- فيلم «يتيمخانه ايران» يك اثر استراتژيك در سينماي ايران محسوب ميشود. چرا درحالي كه در سينماي غرب و بهويژه در هاليوود، بخش قابل توجهي از آثار استراتژيك هستند اما در داخل به اين گونه فيلمها برچسب سفارشي و دولتي بودن ميزنند؟
من در بحث سفارشي و سفارش، نوعي سفسطه ميبينم. اگر بخواهيم سفارش را ملاك قرار دهيم، همهي فيلمسازان دنيا سفارشيساز هستند. چون به هر حال هر كارگرداني به سفارش يك كمپاني فيلم ميسازد. دربارهي حكومتي بودن هم كه من به اين لقب افتخار ميكنم. زيرا من طالب انديشههاي حاكميت هستم و خودم را يك فيلمساز انقلابي ميدانم و در اين راستا حرف خودم را در فيلمي كه ميسازم، بيان ميكنم. من يك بسيجيام و خاك پاي بسيجيان هستم. اين كه شبكههاي ماهوارهاي معاند مرا مسخره ميكنند و دربارهي من چند نقد منفي در مطبوعات چاپ شود، برايم اهميتي ندارد. من هميني هستم كه هستم. فيلم ميسازم و پايش ميايستم.
- انگليس در طول تاريخ لطمات زيادي به ايران زده است. چرا از ميان همهي اين اتفاقات موضوع «قحطي بزرگ» را كه دشوارتر و پيچيدهتر بود انتخاب كرديد؟
«يتيمخانه ايران» قسمت آخر از سهگانهاي است كه پس از سريال «به كجا چنين شتابان» و فيلم «قلادههاي طلا» عليه انگليس ساختهام. موضوع قحطي بزرگ هم قطعهاي از تاريخ ماست كه گم شده بود. قصد من اين بود كه با ساخت فيلمي دربارهي اين قطعه گم شده از تاريخ، به نسلهاي گذشته، حال و آينده خدمت كنم. همه بايد متوجه ميشدند كه انگليس چه بلايي سر ايران و ايراني آورد اما از تاريخ حذف شده است. حرفمان هم فقط مال داخل نيست، بلكه بعد جهاني دارد. حرفمان دربارهي بلايي كه استعمار و استكبار سر انسان ميآورند، است.
- با توجه به اينكه ميگوييد ماجراي قحطي بزرگ در تاريخ گم شده بود، شما چگونه آن را پيدا كرديد؟ براساس كدام اسناد و مدارك؟
برنامهي اوليهام اين بود كه يك سريال دربارهي تاريخ معاصر بسازم. اما به دلايلي منصرف شدم. اين موضوع مقدمهاي شد تا بار ديگر تاريخ معاصر را مطالعه كنم. در ميان همهي اتفاقات تاريخي و از كنار هم قرار دادن پازلهاي مختلف به اين قطعهي حذف شده از تاريخ ايران پيبردم و ديگر مطالعات خود را معطوف به همين مسئله كردم و هرچه جلو رفتم بيشتر به عمق فاجعه رسيدم. اما برخي كتابهاي تاريخي خيلي كوتاه و تنها در حد دو صفحه اشاره به قحطي آن سالها داشتند و برايم جالب بود كه بيشتر در اينباره بخوانم و در نهايت ناديدگي تاريخي نسبت به آن وقايع وحشتناك مرا ترغيب به ساخت فيلمي در اينباره كرد. پنج سال براي توليد اين اثر وقت صرف كردم كه بخش اعظم اين زمان صرف تحقيق و پژوهش شد. به طوري كه حدود ۱۶۰ كتاب و خاطرات سربازان و ژنرالهاي انگليسي دربارهي دفن نه ميليون نفر از مردم ايران را خواندم. همچنين يادداشتهاي روزانه و خاطرات افراد از آن زمان را بررسي كردم. مثل كتاب «خاطرات داناهو» كه براي اين منظور داديم ترجمهاش كردند. كتاب «قحطي بزرگ» دكتر محمدقلي مجد هم از جمله آثاري است كه براي ما ترجمهاش كردند و آن هم به ما كمك كرد. حذف شدن اين قطعه از تاريخ واقعا مسئلهي مهمي است و ما با ساخت «يتيمخانه ايران» سعي كرديم آن را دوباره به تاريخ برگردانديم.
- با توجه به مضمون ضدانگليسي فيلم، مشكلي براي شما ايجاد نشد؟
مشكل چندان خاصي كه نه، فقط ما را به آرژانتين دعوت كرده بودند اما گويا آن كسي كه ما را دعوت كرده با مشكل مواجه شده، چون سفارت انگليس با وي مخالفت كرده است. در داخل كشور هم سفارتخانهي يكي از كشورها اعلام كرده كه اين فيلم به مناسبتهاي بين ما و آنها ضرر ميزند. چند بازيگر انگليسي و ايرلندي هم در فيلم بازي كردهاند، شايد بعدا بلايي سرشان بيايد؛ معلوم نيست. اميدوارم كه اتفاق بدي براي آنها نيفتد؛ البته بعيد است. چون روش برخورد انگليس كمي هوشمندانه است. آنها نه تنها برخورد حذفي ندارند كه مكارانه سعي ميكنند آدمها را به طرف خودشان ببرند و آلوده كنند. اگر بخواهند حذف كنند، خودشان به طور مستقيم وارد عمل نميشوند. به طور مثال در همان دوران قحطي، سربازان روس را استخدام و به وسيلهي آنها اقدام ميكردند. الان هم همينطور است. مثلا كاري ميكنند كه تحصيلكردههاي انگليس از خود ملكهي انگليس هم نسبت به بريتانيا تعصب بيشتري نشان دهند و اينها قراردادها و منافع دولت انگليس را در داخل كشور پيش ببرند. همانطور كه عدهاي در داخل از كلينتون و ترامپ تعصب بيشتري براي آمريكا دارند! سياست انگليس به اين ترتيب است.
- چرا بهرغم وجود سوژههاي بكر اما فيلم استراتژيك در سينماي ايران بهندرت ساخته ميشود؟
با اينكه ما فيلمسازان باارزش و دغدغهمند كم نداريم اما جرياني در سينماي ما حضور دارد كه عليه ساخت فيلمهاي استراتژيك و تاريخي فضاسازي ميكند و براي افرادي كه بخواهند از اين گونه فيلمها توليد كنند، ايجاد مشكل ميكند. اين كه من هم اين گونه فيلمها را ميسازم بهخاطر دغدغههاي شخصي خودم هست.
- با وجود اين فشارها آيا باز هم فيلم انقلابي و استراتژيك خواهيد ساخت؟
من با افتخار خودم را فيلمسازي در خدمت انقلاب ميدانم و انشاءالله تا آخر عمر براي اين انقلاب كار خواهم كرد. بگذاريد ضدانقلاب و وابستگان به استكبار هر چه ميخواهند عليه ما بگويند؛ اهميتي ندارد. آنها جايي بين مردم ما ندارند. ما همان هستهي سختي از انقلاب اسلامي هستيم كه آمريكا، انگليس، استكبار جهاني و ضدانقلاب داخلي از آن ميترسد. ما اما از آنها ترسي نداريم.
منبع: ماهنامه همشهري پايداري – آذر95