***
ابتکار در اشاره به برجام: شرکتهای خارجی پیشنهاداتی برای «آلودگی هوا» دادهاند...
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست دولت یازدهم، روز گذشته در مصاحبه خبرگزاری ایسنا گفته است: در بخشهای مختلف از جمله بخش نفت برای جمعآوری فلرها، در حوزه صنعت برای مدیریت پسابهای صنعتی، «آلودگی هوا» و انرژیهای نو پیشنهاداتی از سوی شرکتهای بینالمللی مطرح شده است.
او همچنین تصریح کرده است که این پیشنهادات میتواند از نتایج «برجام» باشد.
ابتکار در مورد تاثیرات و خروجیهای «برجام» در حوزه محیط زیست ایران نیز با اشاره به اینکه تعداد بسیار زیادی از شرکتها و موسسات سرمایهگذاری بینالمللی و بخش خصوصی تمایل به حضور در ایران دارند، گفته است: سرمایهگذاری، انتقال فناوری و حوزه فناوریهای سبز، انرژیهای نو، بازیافت، حفاظت و تصفیه منابع آب، تکنولوژی نوین در بخش کشاورزی و... از محورهای علاقهمندی کشورهای مختلف برای فعالیت در ایران است.[1]
*رئیس سازمان محیط زیست، چند ماه قبل در یک برنامه تلویزیونی اظهار کرده بود که «استانداردسازی بنزین، حذف بنزینهای پتروشیمیها، حذف بنزن از بنزینها، نظارت بر شرکتهای خودروسازی، حذف مازوت از کارخانهها و توزیع بنزین یورو 4 برخی از اقداماتی بود که برای کاهش آلودگی هوا (در دولت یازدهم) انجام گرفته است.»
این اظهارات در حالی است که هوای این روزهای پایتخت ایران به شدت آلوده بوده و مثلاً در روز شنبه گذشته نیز برای تمام گروههای سنی ناسالم اعلام شد.
مسئله آلودگی هوا اگرچه معضلی همیشگی برای کلانشهرهای بزرگ جهان است اما عملکرد سازمان محیط زیست دولت یازدهم و ربط دادن آلودگی هوا به پروندههایی مثل «آلودگی بنزین» و «عملکرد دولت قبل» که هیچگاه اثبات نشدند؛ سؤالات زیادی در افکار عمومی ایجاد کرده است.
سؤالاتی که البته اشارههای اخیر ابتکار مبنی بر اینکه شرکتهای خارجی در پسابرجام اقدام به ارائه پیشنهاداتی برای رفع آلودگی هوای تهران کردهاند؛ بیش از پیش بر حجم آنها میافزاید...
***
شکوریراد: در شرایط کاملا قانونی، میشد درباره اسلامی نبودن حزب مشارکت صحبت کرد!
روزنامه اعتماد، روز شنبه گذشته متن گفتوگوی خود با «علی شکوریراد» از فعلان اصلاحطلب و دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی را منتشر کرد.
در بخشی از این گفتوگو که بخشی از آن به سرگشت حزب منحلّه مشارکت اختصاص دارد؛ اعتماد از شکوریراد میپرسد:
در كنگره اول حزب (مشارکت) بر سر قيد مسلمان بودن اعضا بحث شد و موافقين و مخالفيني صحبت كردند. مهم ترين نقدي كه در بخشي از فضاي عمومي به اين قيد وارد بود اين بود كه شما به عنوان يك حزب اصلاح طلب كه دغدغه دموكراسي، برابريخواهي و تساوي حقوق شهروندي داريد، چرا وقتي يك نفر ميخواهد عضو حزبتان شود همان اول بسما... او را تفتيش عقايد ميكنيد؟ ميگوييد اين حزب مال مسلمانان است و لاغير. غير مسلمان موحد كه در اين كشور طبق قانون اساسي حقوقش محترم شمرده ميشود، اجازه عضويت در حزب شما را ندارد. علت آن چيست؟
و شکوریراد هم در پاسخ توضیح میدهد:
«ما در خلأ فعاليت نميكنيم. ما روي زمين و بر بستر واقعيتها داريم كار ميكنيم. در بستر واقعيتها حساسيتهايي وجود دارد كه به آنها بايد توجه كنيم. ما از ابتدا نام حزبمان را اتحاد ملت ايران اسلامي گذاشتهايم. اين اسلامي كه در انتهاي اسم است، ميتوانست نباشد. ولي لازمه فعاليت مقداري آزادتر اين است كه ما اين را تصريح كنيم كه كساني بيهوده مانع ايجاد نكنند.
اگر شرايط كاملا قانوني در جامعه وجود داشته باشد و هيچ چيزي فراتر از قانون وجود نداشته باشد شايد راحتتر بتوانيم در اين زمينهها صحبت كنيم اما ميدانيم فراتر از قانون، فرهنگ و بسترهاي اجتماعي وجود دارد كه بعضا بيش از قانون تاثيرگذار هستند.
تصريح به اينكه اعضاي حزب بايد مسلمان باشند به همين سبب است و ميخواهيم بگوييم از هويت ديني جدا نيستيم. اگر اين را قرار نميداديم، خيلي بعيد بود كه يك مسيحي يا زرتشتي يا يك يهودي كه جز اديان به رسميت شناخته شده است، تقاضاي عضويت در حزب ما را بدهد. خيلي احتمالش زياد نبود. بنابراين، گذاشتن اين قيد عملا مانعي براي كسي نيست.»[2]
*صحبتهای شکوریراد در واقع یک اعتراف محسوب میشود که میتواند علت تصمیم نهادهای نظام برای انحلال «جبهه مشارکت ایران اسلامی» را بهتر بیان کند.
