
وقتی اشکانی این مسئولیت را قبول میکرد حتما به عواقب تلخ آن نیز توجه داشته که ممکن است خیلی زود در خروجی را روبروی خود ببیند، اما همانطور که یک قانون نانوشته می گوید در تمامی تیمهای ورزشی، تمامی مسئولیت متوجه سرمربی تیم خواهد بود، حالا این اشکانی است که ورشکسته به تقصیر شده؛ تقصیری که سهم خود او بیش از هر فرد دیگری است.
شورای فنی که به اشکانی فرصتی 2 ساله تا پایان بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا داده بود، خیلی زود به اشتباه خود پی بُرد و اعضای آن اعتراف کردند که در انتخاب خود عجله کردهاند، اما مشخص نیست چرا هیچ کس اعضای این شورا را بازخواست نمیکند که چرا در انتخابهای خود دقت نمیکنند که کشتی فرنگی به محله برو بیا تبدیل نشود که بخواهیم هر روز یک گزینه برای هدایت آن ردیف کنیم.
همان زمان هم به این نکته اشاره شد که بهتر بود اشکانی را در همان رده نوجوانان نگه میداشتیم و مانند راهی که محمد طلایی در کشتی آزاد طی کرد به او فرصت میدادیم تا پلههای ترقی را با گامهای کوتاه طی کند نه جهشی! تا مهرهسوزی نشود.
شورای فنی با تصمیم جدید خود نشان داد که صبر زیادی ندارد و زودتر از آنچه تصور میشد کاسه صبرشان لبریز شد و رأی اعتماد به اشکانی را پس گرفتند تا پای این مربی روی پوست موز باشد و درب خروجی را روبروی خود ببیند.
البته شورای فنی تا جام جهانی تهران به اشکانی فرصت داده است تا خودی نشان دهد، اما از همین حالا به خوبی میتوان متوجه شد که در حال بررسی گزینههای مورد نظر در ذهنشان هستند تا نفر بعدی را روی صندلی بنشانند، صندلیای که نمیتواند جای هر کسی باشد.
دوستان خط قرمز خود را برکناری اشکانی می دانستند و اعتقاد داشتند گزاره انتخاب اشتباه اشکانی از بیخ و بن غلط است، اما هنوز چند روز از این اتفاق نگذشته که همان اعضای شورای فنی که گفته بودند دست حمایت شورا پشت اشکانی است و نباید ناکامی در بوداپست را به پای او نوشت، به منتقد اصلیاش بدل شدهاند و از برکناریاش سخن میگویند.
آن زمان دوستان میگفتند که حالا وقت انتقاد به اشکانی نیست و باید به او فرصت داد تا از این شکست پلی برای موفقیت در مسابقات جهانی بسازد، اما حتی آنها نیز خیلی زود متوجه شدند که مسیر را اشتباهی میروند.
چه آنکه ما همان زمان هم متعقد بودیم که جلوی ضرر را هر کجا که بگیریم منفعت است و اگر قرار است تغییری صورت گیرد، بهتر است از همین حالا به فکر باشیم تا در آستانه المپیک بعد کاسه چه کنم دست نگیریم و کادر روی کار آمده هم بهانه نداشتن زمان و از این حرفها را نگیرد، اما ...
از ابتدا هم تا حدودی مشخص بود که هم شورای فنی و هم علی اشکانی مسیر اشتباهی را انتخاب کرده اند که نتیجه اش به ضرر هر دو طرف و بخصوص کشتی خواهد بود، اما شاید کمتر کسی تصور می کرد اینقدر زود پیکان انتقادات سرمربی جوان تیم ملی را نشانه بگیرد.
وقتی اشکانی این مسئولیت را قبول میکرد حتما به عواقب تلخ آن نیز توجه داشته که ممکن است خیلی زود در خروجی را روبروی خود ببیند، اما همانطور که یک قانون نانوشته می گوید در تمامی تیمهای ورزشی، تمامی مسئولیت متوجه سرمربی تیم خواهد بود، حالا این اشکانی است که ورشکسته به تقصیر شده؛ تقصیری که سهم خود او بیش از هر فرد دیگری است.
شورای فنی که به اشکانی فرصتی 2 ساله تا پایان بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا داده بود، خیلی زود به اشتباه خود پی بُرد و اعضای آن اعتراف کردند که در انتخاب خود عجله کردهاند، اما مشخص نیست چرا هیچ کس اعضای این شورا را بازخواست نمیکند که چرا در انتخابهای خود دقت نمیکنند که کشتی فرنگی به محله برو بیا تبدیل نشود که بخواهیم هر روز یک گزینه برای هدایت آن ردیف کنیم.
همان زمان هم به این نکته اشاره شد که بهتر بود اشکانی را در همان رده نوجوانان نگه میداشتیم و مانند راهی که محمد طلایی در کشتی آزاد طی کرد به او فرصت میدادیم تا پلههای ترقی را با گامهای کوتاه طی کند نه جهشی! تا مهرهسوزی نشود.
شورای فنی با تصمیم جدید خود نشان داد که صبر زیادی ندارد و زودتر از آنچه تصور میشد کاسه صبرشان لبریز شد و رأی اعتماد به اشکانی را پس گرفتند تا پای این مربی روی پوست موز باشد و درب خروجی را روبروی خود ببیند.
البته شورای فنی تا جام جهانی تهران به اشکانی فرصت داده است تا خودی نشان دهد، اما از همین حالا به خوبی میتوان متوجه شد که در حال بررسی گزینههای مورد نظر در ذهنشان هستند تا نفر بعدی را روی صندلی بنشانند، صندلیای که نمیتواند جای هر کسی باشد.