حزبی که همزمان با دولت اصلاحات بوجود آمد و پس از عملگری در فتنه سال 88 نیز رأی به انحلال آن داده شد.
لازم به یادآوری است که عمده معاریف این حزب اصلاحطلب در فتنه سال 88 دستگیر شدند.
در ادامه اذعان شکوریراد مبنی بر اینکه میشد حزب مشارکت «اسلامی» هم نباشد! صحبتهای دیگری هم درباره اعتقادات معاریف جریان سیاسی خاص مطرح است که بازخوانی آنها ضروری به نظر میرسد.
چند سال قبل یکی از چهرههای کشور در مصاحبهای اعلام کرد که لیدر اصلاحطلبان در دوران ریاست جمهوری خود نیز ولایت فقیه را قبول نداشته و آن را «دیکتاتوری مؤمنین» میدانسته است.
گفتهای که البته هرگز از سوی لیدر اصلاحطلبان تکذیب نشد...
در همین رابطه و پس از دوران فتنه، خبر دیگری هم به گوش افکار عمومی رسید و آن اینکه، از جانب «موسوی خوئینیها» و «بهزاد نبوی» نقل شده بود که آنها به گفته خودشان در زمان حیات امام راحل نیز به ولایت مطلقه فقیه معتقد نبودهاند اما جرأت مخالفت با امام خمینی(ره) را نداشتهاند.[3]
برای این اعترافات نیز جدای از آنکه هیچگاه تکذیبیهای رسمی مشاهده نشد؛ بلکه دلایل و شواهد فراوانی هم از عملکرد و گفتههای چهرههای جریان سیاسی خاص برای اثبات آن وجود دارد.
***
مهرعلیزاده: تمدید داماتو نقض برجام نیست؛ متأسفانه به آمریکا فشار داخلی وارد میکنند
محسن مهرعلیزاده، از فعالان اصلاحطلب اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه آرمان امروز و در پاسخ به این سؤال که «برخی تمدید داماتو را به مثابه نقض برجام میدانند. آیا این دو موضوع ارتباطی به یکدیگر دارند؟» گفته است:
شواهدی که وجود دارد نشان میدهد تمدید داماتو به مدت ۱۰ سال به معنای نقض برجام نیست. باید توجه داشت که آمریکاییها نیز فشارهای داخلی مربوط به خود را دارند و آنها نیز تحت تاثیر مسائلی تصمیمات جدیدی را اتخاذ میکنند. نباید مسائل سیاسی و رقابتهای جناحی را به مساله اقتصادی و موضوع برجام وارد سازیم. «متاسفانه» این فشارها نه تنها در ایران بلکه در ایالات متحده آمریکا نیز مشاهده میشود و آنها نیز شرایط مشابهی را مانند آنچه در ایران اتفاق میافتد پشت سر میگذارند و رسانهها گاه و بی گاه اقدام به فضاسازی رسانهای میکنند.[4]
*آقای مهرعلیزاده انگار در بیان نظرات و اخذ داشتههای سیاسی خود ترجیح داده است که بیانات مقامات ارشد نظام و حتی اظهارات «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه مبنی بر نقض شدن برجام در اثر تمدید تحریمهای داماتو را نیز نبیند و نخواند!
ایشان همچنین در این زمینه به صحبتهای مکرر آقای روحانی در قبال تمدید تحریمهای داماتو و آیسا و اینکه این اقدام آمریکا نقض برجام است نیز وقعی نگذاشته است.
درباره فشارهایی که آقای مهرعلیزاده در اشاره به دولت آمریکا و همراه با اظهار تأسف به آنها اشاره میکند نیز قضاوت را به مخاطبان واگذار میکنیم...
پر واضح آنکه آمریکا به گواه تمام اسناد موجود، به اهداف متنی خود از برجام دست یافته است و در عین حال صراحتاً نیز در دوران پسابرجام اقدام به تحریمهای جدید، افزودن به گستره تحریمهای قبلی و یا اقداماتی مثل دزدیدن داراییهای جمهوری اسلامی ایران کرده است.
آیا رواست که این اقدامات را با چیزی به نام «فشارهای داخلی به دولت آمریکا» و آنهم با اظهار تأسف توجیه کرد؟!
از سوی دیگر، بیدستاوردی محرز برجام برای نظام و مردم ایران نیز به حدی رسیده است که رسانههای غربی از عزم دولت یازدهم برای وارد کردن ولو چند فروند هواپیما تا ایام انتخابات خبر میدهند و یا از درون دولت نیز این صدا به گوش میرسد که دستاورد مهم برجام، «افزایش فروش نفت خام ایران» است!
این در حالی است که برجام به گواه وعدههای علنی و تلویحی آقای روحانی قرار بود سبب «لغو تمام تحریمها» و «ارزانی» شود و به گواه حرفهای اصلاحطلبان و کسانی مثل آقای هاشمی نیز میبایست که این وعدهها «فیالفور» و «یکدفعه» محقق شوند اما نه تنها هیچیک از این وعدهها عملی نشده است بلکه امروز به مردم گفته میشود اولاً برجام عصای حضرت موسی نیست که معجزه کند و ثانیاً هرکس منتظر دستاوردهای برجام است بایستی که در دولت آینده به آقای روحانی رأی بدهد...
گفته میشود، «محسن مهرعلیزاده» گزینه اصلاحطلبان برای شهرداری تهران در صورت استیلا بر شورای شهر در انتخابات آینده است.
1_ http://isna.ir/news/95100201075
2_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3485768
3_http://ramzeobour.ir/%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%AD-%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%B3%D8%AF-%D8%A7%D9%82%D8%AA.html
4_http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/173165